هدیه به حضرت زینب شب دوم ورودی
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#شب_دوم_محرم
رضا نصابی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
1_5658453958.mp3
8.04M
🏴#شب_دوم_محرم
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :حاج مهدی محمدی
✍شاعر: کربلایی رضا نصابی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
1_5658453958.mp3
8.04M
🏴#شب_دوم_محرم
🏴#سبک_زمینه_شور
🎤مداح :حاج مهدی محمدی
✍شاعر: کربلایی رضا نصابی
🏴#شب_دوم_محرم
🏴#سبک_زمینه_شور
✍شاعر:شعر و سبک کربلایی رضا نصابی
🎤مداح : حاج مهدی محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیر
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_دوم_محرم
#دلشوره_افتاده
🎵سبک جدید#دلشوره
☑️بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
☑️بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
☑️بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
💠💠1⃣3⃣2⃣2⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
#زمینه_شور_واحدروضه_ای
#شب_دوم_محرم
🎶#سبک_دلشوره
#دلشوره_افتاده
☑️بند اول
دلشوره افتاده به جونم اینجا
دست خودم نیست پریشونم اینجا
می دونم اینجا آخره مسیره
واسه همینه نگرونم اینجا
قربون چشمای ترت برادر
حرفی بزن با خواهرت برادر
تا وقت دارم بزار عمل کنم من
وصیتای مادرت برادر
حس بدی دارم برادر اینجا
می بینه داغ تو رو خواهر اینجا
چند روز بعد تو قتلگاه می بینم
غرق به خون میشی تو بی سر اینجا
☑️بند دوم
بعد تو زندگی برام بی معناس
بعد تو دیده هام شبیه دریاس
دلشوره افتاده به جونه زینب «س»
آخره دنیا که میگن همینجاس
کنار من بیا بشین برادر
غصه رو تو چشام ببین برادر
بوی جدایی میده خاک این دشت
خیمه نزن تو این زمین برادر
لحظه های خوشی ما سر شده
غصه تو قلبم چند برابر شده
حس عجیبی دارم اینجا حسین
معلومه که روزای آخر شده
حسین حسین حسین جان
☑️بند سوم
ثانیه ها خیلی دقیقه اینجا
هر کی می بینی نارفیقه اینجا
توو دستای لشگر کوفی داداش
نیزه و تیرو سنگ و تیغه اینجا
اشکای چشم من شده یه دریا
میترسم از گرگای بین صحرا
دلواپسم خیلی برا رقیه ت
خار مغیلون داره خاکه اینجا
اینجا صدای همهه زیاده
صدای زنگ قافله زیاده
دلواپسه رباب و اصغرم من
اینجا شبیه حرمله زیاده
حسین حسین حسین جان
☑️بند چهارم
خواب زمان بچه گیم یادته
گریه میکردم از قدیم یادته
نگو قراره اینجا تعبیر بشه
تنت میشه ذبح عظیم یادته
خواب میدیدم تن تو نیزه زاره
از بدنت بارون خون میباره
میکشنت پیش چشام برادر
با لب تشنه با گلوی پاره
کاشکی تو رو به زیر پا نبینم
سره تو رو رو نیزه ها نبینم
لال بشم و یه روز خدانکرده
سر تو توو تشت طلا نبینم
حسین حسین حسین جان
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به حضرت زینب شب دوم ورودی
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#شب_دوم_محرم
رضا نصابی
4_5996559370748431422.mp3
3.61M
هدیه به حضرت زینب شب دوم ورودی کربلا زمینه
شعررضا نصابی
به نفس استاد حاج نریمان پناهی
تو دله من درد و غصه گرفته پا
دلشوره افتاده به جونه من اینجا
حس می کنم این و که اخر راهه
فاصله می افته حسین میونه ما
هوای اینجا چقد دلگیره
چقد اینجا نیزه و شمشیره
اون طرف صف کماندارا و
اون طرف بارون سنگ و تیره
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش باتن غرق خون
می افتی بی حال و خسته روی خاکا
عبا و عمامت انگشت و انگشتر
می ره به غارت این پیروهنت حتی
نیزه رو روی پرت می زارن
چکمه رو رو پیکرت می زارن
چند روز بعد می دونم که داداش
خنجرو رو حنجرت می زارن
وای من وای من ای حسین
چند روز بعد داداش خواهر تو می شه
میونه این لشگر بی یاورو تنها
چند روز بعد داداش شروع می شه غارت
دستامو می بندن وقتی که نیست سقا
می ری و خیمه به هم می ریزه
می ری و حسین دلم می ریزه
می ری و بعد تو می دونم که
لشگری روی سرم می ریزه
#شب_دوم_محرم