eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
676 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
100 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️⚫️طریقه شهادت حضرت زهرا (سلام علیها) ⚫️طبق روایات شیعه و سنی ▪️آتش زدن درِ خانه حضرت فاطمه و سیلى زدن به آن حضرت در منابع تاریخى و روائى شیعه آمده است و براى آن کس که شیعه است، همین مآخذ کافى است. در منابع و مآخذ اهل سنّت نیز آمده است و سنّیها می توانند به آن معتقد باشند. ◾️ براى نمونه به چند روایت از منابع شیعه و اهل سنت اشاره مىکنیم: ⚪️۱. پس از آن که کار بیعت گرفتن از مردم تمام شد و على(ع) و عدهاى بیعت نکردند، به خانه آن حضرت حمله کردند. در را سوزاندند😔، على را به زور بیرون آورند، 😔👇 را تحت فشار در😰 قرار دادند و کار به جایى رسید که محسن او سقط شد. 😭 على را به مسجد بردندولى بیعت نکرد و آنان گفتند: بیعت نکنى تو را به قتل میرسانیم. 😔روزها و ماهها گذشت. آنان تصمیم به قتل على(ع) گرفتند و قرار گذاشتند که خالد قتل آن حضرت را به عهده بگیرد. اسماء بنت عمیس از این توطئه آگاه شد و کنیز خود را فرستاد تا آن حضرت را از توطئه آگاه سازد. اصل توطئه چنین بود که وقتى ابوبکر نماز را تمام کرد و سلام گفت، خالد با شمشیر على(ع) را بکشد ولى وقتى نماز ابوبکر تمام شد گفت: اى خالد آنچه را دستور دادم نکن. (بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۳۰۸ به نقل از اثباتالوصیه) ⚫️2.بلاذرى میگوید: ابوبکر کسى را دنبال على فرستاد تا بیاید و بیعت کند ولى حضرت على نیامد. پس از آن عمر بن خطاب در حالى که آتش 🔥به همراه داشت، به سوى خانه على رفت. فاطمه عمر را در در خانه ملاقات کرد و گفت: اى پسر خطاب‼️ آیا میخواهى خانه ما راآتش بزنى⁉️ عمر بن خطاب گفت: بله (انساب الاشراف، ج ۲، ص ۱۲، ) 🔰کانال امام صادق @khanjanidroos
♦من قبل از هر چیز، استقامت (س) را می ستایم اعتماد خدشه‌ناپذیرش به خداوند، ساده‌زیستی، اهمیت به حجاب و در عین حال حضور و تلاش در جامعه، مثل اعتراضشان به حاکمیت ظالمانه زمان خویش و دفاع از حق اهل‌ البیت(ع)، در مورد وقایعی که به شهادت ایشان منجر شد 🔸ماریون دیلکی (Marion Dilki) تازه مسلمان آلمانی @Khanjanidroos
🔴نقل شده روزی زنى خدمت (علیهاالسلام) رسید و عرض کرد: مادر ناتوانى دارم که در مسائل به مسئله مشکلى برخورد کرده و مرا خدمت شما فرستاده که سؤال کنم و پاسخ شما را به او بگویم. حضرت فاطمه(علیهاالسلام) پس از شنیدن سوال، آن را پاسخ داد. آن زن همین طور مسئله دیگرى پرسید تا ده مسئله شد. حضرت همه را پاسخ داد. 👈 سپس آن زن از سؤالاتی که پرسیده بود، اظهار شرمساری و خجالت کرد و گفت: اى دختر رسول خدا! دیگر می‌روم و مزاحم نمى‌شوم. 🔴حضرت فرمود: نگران نباش! اگر باز هم سؤالی داری بپرس! من با کمال میل جواب مى‌دهم، زیرا اگر کسى اجیر شود که بار سنگینى را بر بام حمل کند و در عوض آن، مبلغ صد هزار دینار اجرت بگیرد، آیا از حمل بار خسته مى‌شود؟! زن گفت: نه‌! خسته نمى‌شود، زیرا در برابر آن، مزد زیادى دریافت مى‌کند. 🔴حضرت فرمود: خدا در برابر جواب هر مسئله‌اى، بیشتر از این که بین زمین و آسمان پر از مروارید باشد، به من مى‌دهد؛ با این حال، چگونه از جواب دادن به مسئله خسته شوم؟! از پدرم شنیدم که فرمود: «علماى شیعه من، روز قیامت محشور مى‌شوند و خداوند، به اندازه علوم آنان و درجات کوششان در راه هدایت مردم، برای آنها، ثواب و پاداش در نظر مى‌گیرد و به هر کدامشان، تعداد یک میلیون حله از نور عطا مى‌کند. سپس منادى حق تعالى ندا مى‌کند: اى کسانى که یتیمان(پیروان) آل محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را سرپرستى نمودید، در آن وقت که دستشان به اجدادشان (پیشوایان دین) نمى‌رسید که در پرتو علوم شما ارشاد شدند و دیندار، زندگى کردند. اکنون به اندازه‌اى که از علوم شما استفاده کرده‌اند، به ایشان خلعت بدهید! حتى به بعضى آنان صد هزار خلعت داده مى‌شود. پس از تقسیم خلعت‌ها، خداوند فرمان مى‌دهد: بار دیگر به علما خلعت بدهید. تا خلعتشان تکمیل گردد. سپس دستور مى‌رسد دو برابرش کنید. همچنین درباره شاگردان علما که خود، شاگرد تربیت کرده‌اند چنین کنید…» آنگاه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به آن زن فرمود: اى بنده خدا! یک نخ از این خلعت‌ها، هزار هزار مرتبه از آنچه خورشید بر آن مى‌تابد بهتر است. زیرا امور دنیوى تواءم با رنج و مشقت است، اما نعمت‌هاى اخروى عیب و نقص ندارد. 📚 منیه المرید؛ ص۱۱۵ @rkhanjani
علیهاالسلام 🔹آیات سجده‌دار🔹 عاشق شده‌ست دانه به دانه هزار بار دل‌خون و سینه‌چاک و برافروخته «انار» فریاد بی‌صداست ترک‌های پیکرش از بس‌که خورده خونِ دل از دست روزگار پاشیده رنگ سرخ به پیراهنِ خزان بسته حنا به پینۀ دستان شاخسار در سرزمین گرم، انار آتشین شود یاقوت را می‌آورد آتشفشان به بار با دست خود به حوصله پنهان نموده است یک دانه از بهشت در او آفریدگار آن میوه‌ای که ساخته تسبیحی از خودش شُکر است بر زبانش، فی اللیل و النهار آن میوه‌ای که فاطمه آن را طلب نمود چون باب میل اوست شد این میوه تاجدار آن بانویی که نام خودش شعر مطلق است در وصفش استعاره نیاید به هیچ کار نامی که داده است به زن قیمتی دگر نامی که داده است به مردان هم اعتبار آن نام را می‌آورم، اما نه بی‌وضو دل را به آب می‌زنم، اما نه بی‌گدار جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی محمد است به معراج رهسپار شد عرصه‌گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یاران بعد از او آن‌ها که نام «فاطمه» را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حَجّاج‌ها به ورطۀ تاریخ بی‌شمار آن‌ها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعۀ فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم می‌کند حسنک را به سنگسار در لُمعَةُ الدَّمِشقِیَه جاری‌ست همچنان خون شهید اول و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب بس که تاختند در سبزه‌زار چالدران سرخ شد غبار اما هنوز هم به تأسی ز فاطمه نام علی‌ست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار: «جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صدهزار تا صدهزار بار بمیرم برای یار» فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار اینک مدافعان حرم شعله‌پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار با تیغ آبدیده‌ای از نوع اعتقاد با اعتقاد محکمی از جنس ذوالفقار زهراست مادر من و من بی‌قرار او آن نام را می‌آورم آری به افتخار آن بانویی که وقت تشرف به رستخیز پیغمبران پیاده می‌آیند و او سوار فریاد می‌زنند که سر خَم کنید، هان! تا از صراط بگذرد آیات سجده‌دار هرجا نگاه می‌کنم آنجا مزار اوست پنهان و آشکار چنان ذات کردگار‌ این‌ها که گفته‌ایم یکی بود از هزار اما هنوز شیعه، مصمم، امیدوار... 📝 @rkhanjani