🔴 پاسخ:
#رفع_القلم
#خرافه_عیدالزهرا
💢یکی از منابع و ادله برگزاری مراسم عمرکشان، حدیث #رفع_القلم می باشد
در این حدیث آماده است که در این روز گناهی برای بندگان ثبت نمیشود!!😳
#بررسی_حدیث 👇👇
✅اولا
این حدیث در منابع اولیه نیامده، و با توجه به محتوای آن که در صدد ایجاد و تبیین یکی از اعیاد بزرگ شیعیان بوده، بسیار بعید است که در هیچ کدام از کتاب های روایی نیامده باشد و بزرگانی مانند شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی از آن غافل باشند.
✅ثانیا
بنابر نقل علامه مجلسی؛ سید بن طاوس از شخصی به نام " ابْنُ أَبِی الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیُّ الْوَاسِطِیُّ" وَ " یَحْیَى بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُوَیْجٍ الْبَغْدَادِیُّ" این جریان را نقل می کند در حالی که همین جریان را شیخ حسن بن سلیمان از مُحَمَّدِ بْنِ الْعَلَاءِ الْهَمْدَانِیِّ الْوَاسِطِیِّ ( ونه ابن ابی العلاء) وَ یَحْیَى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ جَرِیحٍ ( ونه حویج) الْبَغْدَادِیِّ، نقل می کند که بنابراین در مشخصات هر دو راوی این حدیث در این دو کتاب اختلاف وجود دارد.
✅ثالثا
عبارت "یوم رفع القلم"، اگر به معنای روزی است که گناهان در آن روز نوشته نمی شود و مردم در انجام هر گناهی آزادند؟! چنین مطلبی با اصول اعتقادات و مسلمات قرآنی و روایی در تعارض است
علاوه بر این که چنین تفسیری از "یوم رفع القلم" با دیگر قسمت های این روایت طولانی ناساز گار است. در این روایت، روز نهم ربیع الاول را روز زهد، روز توبه، روز انابه و بازگشت به سوی خداوند، و روز تزکیۀ نفس خوانده است.
چنین صفاتی چگونه با روزی به این عنوان که هر گناهی در آن آزاد است، قابل جمع است؟!
✅رابعا
در کتاب عیون اخبار الرضا (ع) و در کتاب فضائل الشیعه شیخ صدوق، دو روایت به این مضمون آمده است که از شیعیان اهل بیت (ع) قلم برداشته شده است. این دو روایت به طور مطلق آمده و محدود به نهم ربیع الاول هم نشده است.
بحار الأنوار، ج 31، ص 128.
صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا ع، ترجمه غفارى و مستفید، ج2، ص 575
☑️☑️مهم👇👇👇👇👇
✅✅منبع شناسي روايت نهم ربيع
مرحوم مجلسي اين روايت را به نقل از دو منبع در كتاب بحار آورده است:
يكي زوائد الفوائد، نوشته فرزند سيد بن طاووس (قرن هفتم) و ديگر كتاب المحتضر نوشته حسن بن سليمان حلي (قرن هشتم).
در پاورقي بحارالانوار دو منبع ديگر براي اين روايت ذكر شده است: يكي مصباح الانوار از هاشم بن محمد، عالم قرن ششم و ديگر دلائل الامامه طبري.
اما در كتاب دلائل الامامه كه نوشته محمد بن جرير طبري شيعي، عالم قرن چهارم است چنين روايت يا اشاره اي به آن يافت نشد و معلوم نيست چگونه آن را به طبري نسبت داده اند. عجيب اينكه غروي در پاورقي المحتضر مي گويد: «طبري اين روايت را در بخش زندگي امير مؤمنان عليه السلام آورده است.» در حالي كه كتاب دلائل الامامه اصلاً چنين بخشي ندارد. البته طبري شيعي كتاب ديگري به نام المسترشد درباره امام علي عليه السلام دارد ليكن چنين مطلبي در آن كتاب هم نيست.
از طرفي راويان خبر رفع القلم با اسناد دلائل الامامه تناسبي ندارد و طبري هيچ گاه از چنين افرادي نقل روايت نمي كند. بنابراين استناد اين خبر به كتاب دلائل درست نيست و به نظر مي رسد منشأ اين اشتباه، خلط كردن نام طبري نويسنده كامل بهائي با طبري صاحب دلائل است.
عمادالدين ابوجعفر محمد بن ابي القاسم طبري نويسنده كامل بهائي كه از علماي شيعي قرن هفتم است، كتابي به نام «يوم وفات عمر» داشته و در آن قول نهم ربيع را صحيح دانسته است.
منبع ديگر روايت يعني مصباح الانوار هم اكنون موجود نيست و در نسخه خطي باقي مانده از اين كتاب سخني از اين خبر يافت نشد؛ البته نسخه خطي مربوط به جلد اول است و احتمال دارد جزائري ـ صاحب انوار النعمانيه ـ روايت را در جلد دوم ديده كه در دست نيست.
پس آنچه درباره مستند نظريه قتل خليفه دوم در روز نهم ربيع الاول وجود دارد تنها دو مصدر بحارالانوار است كه عبارتند از: كتاب زوائد الفوائد نوشته فرزند سيد بن طاووس و به نقلي نوشته خود سيد ـ كه اعمال و آداب مستحبي را بيان مي كند ـ اين كتاب چاپ نشده ولي نسخه اي از آن در كتابخانه دانشگاه تهران موجود است.
كتاب محتضر نوشته حسن بن سليمان حلي، شاگرد شهيد اول است ـ كه در موضوع احتضار و روايات حضور ائمه بر بالين شخص محتضر سخن مي گويد ـ در مجموع روشن شد كه منابع روايت رفع القلم كه قتل خليفه دوم را در نهم ربيع مي داند از قرن ششم عقب تر نمي رود و آنچه امروزه موجود است مربوط به قرن هفتم و هشتم است.
@Khanjanidroos