eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
دعای وداع با ماه رمضان سلام های سوزناکی دارد. اما برای کسی که در طلب معرفت در است باید ربط بین اول و آخر را کشف کند. این دعا با خداشناسی مهمی شروع می شود و به چند آیه مهم می رسد و بعد از آن است که سخن از ماه رمضان است. آیا توصیفات قبل از وداع فقط کلمات مقدماتی برای آماده کردن دلهاست یا اینکه معنای خداحافظی را بیشتر توضیح می دهد؟ خلاصه بخشهای دعا این است که بنیان افعال الهی بر تفضل است و دعا و توبه و حمد راه های ارتباط با چنین خدایی است و ماه رمضان بهترین زمان برای تجربه کردن چنین رابطه پرسودی است. این زمان گران خداحافظی تلخی دارد؛ چه برای کسانی که فیض بردند و دیگر نمی برند و چه برای کسانی که فیض و بهره نبردند.
روایت #العلم_سلطان بسیار مورد تأکید رهبر انقلاب است و البته ظاهرا بسیار یادآور این گزاره مشهور علم مدرن است که #بیکن گفت: علم قدرت است! از معدود افرادی که تلاش کرده است تا علاوه بر تبیین صحت صدور این روایت فهم اسلامی از این مفهوم را تبیین کند، حجت الاسلام #علی_کشوری است. اما پیشنهاد این حقیر برای اصلاح تفسیر غربی از سلطان این است که حقیقت قرآنی آن را بررسی کنیم و می بینیم که این واژه فقط در غلبه نظامی و فیزیکی استعمال نشده است. سلطان گاهی در رابطه خدا بر بنده است و گاهی بنده بر بنده و مفهوما هم می تواند بنده بر خدا باشد. وقتی سلطان را هر نوع عامل اختیار و آزادی بدانیم آن وقت علم هم هر نوع عامل آزادی و آزادگی در ملک و ملکوت و در روابط انسانی و غیرانسانی با خدا و غیرخداست، نه فقط برای غلبه بر دشمن انسانی. از طرف دیگر علم یافتنی است نه ساختنی؛ این یکی دیگر از تفاوتهای مهم علم در قرآن با علم در اندیشه مدرن است. علم نور است و خداوند آن را در قلب هر کس بخواهد می اندازد و سلطان یک اختیار و آزادی عمل در امور معنوی، سیاسی و نظامی است که خدا به انسان از طریق علم عطا می کند. متن کامل یادداشت در خبرگزاری مهر: mehrnews.com/xRV5q @rezakarimi
فیلم Wings of desire یک اثر قابل بحث درباره عالم ملکوت و فرشتگان است. برخی این اثر را به بالهای اشتیاق یا آرزو ترجمه کرده اند درحالی که desire به معنای میل و شهوت است. داستان فیلم درباره دنیای سیاه و سفید فرشتگان برلین است که بر اعمال مردم نظارت می کنند ولی یکی از آنها تمایل پیدا می کند مانند انسانها مادی شود و براي یک عشق مادی، " ابديت" خود را قرباني مي‌كند تا بتواند طعم لذت آنها را بچشد! این فیلم در زمان خود در ایران با ستایش روبرو شد و محسن مخملباف کارگردان فیلم ، ویم وندرس را یکی از پیامبران قرن بیستم نامید! شهید آوینی ضمن اذعان به تکنیک قوی فیلم و ساختار زيبا و شاعرانه آن، محتوای آن را نقد کرد. شاید بتوان فیلمهای فلسفی غربی را بهانه ای برای شناخت بهتر معارف اسلامی دانست. اکنون پس از یادداشت مهم آوینی در نقد این فیلم ، لازم است ریشه های الهیاتی آن بیشتر بررسی شود. شباهتي بين اين داستان و داستان توراتي انجیلی «هاروت و ماروت» وجود دارد. در یک روایت منقول فرشتگان گفتند حالاکه لذت دنیا را به انسان دادی آخرت را به ما بده! گویا فرشتگان برای لذات دنیا میل داشتند. نقد علامه طباطبایی بر دلالت این روایت تأمل برانگیز است. در نگرش اسلامی انسان با عشق از مقام فرشتگان بالا می رود و مسجود ملائکه می شود ولی در نگرش مدرن و بر اساس تحریفات الهیاتی فرشتگان دچار عشق مادی شده و به مقام خاکی انسان غبطه می خورند! در هردو نگرش انسان عاشق است و بالاتر از فرشته. اما این کجا و آن کجا؟ http://estentagh.blog.ir/post/122
8_1771.pdf
923.5K
یادداشت منتشر شده‌ در روزنامه فرهیختگان ۱۸ خرداد۹۹ مروری انتقادی بر ایده های تفسیری میلاد دخانچی http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3954/8/&page=177944
سخنرانی رهبر انقلاب به مناسبت سالگرد ارتحال امام فقط درباره تحولات متعددی نبود که توسط امام خمینی به وجود آمد بلکه این عبارت که امام، امامِ تحول بود یک لایه باطنی داشت و آن اینکه اساساً «طبیعت انقلاب و زنده ماندن انقلاب به این است که پی‌درپی نوآوری و تحول داشته باشد». از این سخنان بر می‌آید که این تحول خواهی بنیادین و در طبع انقلاب است. این سخنان یکبار دیگر موضوع مناظره‌ای در خبرگزاری مهر درباره تقابل انقلاب با استقرار و تمدن را به ذهن آورد. دو مقاله «آغازی بر یک پایان» و «تجدید و تجدد» در پایان کتاب «آغازی بر یک پایان» ذات بی قرار و نوجوی انسان را محور بحث خود قرار داده اند. این بحث به تعبیر شهید آوینی نیمه کاره رها می‌شود اما تأمل در ماهیت و نتایج آن می‌تواند به نظریات تازه و شگرفی برسد. لبّ سخن آوینی این است که «تحولی تاریخی بشر جز از طریق انقلاب ممکن نیست. آنان که این نظریه را نمی‌پذیرند، به وضع موجود دل بسته اند». این نظریه شهید آوینی گرچه نیمه کاره رها شده اما مبانی شناخته شده‌ای در قرآن و نزد فلاسفه و عرفا دارد ولی آوینی مقدمات طرح این مبانی در ابعاد اجتماعی سیاسی و تاریخی را فراهم کرده است. با الهام از این مباحث است که جرقه‌های بحث تفصیلی رقم می‌خورد و حجت الاسلام عباس محسنی معتقد است تمدن، دعوت به استقرار می‌کند و تعالی انسان با تمدن سازی رخ نمی‌دهد. متن کامل: mehrnews.com/xS4pD @rezakarimi
gharare danaei1- Karimi.mp3
8.38M
برنامه قرار دانایی (با همکاری اداره کل کتابخانه های عمومی) پنجشنبه ها ساعت 11:30 12 تیرماه 1399 چگونه فرزندان خود را کتابخوان کنیم؟
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
طولانی ترین آیه قرآن درباره نوشتن (کتابت) است. در لایه‌ظاهری، این آیه درباره قرارداد قرض (تداین) است. اما به حکم قاعده جری و تطبیق و به حکم متصرف الوجوه بودن آیات، می توان مباحث این آیه را برای همه انواع نویسندگی تعمیم داد. بر اساس این آیه نویسنده باید بر اساس عدل بنویسد و نویسنده نباید از نوشتن ابا کند، سپس می خوانیم به طور کلی نوشتن با رعایت همه شرایطش سه فایده‌دارد: ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهٰادَةِ وَ أَدْنىٰ أَلاّٰ تَرْتٰابُواٌ (بقره٢٨٢) اولاً نزد خدا عادلانه تر است ثانیاً موجب آمادگی بیشتری برای شهادت دادن می شود ثالثاً حداقل لازمه شک نکردن است بر اساس قاعده جری و‌تطبیق می توان این سه فایده را برای نویسندگی به صورت عمومی تری بیان کرد: کسی که اهل نوشتن است  اولاً دقت و عدالت او بیشتر می شود (خطاهای فکری او کمتر می شود) ثانیاً برای گفتن و بیان کردن آماده تر می شود (نوشتن به تقویت بیان کمک می کند) ثالثا قاطعیت و عزم او بیشتر می شود (نوشتن اراده و عمل را تقویت می کند). *** برخی افراد بیشتر شفاهی اند مثل افرادی که در جواب پیام صوت می فرستند! برخی افراد هم بیشتر نوشتاری اند مثل افراد خوش قلمی که با اصرار سخنرانی می کنند. کسانی که در ارتباط از نوشتار و گفتار هر دو استفاده می کنند شخصیت کامل تری دارند. روز قلم مبارک
نقدی بر تفسیر روشنفکران از جدال با خدا/ مجادله با خدا چگونه ممکن است؟ ** عبدالکریم سروش گفته «می توان با خدا احتجاج کرد و در کتاب و روزنامه به او اعتراض کرد، چه برسد به اعتراض به حکومت دینی». پیش از این ابوالقاسم فنایی گفته بود:«خداوند نیز پس از نقل داستان مجادله ابراهیم با او، اصلا به خاطر این کار ابراهیم(ع) را مذمت و توبیخ نمی کند، و نمی‌گوید که ایمان تو ضعیف است یا او به من اهانت و بی‌احترامی کردی، بلکه کار او و خود او را تحسین می‌کند». منظور از محاکمه‌خدا پاسخگو دانستن او در مسئله عدالت و اخلاق است. اکنون سؤال این است که‌‌ چگونه شه سوار توحید و تسلیم(به قول کیرکگارد) با خدا مجادله می کند؟ منظور از مجادله با خدا چیست؟ چرا خدا این مجادله را مذموم نمی داند؟! مجادله در خدا کفر است ولی مجادله با خدا لزوماً محاکمه نیست. مجادله ابراهیم توسل به رحمت در برابر غضب الهی است و گفتن «ماهکذاالظن بک» است نه «ماذا اراد الله بهذا...». بین این معنای عارفانه ‌و نتیجه گیری روشنفکرانه فاصله بسیار است! متن کامل در روزنامه فرهیختگان: http://fdn.ir/43161 http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3984/15/
آیه وَ مِنْ آیٰاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوٰاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهٰا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (روم٢١) مهم‌ترین آیه ازدواج است و در عین اختصار دارای لایه‌هایی پنهان و کمتر گفته شده است که برای درک آن نیازمند تدبر و تفسیر قرآن به قرآن هستیم. این آیه چند پیام مهم دارد: ۱. قانون زوجیت از تفاوت‌های مهم‌خدا با غیر اوست: هرکس همسر نمی‌خواهد یا به تجرد اعتقاد دارد به قانون زوجیت پشت کرده و ادعای خدایی دارد! ۲. ازواج ما «خلق شده» اند و ازدواج یافتن است نه ساختن. ۳. برای کسی که اهل تفکر نباشد ازدواج صرفاً یک رابطه جنسی یا خوش گذرانی دنیوی یا نهایتاً رفیق بازی و عشق زودگذر است. ۴. راه یافتن این ازواج، خودشناسی و کفوشناسی است؛ همسر همنفْس است. ۵. راه دیگر شناخت زوج این است که به دنبال «سکینه» باشیم. ۶. بخش دوم زندگی پس از ازدواج است که باید بین زوجین مودت و رحمت باشد. مودت یعنی دوستی کردن که‌مقابل عداوت یعنی دشمنی کردن است. ولی رحمت فراتر از دوستی کردن است گاهی رحمت چهره ظاهراً مهربانی ندارد. متن کامل: mehrnews.com/xSkZz
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
با بیان قضای بی دافع و عطای بی مانع خدا شروع می شود اَلْحَمْدُ للهِ الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ، وَلا لِعَطائِهِ مانِع. شهادت بسیار پرتأکید بر اینکه امکان ادای شکر نیست مگر با کمک نعمتی دیگر و‌تأکید بر این آیه قرآن که وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها، محور اصلی دعا را تشکیل می دهند و می توانیم بگوییم دعای عرفه دعای اعتراف به حمد و شکر به روش توحیدی است. طوری که همین معرفت هم از سوی خدا الهام می شود و‌نتیجه اش این است که شکر ممکن نیست! و تنها راه اقرار به توحید است. ٌ بر این اساس الطاف خدا به انبیاء بازخوانی می شود و می گوییم فَلَكَ الْحَمْدُ وَالشُّكْرُ. در این دعا با تکرار اَنْتَ الَّذى... و سپس با گفتن اَنَا الَّذى... باز هم حمد و شکر بیان می شود و اعتراف گسترده می شود. از این جهت می توان نام دیگر دعای عرفه را دانست به ویژه آنکه بدانیم معرفت توحیدی ماهیت اعتراف گونه دارد. یکی از الطاف الهی که در دعای عرفه تبیین می شود این است که  لَمْ تُخْرِجْنى لِرَأفَتِكَ بى، وَلُطْفِكَ لى، وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ، فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْر...ِ لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى للَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى ، الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى، وَفيهِ اَنْشَأْتَنى آیا این توصیف شامل همه مسلمانانان عرفه خوان بعد از سیدالشهدا می شود؟ آیا خود سیدالشهداء در دولت کفر زندگی نکرد؟ با توجه به مقابله بین دولت کفر و هدایت سابقه می توانیم بگوییم شاید منظور از دولت کفر شرایط استضعاف و غلبه کفر و‌عدم هدایت آسان است نه لزوما حکومت مخالف. پس اگر نگوییم‌این بخش از دعا زمان دار و تقیه بردار است، معنی این فراز از دعا این است که هر کس که در هدایت رشد کرده باید به شکر این نعمت اعتراف کند.
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
داستان‌ذبح اسماعیل عجیب و تأمل برانگیز است و به ویژه عقل مدرن آن را تعجب برانگیزتر می داند. کتاب ترس و لرز را در شرح این ماجرا نوشت. به نظرم راه فهم صحیح این ماجرا فهم عبودیت و «تسلیم» است. کلمه اسلما (ابراهیم و اسماعیل تسلیم شدند) کلمه کلیدی این داستان در قرآن است. به مناسبت عید قربان یادداشتم در نقد قرائت روشنفکرانه از ماجرای ذبح اسماعیل را بازنشر می کنم. http://r1001.blog.ir/1394/07/07
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
اگر روز میلاد مولود کعبه را نامیده اند روز غدیر قطعا است. نبی و ولی نسبتهای مختلفی داشتند: استاد و شاگرد، پیامبر و‌پیرو، مولا و بنده... اما روز غدیر نبی گفت علی برادر من و جان من است؛ و چه زیباست که در این روز  عقد اخوت بسته می شود. و شاید تأکید بر اطعام مؤمنین تأکید بر همین برادری باشد. از آغاز خلقت بسیار پرفراز و نشیب است و سرشار از عاشقانه ها و ها است و برادری همیشه طعم شیرینی نداشته است. تاریخ انبیاء به یک معنا تاریخ برادری است. موضوعی بسیار مهم و کاربردی برای زندگی ماست.  در این باره گفتنی بسیار است... بیایید همگی در تدبر کنیم. بر همه برادران و خواهران مبارک