﴿قدم از قدم برنداشت﴾
بانگ هجرت که نواخته شد تازه مسلمانها دسته دسته و پنهانی راهی یثرب شدند. مکه دیگر جای زندگی نبود، همه شان گرچه صبور بودند و ساکت، اما شکنجه های گاه و بیگاه کفار و آزار مشرکان امانی برای مؤمنان نگذاشته بود.
درست در همین شرایط از جایی که گمانش را هم نمی بردند خدا در گشایشی برایشان باز کرد؛ بیعت شبانه اهالی یثرب همه چیز را دگرگون ساخت، پیامبر تا همه را نفرستاد خودش راهی نشد.
وقتی هم هجرت را آغاز کرد، در قبا ماند و وارد شهر نشد. همه دلهای شهر برای نبی میتپید و دل پیامبر برای علی.
جانشین پیامبر در مکه ماند تا در نبودش امانت های مانده پیش رسول خدا را به صاحبانشان برگرداند و کارهای نیمه تمام پیامبر را به سامانی برساند.
تا علی نیامد، نبی قدم از قدم برنداشت، تا همه بفهمند ارزش علی را برای نبی و جایگاهش را...
📚طبري، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید، تاریخ طبری، ج ۲، ص۳۸۲
#کتاب_خوانی
#امیرالمومنین_علی_ع
#دیدگاه_علما_اهل_سنت
#العتبه_العلویه_المقدسه
@rezvan_marefat