رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان علمی (مهر97) دوباره حدیث محبوب خود را خواند: «بارها هم این حدیث شریف را خواندم که «العلمُ سُلطان» علم قدرت است». ایشان قبلا گفته بودند که: «جمله اى در نهج البلاغه هست كه خيلى جمله ى پرمغزى است. ميفرمايد: «العلم سلطان»؛ علم اقتدار است. «سلطان» يعنى اقتدار، قدرت. «العلم سلطان من وجده صال و من لم يجده صيل عليه»؛ علم اقتدار است. هر كس اين قدرت را به چنگ آورد، ميتواند تحكم كند؛ ميتواند غلبه پيدا كند؛ هر كسى كه اين اقتدار را به دست نياورد، «صيل عليه»؛ بر او غلبه پيدا خواهد شد؛ ديگران بر او قهر و غلبه پيدا ميكنند؛ به او تحكم ميكنند».
اما باید دقت کرد که در #فلسفه_غرب مشهور است که #فرانسیس_بیکن می گفت #علم_قدرت_است؛ علمی که ناظر به تصرّف و تسخیر موجودات باشد پیشنهاد و طرح او بود. بیکن می گفت علم پیش بینی است یعنی پژوهش علمی صرف کشف روابط ضروری و قوانین علمی نیست بلکه علم تغییر دادن و ساختن و قدرت است.
در تفکر توحیدی #علم_نور_است و خداوند آن را در قلب هر کس بخواهد می اندازد؛ الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاء. اما علم مدرن اومانیستی غربی حاصل فاعلیت و تغییر انسان است. خداوند خلقت را مسخر انسان کرده است: أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ (لقمان20) اما اجازه نداده است در آنچه مسخر او شده تغییر ایجاد کند بلکه تغییر امر شیطان است وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ (نساء119). بلکه باید بر اساس اراده الهی از مسخرات بهره برد. پس سلطان به معنی بهره گیری از تسخیر الهی حرکت در راستای هدف خلقت است ولی علم بیکنی بر اساس تسخیر بشری ورود شیطان است.
شاهد قرآنی حدیث #العلم_سلطان که در شرح نهج البلاغة (ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹ ) بیان شده را می توان آیه وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُم (انفال60) دانست. قوه و قدرت در این آیه برای اقتدار وترساندن دشمن است. علم در این آیه و در روایت برای غلبه بر دشمن است. اما علم در تفکر بیکن برای غلبه بر جهان و طبیعت و تسخیر و تملک آن است.
تفاوت حدیث با سخن فیلسوف مدرن این است که ما علم را برای اقتدار می خواهیم نه برای تغییر در خلقت.