eitaa logo
تبلیغات گسترده ریحون
2.8هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
551 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من ، دختری م که حافظه مو تو با پسری به اسم پویان از دست دادم. 😰 چند روز از اون اتفاق گذشت و هیچ کسی رو نگرفت. پدر مادر پویان اصرار کردند که تا پیدا شدن خانواده م برم خونه اونها بمونم، برادر پویان با دخترخاله ش تازه نامزد کرده بود. بعد از مدتی متوجه شدم با همدیگه پیدا کردن.😰😰 دخترخاله ش عاشقش بود ولی پیمان بهش بی محلی می کرد،😡 همه مون برای یه مراسمی که قرار بود فردا شب برگزار بشه آماده شده بودیم، ولی در کمال تعجب پیمان ازم خواست که تو مهمونی..😱 ❌📵👇 https://eitaa.com/joinchat/2402156835Cec5d443dce
من ، دختری م که حافظه مو تو با پسری به اسم پویان از دست دادم. 😰 چند روز از اون اتفاق گذشت و هیچ کسی رو نگرفت. پدر مادر پویان اصرار کردند که تا پیدا شدن خانواده م برم خونه اونها بمونم، برادر پویان با دخترخاله ش تازه نامزد کرده بود. بعد از مدتی متوجه شدم با همدیگه پیدا کردن.😰😰 دخترخاله ش عاشقش بود ولی پیمان بهش بی محلی می کرد،😡 همه مون برای یه مراسمی که قرار بود فردا شب برگزار بشه آماده شده بودیم، ولی در کمال تعجب پیمان ازم خواست که تو مهمونی..😱 ❌📵👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2402156835Cec5d443dce