#حضرت_رقیه__س__روضه
در میان شعله ها بال و پرم میسوزد
چادر و دامنمو موی سرم میسوزد
بس که گریه کرده ام از غم دوریه تو من
تا سحر بابا ببین چشم ترم میسوزد
تازیانه خرده از بس به تنه مجروحم
پهلو و شانه و دست و کمرم میسوزد
روی خارمغیلان بس که دویدم با با
پای پر آبله ام ، کرده ورم ، میسوزد
به خدا دست خودم نیست که میبینم من
عمه را با کمر خم. جگرم می سوزد
رضا نصابی
حضرت رقیه (س)
روضه