سالها پیش بود که یک سیاستمدار گفت #جنگ_با_عراق #برادرکشی بود. آن روز او یک غرض از گفتن این سخن داشت و دیروز که من مقاله برادرکشی در قرآن را نوشتم طور دیگری این جمله را تحلیل کردم و گفتم این جمله هم غلط است و هم درست! امروز که حس ضد عراقی قدری بالاگرفته این جمله بازهم قابل تأمل است.
بعد از رفتن صدام که عامل اصلی این برادرکشی بود بازهم راه های عتبات باز شد و ایرانی ها و عراقی ها با هم برخورد کردند؛ خویشاوندان دو ملیتی دوباره یکدیگر را پیدا کردند. در حرم ائمه رزمندگانی که دیروز علیه هم جنگیدند روبروی گنبد و ضریح نشسته در کنار هم به امام فکر می کردند. عراقی ها پاهای کسانی که دیروز به سمت آنها تیر شلیک کرده بودند را در دستان خود تکریم می کردند و گاهی که خاطره گویی گل می انداخت نزدیک بود بازگویی جزئیات بیشتر یک عملیات کار را به جای باریک بکشاند! در این میانه #بی_بی_سی با ساختن مستند #داستان_دو_سرباز غرض دیگری از بیان برادرکشی داشت. ولی چراغ راه ما باید قرآن باشد. #برادرکشی_در_قرآن می گوید همه ما فرزندان توحید هستیم و بالاترین مظهر توحید ائمه هستند و تولی و تبری باید بر این محور باشد.
اکنون دوباره خطر برادرکشی به مشام می رسد، آن هم در آستانه اربعین که مظهر برادری و فداکاری در راه حسین علیه السلام بود. فراموش نکنیم که #حب_الحسین_یجمعنا .