به جلیلی رای دادم
_جلیلی در نظر من، واجد شعارها و روح انقلاب اسلامی است، آن درّ گرانبهایی که امروز کم تر در دیگران به این حد از جامعیت میبینم؛ امری که کلید مشکلات است.
همانگونه که رئیسی عزیز این گونه بود. شهید رئیسی را انسجام آفرین میدانند و من هم میدانم اما راز آن در واجد بودن شعارهای انقلابی بود. چیزی که کمتر در بیانات دوستان انقلابی بدان اشاره میشود در حالی که در بیان رهبری به این نکته تاکید شده است.
امروز ماجرای تلخ، گذر از این آرمان ها و شعارها در لحظههای تصمیم و تقلیل گرایی است.
_جلیلی را مرد جمهوری اسلامی میدانم. مردان شایسته جمهوری اسلامی در سیاست ورزی خود، شعارهای انقلاب و آرمانهای انقلاب را قرین معقولیت و مقبولیت میکنند. درست است که بخشی از طرفداران جلیلی را وجهه آرمانخواهی او جذب کرده، اما امروز، نخبگانی را در کنار او میبینیم که معقولیت جلیلی برایشان جاذبه دارد.
برای من هر دو وجه جذاب است.
به نظر حقیر این که گمان کنیم با آمدن جلیلی گسست ایجاد میشود جمع بندی غلطی است.
این همه تاکید جلیلی بر فرایند "تایید و تکمیل و اصلاح" در دولت رفیق و رقیب و کارنامه او در این باره مثال نقض این ادعاست.
جهشی که جلیلی از آن صحبت میکند، با پرش از وضع موجود رخ نمیدهد.
به گمانم کماکان کلیشهها اجازه فهم و روایت درست او را نمیدهد!
_جلیلی، روح خودباوری و خوداتکایی را در زمانی که با دولت یازدهم و دوازدهم روح وابستگی، خودتحقیری و عدم باور به تواناییهای خود در جامعه دمیده شده و هنوز پابرجاست، مجددا برایمان دمید و زنده کرد.
_جلیلی صریحا شعار عدالت و مبارزه با فساد را بر دست گرفت؛ کارنامهاش موید این جانب است و خودش نیز شبهه ای پیرامونش نیست.
عدالت، "تنسیقا للقلوب" است.
چرا وحدت و انسجام اجتماعی را جای دیگر جستجو میکنیم؟!
_ به گمان حقیر، جلیلی امتداد دهنده راه شهید جمهور است.
بیانات رهبری در دولت سیزدهم را ببینید تا امتداد معنا یابد.
نمونه: جلیلی اهل فدا کردن آینده برای امروز نیست.(ر.ک میز گرد اقتصادی)
جلیلی سیاستمداری است که با کمترین حاشیه حکمرانی میکند( ر.ک اقدامات او در دوره دبیری شورای عالی امنیت ملی، زمان اختلاف قوا)
جلیلی در بحثهای گفتمانی و مرزبندی با دشمن صریح است.
در عمل و اقامه شریعت نه در اعتقاد و نه در عمل کوتاهی ندارد.
درست است که جناح های مختلف سیاسی، اقبال به شهید رئیسی داشتند، اما ایشان خود را ذیل جناحها تعریف نمیکرد.
جلیلی سیاست محفلی را برنمیتابد و سیاست عمومی و به نفع مردم را برپا داشته و میدارد. منطق ورود و خروج سیاسی او تبعیت از منطق های روزمره نمیکند و نیز منطق جدال چپ نیست! محبت و الفت از این بالاتر که در دولت رقیب، بدون ریا دنبال یافتن راهی برای پیشرفت باشی!
مبادا همان بی زبانی و لکنت در روایت شهید رئیسی، مجددا در روایت مردان بزرگ جمهوری اسلامی چون جلیلی تکرار گردد!
🆔 @rezatakmele
تکمله
سیاست، همیشه و در همه جا پشت پردههایی داشته و دارد و شاید همانها هم هست که حوادث اساسی دنیا را رقم
👆به نظرم باید نکته اشاره شده را در تحلیل امروزمان لحاظ کنیم.
#تقریر_جلسه
#گفت_و_گو_با_طعم_پیشرفت
تاریخ: ۱۴۰۳/۰۴/۲۱
در جلسه ۲۹ ام سلسله مباحثات #گفت_و_گو_با_طعم_پیشرفت، چند تحلیل مطرح درباب معنای انتخاب مردم در انتخابات اخیر طرح شد. دو نکته مهم اضافه بر آن موارد بحث شد که ذیلا اشاره میگردد:
۱_ نظری به جامعه و جمهور:
مسئله تعویق ذهنی مردم و درک وجدانی آنان از موقف کنونی انقلاب و پیشرفت انقلاب و نیز تغییر نسبتِ ارزشهای انقلابی در وجدان و ادراک اجتماعی(اعم از عدالت، آزادی، استقلال...) یکی از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. نمیشود صرفا منطق هویتی ای برای جامعه ایرانی تصویر کرد و بر آن اساس معنای انتخاب مردم را توضیح داد و از این جهت، مشکل را در ناحیه کاندیداها و طرح گفتمانی آنان دانست. البته که آن جانب مسئله نیز مهم است اما خلئی که به علل مختلف از جمله ترک جهاد تبیین در جانب مردم پیدا شده است نیز باید مد نظر قرار گیرد.
برای توضیح بیشتر باید گفت: شاید آن طور که امروز ارزش آزادی و آن هم با تعینی مشخص مطرح است و معیار انتخاب قرار میگیرد و رسانهها نیز بر آن می دمند، ارزش "استقلال" مطرح نمیشود و معیار انتخاب قرار نمیگیرد.
یا درک نمیگردد که انقلاب در چه مرحلهای است و چه رئیسجمهوری مناسب این مرحله است. لازم به ذکر است در این جهت میبینیم که حتی تبیینِ دستاوردها و پیشرفتهای دهههای گذشته به تنهایی کارگر نمیافتد، بلکه گویا سطوح دیگری از تبیین و آن هم ناظر به روایت تاریخی و مرحلهای از پیشرفت انقلاب نیاز است.
۲_ نظری به ساخت زندگی و نظم معیشتی:
علاوه بر نکته قبل، مسئله زیست اجتماعی مردم هم مطلب دیگری است که در تحلیل چرایی انتخاب باید بدان توجه گردد.
مردم، از حیث نظم معیشتی و ساختارهای زندگی و به صورت خاص در ناحیه امر اقتصادی، تفاوت حرف نوی انقلاب را احساس نمیکنند و پیشرفتی نمیبینند. گویا در ادراک آنان، تفاوت چشمگیری در این ناحیه، میان وضع امروز آنان با آنچه که حتی در دوران شاهنشاهی تجربه کردهاند و یا امروز با چشم خود در جهان معاصر بینالمللی میبینند، وجود ندارد.
پیشرفتهای انقلاب نیز در اموری است که اثرش در نظم معیشتی و ساخت زندگی آنان کمتر دیده میشود و یا اقلا با تهاجم رسانهای دشمن، روایتش دشوار است: از پیشرفتهای علم و فناوری تا دستاوردهای نظامی و امنیتی ...
در چنین فضایی است که کماکان سخن از توسعه در دوره شاهنشاهی مطرح میشود و رهبری نیز به ناچار به تفاوت دوران پس از انقلاب با آن دوره میپردازند و یا میبینیم توسعه کشورهای عربی خلیج، به عنوان امری مطلوب در افکار عمومی طرح میشود و بعضا مقبول هم میافتد.
در چنین وضعی چرا آقای پزشکیان نباید در انتخابات ریاست جمهوری رای بیاورد؟! طبعا در چنین وضعی، ایشان گزینه مطلوبتری خواهد بود.
با نظر به این دو نکته ارزیابی طرح گفتمانی جبهه انقلاب و همچنین بررسی شخصیتی نامزدهای انقلابی، ممکن میشود.
من در یکی از یادداشتهای خودم در ایام انتخابات، ادعا کردم که آقای پزشکیان درد واقعی نسبت به مردم ندارد و آنچه از او دیدیم نماد غر زدنهای روزانه ماست.
همچنان بر وجهی از آن تحلیل معتقدم اما بابت این که درون ایشان را قضاوت کردم، امروز حس میکنم بیان همراه با تقوایی نبوده است. بنابراین آن یادداشتم را حذف کردم... غفرالله لنا
پیام رهبری به مناسبت شهادت شهید اسماعیل هنیه، واجد نکات و ظرائفی نیز هست.
دو نکته:
1- تخاطب با «ملت عزیز ایران» در پیام تسلیت: این مطلب، در موارد مشابه درباب حاج قاسم سلیمانی مطرح بوده است.
2- وظیفه دانستن «خونخواهی» برای ملت ایران، در کنار مجازات سخت برای آنان.
در حاج قاسم نیز «خونخواهی» بیان شد، اما «همهی دلبستگان مقاومت خونخواه او» شمرده شدند.
در هر صورت، این اتفاقات، خونِ «حاج قاسم» و آن «شهادت بزرگ» را برای ما زنده میکند.
هدایت شده از اصرار
1⃣قالب پیام رهبر انقلاب برای شهید اسماعیل هنیه شباهت زیادی به پیام شهید سلیمانی داشت.
خطاب به ملت ایران
و با اعلام یک خبر
پیامی که گوینده بر خود میبیند خود خبر را بگوید. انگار که بیان این خبر شأنیتی دارد جدا.
همانگونه که در مورد شهید قاسم سلیمانی با ملت بزرگ ایران به ملت ایران خبر دادند چه بر سرشان آمده.
اتفاقات بزرگ با یک خبر شروع میشود مثل روزی که قاسم سلیمانی شهید شد و این خبر پس از سالها هنوز هم خبر است.
پیامی که با یک خبر سر حرف را باز کند و با خبر شروع کند یعنی این خبر آن به آن حادثه با خود دارد.
این نخستین پیام بعد از شهادت سلیمانیست که رهبر انقلاب خود به ملت ایران خبر میدهد.
هنیه به طور ویژه با ما مردم ایران کار دارد.
2⃣رهبر انقلاب از خانه نیز گفت. درب «خانه» با مهمان باز است و آمد و شد و رونق خانه بند میهمان است.
جمهوری اسلامی از هماکنون برای خانه، برای آمدنش، برای شدنش میجنگد.
#خبر #شخص #خانه
#فلسطین #ایران #حشر_و_نشر #همسایگی
@Esrar3