eitaa logo
اشعار آیینی حمید رضازاده " شقایق"
206 دنبال‌کننده
2 عکس
2 ویدیو
0 فایل
با سلام و عرض ادب حضور همه دوستداران شعر آیینی در ایام ولادت نبی اکرم ص کانال اشعار حقیر ایجاد و در دسترس قرار گرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ابوالفضل عامری
94.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام علیکم مراسم رونمایی از کتاب اشعار و نوحه های سنتی با حضور پیر غلامان حسینی، مادحین و ذاکرین ، مسئولین فرهنگی و اجرایی مشهد الرضا و آستان قدس رضوی ، و عده ای از شاعران کشوری و با حضور انجمن های شعر خراسان رضوی در مورخه ۱۴۰۳/۸/۱۱ برگزار و در پایان نفس گرم مداح اهل بیت علیهم السلام جناب محفل گردید شعر خوانی حقیر در این مراسم از کرمان....... https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
"ولادت حضرت زینب " روشنی بخش دل و دیده ی زهرا آمد زینت نام علی ، زینب کبرا آمد عالم از آمدنش غرق نشاط است و سُرور این بهاریست که در گلشن طاها آمد خانه ی فاطمه روشن شده از مقدم او اولین دختر دُردانه ی بابا آمد هر ملک شاخه ی نوری به تحیّت در دست مژده آرد که گل عشق به دنیا آمد اُسوه ی صبر و ثبات است و وقار این دختر آنکه از همت او حق شود احیا آمد کوثر ثانی و پرورده ی دامان علیست گُهری از صدف عشق دو دریا آمد خواهر صلح و قیام است و علمدار حسین یک جهان عاطفه با روح تولا آمد یاور و هم قدم راه حسین و حسن است حامی و هم نفس حضرت سقا آمد کربلا منتظرش بود و بخود می بالد که کنون شیرزن عرصه هیجا آمد زینب آمد که شود مادر فرخنده صبر آسمان در قدمش غرق تماشا آمد عطری از یاس و " شقایق" همه جا پیچیده مژده ای اهل ولا مادر گلها آمد حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «آینه ی زهرا نما» مظــهر صبــر وصـلابـت، معنـی عــشق و وفا عصـمت اللهِ مجســــم، گوهـــــر بحــــــر ولا دُخـت خورشـــید ولایت، نور چشــمان بتول در فـضـائل بی گــمان آییــــنه ی زهـــــرا نما زیـــــنت دامـــان حـــیدر ، دُرِّ دریای شـــرف نسخــه ی ثانـی زهـــرا، در ســــوا و ماســوا آفتاب از شرم رویش، درحجاب خجلت است بحر عفــــت قطـــره ای، در پیش آن کنز حیا ســینه اش گنجیــــنه ی علم وکمال ومعرفت عالمه بی زحمــت تحصیل ، همچــــــون انبیا مَحـــــــرم اســـــرار، در خلوتگـــه بزم شـهود راز دار سِـــرّ حـق همچــــون تمــــام اوصــیا نام زینب بی گمان ، تفسیر صبر است و یقین بر تـــــمام صـــــــابران اهل عـــــــالم مقــتدا نهضــــت ســـرخ حسـینی وامدار زینب است تا قــیامـــت نام زینــب هـــست شـــرح کربلا کوه غم بر دوش دارد،دل پرازجوش وخروش لیک آن قامـــت نگشــــته، جــز برای حق دوتا خطبه هایش در اسـارت ، ذولفقار حیدر است کرده طوفان با کلامــش، کــوفــه وشــــام بلا چشم امیـــد ( شقایق) بر عـطای زیــنب است دارد از بی بی تــمنا ، گوشـــه چشمی، در جزا حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
✿ السلام علیک یا زینب ( س) ✿ ای مادر صـــبر و ای شکوه ایثار ای گشـته در آیینه ی کوثر تکرار در تسمیه ی نام شدی زینت باب در وقت تجلّی ، همـه نُورُ الَانوار ولادت فرخنده عقیله العرب حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارک باد 🌺🍃 حمید رضازاده "شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
............ای پرستار............. ای که شب تا به صبح بیداری مظهر عشق و صبر و ایثاری ای که همچون فرشته های سپید جامه ی عاشقی به تن داری رنگ نور خداست جامه ی تو این لباس سپیده ات ، آری! بهر بیمار خنده ات داروست دست سبزت پر از گل یاری گاه دیدم، کنار تخت مریض بیصدا مثل ابر می باری روز و شب در پی مداوایِ جسم رنجور و شخص بیماری دل غمدیده را دهی تسکین با کلامت به قصد دلداری ای فرشته تو اسوه ی صبری مهر تو مثل چشمه ها جاری مرد میدان عشق و عاطفه ای آری، ای قهرمان تو سرداری خدمتت بهر خلق بی منّت روز وشب کار تو پرستاری نام زیبای تو پرستار است مثل زینب عزیز داداری عطر تو چون " شقایق" صحراست معنی مهر و عشق و ایثاری حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۳/۸/۱۶ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
...🍁🌹تشبیه ماه🌹🍁... تفسیر عشق نام دل آرای مادر است معنای مهر همت والای مادر است هر ارتفاع سبز و بلندی به چشم من اوج شکوهِ قامت رعنای مادر است شد طوطیای چشم خِرَد خاک مقدمش زیرا بهشت زیر قدم های مادر است مهتابی است موی سپیدش، چه شوکتی تشبیه ماه صورت زیبای مادر است دستش پر از نوازش و آرامش خیال آواز عشق نغمه ی لالای مادر است چین و چروک صورت او خط زندگیست خورشید مهر جلوه ی سیمای مادر است از خواب خوش گذشت چه شبها برای من چشم ستاره محو تماشای مادر است دامان اوست مهد تجلّیّ هر کمال این راز سر به مُهر معمّای مادر است افسوس ؛ در گذشت و نشد تا که گویمش تا روز حشر سینه ی من جای مادراست گر نغمه ساز گشته " شقایق" دعای اوست گوش زمان همیشه به آوای مادر است حمید رضازاده " شقایق" کرمان ۱۴۰۰/۱۱/۳ https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ...........سوره_کوثر................ مـردم شـــــهر مدیـــــنه ؛ یاس پیغـمبر منم معـنی وتفســــــیر و شآن سـوره کـوثر منم در حدیث قدسی لولاک؛ محور مصطفاست علت خلقت ؛ نبــــی و ؛ بر نبــــی مادر منم لیله القـــدرم که قدرم خارج از ادراکهاست روح قــــرآن در کلام حضــــرت داور مــنم کوثروطوبای جنت؛اصل وفرعش نورماست ساقی کـــــوثر علی و ؛ کـــــوثر حیـدر منم گشــــــته نازل ایــــه ی تطهیر بر اهل کسـا واژه واژه عصــمت ایـن ایــه را محـور منم تار و پود چــــادرم حبل المتـین عـالم است عصمـــت الله مجســـم زیر این معجــر منم عالم دنیـاو ؛عقبی گر که باشد چـون صدف در میان این صدف؛رخشان تریـن گوهر منم راضـــــیه؛ مرضـیه ؛ زهرا و بتول و فاطمـه طاهـــره خیر النســـا ؛ صدیقه ی اطـهر منم از وجـــــودم یازده نور هـدایت منجلیست بر ولای هـر امـامی حجـــت اکبـــــر منـــم بی ولایت کس نبـــــرده ره بعـــرش کــبریا انکــه در راه ولایـت سـوخـت پشت در منم ســوختـم پروانه سان گرد علی در خـانه ام جان سـپردم تا بگـــــویم ؛ بهترین یاور منم ان گل یاســم که با غنچــــه شکستم از جفا پیش چشـــــم باغــبان افتـــاده وپر پر منم لرزه بـر جــان قلم افـــتاد و شعــرم ناتـمام در بیان وصـف این غــم شــاعر مضطر منم تا ( شــقایق) برد دسـت التـجــا بر دامنـش گفت زهرا غم مخور چون شافع محشرمنم حمید رضازاده "شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «بمناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه» بانوی من مپوش ؛ رخ از چشــم حیدرت اخـــر بگـــو چه آمده در کوچـه بر سرت یاس سپیـد من ز چه رو گشـــته‌ای کبود نیـلی چــراســت آن رخ زیـــــبای انـورت زهرا بگـو حســـن ز چـه رو گــریه میکند خاکی چـرا شده است بدینگونه چــادرت ای کـــوثـر علی بخـــــدا اشــک ماتمـــت اتش زده اسـت بر دل ســـوزان همسرت قدت خمــیـده گشـــته بمیـــــرم برای تو جـــان علی فــــدای تـو و یـاس پـرپـرت افــتاده‌ای ز پـا و علی میــــرود ز دسـت غــربت نشــین خانه شده بی تو حیدرت گریان و دلشکسته حسـین و حسن ببـین خــون گــریه میکند ز فــراق تو دخـترت این عقده در گلوی(شقایق)سؤال اوست ای آســــمان! کجاســـت مــــزار مطهرت حمید رضازاده (شقایق) کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
ایام فاطمیه ؛ ایام حزن واندوه ال محمد ص بر جمیع عاشقان ولایت تسلیت باد زبانحال حضرت زهرا س درد پهلو طاقتم از کف ربود هیچ کس از درد من آگه نبود سوختم در شعله های بی کسی با دل بشکسته و روی کبود با هجوم ظالمان بر خانه ام میخ در ؛ در سینه ام ماوی نمود زان تهاجم سینه ام مجروح شد بود فریادم بلند اما چه سود غنچه نشکفته ام پر پر شد و این مصیبت بر غم ودردم فزود درد پهلو انچنان شدت گرفت از قیام افتادم انجا در سجود ناله ام میرفت تا عرش برین از سویدای دل وعمق وجود بین دیوار ودر وان شعله ها اشک می امد زچشمانم چو رود بسته شد بر من دگر راه نفس در گلویم بغض سنگین بودو دود با چنین بی حرمتی در بیت حق شد شکسته عهد پیغمبر چه زود سوختم پروانه سان گرد علی بذل جان شرط است در بزم شهود با غزل شرح مصیبت مشکل است ای شقایق مثنوی باید سرود حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#
..........آتش در ملکوت........‌‌‌‌‌...... امت از داغ نبی سخت پریشان بودند آسمانها ز غمش سر به گریبان بودند حیدر و فاطمه بیش از همه نالان بودند وای بر اهل سقیفه... ، پی بحران بودند همه پیمان شکن و مظهر تلبیس و ریا عَلم توطئه بر پاست خدا رحم کند تیر فتنه ، پی دل‌هاست خدا رحم کند موسم غربت مولاست خدا رحم کند فاطمه بی‌کس و تنهاست خدا رحم کند از سقیفه شرر افتاده به جان زهرا سامری باز به سر فتنه‌ی اکبر دارد در دلش نیّت آزار پیمبر دارد آی مردم.....بخدا عقده ز حیدر دارد زنگی مست به کف شعله و خنجر دارد تا به آتش کشد از کینه ، سرای مولا میرود سمت سرایی که امید همه است مثل یک زلزله در هر قدمش واهمه است آی ابلیس مرو....‌. این حرم فاطمه است عرش را صاحب این خانه خودش قائمه است نسل قابیل ندارد ز علی شرم و حیا خانه ای که ز ازل بوده سر آغاز کَرم بی اجازه مَلک اینجا ننهاده است قدم اهرمن بهر هجوم آمده با ظلم و ستم هیزم آورده که آتش بزند درب حرم زوزه اش می شکند حرمتِ بنت طاها مردم انگار که در خلسه مرگند و سکوت سامری شعبده می کرد و خلایق مبهوت غافل از فاطمه بودند و حریم ملکوت کور بودند و ندیدند جلال و جبروت که بوَد منحصر دختر شاه بطحا شعله‌ور گشت دَر و خانه ی زهرا می‌سوخت پیش چشمان علی شاخه‌ی طوبا می‌سوخت همزمان با گل یاسش دل مولا می‌سوخت کوثر افتاد ز پا، سوره ی طاها می‌سوخت این شراریست که سوزد ز غمش ارض و سما لگد اهرمن و میخ در و سینه ی یاس آمده مثل خزان در کف خود دارد داس دل آیینه شکست از لگد آن خنّاس شد فدایی ولایت گلِ عشق و احساس در ره عشقِ علی ، فاطمه افتاد زپا بین دیوار و در افتاد و صدا زد بابا بین این قوم ببین دختر خود را تنها من بمیرم که غریب است در اینجا مولا قلم افتاد ز دستان " شقایق" اینجا.......😭 کی توان کرد بیان این مِحن جان‌فرسا حمید رضازاده " شقایق" کرمان https://eitaa.com/rezazadeh_shaghayegh/36#