#قصه_آشنایی منو همسرم فرهاد بزرگ‌کرده ینی بعد مرگ مامان بابام‌پیش خالم میموندم از فرهاد پسرخاله ام ۱۷ سال کوچیکترم کلا رو دوش همسرم بزرگ شدم قد کشیدم اما چجوری فرهاد مجبور شد باهام ازدواج کنه 😢😢 یه قصه غم انگیز دیگه اس یه روز ک از مدرسه می‌اومدم....... https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff چه قصه #عاشقانه غیرباوری 🤦‍♀🤦‍♀😳😳

🔴هرجا میگردی اهنگتو پیدا نمیکنی😭 🔵 آهنگی که دنبالشی اینجاس😍👇 🎧موزیک #سیستمی🔊 💣 https://eitaa.com/joinchat/2371420426C17edf20cb2 🎧موزیک لایت و آرامبخش 💣 https://eitaa.com/joinchat/2371420426C17edf20cb2 🎧موزیک سنتی و بی‌کلام 💣 https://eitaa.com/joinchat/2371420426C17edf20cb2 🎧موزیک #جدید🆕 💣 https://eitaa.com/joinchat/2371420426C17edf20cb2 🎧موزیک #عاشقانه❤️‍🔥 💣 https://eitaa.com/joinchat/2371420426C17edf20cb2

20سالته هنوز بلد نیستی چطوری ابراز #علاقه کنی؟🌸🙀 از این کلیپای #عاشقانه میخای؟🤤💜✨ اسمشو تو گوشیت هنوز #عشقم نفسم #سیو کردی خجالت نمیکشی؟بیا تا دلبریو با سیو‌ اسمش بهت یاد بدم🌸🌚 منبع #کلیپ #اسمی و تبریک #تولد🎉🎂 #بک‌گراند و #پروفایل عاشقونه میخاااااااای؟💘🐽💦 منتظر چی هستی؟زود #جوین بده🔥👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/1604452363C6e2dda38be بارآخره ک لینکشو میزارم😝💋

#تفریح سالم😍 طاعاتتان مقبول ..🤡🤡 #هیجان و سرگرمی در اوقات فراغت‌. 😍😍 تفریحی لذت بخش با فیلم #عاشقانه...😍😍 انواع فیلم#اکشن ایرانی و خارجی ......👹👹👹 دانلودفیلم #کمدی و طنز...........🎬🤠🤠🤠 ژانر فیلم #خانوادگی و اجتماعی.....👨‍👩‍👧‍👧👨‍👩‍👦‍👦👨‍👩‍👧‍👦 #شادی آور و مسرت بخش 🎬.....💃💃 https://eitaa.com/joinchat/3573940412C6b606b19ef https://eitaa.com/joinchat/3573940412C6b606b19ef #بشتابیدرایگان دانلود کنیدولذت ببرید 💯

من کامرانم.. کامران ستوده، متخصص قلب و یه آدم به شدت مغرور و خودبین.. انقدر مغرور که چند سال پیش دختر یکی از بیمارهامو که پول عمل مادرش را نداشت مجبور کردم در قبال عمل قلب مادرش یه مدت عقد موقتم بشه و برام بچه بیاره.. عاشقم شد اما من انقدر بد بودم که وقتی دیدم بچه دار نشد ولش کردم و رفتم کانادا.. عقده‌ی بچه تو دلم مونده بود، بعد از چند سال برگشتم و یه مهد کودک تاسیس کردم، چند هفته بیشتر نگذشته بود که یه پسر بچه توجهمو جلب کرد، یه پسر بچه با چشمای درشت سبز رنگ که منو یاد همون دختر عاشق می‌نداخت.. چند روزی بود که شده بود مونس و همدمم، هیچ کدوم از بچه‌ها به چشمم نبودن جز اون.. یک روز که خیلی داشت گریه می‌کرد بغلش کردم، گفتند مادرش دیر کرده و داره بی‌تابی مادرش رو می‌کنه، با خودم بردمش اتاق و منتظر شدم مادرش بیاد غافل از اینکه این بچه، بچه‌ی خودمه.. «رمان: #تو_از_کدوم_قصه‌ای؟» #عاشقانه #ازدواج‌اجباری https://eitaa.com/joinchat/2260206749Ca1c2795cf3

من کامرانم.. کامران ستوده، متخصص قلب و یه آدم به شدت مغرور و خودبین.. انقدر مغرور که چند سال پیش دختر یکی از بیمارهامو که پول عمل مادرش را نداشت مجبور کردم در قبال عمل قلب مادرش یه مدت عقد موقتم بشه و برام بچه بیاره.. عاشقم شد اما من انقدر بد بودم که وقتی دیدم بچه دار نشد ولش کردم و رفتم کانادا.. عقده‌ی بچه تو دلم مونده بود، بعد از چند سال برگشتم و یه مهد کودک تاسیس کردم، چند هفته بیشتر نگذشته بود که یه پسر بچه توجهمو جلب کرد، یه پسر بچه با چشمای درشت سبز رنگ که منو یاد همون دختر عاشق می‌نداخت.. چند روزی بود که شده بود مونس و همدمم، هیچ کدوم از بچه‌ها به چشمم نبودن جز اون.. یک روز که خیلی داشت گریه می‌کرد بغلش کردم، گفتند مادرش دیر کرده و داره بی‌تابی مادرش رو می‌کنه، با خودم بردمش اتاق و منتظر شدم مادرش بیاد غافل از اینکه این بچه، بچه‌ی خودمه.. «رمان: #تو_از_کدوم_قصه‌ای؟» #عاشقانه #ازدواج‌اجباری https://eitaa.com/joinchat/2260206749Ca1c2795cf3