#قسمت_اول
امشب مهمون #داداش_مرتضی بودیم.
شهیدی که کم تر از۱۷ سال سن داشت.یعنی دوماه مونده بود تا۱۷ سالش تکمیل بشه.
خبر رسید این هفته بچه های گروه آقای #اعتصام باید برن دیدار با خانواده شهید❤️
خداخدا میکردم به منم بگن که بیا🙏
یکشنبه ساعت ۸ شب پیامک اومد
((باسلام
شما توفیق شرفیابی به منزل شهید را دارید لطفاً روز دوشنبه نماز مغرب و عشا مسجد میر عماد باشید.
در صورت آمدن کلمه #یاعلی را پیامک کنید.
دوستدار شما اعتصام))
قندتو دلم آب شد
فورا گوشی رو برداشتم
۵ بار نوشتم #یاعلی
نماز و خوندیم تو مسجد میرعماد
گفتن بیاید تو حیاط مسجد میخایم تقسیم بشیم توماشینا.
همه تقسیم شدن من موندم و علی و امیررضا
آقای #میرخباز گفت ماشین کم داریم باید صبرکنید تا ماشین بیاد.
از بچگی شانس نداشتم🥸
دیدم آقای #عسلی داره با تمام توان به همه شماره های گوشییش زنگ میزنه تا ی نفر بیاد این جامونده ها رو ببره.
یکی میگفت ماشین و بابام برده
یکی میگفت ماشین تعمیرگاهه
آقای #بهاور گفت ماشینم لاستیک ندارد موتور هست بیام؟؟
خلاصه دل تو دلم نبود
تا معجزه ای شد
از دور دیدم یه پراید نقره ایه۱۳۲ مدل۸۵
با یه چراغ روشن و یکی خاموش داره میاد
آقای #احمدی گفت:
عه این آقای #جوانیه...
آخرش حاجت روا شدم.
خلاصه هر جوری بود خودمون وتو ماشین جا دادیم و راهی خونه شهید شدیم.
ادامه دارد👇👇👇