#مسعود_کیمیایی کارگردان غیرت و اعتراض مردانه است و با #قیصر، #رضا_موتوری، #داش_آکل، #خاک، #گوزنها ، #خط_قرمز، #دندان_مار، #سرب و #ردپای_گرگ همیشه معترض و غیرتی بود و به نظرم بر همانهست که بود و #حرف_مرد_یکی_است.
طوری که همیشه اصرار داشت قهرمانش را بدون پیچیدگی واهل اقدام ساده و مستقیم نشان دهد که تن به تن می جنگد و اگر لازم شد غیرعقلانی و غیرقانونی و چه بسا با سلاح سرد به خون خودش آغشته شود.
در فیلم پرحاشیه #قاتل_اهلی قصه مردی را می بینیم که از یک طرف درگیر مسائل فرزندانش و توقعات نسل جدید است و از طرف دیگر به #فساد_اقتصادی و #پول_کثیف اعتراض دارد ولی با همین عناوین به خودش تهمت می زنند و در این جدال، مردی ها و نامردی ها قصه را پیش می برند.
کیمیایی مدتهاست فیلم یکدست و خوش ساخت نساخته ولی همچنان آثارش سکانس ها و #دیالوگهای_ماندگار دارد.
در این فیلم همچنان لهجه جنوب شهری و کلمات قصار پرحرارت و خون و خشم را می بینیم اما ویژگی این اثر وتفاوت آن با دیگر قیام های مردان فیلمهایش این است که اکنون سخن از #سفره_انقلاب است که دزدان دور آن می چرخند و نیز مرد قهرمان آشکارا ظاهر و بیان و عمل و سابقه انقلابی و مذهبی دارد و اهل قرآن و نماز و عاشوراست و حتی این اعتراض عدالتخواهانه با طعم دعای فرج به پایان می رسد و گفته اند که قاتل اهلی وصیت نامه کیمیایی است.
اینجاست که مضمون تکراری آثار کیمیایی رنگتازه می گیرد و ما نه تنها با سیاسی ترین فیلم بلکه با مذهبی ترین اثر #قیصر_سینما روبرو هستیم.