eitaa logo
ابوتراب ( اشعار رضا یزدی اصل)
638 دنبال‌کننده
31 عکس
7 ویدیو
3 فایل
اشعار آیینی رضا یزدی اصل ۰۹۱۹۵۱۹۸۸۷۶
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعی فاطمی ************************** در کوچه به عشقِ من فداکاری کرد افتادنِ او زخمِ مرا کاری کرد تا دید درون خانه تابوتش را لبخند زد و اشکِ مرا جاری کرد ************ رضا یزدی اصل لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
هدیه به ساحت مقدسه ی حضرت زهرا سلام الله علیها ( شام شهادت) *************** جاری شده خون از نگاه آسمان امشب دارد نگاه قدسیان اشک روان امشب باغ ولایت با گل یاسش بهاری بود پرپر شد آن یاس و بهارش شد خزان امشب دلسوزِ عالم بود و دنیا را دعا می کرد با رفتنش آغاز شد درد جهان امشب خورشید رخسارش برون شد از پس معجر شد آفتاب خانه ی حیدر عیان امشب بعد از گذشت چند ماهی ، دیده ی مولا... افتاد بر رخساره ی یار جوان امشب چشمش به زهرا بود و با بغض گلو می گفت اسماء بر این پیکر بریز آب روان امشب ضجه زدن در داغ مادر حق فرزند است آهسته می گریند از چه کودکان امشب! فصل امانت داری حیدر به سر آمد شرمنده می گردد خدایا باغبان امشب کردند در آغوش خاک آن یاس پرپر را مانند زهرا شد قد حیدر کمان امشب تنها نه بر سادات عالم بلکه باید گفت بی مادری آغاز شد بر شیعیان امشب در مجلس ترحیم مادر هست فرزندش می آید اینجا مهدی صاحب زمان امشب *************** رضا یزدی اصل لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
زهرای من‌.... ************* رفتی و اطفالِ تو گریانند زهرا در خانه ی بی تو پریشانند زهرا دیوار و در از لحظه ای که پر کشیدی با هم برایم روضه می خوانند زهرا آه و غم و درد و سکوتی تلخ با اشک بعد از تو در این خانه مهمانند زهرا از آن شبی که بسترت را جمع کردم فرزند هایم مات و حیرانند زهرا قنفذ میان کوچه همراهِ مغیره با اشکِ حیدر هر دو خندانند زهرا با چاه باید دردهایم را بگویم مردم که دردم را نمی دانند زهرا **************** رضا یزدی اصل لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
آجرک الله یا صاحب الزمان‌ ********************* چشم تو بارانی و لب های تو گرمِ دعا تا شفای مادرِ خود را بگیری از خدا حال تو این روزها مانند مادر خوب نیست از همه تنها تری در شهر، مثلِ مرتضی شهر پیغمبر نفس گیر است با آه علی کوچه ها دریاست از شرمِ نگاهِ مجتبی روضه ها را باز کن ای روضه خوانِ فاطمه بی تو در یک هاله ی ابهام مانده روضه ها بارها خواندیم و آخر هم نفهمیدیم که بر سرِ زهرا چه آمد بین امواجِ بلا ؟ صورتِ ریحانه و سیلی ! خیالش هم بد است چادر صدّیقه ی کبری کجا و ردِّ پا ! شعله از در رفت بالا ، قلب میخ آتش گرفت آتشش را ریخت یک جا در دلِ خیرالنّساء شد گلی بین در و دیوار خانه چون گلاب باغبانی آب شد از شدّت شرم و حیا بی حیاها آمدند و باحیایی را زدند شد شکسته پهلویش با ضربه های بی هوا مادرت افتاد از پا ، بی رمق فریاد زد بعدِ " یا فضه خذینی " گفت یا مهدی بیا ********************* رضا یزدی اصل لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
امشب-شب پانزدهم فاطمیه (شب جمعه) از ساعت 21 الی 22 21 الی 21:15 قرائت حدیث کساء 21:15الی21:40منبر حجت‌الاسلام عباسی 21:40 الی 22 روضه بزمی مداحان شاعر امشب جناب آقای رضا یزدی اصل خیابان امامزاده ابراهیم علیه السلام کوچه ١٣ پلاک ٢۵/٢ بیت الزهرا سلام الله علیها
تقدیم به ام الادب حضرت ام البنین سلام الله علیها **************** سلام امُّ البنین خوش آمدی در خانه ی حیدر سلام ای دوّمین دلداده ی فرزانه ی حیدر رسیدی بار غم برداشتی از شانه ی حیدر صفا را باز آوردی تو در کاشانه ی حیدر مقامِ خانه داریِ علی در شان هر زن نیست زنی غیراز خودت شایسته ی این خانه قطعاً نیست چه بختی را به تو پروردگارِ عشق ، بخشیده به تو خورشید رو کرده ، قمر هم بر تو تابیده وفا و عشق و ایثار و ادب ، گِرد تو گردیده برای مدحت این بس که، تو را حیدر پسندیده خدا را شکر با تو ، باز مولا فاطمه دارد و این یعنی علی الفت فقط با فاطمه دارد تو بعد از فاطمه نیکوترین بانوی مولایی رسیدی تا که مولا را برون آری ز تنهایی تو بر اولادِ زهرا مادری کردی به زیبایی یقین دارم که بانو موردِ تاییدِ زهرایی سپرده دست تو فرزندهای خویش را مولا بدان که دعوتت کرده به این خانه خودِ زهرا به تو دادند یا امَّ البنین اوجِ سعادت را گرفتی از خدا بهرِ علی توفیقِ خدمت را تو کردی خرجِ آلِ فاطمه مهر و محبت را در این خانه تو حس کردی صفای باغِ جنت را کنار اهل این خانه ، خدایی تر شدی بانو ز بس که با ادب بودی ، ادب پیش تو زد زانو سعادت یار شد با تو، دلت را مبتلا کردند بنی الزهرا تو را از اهلِ این دنیا جدا کردند تو را با عشقِ خود این بچه ها، خوب آشنا کردند سعادت بهتر از اینکه ، تو را مادر صدا کردند ؟! به اینجا آمدی و با تو کم شد زحمتِ زینب تو بعد از مادرش زهرا شدی هم صحبتِ زینب سخن گفته یقیناً با تو زینب از غمِ مادر خبر داری که آتش زد زبانه از دلِ این در بگو آیا به تو گفته ؟؟ چه ها شد با دلِ حیدر خبر داری جدا شد آیه آیه سوره ی کوثر وصیت های مادر را بپرس از دخترش زینب به زینب گفت از گودال و از داغ حسین آنشب به اینجا آمدی باشی هوادارِ حسین او تو باید تا ابد باشی پیِ کارِ حسین او تو مادر می شوی بهرِ علمدار حسین او و بعد از کربلا هم می شوی زارِ حسین او تو با این خانواده کرده ای یک عمر همدردی برای کربلا بانو، چه سقّایی ادب کردی به قربان ابالفضلت که جان قربانِ جانان کرد همان ساقی که دریا را ز کار خویش حیران کرد سرش را وقت رفتن ، فاطمه مهمانِ دامان کرد که زحمت های یک عمر تو را اینگونه جبران کرد سرِ عباس را برداشت اما در دلِ گودال ... چه شد با نورِ عینِ او؟ نمی گویم ، زبانم لال ******************* لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
تقدیم به حضرت ام البنین سلام الله علیها ************ دومین بانوی سلطانِ عرب ، امّ البنین بعدِ زهرا مرتضی را تاب و تب، امّ البنین مدح تو این بس که مولا انتخابت کرده است گشته ای در چشم حیدر منتخب ، امّ البنین تا رسیدی فاطمه ، در خانه ی بی فاطمه حضرت امّ البنینت شد لقب ، امّ البنین گر شدی هم خانه ی حق الیقین حق داشتی بس که بوده جسم و جانت حق طلب، امّ البنین شیرزن بودی و گشتی همسرِ شیرِ خدا اسوه بودی نزدِ زن های عرب، امّ البنین خدمتِ اولادِ زهرا و علی فخرِ تو بود این مقام و شان تو دارد سبب، امّ البنین تربیت کردی بنین ات را برای راهِ عشق مادری بر عشق و ایثار و ادب ، امّ البنین جان به قربان وفاداریِ عباست که او بر لبِ دریا فدا شد تشنه لب ، امّ البنین با تو بعد از مادرش در خانه ی در سوخته دردِ دل می کرد زینب روز و شب ، امّ البنین گرچه بودی فاطمه ، امّا شبیهِ فاطمه از کسی سیلی نخوردی با غضب ، امّ البنین ای گرامی همسر مولا امیر المومنین مادری کن روز محشر بهر ما ام البنین ********** رضا یزدی اصل لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک شور حضرت ام البنین سلام الله علیها مادرِ ادب مادرِ ساقیِ حرم تا ابد میگم امُّ البنینه مادرم اگر که مجنون و ، نوکرِ عباسم همه اش رو مدیونِ ، مادرِ عباسم ام البنین مادر ام البنین مادر وقتی مضطرم تا بشه حاجتم روا شنبه ها میرم کنارِ کربلاییا من که گرفتارم ، میخوام چی بهتر از این باب حاجاته، سفره ی امِّ بنین ام البنین مادر ام البنین مادر مادرم تویی تو رو میخوام یه عالمه کاری کن برم حرمِ شاهِ علقمه ذکر ابالفضل و ، به روی لب دارم دوباره دلتنگِ ، صحنِ علمدارم جانم ابوفاضل جانم ابوفاضل *********************** رضا یزدی اصل
شور ...حضرت ام البنین سلام الله علیها تو عاشقی باید بهتر از این باشم از خدا میخوام که اهلِ یقین باشم تا که ابالفضلی ، بشه دلم باید مطیعِ فرمانِ ، امُّ البنین باشم جانم به اعتقاد و باورِ عباس جانم به این مرامِ محشرِ عباس جانم به هر کسی هست نوکرِ عباس جانم به احترامِ مادرِ عباس به دستشه رزق و روزیِ هر نوکر هر کی حسینیه بهش میگه مادر فراتره از درکه ، مقامِ این خانوم پسندیده اونو چشم و دلِ حیدر یا امّ البنین یا امّ البنین *********************** معجزه ی نامش ، شده پر آوازه کرمِ این خانوم ، نداره اندازه همه خبر دارن ، اوّلِ هر هفته برا گرفتارا ، سفره شو میندازه جانم به سفره دار و به این کرامت جانم به سفره ای که شده علامت جانم به شنبه های ، ام البنینی جانم به این شکوه و به این قیامت ام البنین عشقِ حیدرِ کراره حیدریه اون که ، خیلی دوسش داره مادرامون با هم ، فدای این مادر که بهترین الگو ، برا علمداره یا ام البنین یا ام البنین *********************** رضا یزدی اصل