eitaa logo
فرصت|مختاررضائیان
236 دنبال‌کننده
70 عکس
12 ویدیو
4 فایل
اینجا فرصتی است برای تحول... سلام مختاررضائیان هستم فعال تربیتی و سیاسی اینجا تلاش میکنیم تحول رو با "متن" بسازیم نه "حاشیه"ها، اینم قطعا "حوصله"میخواد و "وقت" مشتاقانه منتظرتونم. حوصله و وقت یادتون نره 😉😊 ادمین @mokhtar_rezaeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سرگرمی ها برای سرگردانی ها 🔸تربیت با حکمت میشود توفیق ، من از ندانستن هایم سرگرمی نمی سازم بلکه توکل وطلب توفیق را ایجاد میکنم و در نگاه مخالف آن تربیت بدون حکمت است که می شود شانس ، انجا که جهل او ، ناتوانی های او در ندانستن و نتوانستن ها میشود محور اصلی در سرگرمی و سرگردانی ... هر جایی که نمیتواند یا نمی داند تنها کاری که میکند تا بلکه مقداری آرم بگیرد، شانس خود را مورد هجوم قرار می دهد تا دست برتر الهی را در خلق اتفاقات نببیند 🔸تربیت با خلق بازی های متنوع و پیچیده بر محور شانس و تصادف میخواهد این تفکر انسان گرایانه را در سراسر زندگی بشر نهادینه کند که تصادف دیالیکتیکی است که این اتفاقات را رقم زده و تو در آن هیچ کاره ای به قول امروزه فقط «بد آوردی» همین ، سرگرمی که هیچ هدفی را دنبال نمیکند فقط به او کمک میکند تا سرگردانی هایش بیشتر شود چرا که نقطه اتصال او در عجزهایش نه حکمت و اراده بالغه الهی که تصادف است تصادفی که هیچ هدفی را دنبال نمیکند زبان نفهم است پدر و مادر ندارد ، معنای را دنبال نمیکند ، مقصدی ندارد دلیلی ندارد ... اینجاست که صنعت بزرگ سرگرمی نه برای سرگرمی که برای سرگردانی بیشتر خلق شده برای مشغول شدن های بیهوده ، و این بیهودگی به نفع کیست چه کسی از این سرگردانی از این «جهل شیرین» استقبال میکند 🔸استثمار جهانی، روح و فکر مردم را با صنعت بزرگ سرگرمی پوچ کرده ، آنجا که شانس محور برنده شدن محور موفقیت و خوشبختی زندگی اوست. فقط برای اینکه دست پنهان مستکبرین و سرمایه داران زالو صفت در استثمار روج و جان او دیده نشود 🔸لذا هرجایی که هم برای او سوالی است نه دست پنهان استعمار که شانس و تصادفش را مخاطب قرار میدهد و «این بزرگترین بازی است که خورده» و قتی میگویی چرا کاری نمیکنی چرا اینقدر منفعلی میگوید این آن چیزی است که کاری نمیشود با آن کرد ما مجبوریم شانس است با من نیست پس با چه کسی است ؟ جبر دیالکتیکی ،برای ان فلسفه ها ایجاد کرده فقط برای اینکه اراده خداوند را ناچیز کند تصادف را خلق میکند وتو باید آن را بپذیری در یک کلام مجبوری تسلیم این شانس زبان نفهم شوی و ان را بپزیری با ان زندگی کنی که بدون آن نمیتوانی قدم از قدم برداری چرا که محور تصمیم گیریهایت باید شانس باشد که اگر شانست با تو باشد موفقی و الا نه اگر اقبال با تو بود خوشبختی و الا نه ...اما هیچ کس نپرسید چیزی به این مهمی که محور موفقیت و خوشبختی یا بدبختی من است دست کیست ؟چه کسی یا کسانی این شانس و اقبال را تقسیم می کند ، جواب یک چیز است هیچ کسی نیست، هیچ چیز بجز جبر دیالکتیکی عالم ، هیچ اراده ی پشت پرده نیست خود به خود ایجاد میشود دست من و شما هم نیست و این سرآغاز حماقت ها و ساده ولوحی های بود برای اینکه بزرگترین استثمار قرن در وسعت جهانی با صنعت سرگردمی شکل گیرد . 🔸تربیت و نهادینه کردن این فکر منعفلانه نیز با زبان بازی و سرگردمی به خصوص در دوران کودکی رخ میدهد چرا که کمترین مقاومتی نسبت به آن شکل می گیرد بازی نیاز هر انسان و هر کودکی است با زبان بازی نادرست عمیق ترین افکار شوم را نهادینه و بزرگترین نعمت الهی (توکل و توفیق)را از ما گرفتن که همه هدف یک چیز بود حذف اراده الهی و حضور پنهان استکبار و ائمه طاغوت در خلق غفلت برای پنهان کردن نیت هایشان برای پنهان کردن استثمارشان 🔸حال انکه عجز انسان مرکب رسیدن به حکمت الهی و کسب توفیق است . من از نادانی باید به دانایی از نتوانستن به توانستن برسم نه اینکه در نادانی بمانم در نادانی زندگی کنم در نادانی تصمیم بگیرم سرنوشت زندگی من در دست شانسی است که جبرا و بدون هدف ایجاد شده . سرگردانی مقصد همه سرگرمی های نامطلوب است و سرگردانی همه انچیز است که منفعت سرمایه داران در آن نفهته است 🔹لذا باید بسیار مراقب سرگردمی ها و مقاصد پنهان ان در تربیت ناخودگاه بخصوص مراحل ابتدایی تربیت یعنی کودکان باشیم . 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
در دنیای مدرن با کمک صنعت سرگرمی انسانها به جهل ها و عجزهاشون میخندند ولی در دنیای اسلام نادانی ها و عجزها پیام داران الهی برای عبرت گیری جهت رشد ما هستند
▪️نشاط پایدار ▫️کاربرد سرگرمی نشاط پایدار است از این رو در روایات ما نماز شب یکی از سرگرمی های مومن است برخلاف نگاه مادی که سرگرمی تلخی پایدار را همراه دارد چرا که هیچ هدف و معنایی را دنبال نمیکند اساس سرگرمی در نگاه مادی بر تصادف و شانس شکل گرفته
اسباب بازی 🔻بازی و سرگرمی بیشترین اثرگزاری را به شکل غیر مستقیم بر متربیان دارد لذا برخلاف بیان ساده انگارانه امروز که بازی ، بازی است باید به ابعاد پنهان واثار غیر مستقیم بازی ها حساس شد ، بازی ها بر استوارترین مبانی فکری شکل گرفته و چون جبنه سرگرمی و تفریح دارد کمترین سخت گیری نسبت به آن صورت می گیرد لذا راه نفود و اثرگزرای پنهان آن بسیار است 🔺چنانچه در مبانی فکری داروینسم که اصالت انسان را به حیوان بر می گرداند می بینم که حجم بسیاری از اسباب بازیها ، کتاب ها ،کارتون ها، انمیشن ها ، قصه ها و ... بر محور حیوانات شکل گرفته به دیگر بیان واسطه انتقال مفاهیم به کودک حیوان است و این پیام در ضمیر ناخوادگاه کودکان شکل می گیرید «او می فهمد که از طریق حیوان دنیا را باید بشناسد» و اینگونه است که در بزرگسالی انس با حیوانات به عنوان تنها همدم به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده و هزاران بار متاسفانه در نفوذ پنهان و بدون حساسیت ما کتاب ها و قصه ها واسباب بازیها و انمیشن ها دینی نیز به زبان حیوان تولید می شود . 🔻چرا که به غلط اصالت انسانی یا فطرت انسانی را به حیوان نزدیکتر میدانند که او حیوان ناطق است با حیوان مانوس تر است «وجه اشتراک» ما در حیوان بودن ماست به بیان ساده پایگاه ارتباط با کودک خوی حیوانی اوست باید با «زبان حیوان» با کودک ارتباط برقرا کرد .حال انکه در نگاه دینی فطرت کودک بر توحید و ولایت سرشته شده است(کُلُّ مَوْلُود یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ) او پیش از اینکه والدین خود را بشناسد با خدای خود مانوس است با امام زمان خود مانوس است به دیگر بیان ابزار واسطه ای برای ارتباط با کودک امام است نه حیوان و این کجا و آن کجا 🔺من با زبان توحید با کودک خود ارتباط میگیرم و بر او اثر می گزارم برخلاف نگاه مادی که حیوان واسطه ارتباط و انتقال مفاهیم است واین آن بلایی ست که به شکل تدریجی و کاملا مخفیانه وارد نظام تربیتی ماشده و در زمان موضع گیری و نقد گفته می شود که بازی است نباید سخت گرفت و این اوج بلاهت یک مسئول است که عمیق ترین پیام در این ساده انگاری ما به کودک در حساسترین مراحل رشد منتقل می شود همه اینها برای انست که حب و بغض کودک در سنین حساس رشد از محبت به معبود و امام به حیوان منتقل شود فطرت خدا شناسی و خدا دوستی او به حیوان شناسی و حیوان دوستی منتقل شود حال انکه کودک هر روز با بازی ها ، کتاب ها ،کارتون ها، انمیشن ها و ... سرکله می زند که تجسم حیوان نمود اصلی را دارد و تمام ضمیر ناخواگاه او را اشباع کرده
🔘جهاد درست کاریست یا پرکاری؟ 🔹جهاد یعنی «بهره مندی حداکثری از موانع» در جهت «رشد ظرفیت حق» و این ممکن نیست مگر با درست کاری تعریف رایج و پر از اشتباه جهاد به معنای پرکاری باعث ایجادشلختگی و بی نظمی در کارها میشود آنجا که شخص احساس میکند عامل اصلی در گسترش معارف دینی به میزان «کمی» فعل او برمیگردد او خود رامسبب الاسباب میبیند لذا با «شلوغ کاری» فکر میکند که میتواند قدرت جبهه حق را افزایش دهد در صورتی که دین همواره ما را دعوت به درست کاری یا به عبارت دقیق خلوص در کار کرده است اصولا میدان جهاد میدان شکل گیری و ارتقاء اخلاص برای خداست(میدان خلوص سازی) بالاترین نقطه قدرت آفرین برای جبهه حق در تقابل با جبهه باطل نه در شلوغ کاری یا پرکاری بیهوده که در درست کاری است انچه باعث میشود عده ای کوچک در مقابل گروه ی بزرگ پیروز شوند عدد کمی آنها نیست که میزان خلوص و توکل کار برای خداست.قدرت جبهه حق به میزان اتصال خالصانه به قدرت لایزال الهی است نه تکیه به خود 🔹 آنچه بدیهی است بهره مندی از میدان درگیری حق و باطل یا به عبارت رساتر بهره مندی از تهدیدات برای خلق فرصت ها ممکن نیست مگر با قدرت اخلاص . ما باید به دنبال «احسن عمل» باشیم نه «اکثر عمل » ، در قدرت افزایش خلوص عمل برای خداوند است که اکثر عمل رخ میدهد خداوند است که عمل خالص را گاهی دو برابر ، گاهی بیست برابر گاهی هفتاد برابر گاهی هفتصد برابر و گاهی از عدد خارج میشود ما موظف به درست کاری هستیم نه پرکاری ما موظف به خالص سازی عمل خود و لو کوچک باشد نه شلوغ سازی آن 🔹در نگاه دینی کسترش کمی حق فقط با رشد خلوص در جهت حق ممکن است هر مقدار عمل ما خالصانه تر باشد خداوند ان را بزرگ و بزرگتر میکند به عبارت ساده تر به هر میزان کار مخلصانه تر باشد ضریب گسترش آن نیز به لحاظ کمی بیشتر و بیشتر میشود و خالص سازی یعنی «حرکت در عمق با برنامه ریزی منظم» 🔹پس جهاد همواره درست کاری است نه پرکاری . در جهت درست کاری هر پرکاری ممدوح است. شدت پرکاری برای خالص سازی یعنی عمیق تر کردن کار برای خدا . 🔸 عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «لِيَبْلُوَكُمْ أيُّكُمْ أحسَنُ عَمَلاً» ـ : لَيسَ يَعني أكثَرَكُم عَمَلاً ، و لكِنْ أصوَبَكُم عَمَلاً، و إنَّما الإصابَةُ خَشيَةُ اللّه ِ تعالى و النِّيَّةُ الصّادِقَةُ الحَسَنةُ .[بحار الأنوار : 70/250/26.] امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوتر عمل مى كنيد» ـ فرمود : مقصود اين نيست كه كدام يك بيشتر عمل مى كنيد، بلكه مقصود اين است كه كدامتان درست تر عمل مى كنيد و درستى عمل همان ترس از خداست و داشتن نيّت صادق و خوب. 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
💢به نظر بنده، عبور از گردنه‌های دشوار پیشرفت ــ که ما دنبال پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور هستیم و در این مسیر گردنه‌های دشواری وجود دارد ــ بدون کمک آموزش‌وپرورش ممکن نیست. ▫️مقام معظم رهبری (دامه ظله) 🔸خب، چند جمله هم در باب اصل مسئله‌ی آموزش‌وپرورش عرض میکنیم. یک مطلب درباره‌ی جایگاه آموزش‌وپرورش در نظام مدیریّت کشور است. اصلاً آموزش‌وپرورش در مدیریّت اداره‌ی کشور چه جایگاهی دارد؟ این را باید اوّل به بعضی بفهمانیم. به نظر بنده، بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزش‌وپرورش را در پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور درک کنند. یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارتهایی هم وارد آورده، و آن کوچک‌انگاریِ این دستگاه حیاتی است. [برخی مسئولین] قدر و عظمت و ابعاد تأثیر این دستگاه حیاتی را نشناختند، بعضی آن را به صورت یک مزاحم و به صورت یک مجموعه‌ی مصرفی نگاه کردند. اینها را که من عرض میکنم، چون حرفهایی را از خود افراد شنیده‌ام؛ به بنده میگفتند که مثلاً فرض کنید فلان قدر از بودجه‌ی کشور صرف آموزش‌وپرورش میشود. دنباله‌اش چیست؟ دنباله‌اش برون‌سپاری است که حالا من راجع به برون‌سپاری عرض خواهم کرد. یعنی به چشم یک مزاحم به آموزش‌وپرورش نگاه میکردند؛ خب این معلوم است نتیجه‌اش چه میشود. 🔸به نظر بنده، عبور از گردنه‌های دشوار پیشرفت ــ که ما دنبال پیشرفت همه‌جانبه‌ی کشور هستیم و در این مسیر گردنه‌های دشواری وجود دارد ــ بدون کمک آموزش‌وپرورش ممکن نیست. امروز از زبان صاحب‌نظران و صاحبان تخصّص در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتّی سیاسی، انسان می‌شنود که وقتی راجع به مشکلات اساسی و گره‌های سخت کشور بحث میشود، علاج کار را در مدرسه جستجو میکنند۱۴۰۱/۰۲/۲۱ 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
💢باید یک ملّت بتواند در مقابل زورگویی‌ها مقاومت بکند؛ این را باید از بچّگی یاد بگیریم ، این از نوجوانی باید در ما نهادینه بشود. ...با اینها آن وقت آن نسل سازنده‌ی تمدّن به وجود می‌آید؛ 🔹مقام معظم رهبری(دامه ظله) 🔸[باید] بچّه‌ها ارزش مقاوم بودن را بفهمند؛ [یعنی] اینکه اجزای یک ملّت، اجزای مقاومی هستند. مقاوم یعنی چه؟ یعنی در مقابل باج‌گیری عقب‌نشینی نمیکنند،‌ در مقابل حمله به خودشان نمیلرزند، در مقابل زورگویی کوتاه نمی‌آیند؛ مقاوم یعنی این. اکسیر علاج مشکلات کشور این است: احساس مقاومت،‌ روحیه‌ی مقاومت. خب دنیا، دنیای زورگویی است؛ همه زور میگویند، هر که بتواند زور بگوید زور میگوید؛ بزرگ و کوچک هم ندارد، شرق و غرب هم ندارد؛ باید یک ملّت بتواند در مقابل زورگویی‌ها مقاومت بکند؛ این را باید از بچّگی یاد بگیریم ، این از نوجوانی باید در ما نهادینه بشود. یا ارزش برخورداری از اعتماد به نفس؛ اینها چیزهایی است که لازم است و باید انجام بگیرد. با اینها آن وقت آن نسل سازنده‌ی تمدّن به وجود می‌آید؛ نسلی که میتواند ملّت را عزّتمند کند، کشور را عزّتمند کند، به وجود ‌می‌آید. همه‌ی اینها در مدرسه انجام میگیرد. ارزش معلّم را شما ببینید! آموزش و پرورش متصدّی یک چنین کاری است؛ به ‌خاطر همین خصوصیّات، وزارت آموزش و پرورش را با هیچ وزارتخانه‌ی دیگری نمیشود مقایسه کرد.۱۴۰۱/۰۲/۲۱ 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar
🔰 علوم انسانی غربی ذاتاً مسموم هستند. 🔻 رهبر معظم انقلاب اسلامی: ▫️«اینکه بنده درباره‌ی علوم انسانی در دانشگاه‌ها و خطر این دانشهای هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانی‌ای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهان‌بینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران می‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. و علمای دین پشتوانه‌هائی هستند که موظفند را در این زمینه از بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامه‌ریزی، برای زمینه‌سازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانه‌اش علمای دین و علمای صاحب‌نظر و است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزه‌های علمیه است، چون تکیه‌گاه اوست.» (بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹)
🔰علوم انسانی رایج، ماهیتاً مخالف با نظام اسلامی هستند. 🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی ▫️«آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیم دانشجویی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دانشگاه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانی‌اند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به باشد و بخواهد جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میگیریم؟ این است. بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌هائی هستند که مبنایش است، مبنایش است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع و تردید و به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.» (بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها، ۱۳۸۸/۶/۸)
⭕️اندیشه مهاجم اسلامی؛ رویکرد فعال در برابر اندیشه‌های دشمن. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله 📖صفحهٔ ۱ ♦️" در میان سال‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ یک پدیدهٔ شگفت‌آور و بی‌سابقه‌ای در بستر حوادث ایران به‌وجود آمد. این‌که می‌گوییم بی‌سابقه، یعنی به آن صورت بی‌سابقه بود و آن، پدیدهٔ «اندیشهٔ نوین و مترقی و مهاجمِ اسلامی» بود که موضع دفاع نداشت. اندیشهٔ مترقی البته قبل از او در ایران و غیر ایران سابقه داشت؛ [اما] غالباً در موضع تدافع بود، در موضع تهاجم نبود اندیشهٔ اسلامی. فقط تنها کسی در نام‌آوران و معروفان اندیشهٔ نوین اسلامی که در موضع تهاجم قرار داشت در گذشته، سیدجمال را می‌شناسیم. شاگردان سیدجمال رفتند توی سنگر دفاع. سیدجمال‌الدین اسدآبادی درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند؛ بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامیِ خود، بمباردمان¹ می‌کرد تا آن‌ها از خودشان دفاع کنند. او به آن‌ها هجوم می‌برد. او هرگز درصدد این برنمی‌آمد، بنشیند اینجا افکار اسلامی و احکام اسلامی را توجیه کند، تا با فکر و فرهنگ و تمدن امروز و متداول جور دربیاید، این کار را سیدجمال نمی‌کرد. این اشتباه بزرگی بود که این مردِ بزرگ مرتکبش نمی‌شد، برخلاف بسیاری از شاگردانش، مثل محمد عبده و رشید رضا و خیلی های دیگر. این‌ها نشسته بودند، فکر می‌کردند که فلان آیهٔ قرآن را چگونه با فرمول‌های علمی تطبیق کنند که منافاتی نداشته باشد، که بد نشود و این موضع دفاعی وجود داشت. ♦️(و امروز هم شما جوان‌ها بدانید و به‌هوش باشید، توجه داشته باشید امروز هم دشمن سعی می‌کند در همهٔ موارد، شما را در موضع دفاعی قرار بدهد و از موضع تهاجمیِ شما، شما را به عقب بنشاند. جوان مسلمان باید متوجه این نکته باشد. امروز شما صدایتان و طنین رعد‌آمیزِ رعد‌گونهٔ فریادتان بر سر غرب دارد فرود می‌آید، زبانتان سر همه، دراز است؛ که این اسلامِ انقلابی و مترقی و انسانْ‌نجات‌ده، چرا باید در صحنهٔ عالَم نباشد. امروز شما به مسیحیتِ کلیساییِ وابستهٔ به قدرت‌ها حمله می‌کنید، به مادی‌گری و کفر و الحادِ غرب و شرق حمله می‌کنید. ادعا می‌کنیم که اسلام است که می‌تواند انقلاب‌ها را برپا کند و اسلام است که می‌تواند این تضادهای عجیبِ جوامع جهانی را حل کند و اسلام است که می‌تواند این جسد بی‌روحی را که نامش تکنولوژیِ عظیم غرب است، جان و روح و جهت بدهد. امروز شما این را می‌گویید و این درست است؛ این همان روحیهٔ سیدجمال است. اما دشمن چه کار می‌کند؟ دشمن برای این‌که از این شور و حماسهٔ شما بکاهد، می‌رود یک حدیث پیدا می‌کند که یا مشکل باشد، یا دروغ باشد. یک حدیثی که [یا] به آسانی معنایش را نمی‌شود فهمید، یا از بیخ، دروغ است. یا یک آیهٔ قرآنی پیدا می‌کند که اندکی بحث‌طلب باشد. شما را می‌نشاند پای بحث؛ چرا این آیه این‌طوری گفته، آن‌طوری نگفته؛ تا بنشینی تو به دفاع‌کردن. همین که رفتی توی موضع دفاع، شکست خوردی و باختی و دشمن همین را می‌خواهد، دشمن می‌خواهد شما هجوم نبرید. 🔘https://eitaa.com/rezaeyan_mokhtar