بسم الله الرحمن الرحیم
#گزارش_جلسه
#گفت_و_گو_با_طعم_پیشرفت
جلسه۴۴
در ادامه بررسی و گفت و گو بر سر مباحث اصل ۴۴ در بیانات رهبری، مروری بر فیشهای سال ۱۳۹۶ شد. بعد از ۳ سال که احتمالا به دلیل مذاکرات برجام، از سوی رهبری بحث و تاکید خاصی بر ماجرای اصل ۴۴ انجام نمیشود، ایشان از این سال مجددا به طرح بحث در اينباره میپردازند.
از محورهای اصلی فیشهای مذکور، اعلام نارضایتی ایشان از عدم تحقق و پیشروی این سیاستها چه در این دولت و چه در دولت قبل است.
از جهتی در دیدار با جمعی از اساتید، نخبگان و پژوهشگران دانشگاه ها از وجود یک گره علمی سخن میگویند که باید معنا گردد این گره در کجا تصویر میگردد؟ طبعا با توجه به بیانات سابق ایشان، مقصودشان، خود سیاستها نیست. شاید بتوان آن را به گرههای علمی در فرایند اجرای سیاستها معنا نمود.
از طرف دیگر چند ماه بعد، در دیدار با هیئت دولت ریشه را در عدم اجرای تصمیمات بیان میکنند.
پرسشی که بدان پرداخته شد آن بود که چرا در دولت یازدهم و دوازدهم با وجود این که طبعا برداشت اولیه، همراهی آنان با خصوصی سازی است، باز رهبری در اجرای سیاستها حتی از جهت "سپردن مسئولیّتهای اقتصادی به بخش خصوصی" ناراضی هستند؟
شاید یکی از ریشههای این امر را بتوان در تحلیل متفاوت از خصوصیسازی جستجو کرد؛ اینکه واگذاریها تا تبدیل به سهم تاثیر سیاسی نشود، توسعه مدنظر آنان رقم نمیخورد، به همین دلیل امثال این دولت، در نسبت اقتصاد و سیاست به این مسئله بذل توجه کرده و پرداخته است.
از نکات دیگر بحث، واریز بخشی از درآمدهای ارزی در "صندوق توسعه ملی" بود که درباب تاریخچه تاسیس این صندوق گفتگو شد.
درباره صندوق
#گزارش_جلسه
#گفت_و_گو_با_طعم_پیشرفت
۲۵ بهمن ۱۴۰۳_جلسه ۵۲
بخش اول
در ۵۲ امین جلسه از مباحثات "گفتوگو با طعم پیشرفت" نگاهی مجدد به مولفه هایی که رهبری در بیانات تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی مطرح کردهاند، صورت گرفت و از موارد ذیل بحث شد.
۱_مجددا این نکته مرور شد که مولفههایی که رهبری میگویند همه رقیبی در دستگاه تصميمگيري متداول دارد. از مبارزه با فساد تا خودکفایی در اقلام راهبردی تا مردم محوری و... .
۲_مسئله "اصلاح الگوی مصرف" در نگاه رهبری، که با نظر به شعارهای ابتدای سال از سال ۷۱ چند بار با ادبیاتهای مختلف ابراز داشتهاند و تطوراتی هم داشته، مسئلهی مهمی است که پاسخ مشکل ناترازی هاست. اصلاح الگوی مصرف ورای صرفه جویی است که باید در نگاه ایشان دنبال شود.
[نکته: سال ۱۳۷۳: تأکید بر «صرفهجویی»/ ۱۳۷۵: تأکید بر «ضرورت پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور/۱۳۷۷: تأکید بر «صرفهجویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابی»/۱۳۸۸: اصلاح الگوی مصرف.]
۳_به تناسب، بحث از این شد که عدالت در کجای این مولفه ها بحث شده در حالی که مبارزه با فساد به عنوان یک مولفه مجزا مطرح شده است. پاسخ داده شد که در مورد اول ذیل بهبود شاخصهای کلان به عنوان مهمترین شاخص شمرده شده است.
علاوه بر این که مولفه "مردم محوری" و "استفاده از ظرفیتهای داخلی" مرتبط با این مطلب است.
#گزارش_جلسه
#گفت_و_گو_با_طعم_پیشرفت
۲۵ بهمن ۱۴۰۳_جلسه ۵۲
بخش دوم
۴_از این جا بحث به تناسب سخن از نسبت مبارزه با فساد و عدالتخواهی، به "خلأهای گفتمان عدالتخواهی" رسید و موارد ذیل گفته شد:
_خلا در جانب فهم ارزش عدالت در کنار ارزشهای دیگر مثل ولایت، معنویت، استقلال.
_پررنگ بودن جنبه سلبی و خلأ در طرح های ایجابی و نهایتا گرفتاری به ادبیات چپ و بعضا حتی راست
_خلأ در درک عدالت در کنار پیشرفت(که پیش از این در جلسات به این اشاره شده بود) و نیز خلأ در نگاه فرایندی: مثلا فسادهای پدید آمده در فرایند اجرای اصل ۴۴ بعضا سبب شده است که رویکرد عدالتخواهی ماجرا را به عقب و دولتی بودن برگرداند در حالی که در فرایند، نفسِ خصوصی سازی، رویه کنونی را رو به اصلاح میبرد ولو این که اجرای نادرست آن چالش ایجاد کرده است و همزمان باید جلوی آن گرفته شود.
(نکته: این جا بحثی ناتمام درباره مطلق بودن ارزش عدالت انجام شد. از جمله این که معنای عدالت باید روشن شود و خود عدالت مقید به ارزش معنویت است و به بیانی درست تر تنها ارزش مطلق توحید است)
_خلأ در ناحیه عدالتخواهی جهانی در کنار عدالتخواهی داخلی
_متاثر بودن از بحثهای الهیاتی مشهد از جمله نگاه های تنزیهی
_فقدان واقع نگری ضروری که مثلا در مواجهه با سیره ائمه میتوانیم درک کنیم.
_نقص در درک درست از نسبت عدالت و مقاومت؛ این که چطور عدالتخواهی سرریز در توسعه مقاومت شود(این نکته اشاره وار از سوی یکی از دوستان طرح بحث شد که باید تکمیل کنند)
۵_نهایتا بحثی درباب واقعیت عدالت در جمهوری اسلامی و احساس عدالت شد:
اولا گفته شد که در روایتِ واقعیت و مسیر طی شده تا کنون، باید شاخص را همراهی دوگانههایی که حرف نو جمهوری اسلامی است قرار دهیم و این ادراک را در ذهنیت عمومی ایجاد کنیم. مثلا عدالت و رفاه، استقلال و رفاه و...
ثانیا گفته شد که مردم ایران به سبب روح عدالتخواهی برامده از انقلاب، با وجود آن که رفاه بیشتری برایشان پدید آمده، اما فقدان عدالت در الگوهای تولید و مصرف را میبینند و این سبب میشود مستمرا احساس نارضایتی داشته باشند.
ثالثا این درک و احساس از عدالت، ریشه در توهمی است که ناشی از لوازم بوروکراسی و دیوان سالاری موجود است. تفاوت محل زندگی مسئولین و نزدیک و در دسترس نبودن آنان برای مردم از جمله این موارد است.
رابعا بلاخره باز هم در واقع فساد دیده میشود و شاید این فسادها جدی هم باشد.
در اینجا توضیح این نکته که اساسا دولتهای پس از انقلاب چه نقشی در عدم پیشبرد طرح اقتصادی جمهوری اسلامی داشته اند مطلبی است که باید بدان پرداخت.