هیچ کس نیست که از یار سفر کرده من
برساند خبری خیر و دلم شاد کند
#شعر
@rezadarvishnezhad
شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجرهای در دل سیمانی ماست
#فاضل_نظری
#شعر
@rezadarvishnezhad
میرسد روزی که بی هم میشویم
یک به یک از جمع هم کم میشویم
میرسد روزی که ما در خاطرات
موجب خندیدن و غم میشویم
گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق
میرسد روزی که بی هم میشویم
#شعر
@rezadarvishnezhad
بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
بی عشق وجود خوب و موزون نشود
صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
بیجنبش عشق در مکنون نشود
#مولانا
#شعر
@rezadarvishnezhad
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من😍
#مولانا
#شعر
@rezadarvishnezhad
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او
پر ز لیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو … من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پنهان و پیدایت منم
سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم
کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا بر نیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سر میزنی
در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهم باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
#نظامی
#شعر
@rezadarvishnezhad
تیغ بُرّان گر به دستت
داد چرخ روزگار ،
هر چه میخواهی بِبُر
اما مَبُر نان کسی ...
#سعدی
#شعر
@rezadarvishnezhad
تا نبندی ز سخن لب، نشود دل گویا
نطق عیسی ثمر روزه مریم باشد
#صائب_تبريزي
@rezadarvishnezhad
یوسف گمگشته بازآید بکنعان غم مخور
کلبهٔ احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید بسامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن چتر
گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نَهٔ از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند چون
ترا نوحست کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حالگردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
#حافظ
#شعر
@rezadarvishnezhad
کاش قلبم درد پنهانی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشت
کــــاش برگ آخر تقویم عشق
خبر از یک روز بارانی نداشت
کاش می شد راه سخت عشق را
بی خطر پیمود و قربانی نداشت
کاش می شد عشق را تفسیر کرد
دست و پای عشق را زنجیر کرد
#شعر
@rezadarvishnezhad
سخت است که در دل حرفی بگردد
اما نتوان زبان به ازادی حرفی گشود
#رضا_درویش_نژاد
#شعر
@rezadarvishnezhad
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
#قیصر_امین_پور
@rezadarvishnezhad
این غم که به دنبال دلم می اید
سالها مونس تنهایی من بوده و هست
#رضا_درویش_نژاد
#شعر
@rezadarvishnezhad
آفتابی شدی ای عشق صفای قدمت
ولی از حادثه ای تلخ خبر می دهمت
خاطرت هست که بر خامی من خندیدی؟
خامم اما نه چنان باز که باور کنمت
#شعر
@rezadarvishnezhad
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
#مولانا
@rezadarvishnezhad
من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم
که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق تر از مایی
#رهی_معیری
@rezadarvishnezhad
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
#خیام
@rezadarvishnezhad
در کوی نیک نامی مارا گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
#شعر
@rezadarvishnezhad
باد، مشتی ورق از دفتر عمر آورده است
عشق سرگرمی سوزاندن این اوراق است
#فاضل_نظری
@rezadarvishnezhad
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
#شعر
@rezadarvishnezhad
زندگی آب روانی است، روان می گذرد
هر چه تقدیر من و توست، همان می گذرد
#شعر
@rezadarvishnezhad
دست طلب چو پیش کسان میکنی دراز
پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
#صائب_تبريزي
#شعر
@rezadarvishnezhad
من از روییدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
#صائب_تبريزي
#شعر
@rezadarvishnezhad
گاه آن کس که به رفتن چمدان می بندد
رفتنی نیست، دو چشم نگران می خواهد
#شعر
@rezadarvishnezhad
من به غمگین ترین حالت ممکن شادم
تو به آشوب دلم ثانیه ای فکر نکن
#شعر
@rezadarvishnezhad