eitaa logo
کربلایی رضا باقریان
1.6هزار دنبال‌کننده
5 عکس
1 ویدیو
2 فایل
@moslemebneaghil مدیر کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر۱۷ آنجا که خشکی هست دیگر چشم تر نیست عصیان که باشد مرغ دل را بال و پر نیست ظلمت چنان اطراف قلبم را گرفته که ربنا یا ربنایم کارگر نیست بر وعده‌هایی که به تو دادم، نماندم آه ای خدا، نخل امیدم بارور نیست دلواپسم امشب نگیری دست من را جز تو کسی از این حوالی رهگذر نیست محصول عمرم جز تباهی نیست چیزی شرمنده‌ام، در کوله‌بارم جز ضرر نیست این بار هم راهم بده در خانه‌ی خود گر چه برایت بودنم جز درد سر نیست هم‌چون گذشته شور و حالی نیست در من آهی که دارد سینه‌ی من شعله‌ور نیست کاری نکردم با نماز و روزه‌هایم اعمال من بر آتشِ قهرت سپر نیست دنیا چه کرده با دل زارم، که دیگر مثل شهیدان بنده‌ات اهل سحر نیست در این حرم که خوب‌هایت آرمیدند ذکری به غیر از واحسینا خوب‌تر نیست بینِ مقاتل گشتم و فهمیدم این را آهی شبیهِ آهِ زینب پُرشرر نیست غیر از برادرها که بر نیزه نشستند دیگر کسی از حال خواهر باخبر نیست تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر۱۸ گره افتاده در کارم ز لطف و مرحمت وا کن شبِ هشتم بیا با حالِ من قدری مدارا کن پر و بالی شکسته از معاصی پیشت آوردم مرا یا جابرالعظم ‌الکسیر امشب مداوا کن شدم مرده دل از اعمالِ نافرجامِ بیهوده خدایا این دلِ وامانده را یک روزه احیا کن به فضل تو پناه آورده‌ام یا نور و یا قدوّس تو بخشنده ترین بخشنده‌ای من را تماشا کن مسیرم گم شده افتاده‌ام در جاده‌ی غفلت به نورِ فضلِ خود گم گشته را در راه، پیدا کن به هر در می‌زنم نفسَم نمی‌گردد جدا از من رهایم کن ز نفسم، از گنه من را مُبَّرا کن ز خجلت سر به زیر انداختم شرمنده‌ام از تو دوباره عفو کن من را، شکستم توبه، رسوا کن عُقابِ مرگ سایه بر سرم افکنده می‌ترسم گرفتی دستِ من امروز، قدری فکرِ فردا کن جدایم کن از این دنیای وانفسا، زمین گیرم مرا امشب اسیرِ روضه‌ی فرزندِ لیلا کن زمین افتاد از مرکب، حسین آمد به بالینش صدا زد ای عصایِ پیریِ من فکر بابا کن نمی‌خواهد برای من ز روی خاک برخیزی تنت پاشیده از هم ای پسر، کمتر تقلّا کن تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر۱۹ نُه شب گذشت و بنده ز رویِ تو رو گرفت بیراهه رفت و جایِ تو، با غیر خو گرفت این نفسِ تیره بخت، که شد صاحبِ دلم تقوا هر آنچه بود ز من، مو به مو گرفت شیطان نشست در دلم هنگامه‌ی سحر از من دوباره فرصت هر گفتگو گرفت عصیان، امید و آرزویم را به باد داد پیشِ تو هر چه داشته‌ام آبرو، گرفت عمری است تر نگشته دو چشمانِ تارِ من سنگینیِ گناه ز من آبِ رو گرفت صحبت ز تشنگیِ قیامت شد و دلم در گوشه‌ای ز اشک، وجودم وضو گرفت العفو گفتم و نفسم تازه شد دمی دیدم تمامِ پیکر من شستشو گرفت بینِ دعا و ذکرِ مناجاتِ هر شبم گفتم حسین و زندگیَم رنگ و بو گرفت آتش گرفتم از نَفَسِ دختری که گفت (( یک مشک از قبیله‌ی ما یک عمو گرفت )) تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر20 شکر خدا با اینکه غرقِ در گناهم ده شب در این میخانه آقا داد راهم آغوش خود وا کرد من را هم بغل کرد اصلا نپرسید از خطا و اشتباهم با اینکه آلوده ترین مهمان اویم حرفی نزد از زشتی و روی سیاهم یک عمر غفلت کردم و یک عمر بخشید یک عمر در وقت گنه کرده نگاهم ای کاش از عصیان جدا گردم ببینم در سایه‌ی رحمت خدا داده پناهم بال و پرم زخمی شده نایی ندارم از اینکه بی بال و پرم من عذرخواهم دیگر دعاهایم خدایا کارگر نیست زیرا صفایی نیست در این سوز و آهم باید یکی دست مرا گیرد، و گرنه تا در گنه افتاده‌ام در قعر چاهم ذکر حسین این روزها باب نجات است تا با حسین هستم همیشه سر به راهم امشب دلم یاد غم عصر دهم کرد یاد امام بی کفن در قتله‌گاهم عصر دهم آقای ما را سر بریدند جسم عزیزش را به خاک و خون کشیدند تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
ای همسر با عزت طاها خدیجه ای شأنِ تو بالاتر از بالا خدیجه اوجِ مقامت فوقِ اَوْاَدْنا خدیجه تو دائم‌الْاِکرام هستی یا خدیجه دار و ندار حضرت زهرا خدیجه شب تا سحر مشغول تسبیح و دعایی اول مسلمانِ زنِ دین خدایی مادر بزرگِ خاندان هل اتایی تنها طرفدار حریم مصطفایی همراه احمد بوده‌ای هر جا خدیجه دل را به جانان دادی و دلبر گرفتی اندوه و غم از قلبِ پیغمبر گرفتی دارایی‌ات را دادی و کوثر گرفتی زهرا که آمد رتبه‌ی مادر گرفتی ای که مقام تو بوَد والا خدیجه پای نبی تا لحظه‌ی آخر نشستی با همتِ خود پشت ظلمت را شکستی در راه دین بر مالِ دنیا دل نبستی الحق که ام‌المؤمنینِ ما تو هستی در راه حق کردی فدا جان را خدیجه سجاده پای بندگی‌ات سر نهاده اصلاً مقام توست، مِعْراجُ السَّعاده دین خدا پیمانه و عشق تو باده الحق که زهرایت بُوَد محراب زاده ای مادر ام ابیها یا خدیجه مادر که باشد، شأن دختر پایدار است امنیت خانه برایش برقرار است مادر نباشد، روز روشن شام تار است امشب دل زهرا برایت داغدار است بعد از تو زهرا می‌شود تنها خدیجه بوی جدایی می‌دهد حال و هوایت دیگر نمی‌آید صدای ربنایت این لحظه‌های آخری باید برایت روضه بخوانیم از غم آلاله‌هایت تا چشم‌های تو شود دریا خدیجه هر چند که دور و برت را ، غم گرفته اِنسیَّةُ الْحورایِ تو، ماتم گرفته قلبِ شریفِ حضرت خاتم گرفته شکر خدا دورِ تو را مَحرَم گرفته وای از غروب روز عاشورا، خدیجه تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر۲۱ عذرخواهم در غمت حالم پریشان تر نشد بیش از این، این چشم‌های تار، گریان تر نشد صبح تا شب روزه باعث شد کمی عطشان شوم ورنه با یاد تو این لبها که عطشان تر نشد باز هم شرمنده‌ام آقا، اگرچه نوکرم اعتقادم در حقوق تو مسلمان تر نشد مانده‌ام با این همه غم زنده مانده نوکرت یا چرا در ماتمت پاره گریبان تر نشد روضه‌های قتلگاهت کار دستم داده است یادم آمد یک نفر غیر تو عریان تر نشد سخت با تیر و سنان و نیزه پرپر گشته‌ای آه ای آقا مگر ذبح تو آسان تر نشد زینت دوش نبی، جانم فدایت از چه رو خنجری که بر گلویت خورد، بُراّن تر نشد تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر۲۲ وقتی که سر به زیر نباشم چه فایده بر نفْسِ خود امیر نباشم چه فایده شیطان اگرچه در غل و زنجیر مانده است محتاج یا مجیر نباشم چه فایده یک سال پشت سر سپری شد به هر طریق حالا اگر فقیر نباشم چه فایده عمرم گذشت و پشت و پناهی نداشتم امروز مستجیر نباشم چه فایده خِیرِ کَثیر می‌رسد و در عنایتِ مَنْ یَقْبَلُ الْیَسیر نباشم چه فایده هم‌چون درختِ پر ثمر افتاده‌ام، ولی پیش خدا حقیر نباشم چه فایده سلطان دوباره از برِ ما می‌کند عبور افتاده در مسیر نباشم چه فایده عمری ذلیل بودم و حالا اگر عزیز هم‌چون اَبابَصیر نباشم چه فایده ماه صیام آمد و مشمولِ رحمتِ یَعْفو عَنِ الْکَثیر نباشم چه فایده حالا که سفره پهن شد و میزبان رسید در پای سفره سیر نباشم چه فایده چشمم اگرچه روزیِ اشکش فراهم است در روضه‌ها بصیر نباشم چه فایده وقتی حسین زخم تنش بی شماره شد با اشک و آه پیر نباشم چه فایده در تنگنای گوشه‌ی گودال، روز و شب گریان آن اسیر نباشم چه فایده دلخونِ آن تنی که به دست بنی اسد خوابیده در حصیر نباشم چه فایده تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر٢٣ سیزده شب با تو بودم از سرِ شب، تا سحر یاد تاریکیِ قبرم بودم هرشب تا سحر دیدم آلوده‌تر از من بینِ خوبان تو نیست ناله بر احوال خود کردم مرتب تا سحر جامه‌ی تقوای من را دست عصیان پاره کرد زین سبب در کنجی افتادم مُعَذَّب تا سحر با همه شرمندگی یک‌بار دیگر رو زدم دستگیری کن ز من، یاربی یارب تا سحر سیزده شب رفت و، بارم روی دوشم مانده است دارم استغفار امشب هم روی لب، تا سحر نوبتی هم باشد آقا، نوبت من آمده لاعلاجم که نشستم بینِ مَطَّب تا سحر روضه‌خوان تا گفت اَلعَفوَ الهی بِاالحسین حسرت طوف حرم را خوردم اغلب تا سحر سیزده روز از عطش، لبهای خشکم شاهد است گریه کردم بر غم سالار زینب تا سحر بشکند دستی که بنویسد بدون معجر است عمه‌ی ما روز و شب بوده مُحَجَّب تا سحر از فشار سُمِ اسب و، خاک مقتل، مانده است روی جسم شاه، رَدّ پای مرکب تا سحر تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
دریا، گوهر داده به زهرا زهرا، پسر داده به مولا مولا، قمر داده به طاها با دل شیدا درای آسمون امشب وا شد یه ستاره از افق پیدا شد گل یاس فاطمه زیبا شد علی بابا شد یا امام حسن مدد یا مولا شبها، چراغون می‌شه حالا حالا، دل حیدر شده شیدا شیدا، می‌شه باز حضرت طاها با دل زهرا اونی‌که به مادرش حساسه اونی‌که از گوهر و الماسه داداش بزرگتر عباسه دلش حساسه یا امام حسن مدد یا مولا تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
حسن کریم آل طاها، اومد به دنیا مژده بدید که شده مادر، حضرت زهرا ستاره امشب، روی زمینه پر زده مرغِ، دلم مدینه دریا دریا دریا دریا رویا رویا رویا رویا مهتاب امشب سرگردونه با دل حضرت طاها روی لب ساقی کوثر، خنده می‌شینه از رو لب غنچه‌ی یاسش، بوسه می‌چینه فاطمه امشب، گوهر آورده برای حیدر، پسر آورده بارون رحمت می‌باره رو دلا شادی می‌کاره بابای فاطمه امشب اسمش رو حسن می‌ذاره هرکی حسن رو داره زهرا، هواش و داره میونِ آتیش جهنم، پا نمی‌ذاره رو سینه‌ی من، خدا نوشته حسن رو داری، جات تو بهشته با نام تو زیبا می‌شم با نام تو آقا می‌شم با اذن مادرت زهرا راهیِ کربلا می‌شم تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
بی تابی نکن دل دیوونه باز فصل بهار شب بارونه این کیه داره غزل می‌خونه مدینه امشب شده زیبا ملک می‌گه با دل شیدا اومد کریم آل طاها مهتاب امشب، سرگردونه، هفت آسمون، گلبارونه یابن الزهرا 3 یامولا بارون بهار داره می‌باره شبنم رو چشای ما می‌کاره هرکی عاشقه تا صبح بیداره فرشته اومد به تماشا امیر دلها شده بابا اومد کریم آل طاها دریا دریا، مستم امشب، پای عشقم، هستم امشب یابن الزهرا 3 یامولا خنده رو لبِ علی می‌شینه بوسه از حسن داره می‌چینه مثل عسلِ چه قد شیرینه میون دلها شده غوغا مادر شده حضرت زهرا اومد کریم آل طاها یابن الزهرا 3 یامولا تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
اونی‌که گِلِ من و سرشت گوشه‌ی دلم این و نوشت هر کی که با حسن باشه بهش می‌گم برو بهشت من بهشت و نمی خوام، حسن بهشتمه از ازل محبتش، تو سرنوشتمه با حسن شیدایم، نوکر زهرایم تا حسن آقامه، من خودم آقایم یاحسن یامولا منی که حسن سرورمه فاطمه هم مادرمه یه عمریِ تو هیئتا دست حسن رو سرمه اونکه تو تنهاییام، همیشه با منه عشق زهرا و علی، آقامون حسنه زندگیم تأمینه، با حسن شیرینه عشق پاک آقام، در دل از دیرینه یا حسن یا مولا مث حرم امام رضا یه روز با کل شهدا برات می‌سازیم آقاجون یه گنبد زرد و طلا کوچه باغ دلم و، می‌خوام گل بزنم از دلم تا حرمت، بذار پل بزنم پر زدم تا قبرت، من فدای صبرت پیش تو می‌مونم، تو شبای قدرت یا حسن یا مولا تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شانه گر دست تو باشد تار گیسو می‌شوم دام و صیادم تو باشی بچه آهو می‌شوم بسکه با نام شما افطار خود وا کرده‌ام عاقبت روزی از این دیوانگی رو می‌شوم بارها از سفره لطف تو روزی خورده‌ام پیش این آقایی‌ات دارم به زانو می‌شوم با تکان پلک خود از خانه‌ات دورم مکن لااقل خاک مزارت را که جارو می‌شوم هر زمان جنگ جمل را که تداعی می‌کنم غرقِ ذکر یاهُوَالحق و هُوَالهو می‌شوم گاه گاهی هم از این جاده گذر کن یاحسن از کنارم بگذری چون یاس خوشبو می‌شوم مرد شامی را به لبخندی مسلمان کرده‌ای من هم از امشب به عشق تو خداجو می‌شوم بال‌هایم دائماً میل هوایت می‌کند شک ندارم دور ایوانت پرستو می‌شوم گر مرا فرش رهِ زَوارهایت هم کنی گاه بال جبرئیل و گه پرِ قو می‌شوم تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
در عشق تو به عقل گدا اعتبار نیست در کار عشق حاجت ما اختیار نیست شعری نوشته‌ام به حروف مقدست شعرم بدون نام شما ماندگار نیست با شیر مادرم غمتان را خریده‌ام این عشقِ مادریِ من اصلاً قمار نیست جشن ولادت تو در این ماه خوش‌تر است غیر از حضور اشک، مرا یادگار نیست (بالا نشسته‌ای و جهان زیر دست توست) آقا پیاده شو که دلم را قرار نیست باید برای عشق تو مجنون بیاورم گردن بزن که پای شما خون بیاورم ای مرد سبزِ شهرِ غریبه نوازها از ما توسل، از تو کرم‌ها، نیازها ما اهل دردهای تو هستیم یا کریم ما را نوشته‌اند، در این سوز و سازها کار تو لطف و بخشش و جود و کرامت است افتاده‌ایم پای تو از سرفرازها صبرت حماسه‌ایست، کسی را نیاز نیست تا پی برد به این هدف و رمز و رازها اصلاً بیا به ما نمکی ده که حس کنی ما هم شدیم، از کرم تو عَیاض‌ها شوریده‌ام به شور و شعور تو یاحسن افتاده‌ام به راه عبور تو یاحسن تا خوانِ توست، بهر گدایی کجا روم اصلاً چرا نیایم و اصلا چرا روم پس کوچه‌های خانه‌ی تو، باب رحمت است یعنی غریب آمدم و آشنا روم خونم حلال قبقه‌ی نازت، ای کریم آماده‌ام به راه تو بر نیزه‌ها روم اینجا محل رفتنِ تا عرش اعظم است دستم بگیر همره تو، تا خدا روم حالا که بر مزار تو راهم نداده‌اند بگذار لااقل سوی کرببلا روم گلدسته‌های قبر تو این اشک عزت است شیعه به غیرت تو قسم کوه غیرت است ای تکسوار، جنگ جمل را تمام کن صید توئیم، یک نگهی سوی دام کن ای السَّلامِ سبز، بزرگی کن ای کرم لب را به هم بزن به غلامت سلام کن لایق که نیستم ولی این روسیاه را لایق بدان و با پسرت هم کلام کن عمری عنایت و کرمت روزیَم شده از این به بعد، روزیِ من را مدام کن من را بگیر از من و، من را به من بده کبر و غرور را به من آقا حرام کن روزم بدون روی تو تاریک می‌شود راهم بدون راه تو، باریک می‌شود ربِ کریمِ کعبه‌ی میقاتی یاحسن بانیِ خیر هستی و خیراتی یاحسن ما از کریم بودنِ تو خیر دیده‌ایم سر منشاء تمام نذوراتی یاحسن ای مهربان ببخش اگر کم نوشته‌ام شب تا سحر قنوت مناجاتی یاحسن غیر از سرایِ تو به خدا ازدحام نیست بسکه رئوف و کعبه‌ی حاجاتی یاحسن مادر به بودنِ پسرش فخر می‌کند اصرارِ محض مادر ساداتی یاحسن کردم اشاره این سخن جاودانه را دستم نوشت، قافیه‌ای مادرانه را مدیون توست، هر که گدایت شد‌‌، ای کرم مجنون توست هر که فدایت شد، ای کرم حاتم اگرچه بخشش و لطفش زبان زد است بی شک دخیل بند عبایت شد، ای کرم یک روزه دشمنت به تو مأنوس می‌شود کار شماست اینکه هدایت شد ای کرم تا روز حشر، پا ز رکابت نمی‌کشم شغل گدایی‌ام به دعایت شد ای کرم چادر نماز فاطمه او را کفایت است هرکس سیاه پوشِ عزایت شد ای کرم سجاده‌ی نماز تو بال فرشته‌ها جانم فدای این حسن آقا نوشته‌ها دست عطای آل عبا، روزه‌ات قبول ای آشنا به حال گدا، روزه‌ات قبول ماه خداست، روزه‌ی ما را قبول کن ای روزه دارِ ماه خدا، روزه‌ات قبول ای ذکر سجده، ذکر قنوت و سجود ما اُسطوره‌ی نماز و دعا، روزه‌ات قبول ما را مریض کن به شفا هم نیاز نیست محشر تویی شفاعت ما، روزه‌ات قبول شکرانه‌ی تولدت آقا کرم نما ما را ببر به کرببلا، روزه‌ات قبول این شعر هم کم است برای تو یاحسن دستم تهی است، پیش عطای تو یاحسن تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شبهای سردم مرا دوباره فصل گرما می‌رسد از نسل زهرا کودکی مانند زهرا می‌رسد با جامه‌ی پیغمبر این کودک ملبس می‌شود با صلح او راه ولایت هم مشخص می‌شود از راه می‌آید لب حیدر شکوفاتر شود خیرالنسا از یمن این میلاد هم مادر شود می‌آید و قرآن ناطق را نمایان می‌کند می‌آید و این جمع را پاره گریبان می‌کند با تو کسی در منجلاب دین و دنیا غرق نیست با نور تو در روز و شب‌های مدینه فرق نیست دین و سیاست را کنار هم ز تو آموختیم از آسمان‌ها آمدی از عشق نابت سوختیم با دستهای پینه دارت آب باران می‌کشی این آب را از چاه بهر مستمندان می‌کشی دستان من بر دامنت از هر که دستاویز تر و هر چه تو داری کرم من سائلی بی چیز تر جنگ جمل را می‌شود با تیغ تو تفسیر کرد ای ابروان ذوالفقارت از دو دم هم تیز تر روشن ز نور چارده نوریم اما این میان عشق تو ای زیباترین از سینه‌ها لبریز تر باید که از ایجاد صلحت خلق آگاه کرد این سینه را باید برایت گاه منزلگاه کرد یک قاسمی داری که نامش کار عیسی می‌کند با یک تبسم قفل‌های بسته را وا می‌کند پیروزی جنگ جمل مرهون آل هاشم است رزم علی و رزم تو ممزوج رزم قاسم است ای روشن از تو خانه‌ی زهرا و حیدر یا حسن ای مخزن‌الاسرار و وجه‌الله زهرا یا حسن با بوسه از لب‌های تو افطار می‌خواهد علی ای یل‌یلِ جنگ جمل سردار می‌خواهد علی از برکت تو در میان سفره‌ها نان می‌رسد در این کویر خشک از لطف تو باران می‌رسد امشب میان سینه‌ام میخانه برپا می‌کنم شأن تو را با آیه‌ی تطهیر معنا می‌کنم با هر تب مهر تو کافر هم مسلمان می‌شود پا را به هر جا می‌نهی آنجا گلستان می‌شود هم از میان دست‌هایت شهد رحمت می‌چکد هم خاک پایت با زمرد ریسه بندان می‌شود تو آمدی ماه خدا کامل شد و پس جای رب این روز و شب‌ها ذکر ما جانم حسن جان می‌شود گفتند وقتی آمدی بوسه به رویت زد علی گفتند وقتی آمدی شانه به مویت زد علی گفتند وقتی آمدی دریا خروشید از تبت با خنده‌ات شهد وفا می‌ریزد از کنج لبت تو آمدی و سفره‌دار خانه‌ی زهرا شدی تو آمدی و در کرم ای بی حرم،‌ معنا شدی در گفتن نام شما گاهی مردد می‌شوم در مدحت از هر صفحه‌ی مولا علی رد می‌شوم وصف تو را باید میان صفحه‌ی محشر نوشت گاهی سر اجبار باید بهرت از حیدر نوشت در هر دو چشم محشرت حیدر هویدا می‌شود در غیرت زهرایی‌ات کوثر هویدا می‌شود آنقدر از دست شما لطف مکرر ریخته آنقدر پای محملت سلمان و بوذر ریخته وقتی هلال ابرویت تمثیل اَواَدنا بوَد سلمان به شوق وصل تو در مسند مِنّا بوَد حُسنِ تو بین شاعران شور غزل می‌آورد در کربلا هم شور احلا من عسل می‌آورد هر مانده در راهی فقط با تو به منزل می‌رسد این کشتیِ طوفان زده با تو به ساحل می‌رسد والسمع ندایی یا کریم ای رحمت بی انتها فاالقبل دعایی یا رحیم ای معدن جود و سخا انت الکریم انت الرحیم انت العلیم انت الوفا ما سائل چشم توئیم ای ساحل امید ما ما مستحق رحمتیم اصرار ما را گوش کن العفوک العفوک اقرار ما را گوش کن آقا فدای آن دل زهرایی و افلاکی‌ات آقا فدای قبر بی شمع و چراغ و خاکی‌ات لعنت به دژخیمی که سجاده ز پاهایت کشید لعنت به زهری کز درون جسم تو را از هم درید لعنت به آن تیری که آمد بر تن پاکت نشست لعنت به آن دستی که زد آیینه را درهم شکست لعنت به نامردی که با قلب قصی و آهنین بر صاحت قدس تو گفته یا مذل المسلمین بالای منبر ناسزا بر غیرت تو رسم بود آن روز که آتش گرفتی دور، دورِ خصم بود از آشنا و از غریبه زخم کاری خورده‌ای آقا چگونه مادرت را سمت خانه برده‌ای؟ تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر٢٤ به خسته حالیم ای پادشاه ارحمنی به اشک چشم ترم یا اِله، ارحمنی کشانده‌ام سرِ این سفره اعترافم را نمانده از نفسم غیر آه ارحمنی کرم نما کمی آغوش خویش را وا کن رسیده بنده‌ی گم کرده راه ارحمنی به قدرِ خوبیِ تو با گناه آمده‌ام مکن عقوبت این روسیاه ارحمنی شکسته بال و پرم، خسته‌ام، نگاهم کن پناه ده به منِ بی پناه ارحمنی بریده‌ام من از این نفْسِ خانمان سوزم جدا شدم دگر از هر گناه ارحمنی هزار مرتبه بخشیدی و خطا کردم دوباره خسته‌ام از اشتباه ارحمنی میان میکده‌ات ناله می‌زنم آقا فقط به خاطر قدری نگاه ارحمنی حسین از منِ آلوده دستگیری کرد در آمدم به چه سختی ز چاه ارحمنی تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر٢٥ امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من از معصیت‌ها یک دل بیمار دارم من پرونده‌ای آلوده از کردار دارم من در پیشگاه حضرت استغفار دارم من از بنده‌ای گمراه، امشب دستگیری کن آقا به اشک چشم زینب دستگیری کن پایین گرفتم پیش تو روی سیاهم را گم کرده بودم در کویر خشک راهم را شرمنده‌ام تکرار کردم اشتباهم را چشم انتظارم، پرده پوشی کن گناهم را این شرمساری حاصل یک عمر عصیان است ارحمنی ای رب کریم، حالم پریشان است از هر که امشب آمده غم بیشتر دارم زیرا شب قدر است و اشکی مختصر دارم گرد و غبار معصیت را روی سر دارم از کارهایم من خودم بهتر خبر دارم اندازه‌ی یک عمر از من معصیت دیدی لب وا نکرده، هر چه کردم را تو بخشیدی این بزم را با مغفرت امشب مجلل کن فعل بدِ من را به خوبی‌ها مبدل کن کار مرا هم دست اربابم مُحَوَل کن روز قیامت لحظه‌ای من را معطل کن شاید بیاید آنکه باید از نجف آید بهر شفاعت باز شاه لوکشف آید من را ببخشا جان آن آقا که مظلوم است آن شیر مردی که ز حق خویش محروم است دلتنگیِ زهرا ز رویش آه، معلوم است یک امشبی که میهمان ام‌کلثوم است... ...گاهی خدا را زیر لب تنها صدا می‌زد گاهی میان اشک، زهرا را صدا می‌زد تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
شعر٢٦ شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره‌ی دنیا نیامدی ما را امید وصل تو اینجا نشانده است ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی گفتیم جمعه می‌رسد و می‌رسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی مانند طفل گم شده‌ای گریه می‌کنم خیمه‌نشین، از دل صحرا نیامدی مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی کنج خرابه کودکی آرام زیر لب با گریه گفت شب شده، بابا نیامدی تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
اولین دوره آموزش شعر و سبک ویژه سنین ١۵تا٢۵سال ثبت نام از طریق سایت: Anvarosaghalain.ir مهلت ثبت نام پایان خردادماه ١٣٩٧ کانون فرهنگی، تبلیغی انوارالثقلین
امشب که مهمان منی با چشم تر بابا خیلی هوای وصل داری بیشتر بابا من را مکن با گریه‌هایت خون‌جگر بابا از رفتن مسجد بیا و درگذر بابا شاید هوای روضه‌های فاطمه داری انا الیه الراجعون را زمزمه داری دیدم که با خونِ جگر افطار می‌کردی بر خوردن نان و رطب اصرار می‌کردی نام خدا را زیر لب تکرار می‌کردی گاهی شکایت از در و دیوار می‌کردی وقت اذان صبح دیدم اشک می‌باری یافاطمه یافاطمه روی لبت داری سی سال درد سینه را با چاه می‌گفتی این روزهای آخری جانکاه می گفتی در سجده هایت ذکر یا الله می گفتی سبحانَ یا قدوس را با آه می گفتی آهِ دلت را امشب از سینه برو‌ن کردی قلب مرا قصد سفر کردی و خون کردی باید بمانی سایه‌ی بالا سرم باشی دلواپس جسم حسین و معجرم باشی ای دلشکسته قوتِ بال و پرم باشی حالا که مادر نیست جای مادرم باشی سی سال، بعد مادرم مویت پریشان است شب‌های بعد فاطمه شام غریبان است قصد جدایی کرده‌ای از دخترت امشب دیگر توانی نیست در بال و پرت امشب خیلی شدی دلتنگ روی همسرت امشب این چه بلایی هست کآید بر سرت امشب اصرار من را گوش کن من دخترت هستم دلواپس این حال گریه آورت هستم گفتم نرو، رفتی سرت را غرق خون کردی این قامت استاده‌ات را واژگون کردی از خون فرقت پیکرت را لاله گون کردی نقش زمینت معنیِ هُم راکعون، کردی رفتی و حالا دخترت ماند و پریشانی من مانده‌ام با سینه‌ای از غصه طوفانی رفتی و حالا آمدی و من پر از دردم دلشوره دارم می‌زنم بر سینه‌ام هر دم زخم سرت را دیدم و دور تو می‌گردم یاد شکستگیِ دست مادرم کردم یادت می‌آید ضربه‌ی مسمار را بابا حوریه در بینِ در و دیوار را بابا محراب، غرق خون شد از فرق سرت، اما خیلی شبیهِ مادری در بسترت، اما بعد از تو رحمی نیست بر این دخترت، اما گفتی به من محکم گره زن معجرت، اما بالای جسمت ای پدر غرقِ محن هستم دلواپس جسم حسین بی کفن هستم تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian
صدای هق هقِ مردی میان نخلستان حکایت جگری پاره پاره را دارد ز دست مردمی از جنس سنگ سی سال است میان حنجره‌اش بغض بی صدا دارد هرآنچه غصه و غم بود در دلش جا شد فقط خدا صحه‌ی صدر را به او داده کنار نخل سرافکنده‌ای شبی دیگر میان سجده به یاد مدینه افتاده نمی‌رود ز دلش خاطرات آن کوچه که پیش او همه‌ی هستی‌اش زمین افتاد اگرچه تیغ به دادِ دلش رسید اما درست لحظه‌ی تدفین فاطمه جان داد میان بسترش افتاده غرقِ در خون است شبیهِ فاطمه دردی به رویِ سر دارد برای اینکه به بالینِ او رسد زهرا هنوز منتظر است و به در نظر دارد به زحمتی تنِ خود را کمی تکان داد و نشست رو به روی زینب و تأمل کرد همی‌نکه خاطره‌ها بینشان تداعی شد دوباره روضه‌ی زهرا میانشان گل کرد یکی یکی همه را تا مرور می‌کردند حسن تمام تنش مثل بید می‌لرزید و نام قنفذ ملعون که در میان آمد شبیه طفل کتک خورده باز می‌ترسید چگونه می‌شود اینکه زنی زمین بخورد خدای صبر نشیند به او نظاره کند چگونه می‌شود اینکه میان کوچه، علی نظاره‌ای به دو گوشی که گشته پاره کند تلگـــــــرام 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/Cye2_Tze5v3xNJMlxUl3kQ ایـــــــــــتا 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/4053008384Cb0cf37005d ســـــروش 👇👇👇 http://sapp.ir/rezabagherian