eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
157 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
نکاتی در مورد یادداشت در کتاب «اصلاً جمهوری اسلامی دیگر چه صیغه ای است؟ این که جز یک ترکیب موهوم بیش نیست و ..... مگر جمع این دو -جمهوریت و اسلامیت - ممکن است؟» شهید آوینی این جمله را از یک نویسنده ضدانقلاب نقل می کند اما گویا خودش بی میل نیست این جمله را به گونه ای دیگر بپذیرد! چرا که می نویسد: بعد از سیزده سال که از آن روزها می گذرد یک بار دیگر سخن از انتزاع و انفصال این دو امر از یکدیگر می رود... این دو ترکیب هنوز هم تعریف ناشده و موهوم است. او این را تعبیری کاملاً بدیع و بی سابقه می داند و می گوید:«جمهوری اسلامی» تعبیری نیست که از انضمام این دو جزء -جمهوریت و اسلامیت - حاصل آمده باشد و چنین دریافتی از همان آغاز بر یک اشتباه غیر قابل جبران بنا شده است. پس آیا شهید آوینی «جمهوری اسلامی» را قبول ندارد؟ اعتقاد او این است که : این تعبیری است که بنیانگذار آن برای «حکومت اسلامی آن سان که دنیای امروز استطاعت قبول آن را دارد» ابداع کرده است و تعبیر جمهوری اسلامی اگر چه حد و رسم این نظام را تبیین می کند ، اما در عین حال از اظهار ماهیت و حقیقت آن عاجز است». به تعبیر دیگر شهید آوینی معتقد است: حکومت اسلامی در این زمان صورت دیگری جز آنچه به طور طبیعی در جمهوری اسلامی به خود گرفته است نمی تواند پیدا کند . او جمهوری اسلامی را تفسیر ناتمام از حکومت اسلامی می داند. او غرب را با نگاه وجودبین می بیند نه موجود بین و می نویسد: «وجه تمایز و تفاوت نظام های دموکراتیک را از غیر آن نباید در وجود پارلمان و یا تکثر قوای سه گانه پیدا کرد. پارلمان و نهادهای دیگر وسایطی هستند در خدمت عقل مشترک عمومی واعمال اراده همگانی». پیشنهاد آوینی برای بیان حقیقت حکومت اسلامی چیست؟ او پاسخ می دهد: ولایت فقیه تنها صورتی است که حکومت اسلامی به خود می گیرد و به عبارت دیگر در حکومت اسلامی جمهوریت در طول اسلامیت و به تبع آن وجود دارد( اگر انتزاع این دو مفهوم را عجالتآ برای اقامه استدلال بپذیریم ). البته تفسیر او از فقیه بسیار قابل تأمل است. او معتقد است فقه مصطلح در قرون اخیر از حقیقت خویش فاصله گرفته، پس می نویسد: فقیه انسانی است که حقیقت دین در وجود او تعین یافته است و قدرت استنباط احکام عملی دین را از سرچشمه های حقیقت « که کتاب و سنت است » داراست . عقل نیز حجتی باطنی است که با شرع عینیت دارد و بنابراین ، حکم عقلی فقیهی که وجودش عین حقیقت دین و مظهری از آن است ضرورتآ دارای حجیت است . پس در نظر او فقیه فقط بر ظاهر آیه و روایات نظر نمی کند و چون با حقیقت دین نسبت دارد عقل این فقیه مظهر حقیقت عقل و شرع است: «خیلی ساده انگاری است اگر ما متوقع باشیم که درباره تمامی پدیدارهای اعصار مختلف زندگی بشر بر کره زمین ، آیات محکمات و احادیث و روایات ، نظرات صریح داده باشند... رسول الله و ائمه طاهرین مظهر حقیقت عقل و شرع هستند و فقها نیز متناسب با مرتبت روحانیشان از همین مظهریت بر خوردارند» . یک نتیجه این اعتقاد آوینی(جمهوری اسلامی همچون صورت نازل حقیقت حکومت اسلامی ) این است که امکان تغییر مجدد در قانون اساسی فعلی در جمهوری اسلامی مطرح می شود: «چه بسا که قانون اساسی جمهوری اسلامی ، در پاسخ به اقتضائات و نتایجی که در عمل حاصل می آید، مراحل دیگری از تغییر و تتمیم را به خود ببیند. بر اساس مبنای فکری آوینی با این تغییر تمیم صورت می گیرد و جمهوری اسلامی به اصل خود نزدیک می شود.