چيکارکنم عصباني نشم يعني خودمو کنترل کنم?
✅عصبانيت، جلوه خشم و غضب است و غضب در واقع يك حالت نفسانى و درونى است كه آدمى را وادار به رفتارى پرخاشگرانه وغلبه و انتقام نسبت به ديگرى مىكند. البته اصل «قوه غضب» در حفظ و بقاى انسان نقش به سزايى ايفا مىكند؛ اما اين قوه نيز مانند ساير قواى نفسانى بايد كنترل و در جهت صحيح از آن استفاده شود و از افراط و تفريط نسبت به آن اجتناب گردد؛ زيرا افراط در آن موجب ناكارآمدى فكر و عقل مىشود و خطرات و خسارات جبران ناپذيرى را در پى دارد. تفريط در آن نيز موجب جبن و خوارى مىشود و از پيامدهاى بد آن بى غيرتى و بى تفاوتى نسبت به مسئوليتهاى فردى و اجتماعى است.
در ادامه راهکارهاي کنترل عصبانيت را تقديم مي نماييم و از شما مي خواهيم به آنها عمل نماييد تا مرحله به مرحله پيشرفت کنيد و تغييرات نيز ريشه اي شود.
براي درمان عصبانيت راهكارهايي وجود دارد از جمله:
1. حتما در ساعات كاري خود تامل كنيد . در صورت امكان از آن بكاهيد. در صورت عدم امكان، سعي كنيد فواصلي را در بين كار به استراحت بپردازيد تا از خستگي شديد، بكاهيد.
2. رفتارهاي عادي و روزمره خود را نيز با تسلط كامل بر رفتار و بدون شتابزدگي انجام دهيد. آن ها را آرام آرام تعقيب كنيد تا نرمخويي و پرحوصلگي برتمام رفتارهاي شما حاكميت پيدا كند.
3. از حساسيت بيش از حد در هر زمينه بپرهيزيد. كاملاً به خود مطمئن باشيد كه ميتوانيد روحيه خود را تغيير دهيد، ولي براي نتيجه گيري عجول نباشيد، بلكه با خود فكر كنيد بايد حداقل به طور مثال يك سال بر رفتارهاي خود كار كنيد. اگر چنين نموديد، حتماً پس از آن، دگرگوني رفتاري خواهيد داشت.
4. همواره در هر مسألهاي ابتدا از ديگران انتظار بدترين برخورد را داشته باشيد. خود را براي پذيرش آن آماده كنيد. اين مسئله باعث ميشود برخوردهاي بهتر از مورد انتظار در شما ايجاد خشنودي نمايد. در حالي كه اگر هميشه انتظار برخورد خوب داشته باشيد، چه بسا نتيجه عكس خواهيد گرفت.
5. از تفريحات سالم و تقويت كننده اراده مانند كوهنوردي، شنا، دو و پيادهروي و گردش در طبيعت و... استفاده كنيد.
6. در تصميمگيريها حتيالإمكان با افراد عاقل و پخته مشورت نماييد. از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهيزيد.
7. بيش تر با افراد خوش اخلاق معاشرت كنيد.
8. از موقعيتهايي كه زمينه تندخويي در آن فراوان است، دوري كنيد. در موقعيتهايي حضور يابيد كه رفتار پرخاشگرانه در آن جا ديده نميشود.
9. پيش از هر عملي در مورد پيامد آن تفكر و انديشه كنيد و آن گاه اقدام نماييد. با تمرين اين راهكار و به كارگيري آن در مورد تمام رفتارها، اندك اندك كنترل خويش را بر تمام رفتارها توسعه بخشيد.
10. به برخي رفتارها و حالاتي كه از افراد سر ميزند و شما را عصباني ميكند ،توجه نكنيد، مثلاً اگر كسي با حرف ناروا شما را ناراحت ميكند، از شنيدن وگوش سپردن به سخنان وي دوري كنيد، حتي گوش ندهيد يا محيط را ترك كنيد. به گفتههاي او دقت و توجه نكرده و آن ها را در ذهن خود مرور نكنيد. نسبت به ديگر اعمال فيزيكي و رفتارهاي پرخاشگرانه و تحريك كننده همين طور واكنش نشان دهيد و راه بيتوجهي را پيش گيريد.
11. سطح شناخت خود را با مطالعه و تفكر از زشتي، ناپسند بودن، غيرقابل جبران بودن اعمال پرخاشگرانه بالا ببريد. آيات، روايات و داستانهايي راكه در مورد اين نوع رفتارها و آثار آنها نوشته شده است، مطالعه كنيد. بعد در مورد آن ها فكر نماييد، حتي در برخي موارد به آثار رفتار تندي كه مرتكب آن شدهايد، توجه نماييد. آن عمل و زشتي آن را در ذهن خود مرور و بزرگ معرفي كنيد، به گونهاي كه به خود هشداري از درون دست يابيد. آثار فردي و اجتماعي و پيامدهاي حيثيتي عمل زشت را در ذهن خود مرور كنيد. زشتي آن را براي خود بزرگ جلوه دهيد تا از درون از آن عمل متنفّر شويد.
12. از خواندن قرآن و در نوبتهاي متعدد در طول 24 ساعت غفلت نورزيد، چه قرآن تأثير زياد در رسيدن به آرامش دروني دارد. عبادتهاي خود مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب به جا آوريد كه تأثير بزرگي در رسيدن به اطمينان خاطر دارد.
13. با خود شرط كنيد كه هيچ گاه و در هيچ وضعي برخورد تند نداشته باشيد. اگر ناگهان از شما برخورد تندي سر زد، خود را جريمه كنيد؛ مثلاً تصميم بگيريدكه مثلاً اگر بر سر كسي فرياد زديد، فلان مبلغ صدقه بدهيد. كارآيي اين روش، بسيار بالا است. بسياري از علماي بزرگ بدين سان تمرين عملي و خودسازي كردهاند.
14. شرح موارد فوق را در جدولي بنويسيد. موارد انجام و يا سرپيچي از آن را يادداشت كنيد. سعي كنيد موارد تخلف را كاهش داده و بيش تر از پيش، خود را به انجام توصيهها مقيد سازيد، حتي پيش از بروز آن موقعيتها و به صورت مستمر، راهكارها را سرلوحه اعمال خود قرار دهيد. از آن به بعد بايد ميزان پرخاشگري شما كاهش يابد. آن ها را نيز يادداشت كنيد. كم كم از ميزان
آنها در طول روز، هفته و... بكاهيد و خود تنبيهي را به كار بگيريد.
@khanjanidroos
-من دو پسر ۱۳ ساله و ۱۰ ساله دارم و خیلی دوست دارم که آنها تربیت دینی و اخلاقی داشته باشند. مسلما من نمیتوانم همهجا دنبالشان باشم و مواظب کارهایشان باشم. میخواهم بدانم چعه کنم که خودشان بصورت خودجوش به سمت کار خلاف نروند و با وجود زرق و برقهای موجود در جامعه، اهل دین و عفت و خویشتنداری شوند؟
✅ خیلی از ما والدین دغدغه داریم چه کنیم که فرزندانمان در نبود ما سلامت اخلاقی و رفتاریشان را حفظ کنند؟
1⃣ در واقع اگر بچهها حس کنند که خدا هست، از رگ گردن هم به آنها نزدیکتر است و تمام اعمال و کردار ما تحت نظر الهی است و خدا نظارهگر بر اعمال و رفتار ماست؛ قطعا در نبود ما دچار گناه نمیشوند و زرق و برقهای دنیا نمیتواند آنها را جذب کند.
2⃣ یک تربیت کامل از سه بخش تشکیل میشود:
🔻 اعتقادی
🔻اخلاقی
🔻احکامی یا فقهی و شرعی
✴️ والدین باید توازن تربیت را بین این سه مورد داشته باشند.
مثلا: بعضی از #والدین فقط تربیت اخلاقی دارند که ممکن است بچهها سر بزنگاه کم بیاورند یا اگر ما فقط بچهها را با مسائل شرعی آشنا کنیم ممکن است یکجا سر بزنگاه کم بیاورند. نیاز به یک باورهای عمیق الهی وجود دارد. باید این تربیتها باهم باشند. و به سه رکن هم توجه کنیم.
@khanjanidroos
اينکه ميگويند سفيد شدن مو، از زمان حضرت ابراهيم عليه السلام بوده، صحت دارد؟
از امام صادق علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «اوّل كسى كه موى سفيد در محاسنش ظاهر شد حضرت ابراهيم علیه السلام بود. به ريش سفيد خود نگاهى كرد وگفت: پروردگارا، اين چيست؟ وحى آمد كه اين باعث وقار انسان است. عرض كرد: پروردگارا، بر وقار من بيفزا»
از حضرت على علیه السلام روايت شده است كه فرمود: «پيش از زمان حضرت ابراهيم علیه السلام موى سر وصورت سفيد نمىشد؛ ازاينرو، هرگاه پدر وفرزندى در مجلسى حضور داشتند كسى متوجّه نمىشد كدام فرزند وكداميك پدر است، پس ناچار بود بپرسد. حضرت ابراهيم علیه السلام چنين دعا كرد: «خداوندا، براى من موى سپيدى قرار ده كه از فرزندان خود ممتاز شوم» خداوند دعايش را اجابت كرد وموى سر وصورتش (تدريجاً) سفيد شد»
@khanjanidroos
دهساله عروس خانواده اي شدم.سه خواهرشوهر و دو جاري دارم طي اين سالها با همه شان مهربان بودم و در سختيها کنارشان،خواهرشوهرم که زايمان کرد سه روز ازش پرستاري کردم
جاريهايم که بيمار ميشدند حتما عيادت ميرفتم و غذاهاي مقوي ميبردم و تماس داشتم
براي همشون کارهاي زيادي کردم ميدونم نبايد چشم داشت داشته باشم اصلا تاحالا فکرم نکرده بودم بهش،ولي يکماه پيش عمل کردم هيچکدام به ديدنم نيامدند،حتي وقتي يک هفته بعدعمل من را در مجلسي ديدند،اصلا انگار نه انگار من مريضم خيلي دلم شکست و خودم را سرزنش ميکنم چرا کمکشان ميکردم بااين حس تحقير چه کنم؟
✅متاسفیم که دچار احساسات آزاردهنده و منفی شدهاید. احتمالا در کنار حس تحقیر، حس تنهایی، اینکه مورد سوء استفاده قرار گرفتهاید یا اینکه شاید دیگران شما را دوست نداشته باشند نیز به شما دست داده است.
نکته مهم چرایی دست دادن حس تحقیر به شما است. بروز چنین حسی ناشی از افکاری است که در ذهن شما گذشته است. همیشه احساسات ما تابع افکار ما هستند. بنابراین بایستی افکار خود را در این زمینه صید کنید. آیا فکر کردهاید که آنها عمدا چنین رفتاری کردهاند؟ آیا فکر کردهاید که آنها از شما متنفرند؟ آیا فکر کردهاید آنها قصد اذیت شما را دارند؟ آیا فکر کردهاید که برایشان بیارزش هستید؟ و ....
برای این افکار چه دلایلی دارید که آن فکر را صد در صد تایید کنند؟ آیا نمیتوان اینگونه فکر کرد که دوره و زمانه آنقدر سخت شده و سختیها و دغدغهها و مشکلات اطرافیان آنقدر زیاد شده که اصلا وقت نکردند به شما سر بزنند؟ یا اینکه شاید احساس نکردهاند که عمل شما خیلی جدی بوده؟ یا اینکه احوال شما را از همسر یا مادر یا ... پرسیده و خیالشان راحت شده است؟ اصلا شاید آنها افرادی خشک و کمجوش باشند؟ یا شاید خصوصیات شخصیتیشان اینگونه باشد. بنابراین شما نباید این رفتار را به خودتان اسناد دهید. اگر بتوانید این افکار آزاردهنده را اصلاح کنید حالتان بسیار بهتر خواهد شد.
نکته بعدی این است که دلیل شما برای محبتهای بیدریغتان به آنها چه بوده است؟ شما در سوال اشاره کردید که درست نیست انسان چشمداشت داشته باشد، اما آیا واقعا به این عبارت معتقد هستید؟ آیا این احتمال وجود دارد که برای چنین روزی آن خدمات را رسانده باشید؟ یا اینکه برای جلب مهر و محبت و توجه آنها اینگونه مایه گذاشته باشید؟
شما میتوانید در صورت صلاحدید خودتان و برای اینکه حالتان بهتر شود این ناراحتی را با آنها مطرح و پیرامونش گفتگو کنید. اما شرایط گفتگو را رعایت کنید:
- ابتدا از خصوصیات مثبت شروع کنید.
- کلام یکدیگر را قطع نکنید.
- عینا آنچه که در دلتان هست را بیان و توصیف کنید.
- از هرگونه عبارات تند، پرخاشگرانه، قضاوتگونه و .... پرهیز کرده و صرفا ناراحتیتان را توصیف کنید.
- اگر شرایط پیرامونی مناسب نیست بایستی گفتگو را به زمانی انتقال دهید که شرایط آماده و ناراحتی، عجله، خستگی و ... در کار نباشد.
@khanjanidroos
چه کار کنم که فکر مردم در مورد خودم برام مهم نباشه؟
✅همه انسانها از یکسری نقاط قوت و یکسری نقاط ضعف برخوردارند.
امکان ندارد که انسانی یافت شود که فکر مردم درباره خودش مهم نباشد. آدمیزاد به دلیل برخورداری از صفاتی مانند دوست داشتن خود، داشتن وجهه اجتماعی، قدرت نفوذ و اثرگذاری بر دیگران، همیشه کوشه نگاه و گوشه چشمی به فکر دیگران در مورد خود دارد. اما مسئله زمانی سخت و پیچیده میشود که در توجه به افکار دیگران دچار افراط، زیادهروی و دور شدن از خود شویم. در اینصورت در واقع این ما نیستیم که تصمیم میگیریم بلکه دیگران در قالب ما نفوذ کردهاند و هرگونه که آنها بخواهند عمل خواهیم کرد. افکار دیگران تاثیری در زندگی ما نخواهد داشت مگر اینکه ما خودمان این افکار را بزرگ کرده و به آنها اهمیت دهیم.
برای اینکه افکار دیگران در مورد ما از اهمیت افراطی برخوردار نشوند باید به چند نکته دقت کرد:
- به خودتان و تشخیصهایی که در مورد خودتان میگیرید اطمینان داشته باشید. در اینصورت خواهید فهمید که فکر دیگران در مورد شما چقدر اشتباه است و از این طریق خواهید توانست به میزان و درصد کمدانایی آنان پی ببرید.
- افکار و حرفهای دیگران در مورد خودتان را فقط بشنوید و روی آنها متوقف نشوید.
- اینرا بدانید که حرف و افکار مردم در زندگی شما هیچ تاثیر و دخالتی ندارد مگر اینکه خودتان بخواهید. تا خودتان چیزی را در این زمینه نخواهید رخ نخواهد داد.
- از افکار و گفتههای مردم پیرامون خودتان به این مسئله پی ببرید که نگاه و نظر آنها پیرامون مسائل گوناگون چگونه است.
- همیشه به این نکته توجه داشته باشید که دیگران نیز مانند شما دارای نقاط ضعف و اشتباه در زندگی و تصمیمگیریها هستند. بنابراین خودتان را از آنها کمتر ندانید.
- اعتماد به نفس خود را افزایش دهید و خودتان را همانگونه هستید بپذیرید نه آنگونه که دیگران فکر می کنند یا میخواهند.
- فهرستی از ویژگیهای مثبت خود تهیه کنید و آن را مرور نمایید.
- سعی کنید آگاهیتان از خودتان را بالا ببرید یعنی به خودشناسی برسید. کشف کنید چه استعدادهایی دارید، از جه چیزهایی خوشتان میآید، از چه چیزهایی بدتان میآید، تمایلتان بیشتر سمت چیست و از چه چیزهایی پرهیز دارید. ویژگیهای شخصیتی و علایق خود را درک کنید.
- بر اساس ارزشهای شخصیتان زندگی کنید نه ارزشهای دیگران. چرا که شما پاسخگوی اعمال تان هستید نه دیگران.
- تلاش کنید تا بر مهارتهای خود در زندگی شخصی و اجتماعی بیفزایید و از خود هنری داشته باشید.
@khanjanidroos
✅ دوستي و رفت و آمد با افرادي که دين و مذهبشان غير از اسلام باشد حکمش چيست؟
انسان مومن، برای انجام دادن هر کاری باید یک عنوان و نیت الهی داشته باشد. مهربانی و مراوده با اطرافیان، با یک عنوان و نیت الهی، مثل اینکه مخلوقات خداوند بوده و جلوه هایی از جمال او هستند، با نیت تألیف قلوب، با نیت صله رحم و امثال اینها، نه تنها بد نیست که عبادت محسوب می شود.امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه، می فرماید: «مردم دو دستهاند: دستهای برادر دینی تو و دستهٔ دیگر در آفرینش همانندِ تو» (نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۰۳) به این معنا که حتی با افرادی که در دین با شما اشتراک عقیده ندارند، به این دلیل که انسان هستند و با شما در آفرینش اشتراک دارند، مهربان بوده و دشمنی نکنید.
سر زدن و مهربانی پیامبر گرامی، حتی به دشمنان اسلام، از باب تألیف قلوب، ابلاغ رسالت و چیزهایی مثل این بوده و قطعا مورد رضایت خداوند؛ وگرنه اگر هیچ قصد و نیت الهی در بین نباشد، قطعا افرادی که عالما و عامدا مرتکب گناه و نافرمانبرداری خداوند می شوند، لیاقت دریافت مهر و رفتار محبت آمیز را ندارند.
به عبارت دیگر، اگر برای محبت به انسان بی دین، توانستیم یک عنوان الهی پیدا کنیم، بر طبق همان عنوان، پاداش خواهیم داشت؛ در غیر اینصورت وجهی نداشته و حداقل، کار بیهوده و بی ارزشی ست.
در کنار اینها، اینکه انسان از اطرافیانش تاثیر می پذیرد، یک واقعیت است و قابل انکار نیست. اما منزوی شدن و دوری کردن از همه هم، نه امکان پذیر است و نه توصیه شده. بهترین راه اینست که با دليل و منطق، پايههاي ايمان و اعتقادات خويش را مستحكم كنيد. تا متاثر از رفتار ديگران متزلزل نشويد. به ايمان و اعتقاداتتان، ايمان داشته باشيد و بدانيد كه در حقانيت ايمان شما، جاي كوچكترين ترديدي نيست.
اسلام با معارف غنی خود و معرفی الگوها و تأکید بر خودشناسی و کرامت نفس، بزرگ ترین درس خودباوری را برای انسان ها به ارمغان آورده است. قرآن کریم سعادت هر انسانی را بسته به عمل و تلاش و مجاهدت خودش می داند و برای او جز حاصل کوشش و فعالیتش پاداشی در نظر نمی گیرد و چنین چیزی با خودباوری تحقق پیدا می کند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ؛ هر انسانی در گرو عملی است که انجام داده» (سوره مبارکه مدثر، 38)
خودباوری تا حد زیادی متوقف بر شناخت جنبه های مثبت شخصیتی و آگاهی از استعدادها، توانایی ها و قابلیت های خودتان است. سعی کنید معیار تان در قبول و رد نظریات دیگرن، حق و حقیقت باشد. به این کلام گوهر بار امام معصوم دقت کنید: امام موسی بن جعفر علیه السلام به هشام می فرمایند:« ای هشام اگر در دست تو گردویی است و همه مردم می گویند گوهر است برای تو فایده ای ندارد (باور نکن) و اگر در دست تو گوهری بود و همه مردم گفتند گردو است برای تو ضرری ندارد( غمگین مباش). (بحارالانوار، ج 1، ص 136)
@khanjanidroos