eitaa logo
حجت الاسلام رضا کریمی
329 دنبال‌کننده
118 عکس
35 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی حجت الاسلام رضا کریمی
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب نهم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسه ی گذشته بحث به جریان چهارمی که امام حسین (ع) را یاری نکردند رسید که یکی از شخصیت های مهم این جریان یعنی سلیمان بن صرد خزاعی را مورد بررسی قرار دادیم که دو شاکله ی شخصیتی او تعین داشتن در برابر امام و زمانه نشناسی و بی بصیرتی بود. در این جلسه به بررسی سبک زندگی و شخصیت ۳ نفر از یاران خاص امام که در کربلا حضور نداشتند خواهیم پرداخت. 🔹اولین شخصیت شوهر حضرت زینب (س) است که در تاریخ به عنوان انسانی زیرک، نکته سنج، خوش خلق، پاکدامن و بخشنده معروف بود که بخشندگی ایشان در حدی بود که او را بحرالجود خطاب می کردند. موضع گیری هایش برای اهل بیت ع زبان زد بود و مورد اعتماد امیرالمومنین ع و همچنین موضع گیری های تندی در برابر معاویه داشت. ایشان چند کار انجام داده اند که همراهی ایشان با قیام در مقام نظر مشخص میشود. ۱.همسر و فرزندانش را به کربلا فرستاد. ۲. پس از بازگشت کاروان به مدینه وقتی غلامش نسبت به امام حسین (ع) جسارت می کند از شدت خشم نعلینش را به سمت او پرت می کند و او را نفرین می کند. ۳.نامه ای به امام دارد که اوج نگاهش به امام را در آن مشخص می کندتعابیری مانند تو روح هدایتی ، تو امیر مومنانی و ...دال بر اوج نگاه او به امام است. از علل عدم حضور ایشان در کربلا نقل بر نابینایی و سالخوردگی بوده که نقل نابینایی زیاد معتبر نیست و نقل سالخوردگی هم پذیرفته نیست زیرا تقریبا هم سن حبیب بوده اند. آخرین نقل هم این است که ایشان از جانب امام ماموریت به ماندن در مدینه داشتند. اما سند محکمی برای این قضیه نداریم. 🔺شخصیت دومی که عدم حضور ایشان در کربلا جای سوال دارد است. از خصوصیات بارز ایشان می توان به عالم، پارسا و شجاع بودن اشاره کرد. او پرچمدار امیرالمومنین (ع) در اکثر جنگ ها و مورد اعتماد ایشان است. حضرت علی (ع) بسیار به او علاقه دارد. علل عدم حضور ایشان در کربلا عبارتند از:۱. بیماری ایشان که نقلی وجود ندارد مبنی بر بیمار بودن ایشان قبل از واقعه ی کربلا. ۲. نماینده ی امام بوده است که یک مکالمه وجود دارد دال بر این مطلب که از فضای سخن اینگونه بر می آید امام وقتی دیدند ایشان خیلی همراه نیستند چنین چیزی را به او فرمودند. ۳. روایاتی وجود دارد که تعداد شهدای کربلا ازلا و ابدا مشخص بوده است. اما اگر این را بخواهیم به عنوان دلیل بپذیریم پس برای بقیه هم دلالت خواهد داشت مضافا اینکه این مانع تکلیف ظاهری نیست. 🔰 شخصیت بعدی بوده است که در ماجرای قبول حکومت از جانب امیرالمومنین (ع) دلهره ی عدم قبولی ایشان را داشته است. جزء سرلشگران و نماینده ی امام بوده است حتی امام در ماجرای حکمیت او را برای نمایندگی اعلام می کند که کوفیان نمی پذیرند. اولین نفری که به ابوموسی اشعری طعنه می زند اوست و برای بیعت با امام حسن (ع) بسیار تلاش می کند. از علل عدم حضور ایشان در کربلا نیز نابینایی نام برده می شود. ❓اما باز هم سوال این است که چرا این ۳ شخصیت بزرگوار با این همه سابقه در کربلا حضور نداشتند؟ اولین ویژگی ای که در این ۳ بزرگوار مشترک است بر حذر داشتن امام از قیام بخاطر خطرات آن می باشد. این افراد به علت خطر این قیام تصمیم به منصرف کردن امام داشتند و اساسا جو غالب همین بود. اما نکته ای که وجود دارد این است که آیا امکان دارد که اینها متوجه تصمیم قطعی امام بر قیام و هدفشان از آن نشده باشند؟ به نظر می رسد خیر چرا که امام به طور کامل در مکالمات واضحش هدف خود را از قیام مشخص کرده بود. تمام کسانی که در مدینه بودند متوجه تصمیم قطعی امام برای قیام بودند این نکته در وداع حضرت با قبر پیامبر (ص)، در نامه اش به محمد حنفیه، در خطبه مکه و در تمام صحبتها و نامه ها به وضوح یافت می شود تا آنجا که امام می فرماید: هرکس میخواهد خون قلبش را در راه اهل بیت بدهد و آماده ی لقاء الله است با ما بلند شود. پس چرا این بزرگان اینقدر اصرار بر خطر داشتند؟ ❗️در شخصیت این بزرگان چند حفره به نظر می رسد که در نهایت کار دستشان می دهد: ۱. آنها در حد افق فکری امام نبود. ۲. ترس از مبارزه با کل _سلطه را داشتند. ۳.با عذر تراشی های شرعی مانع از قیام برای امام می شدند. ۴. در آنها کم رنگ شده بود ۵. نداشتن در برابر امام و فانی او نبودن اصلی ترین مشکل این جریان است. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra