#معرفی_کتاب
و من شدم
«ایران»! من باید
پاسخگوی همهٔ نقاط قوت و ضعف
ایران میبودم. انگار من مسئول همهٔ شرایط و
وقایع بودم. چارهای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطهٔ انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا
آنطور که باید و شاید وظیفهام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش.
#کتاب_خوب_بخوانیم📚
#خاطرات_سفیر✨
@rezatofaniyan
#معرفی_کتاب
سال ۶۱ در حمیدیهی اهواز،
شروع دوستے رقم خورد.
قاسـم سلیمانے، فرمانده تیپ ثاراللّه،
سخنران بود و علے شیرازۍ، روحانۍ گردان
شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج قاسـم
به دلش نشست. فروردین ۶۵ دوستی شکل همکارۍ
به خود گرفت و حاج قاسم، مسئولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازۍ سپرد. پس از جنگ همراهۍ ادامه داشت تا اینکہ در سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانۍ، علی شیرازۍ مسئول نمایندگے ولے فقیه
در نیروۍ قدس شد و هشت سال از پرفراز و نشیب ترین روزهاۍ جبهه مقاومت را با حاج قاسم همراه
ماند.حجتالاسلام والمسلمین علے شیرازۍ در
«حاج قاسمے کہ من مےشناسم»
خاطرات نزدیک به چهل سال رفاقت با شهید
حاج قاسم سلیمانۍ را بازگو کرده است.
#کتاب_خوب_بخوانیم
#حاجقاسمےکہمنمےشناسم
@rezatofaniyan