eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
152 دنبال‌کننده
141 عکس
50 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید آوینی در جایی گفته بود من تعبیر سینمای اسلامی را نمی پسندم. عده ای از نزدیکان و شارحان اندیشه او نتیجه گرفته اند که او سینمای اسلامی را قبول نداشت و این نتیجه گیری درباره سید شهیدان اهل قلم غریب است. اکنون چه باید گفت؟ تنها راه این است که در این موضوع متفکرانه وارد شویم. http://r1001.blog.ir/1397/05/22
در معرض نقد قرار گرفتن کار آسانی نیست و در طول این سالها بزرگانی را دیدم که صریحا یا غیرمستقیم با نقد کتابشان مخالفت کردند. اما ما که مدام جلسه نقد کتاب برگزار می کنیم باید گاهی خود را جای نویسنده قرار بدهیم و طعم این وضعیت را بچشیم؛ مخصوصا در شرایطی که نقد معمولا بیشتر به معنای انتقاد و عیب یابی تلقی می شود. دومین بار بود که کتابم را در مسیر تندباد نقد قرار میدادم و این بار باد سریع تر می وزید. برخی از کسانی که توقع داشتم نیامدند و کسانی که توقع نداشتم آمدند! جلسه پربحث و لذت بخشی بود و فهمیدم کتاب تأثیرات زیادی گذاشته است. علاوه بر این، تنوع نظرات، از کسانی که اصل کتابم را زیر سؤال بردند تا کسانی که به تصحیح اعداد آیات توجه می کردند، همگی در آینده نویسندگی ام نقش دارند.
vahdat250597.MP3
9.31M
مقدمه ای بر یک کتاب - 25 مرداد 1397- کتابخانه امیرکبیر چرا را نوشتم؟
دنیای جدید دین را تجزیه و تفسیر به رأی می کند. مثلا روشنفکران در اعتراض به حجاب می گویند حجاب فقط برای مؤمنین واجب بوده ولی نمی گویند غیرمؤمنین شهروندان درجه دو و ذمی بودند و آیا کسی که به نام دین کشف حجاب را مجاز می داند این شهروندی را  می پذیرد؟! از آن طرف سنت زدگان در اعتراض به آزادی زنان می گویند زن باید تحت امر شوهر باشد و بدون اذنش کاری نکند و به خواسته اش تمکین کند ولی نمی گویند زن می تواند برای کار در منزل و بچه داری حقوقش را مطالبه کند! در دنیای جدید فقط بخشی از دین ظهور می کند ولی دین دنیا و عالم خودش را می طلبد. احکام دینی وقتی غیرتاریخی بررسی شوند، نزاع ها و تفسیر به رأی ها پایان ندارد؛ از طرف دیگر حکومت ها توان اجرای همه دین را ندارند و قوانین متروک کم نیستند. چه باید کرد؟ عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی.
بازنشر به مناسبت روز عرفه دعای عرفه دو بخش دارد: متن اصلی دعا که به نقل از سیدالشهداء ع است و پیوست دعا که کسی از راویان ادعا نکرده که از امام است و در برخی منابع از ابن عطاءالله اسکندرانی ،عارف سده هفتم هجری، نام برده شده است. « کفعمی دعای عرفه حضرت امام حسین(علیه السلام) را در بلدالأمین تا اینجا نقل فرموده و علاّمه مجلسی در زادالمعاد این دعای شریف را موافق روایت کفعمی ایراد نموده ولیکن سیدبن طاووس در اقبال، بعد از «یا رَبّـِ یا رَبّـِ یا رَبّـِ» این زیادتی را ذکر فرموده: «إِلهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لا أَکُونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی...» اما عدم اثبات انتساب به امام و‌ادعای برخی مبنی بر « عدم سازگاریِ لسان این دعا با ادعیه صادره و شباهت کلام با مضامین فلسفی و‌عرفانی» دلیل نمی شود از جملات لطیف و‌پرمعنای این پیوست ‌دعا نقل نکنیم و در شرح آن نگوییم؛ به ویژه بدانیم مضمون جملات شبه فلسفه و عرفان مانند «أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ»، در دیگر ادعیه مانند دعای صباح امیرالمؤمنین ع: « یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِه بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ» نقل شده است. اهمیت توجه به این پیوست زمانی بیشتر می شود که بدانیم خدا سخنان حکیمانه غیرانبیاء و اولیاء مانند لقمان را هم برای بندگانش تجویز کرده است و شاید عالم بزرگ سید بن طاووس هم بی جهت سخن یک غیرمعصوم به سخن امام ملحق کرده است و اساسا نحوه نقل دعا در کتاب اوست که موجب این تصور در نزد مخاطبان شده است! به هر حال روز عرفه روز همه این جملات عارفانه است. فقط باید یادمان باشد که با الهی نامه یک عارف مواجه هستیم نه با دعای امام معصوم.
با بیان قضای بی دافع و عطای بی مانع خدا شروع می شود اَلْحَمْدُ للهِ الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ، وَلا لِعَطائِهِ مانِع. شهادت بسیار پرتأکید بر اینکه امکان ادای شکر نیست مگر با کمک نعمتی دیگر و‌تأکید بر این آیه قرآن که وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها، محور اصلی دعا را تشکیل می دهند و می توانیم بگوییم دعای عرفه دعای اعتراف به حمد و شکر به روش توحیدی است. طوری که همین معرفت هم از سوی خدا الهام می شود و‌نتیجه اش این است که شکر ممکن نیست! و تنها راه اقرار به توحید است. ٌ بر این اساس الطاف خدا به انبیاء بازخوانی می شود و می گوییم فَلَكَ الْحَمْدُ وَالشُّكْرُ. در این دعا با تکرار اَنْتَ الَّذى... و سپس با گفتن اَنَا الَّذى... باز هم حمد و شکر بیان می شود و اعتراف گسترده می شود. از این جهت می توان نام دیگر دعای عرفه را دانست به ویژه آنکه بدانیم معرفت توحیدی ماهیت اعتراف گونه دارد. یکی از الطاف الهی که در دعای عرفه تبیین می شود این است که  لَمْ تُخْرِجْنى لِرَأفَتِكَ بى، وَلُطْفِكَ لى، وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ، فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْر...ِ لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى للَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى ، الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى، وَفيهِ اَنْشَأْتَنى آیا این توصیف شامل همه مسلمانانان عرفه خوان بعد از سیدالشهدا می شود؟ آیا خود سیدالشهداء در دولت کفر زندگی نکرد؟ با توجه به مقابله بین دولت کفر و هدایت سابقه می توانیم بگوییم شاید منظور از دولت کفر شرایط استضعاف و غلبه کفر و‌عدم هدایت آسان است نه لزوما حکومت مخالف. پس اگر نگوییم‌این بخش از دعا زمان دار و تقیه بردار است، معنی این فراز از دعا این است که هر کس که در هدایت رشد کرده باید به شکر این نعمت اعتراف کند.
#آزادی_انسان از مجموعه کتب #بینش_مطهر است که آثار نشر صدرا را دوباره تدوین کرده است. این کتاب با دغدغه سؤالات معاصر نوشته شده است؛ آزادی، جهاد و برده داری ذهن جوان متجدد را درگیر کرده است اما متأسفانه علما کمتر بدون محافظه کاری وارد این مسائل شده اند. اکنون که روشنفکران و تکفیریها این مسائل را به نحو غلط مطرح کرده اند این گفتارها ارزش تازه ای پیدا کرده اند و بر ماست که این راه ناتمام را ادامه دهیم
مصاحبه با در نکات مهمی داشت. یک با حدود 400 اثر چاپ شده و چاپ نشده که را از بهتر می شناسد کسی که اصطلاح را ابداع کرد و برجسته ترین محقق و است.
خبر جلسه نقد کتاب «نظریه وحدت متعالی دین» http://yon.ir/SURWZ
اگر روز میلاد مولود کعبه را نامیده اند روز غدیر قطعا است. نبی و ولی نسبتهای مختلفی داشتند: استاد و شاگرد، پیامبر و‌پیرو، مولا و بنده... اما روز غدیر نبی گفت علی برادر من و جان من است؛ و چه زیباست که در این روز  عقد اخوت بسته می شود. و شاید تأکید بر اطعام مؤمنین تأکید بر همین برادری باشد. از آغاز خلقت بسیار پرفراز و نشیب است و سرشار از عاشقانه ها و ها است و برادری همیشه طعم شیرینی نداشته است. تاریخ انبیاء به یک معنا تاریخ برادری است. موضوعی بسیار مهم و کاربردی برای زندگی ماست.  در این باره گفتنی بسیار است... بیایید همگی در تدبر کنیم. بر همه برادران و خواهران مبارک
هدایت شده از Karimi
1.73M
برائت نام با مسمی تری برای سوره توبه است. این سوره به شناخت ما از مولای ما کمک زیادی می کند چون در تاریخ و در قرآن می فهمیم که برائت مأموریت ویژه علی ع است. 
این‌نوع نقشه ها و طراحی ها الهام بخش هستند. ورود اسلام به ایران مسئله مهمی است که باستان گرایان و شرق شناسان و مسلمانان در مورد آن نوشته اند. بعد از این سؤال دوم این است که چرا ایرانیان به تشیع گرایش پیدا کردند؟
👆این‌نوع نقشه ها و طراحی ها الهام بخش هستند. ورود اسلام به ایران مسئله مهمی است که باستان گرایان و شرق شناسان و مسلمانان در مورد آن نوشته اند. بعد از این سؤال دوم این است که چرا ایرانیان به تشیع گرایش پیدا کردند؟ به نظرم علاوه بر پاسخهای داده شده می توان گفت چون ایرانیان قوم‌ باطن گرایی هستند و از این جهت اهل حکمت و‌عرفان بوده اند و کمتر ظاهرگرا بودند اینجاست که می بینیم سابقه بت پرستی در تاریخ ایران نیست. باطن گرایان استعداد بیشتری برای ولایت پذیری دارند. به نظرم مهم‌ترین عامل تاریخی تشیع‌ایرانیان بوده که بسیاری شهرهای ایران قدمگاه ایشان شد و به دنبال این سفر سادات موسوی هم در نقاط مختلف از شیراز تا قم و طبرستان را حرم خود ساختند و به بخشی از هویت ایرانی تبدیل شدند.
سالها پیش بود که یک سیاستمدار گفت بود. آن روز او یک غرض از گفتن این سخن داشت و دیروز که من مقاله برادرکشی در قرآن را نوشتم طور دیگری این جمله را تحلیل کردم و گفتم این جمله هم غلط است و هم درست! امروز که حس ضد عراقی قدری بالاگرفته این جمله بازهم قابل تأمل است. بعد از رفتن صدام که عامل اصلی این برادرکشی بود بازهم راه های عتبات باز شد و ایرانی ها و عراقی ها با هم برخورد کردند؛ خویشاوندان دو ملیتی دوباره یکدیگر را پیدا کردند. در حرم ائمه رزمندگانی که دیروز علیه هم جنگیدند روبروی گنبد و ضریح نشسته در کنار هم به امام فکر می کردند. عراقی ها پاهای کسانی که دیروز به سمت آنها تیر شلیک کرده بودند را در دستان خود تکریم می کردند و گاهی که خاطره گویی گل می انداخت نزدیک بود بازگویی جزئیات بیشتر یک عملیات کار را به جای باریک بکشاند! در این میانه با ساختن مستند غرض دیگری از بیان برادرکشی داشت. ولی چراغ راه ما باید قرآن باشد. می گوید همه ما فرزندان توحید هستیم و بالاترین مظهر توحید ائمه هستند و تولی و تبری باید بر این محور باشد. اکنون دوباره خطر برادرکشی به مشام می رسد، آن هم در آستانه اربعین که مظهر برادری و فداکاری در راه حسین علیه السلام بود. فراموش نکنیم که .
پیشنهاد کتاب برای محرم فتح خون و روایت فتح (گنجینه آسمانی) دو اثر پر جذبه آوینی هستند که در دوران معنوی زندگی او در دهه شصت نگاشته شده اند. رشد نظری آوینی از سال 68 به بعد است ولی این دو به صورت اشاره وار حاوی بذر اندیشه ای بودند که او سالها بعد در مقالات مجله سوره تبیین کرد. متن کامل یادداشت: http://r1001.blog.ir/1396/01/27
در آثار خود تلاش کرده است معنای برخی کلمات کلیدی را بازخوانی کند. یکی از این معانی تقواست. او معتقد است ما دو نوع می توانیم داشته باشیم: تقوایی كه ضعف است و تقوایی كه قوّت است. «نوع اول اینكه انسان برای اینكه خود را از آلودگیهای معاصی حفظ كند، از موجبات آنها فرار می كند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه می دارد؛ ...نوع دوم اینكه در روح خود حالت و قوّتی به وجود می آورد كه به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد كه اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد كه وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 693). او با ریشه یابی لغت تقوا که به معنای وقایه و نگهداری است می گوید ترجمه پرهیزگاری برای تقوا مناسب نیست بلکه تقوا خودنگهداری است. این تغییر در ترجمه مقدمه تغییر از تقوای ضعف به تقوای قوت می شود. در اثر این تغییر جهت افراد متقی اجتماعی تر می شوند و تقوا بیشتر از حالت خارجی و ظاهری، جنبه درونی و باطنی پیدا می کند. اکنون می توان معنایی سوم برای تقوا را در نظر گرفت؛ همانطور که نگهداری دوجنبه ایجابی و سلبی دارد تقوا هم باید این دو حالت را در خود داشته باشد. نگهداری یعنی حفظ یک چیز و پرهیز دادن آن از آفات و خطرات. در این تعریف بازهم مفهوم وقایه و نگهداری مدنظر است ولی تلاش می شود این معنا عمیق تر فهم شود. تقوا ترکیبی از شکر و صبر است. متقی هم از خوب به خوبی بهره می برد و هم از بد اجتناب می کند. در هر دو تعریف تقوای ضعف و قوت تنها جنبه سلبی تقوا مدنظر است اما با تحلیل خطبه متقین و اوصاف متقین در قرآن می فهمیم بهره از دنیا و اخذ نعمتهای خدا هم جزو ساختار تقواست. متقین فقط محرومیت نمی کشند بلکه فاکهین و فرحین هم هستند! متقین هم با ترس و هم با بشارت مأنوس هستند: در اوصاف متقین در نهج البلاغه می خوانیم که: «شب می کند در حالی که همتش شکر است: يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ ». در ادامه هم می خوانیم که متقی همزمان هم شاد و هم نگران است: «وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ». متقین هم اکنون در جناب و نهر ها و عیون هستند و علاوه بر حفظ از عذاب، هم اکنون داده های الهی را اخذمی کنند و به آن خوش می شوند: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيم ، فاكِهينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحيمِ (طور17و18) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فىِ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُّمْ إِنهَّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُسِنِينَ(ذاریات15و16) @rezakarimi1001
شعله ور داستان غواص فداکار کرمانشاهی را ناقص روایت می کند/ حسادت امین حیایی به بهمن پرورش! روایت مردی با بازی امین حیایی است که و نارضایتی او را شعله ور کرده و مدام در مورد دیگران بد فکر می کند و بد رفتار می کند. از طرف دیگر مصطفی حیدری همکلاسی سابق او غواصی فداکار است که در همه جای کشور به مردم داغدیده کمک می کند تا پیکر عزیزان خود را که در عمق آب گم شده پیدا کنند تا جایی که حتی پسر او به جای پدر شیفته قهرمان فداکار می شود و مدام آتش پدر شعله ورتر می شود. کارگردان فیلم در جایی گفته بود میخواستم درباره عرفان فیلم بسازم اما این فیلم بیشتر یک روایت شخصی از یک‌ است و عرفان ساحت متفاوتی دارد. شعله در عرفان آتش سوختگان عشق است اما در اینجا آتش از خشم و گناه است. شاید فقط در تیتراژ پایانی است که موسیقی قَوّالی پاکستانی از مرز سیستان وارد کشور شده و با موسیقی ایرانی ترکیب می شود و نسیمی از عرفان نشان می دهد. اینجاست که در پایان بازهم مانند آثار اخیر الله صدای به گوش می رسد که ...خدا خدا... نه من بیهوده گرد کوچه و بازار می گردم / مذاق عاشقی دارم پی دیدار میگردم / خدایا رحم کن بر من پریشان وار می گردم/ خطاکارم گنهکارم به حال زار می گردم... این فیلم سرشار از تصاویر و موقعیتهای بکر و الهام بخش است اما اصل داستان گیرا و مؤثر نیست و روایت با مخاطب ارتباط برقرار نمی کند. نعمت الله بسیار شخصی فیلم می سازد اما شخصیت او‌ آینه مناسبی از مردم نیست. نکته مهم این است که داستان غواص واقعی است؛ مرد که بسیاری خانواده ها از او خاطره خوبی دارند. اما عجیب این است که نام در داستان مستعار است! و عجیب تر این است که خود پرورش نقش خودش را بازی کرده است! حتی علی رغم تأکید بر مصائب سیستان، کرمانشاهی بودن قهرمان هم سانسور می شود و او همکلاسی امین حیایی (احتمالا در تهران!) معرفی می شود. عجیب تر از اینها گله های پرورش بعد از ساخت فیلم‌است!! که از نوع رفتار گروه سازنده ناراضی است. در طول فیلم مدام به پرورش حسادت می کند و از خشم شعله ور می شود اما معلوم‌نیست خود نعمت الله چه احساسی نسبت به داشته که نام و نشانش را در فیلم سانسور کرده است!
بازنشر کلام کوتاه و پرمغز مرحوم دولابی در مورد علت واقعه کربلا بسیار قابل تأمل است: «امام در مورد علت رفتنشان به کربلا به هر کسی مطابق عقلش چیزی گفت ولی علت اصلی اش معلوم نشد: امام حسین به خداوند گفت من می‌خواهم قربان شما شوم! (مصباح الهدی، ص309).» این جمله شبیه این حدیث است که پیامبر به امام حسین علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلاً ؛ خدا خواسته تا تو را کشته ببیند.» (لهوف، ص63) این کلام ما را دوباره به این پرسش درگیر می‌کند که چرا ما علاوه بر لعن ظالمین، سجده شکر به جا می‌آوریم و می‌گوییم: الحمد الله علی عظیم رزیتی! پاسخ این است که شکر مصیبت کربلا گفتن هم‌نوا شدن با جمله حضرت در لحظه ذبح عظیم است که فرمود: الهی رضاً بقضائک، تسلیماً لامرک. کلام دولابی دو نتیجه مهم دارد: اول اینکه تحلیل‌های عاشورایی متنوع هستند و همه این‌ها را نباید کاملا رد کرد چون امام به هر کس مطابق عقلش چیزی گفت. عاشورا واقعه‌ای ذو ابعاد است و هر کس به قدر ظرفیتش آن را می‌فهمد. همه بر سر سفره امام مهمان هستند و نباید خرد و کلان را از در این خانه برانیم! دومین نتیجه این است که می توان در طول همه تحلیل‌ها «رابطه امام و خدا » را به عنوان نهایی‌ترین تحلیل بیان کرد. اما این تحلیل باید برای محرمان بیان شود و طوری باید تقریر شود که با دیگر تحلیل‌ها نهایتاً در تضاد نباشد.
هدایت شده از الهادی
Mesbahol-Hoda3.pdf
4.01M
📜 ➕نسخه جدید و گرافیکی 🔻بیانات حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری با موضوع امام حسین علیه السلام، عاشورا و اصحاب کربلا 🔺 @nasery_ir
sakine270697.MP3
3.25M
درباره سکینه: سکینه یک مقام ویژه است و از امور قلبی است که موجب حضور لشگر فرشتگان و رسیدن به فتح می شود و نشان می دهد که جنگ فقط با امور مادی به نتیجه نمی رسد. رابطه سکون و قدرت و فتح چیست؟ از سوره برائت می فهمیم که احساس سکونت موجب تقویت معیت الهی می شود.
#محمود_کریمی در میانه مراسم سینه زنی از روی کتاب #فتح_خون با نوا #متن_خوانی می کند این کتاب #شهید_آوینی ویژگیهای مهمی دارد و هر چه هست #مقتل هم هست
شباهتهای حکومت مختار با جمهوری اسلامی -  هر دو حکومت در زمان حیات امام معصوم تشکیل شده اند ولی امام در صحنه قانونگذاری و اجرا حضور پیدا نمی کنند. - هر دو خود را به امام زمان خود منتسب می دانند ؛ یکی به خونخواهی و دیگری به نصب عام. -  هر دو می خواهند رضایت امام را کسب کنند و بلکه نهایتاً حکومت را به امام تحویل دهند. - در هر دو حکومت اتفاقاتی که تسلی خاطر امام هستند رخ می دهد. - رشد و گسترش هر دو قیام مایه شگفتی و تحسین دیگران هستند. - هر دو در زمانه خود «حرکت خلاف جریان غالب» محسوب می شوند. - هر دو در ابتدا به قصد تشکیل حکومت و ایجاد ساختارهای جدید قیام نکردند بلکه یکی به خونخواهی و دیگری به قصد مبارزه با ظلم و فساد شروع به قیام کردند. اما بعدها که زمینه فراهم شد دامنه قیام گسترش پیدا کرد. -  در هردو قیام مصلحت سنجی و تاکتیک های سیاسی وجود دارند که مورد اعتراض برخی کسانی که این اقدامات را بر خلاف شعائر قیام می دانند قرار می گیرد. - در هر دو ایرانیان و اسلام پیوند آشکار و مؤثری دارند - هر دو به شدت مورد آماج تهمت ها و حمله جنگ روانی قرار می گیرند -  عاقبت یکی شهادت است و  دیگری... * بازنشر یادداشتی در پایان پخش اول مختارنامه
شهید مطهری روایت پیغمبر اكرم درباره قلب را مذمت آن می داند: اِنَّما مَثَلُ هذَا الْقَلْبِ كَمَثَلِ ریشَةٍ فی فَلاةٍ مُعَلَّقَةٍ عَلی شَجَرَةٍ تُقَلِّبُهَا الرِّیحُ ظَهْراً لِبَطْن او‌ می گوید: مثَل دل انسانها، انسانهایی كه دلشان تربیت نشده است و هنوز با عبادت تمرین پیدا نكرده اند، مثَل یك پر است که دائماً از این رو به آن رو می شود. مولوی همین مضمون را به شعر درآورده: در حدیث آمد که دل همچون پریست/ در بیابانی اسیر صرصریست بر اساس این برداشت از روایت است که در ادامه شهید مطهری می گوید: «آیا همه ی دلها این جور است؟ ابداً. لابد خیال می كنید دل علی بن ابی طالب هم العیاذ باللّه همین جور بود. خیر، این جور نبود. نه تنها علی بن ابی طالب، بلكه شاگردهای كوچك علی بن ابی طالب هم این جور نبودند». اما این روایت را می توان طور دیگری فهمید که نیازی به استعاذه نباشد: از ریشه لغت قلب و تعابیری مانند ذکر بر می آید قلب یعنی همان وجودی است که مقلب و دگرگون می شود. بهترین قلب این است که بهتر دگرگون و متحول شود و بدترین قلب این است که سخت و قسی و قالب (طبع) زده و غیرقابل انعطاف باشد. در روایت مهمی باز هم سخن از تقلب قلب است: «قلب بنده بین دو انگشت خداست که آن را مقلب می کند». قلب مریض آن است که تسلیم و پذیرای اراده الهی نباشد. اینجاست که قلب آنقدر قابل توسعه است که خدا هم در آن جا می گیرد! بهترین قلب این است که با ذکر خدا هم لرزان است و هم اطمینان دارد. اذا ذکرالله وجلت قلوبهم الا بذکرالله تطمئن القلوب این دو صفت متضاد در مورد قلب ممکن است چون کار قلب این است که مدام تپش داشته و مقلب شود و آرامش آن هم در عین این تپش است. بر اساس ، مثل قلب مانند پر پران در بیابان است که مدام دگرگون می شود. فعل تقلب در هر دو روایت صرف شده است و این انقلاب خاصیت ذاتی قلب و ‌مثل همیشگی آن است نه فقط مثل قلبهای تربیت نشده و بلکه بهترین قلبها قلب مؤمن است که در دستان خدا (و باد بیابان) مقلب و دگرگون می شود. این حقیقت رازی بزرگ است که نتایج مهمی در پی دارد. دو روایت درباره قلب یک معنی دارند اما قول مشهور این است که روایت پر در بیابان نکوهش قلب است در حالی که همچون روایت دیگر این هم توصیف حقیقت قلب است. قلب سالم قلب محکم و سخت نیست که مانند پر در بیابان نباشد چون سخت بودن صفت قلب مریض است! بلکه قلب سالم قلبی است که مقاومت نکند و تسلیم امر خدا باشد. دل را نباید نگه داشت بلکه باید بیدل بود و دل را به دلدار سپرد.
از ادعیه معرفت بخشی است که با درخواست معرفت آغاز می شود و اولین درخواست هم معرفت خود خداست. به عبارت دیگر ما از امام به خدا نمی رسیم بلکه از خدا به امام‌ می رسیم! اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی دعای سه مرحله ای غیبت اینجا به یک پایان اولیه می رسد و برخی این دعا را تا اینجا بیان کرده اند اما در روایات دیگر دعا مفصلا ادامه پیدا می کند و راز بزرگی از انتظار در زمان غیبت را تبیین می کند: نظریه مرحوم دولابی درباره انتظار بیش از هر چیز در این دعا آشکار است. او معتقد است انتظار درجاتی دارد و چنانچه در این دعا آمده منتظر واقعی نباید به دنبال تعجیل باشد بلکه راه نجات «تسلیم» است. نظریه «انتظار مسلمانه» که در دعای غیبت و در تحلیل مرحوم دولابی آشکارا بیان شده است تصور مشهور از انتظار که تعجیل را در خود دارد دگرگون می کند. متن کامل: http://estentagh.blog.ir/post/85
پرسش های #میلاد_دخانچی درباره نظریه اقتصادی #علیرضا_پناهیان مسئله قابل تأملی است. با تأمل در قرآن و روایات می فهمیم مسئله مردم یک موضوع اساسی و تعیین کننده در مدیریت و حکومتداری است اما آیا آنچه که در اندیشه لیبرال آمده با پیشنهاد مردمی کردن اقتصاد قرابت دارد؟ http://r1001.blog.ir/1397/07/07