eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
675 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #استاد_رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹معاونت تهذیب حوزه های علمیه با همکاری مرکز مطالعات راهبردی حوزه و روحانیّت ، در نظر دارد به منظور طراحی و تدوین اسناد راهبردی و عملیاتی در عرصه اخلاق و معنویّت طلاب و حوزویان، سلسله نشست هایی را با عنوان «ایمان و تعالی جمعی در حوزه های علمیّه» با حضوربرجستگان عرصه معنویّت و تربیت طلاب، برگزار نماید. 🔸شرکت کنندگان در این جلسه این امکان را خواهند داشت تا دیدگاه های خود را در باب موضوعات طرح شده از طریق آیدی @mtahzib در پیام رسان ایتا برای غنای هر چه بیشتر به مباحث به اطلاع برگزارکنندگان این نشست ها برسانند. 🎦پخش زنده با ترافیک رایگان از طریق لینک http://abarat.tv
إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ 💌 اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید. 📖 آل عمران آیه ۱۶۰ @rkhanjani
😊😉😜 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
🍂به پاهای خودت موقع راه رفتن نگاه کن، داٸما یکی جلو هست و یکی عقب، نه جلویی بخاطر جلو بودن مغرور میشه نه عقبی چون عقب هست، شرمنده و ناراحت چون میدونن شرایطشون داٸم عوض میشه. روزهای زندگی ما هم دقیقا همین حالته دنیا دو روزه، روزی باتو، روزی علیه تو، روزی که با توهست، مغرور نشو روزی که علیه تو هست، ناامید نشو. *هر دو میگذره.🍂* 🍂به انسانها التماس نکن که عین شرمندگی است، اگر حاجتت برآورده شد منت است و اگر برآورده نشد، ذلت. به خدا التماس کن که عین شجاعت است. اگر حاجتت برآورده شد رحمت است و اگر برآورده نشد، حکمت...🍂 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همپای خطر همسفر زینب بود همراز نماز سحر زینب بود یک لحظه نشد ز عمه جانش غافل پروانه‌صفت دور و بر زینب بود -----------❀❀✿❀❀--------- @rkhanjani
🍥اگر می خواهید برای شوهرتان جذاب باشید در زندگی مشترک در مقابل شوهر تان هرگز همدردی نکنید . مردها همدردی کردن را دوست ندارند و ناخواسته در مقابل همدردی شما واکنش‌های مردانه‌ای از قبیل:👇👇👇👇 _تو نمی‌فهمی من چه می‌گویم! _ اصلا چرا برای تو این‌ها را گفتم!؟ _اگر خوابیده بودم بهتر بود تا این‌ها را برایت بگویم و فایده‌ای نداشته باشد. _ میشه انقدر وسط حرف من نپری!؟ 👈این جملات و هر جمله دیگری که در پاسخ به همدردی شما گفته شود، قطعاً خوشایند روحیه زنانه نخواهد بود. چه می‌شود کرد!؟ دو انسان متفاوت با دو ساختار جدا از هم باید یاد بگیرند چگونه به تبادل نظر و گفتمان بنشینند. 💜 🌸💜@rkhanjani 💜🌸💜
✅پرسش: همسرم دايم با گوشي همراه کار ميکند و اين کار مانع ارتباط صميمي من و شوهرم شده است چه کار بايد کرد 🌺پاسخ: مشكل ياد شده معمولا دو گونه است؛ همسرتان قبول ندارد وقت زيادي را با گوشي صرف مي كنند. همسرتان قبول دارند كه وقت زيادي را با گوشي همراه صرف مي كنند. معمولا افراد به خاطر تنوع مطالب، جذابيت هاي گوشي همراه و يا اينترنت و... گذشت زمان را متوجه نمي شوند و باورشان نمي شود كه وقت قابل توجهي را مشغول گوشي هستند. كنترل كردن، تذكرهاي مكرر و توبيخ، تهديد، مقابله به مثل، كم محلي و بي تفاوتي راه هاي ناپخته و نابالغانه براي رويارويي با اين مشكل است. زماني كه رابطه شما صميمي است درباره فوايد تبادل كلامي و عاطفي در منزل گفتگو كنيد. نبايد تصور كند شما او را مي خواهيد امر و نهي و مديريت كنيد. نيز درباره فرهنگ استفاده از گوشي همراه، گفتگو و مذاكره منطقي كنيد و زمان خاصي را براي استفاده شخصي در نظر بگيريد. با مطالعه و توجه به خانواده هاي موفق عوامل تحكيم روابط زناشويي را در منزل ايجاد كنيد. اختلافاتتان را براساس اولويت بندي يكي يكي حل كنيد. اگر در مسائلي اختلاف نظر داريد و با گفتگو به نتيجه نمي رسيد از مشاور خانواده يا لااقل به جاي بگو مگو كردن از فردي باتجربه، امين و مورد قبول هر دو كمك بگيريد. معرفي منبع 1- صمیمیت جنسی در زندگی زناشویی، علي شميسا، نشر نسل نو انديش 2- نرم افزار : بگو مگو تعطيل دکتر محمد مجد يک DVD 58 دقيقه با موضوعاتي چون: وقتي همسرتان را دوست داريد ... چرا روابط زناشويي بهم مي خورد؟ فقط حرف هاي مثبت بزنيد،فقط! بيان ويژگي هاي خوب همسران آشتي؟يا حل مشکلات؟ چه رفتاري؟کي؟کجا؟ ازدواج و خلاء عاطفي شيوه ي گفت و گو چگونه محاوره ي زناشويي به اختلاف مي انجامد؟ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت و قلبم را از جا کَند که هم رگ‌های بدنم از هم پاره شد. در شلوغی ورود عباس و حلیه و گریه‌های کودکانه یوسف، گوشه اتاق در خودم مچاله شده و حتی برای نفس کشیدن باید به گلویم التماس می‌کردم که نفسم هم بالا نمی‌آمد. 💠 عباس و عمو مدام با هم صحبت می‌کردند، اما طوری که ما زن‌ها نشنویم و همین نجواهای پنهان، برایم بوی می‌داد تا با صدای زهرا به حال آمدم :«نرجس! حیدر با تو کار داره.» 💠 شنیدن نام حیدر، نفسم را برگرداند که پیکرم را از روی زمین جمع کردم و به سمت تلفن رفتم. پنهان کردن اینهمه وحشت پیش کسی که احساسم را نگفته می‌فهمید، ساده نبود و پیش از آنکه چیزی بگویم با نگرانی اعتراض کرد :«چرا گوشیت خاموشه؟» همه توانم را جمع کردم تا فقط بتوانم یک کلمه بگویم :«نمی‌دونم...» و حقیقتاً بیش از این نفسم بالا نمی‌آمد و همین نفس بریده، نفس او را هم به شماره انداخت :«فقط تا فردا صبر کن! من دو سه ساعت دیگه می‌رسم ، ان شاءالله فردا برمی‌گردم.» 💠 اما من نمی‌دانستم تا فردا زنده باشم که زیر لب تمنا کردم :«فقط زودتر بیا!» و او وحشتم را به‌خوبی حس کرده و دستش به صورتم نمی‌رسید که با نرمی لحنش نوازشم کرد :«امشب رو تحمل کن عزیزدلم، صبح پیشتم! فقط گوشیتو روشن بذار تا مرتب از حالت باخبر بشم!» خاطرش به‌قدری عزیز بود که از وحشت حمله و تهدید عدنان دم نزدم و در عوض قول دادم تا صبح به انتظارش بمانم. گوشی را که روشن کردم، پیش از آمدن هر پیامی، شماره عدنان را در لیست مزاحم قرار دادم تا دیگر نتواند آزارم دهد، هر چند کابوس وحشیانه‌اش لحظه‌ای راحتم نمی‌گذاشت. 💠 تا سحر، چشمم به صفحه گوشی و گوشم به زنگ تلفن بود بلکه خبری شود و حیدر خبر خوبی نداشت که با خانه تماس گرفت تا با عمو صحبت کند. اخبار حیدر پُر از سرگردانی بود؛ مردم تلعفر در حال فرار از شهر، خانه فاطمه خالی و خبری از خودش نیست. فعلاً می‌مانَد تا فاطمه را پیدا کند و با خودش به بیاورد. 💠 ساعتی تا سحر نمانده و حیدر به‌جای اینکه در راه آمرلی باشد، هنوز در تلعفر سرگردان بود در حالی‌که داعش هر لحظه به تلعفر نزدیک‌تر می‌شد و حیدر از دستان من دورتر! عمو هم دلواپس حیدر بود که سرش فریاد زد :«نمی‌خواد بمونی، برگرد! اونا حتماً خودشون از شهر رفتن!» ولی حیدر مثل اینکه جزئی از جانش را در تلعفر گم کرده باشد، مقاومت می‌کرد و از پاسخ‌های عمو می فهمیدم خیال برگشتن ندارد. 💠 تماسش که تمام شد، از خطوط پیشانی عمو پیدا بود نتوانسته مجابش کند که همانجا پای تلفن نشست و زیر لب ناله زد :«می‌ترسم دیگه نتونه برگرده!» وقتی قلب عمو اینطور می‌ترسید، دل من حق داشت پَرپَر بزند که گوشی را برداشتم و دور از چشم همه به حیاط رفتم تا با حیدر تماس بگیرم. 💠 نگاهم در تاریکی حیاط که تنها نور چراغ ایوان روشنش می‌کرد، پرسه می‌زد و انگار لابلای این درختان دنبال خاطراتش می‌گشتم تا صدایش را شنیدم :«جانم؟» و من نگران همین جانش بودم که بغضم شکست :«حیدر کجایی؟ مگه نگفتی صبح برمی‌گردی؟» نفس بلندی کشید و مأیوسانه پاسخ داد :«شرمندم عزیزم! بدقولی کردم، اما باید فاطمه رو پیدا کنم.» و من صدای پای داعش را در نزدیکی آمرلی و حوالی تلعفر می‌شنیدم که با گریه التماسش کردم :«حیدر تو رو خدا برگرد!» 💠 فشار پیدا نکردن فاطمه و تنهایی ما، طاقتش را تمام کرده بود و دیگر تاب گریه من را نداشت که با خشمی تشر زد :«گریه نکن نرجس! من نمی‌دونم فاطمه و شوهرش با سه تا بچه کوچیک کجا آواره شدن، چجوری برگردم؟» و همین نهیب عاشقانه، شیشه شکیبایی‌ام را شکست که با بی‌قراری کردم :«داعش داره میاد سمت آمرلی! می‌ترسم تا میای من زنده نباشم!» 💠 از سکوت سنگینش نفهمیدم نفسش بنده آمده و بی‌خبر از تپش‌های قلب عاشقش، دنیا را روی سرش خراب کردم :«اگه من داعشی‌ها بشم خودمو می‌کُشم حیدر!» به‌نظرم جان به لبش رسیده بود که حرفی نمی‌زد و تنها نبض نفس‌هایش را می‌شنیدم. هجوم گریه گلوی خودم را هم بسته بود و دیگر ضجه می‌زدم تا صدایم را بشنود :«حیدر تا آمرلی نیفتاده دست داعش برگرد! دلم می‌خواد یه بار دیگه ببینمت!» 💠 قلبم ناله می‌زد تا از تهدید عدنان هم بگویم و دلم نمی‌آمد بیش از این زجرش بدهم که غرّش وحشتناکی گوشم را کر کرد. در تاریکی و تنهایی نیمه شب حیاط، حیران مانده و نمی‌خواستم باور کنم این صدای انفجار بوده که وحشتزده حیدر را صدا می‌کردم، اما ارتباط قطع شده و دیگر هیچ صدایی نمی‌آمد... ✍️نویسنده: @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥وقتی هدف از خلقت انسان «عبودیت» باشد💫 پس هدف از تشکیل خانواده💍 نیز «عبودیت» است💖 هیچ چیز مثل خدمت به خانواده، بندگی انسان را رونق نمی‌بخشد😍 🔹هر کسی باید ببیند که آیا به هدف زندگی‌اش رسیده است👌 آیا به این رسیده‌ است که هدف از تشکیل خانواده چیست 💍_____💞____❓ انسان برای اینکه به این نقطه برسد، باید از نظر روحی به یک بلوغی رسیده باشد💯 🌹خدایی که می‌فرماید 🌹 «ما انسان را نیافریدیم مگر برای اینکه به مقام عبودیت برسد؛👏👏 ✨وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (ذاریات/56)🌟  💌معنایش این است که هدف از تمام نعمت‌ها و اموری که برای این انسان قرار داده‌ایم، رسیدن انسان به این عبودیت است.⭐️ لذا هدف از انتخاب همسر و تشکیل خانواده نیز عبودیت و بندگی خداوند است 💍___💌____💫____💕 📛و مثلاً هدفش راحت‌طلبی و لذت‌طلبی نیست. هدف از کار کردن و پول درآوردن 💪 نیز عبودیت است✨ هدف از بچه‌دار شدن و تربیت فرزند و هدف از کسب و حفظ عزت اجتماعی هم عبودیت است🌟 همۀ این‌ کارها نیز اجزایی دارند که آنها هم برای عبودیت است💖 💌 مثلاً اگر شما به خانم خودتان محبت می‌کنید باید برای این باشد که این عبودیت تحقق پیدا کند.💯 وقتی همۀ امور زندگی خود را اجزاء بندگی و عبودیت خدا بدانیم،💫 آن‌وقت می‌فهمیم که «هیچ چیزی مثل خانواده، بندگی انسان را رونق نمی‌بخشد»😍 👨‍👩‍👦‍👦اگر شما هدف خانواده را بندگی در نظر بگیرید، آن‌طوری که در خانواده با اخلاق خوب خودتان، بندۀ خوب خدا می‌شوید👏 در خیابان با خوش‌اخلاقی و مهربانی کردن به دیگران، بندۀ خوب خدا نمی‌شوید💯 گفته‌اند✍ «عبادت به جز خدمت خلق نیست» ولی باید گفت «عبادت به جز خدمت به خانواده نیست»💯 🔺بعضی‌ها به غریبه‌ها خدمت می‌کنند و لبخند می‌زنند ولی با پدر و مادر و همسرشان این‌طور خوب برخورد نمی‌کنند، چون اینها برایشان تکراری شده‌اند!♨️ 💖اگر با خانوادۀ خودشان مهربان برخورد نکنند، لبخند‌هایی که به غریبه‌ها می‌زنند نیز ارزش ندارد💯 ❗️و با این کارها نمی‌توانند سرِ خدا کلاه بگذارند کسی که به نزدیکان خودش محبت نمی‌کند طبیعتاً محبتش به دیگران، دروغی و فریبکارانه خواهد بود.📛 ادامه دارد.....☺️ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🌹🕊 ڪلبہ ڪوچڪے در قلبم، سالیانے‌ست منتظر و چشم بہ راه میهمانے‌ست میهمانے ڪہ با آمدنش، آرامشے عجیب را از سفر بہ سوغات مےآورد. ڪجایے اے میهمان ڪلبہ قلب‌هاے ما؟ سلام اے با خبر از حال همہ✋❤️ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶🔹🔸 🔸 ششم ربیع الاول؛ سال‌روز رحلت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی رضوان الله علیه است. سفارش ایشان: بسم الله الرحمن الرحیم وهو حسبنا ونعم الوکیل والحمد لله رب العالمین اگر نماز را تحفّظ کردید همه‌چیزتان محفوظ می‌ماند. الأقل سید علی طباطبایی @rkhanjani
یک بار درحالی که نزدیکش (آیت الله قاضی) نشسته بودم، تصادفاً نظرم به کبودی خاصِ زیر زبانش جلب شد. جوان بودم و برایم سؤال شده بود که علت این کبودی چیست. مدت‌ها پاسخ سوالم را نداد؛ اما روزی در خلوتی به من رو کرد و گفت: «آقا سید محمد، برای پیمودن مسیر طولانی سیر و سلوک، سختی‌های فراوانی را باید تحمل کرد. همچنین باید از مطالب و دارایی‌های بسیاری که دیگران حائز آن‌ها هستند، چشم پوشید و آن‌ها را واگذاشت‌.» سپس تأملی کرد و بعد با حالتی که هیچ‌گاه فراموشم نمی‌شود گفت: «آقا سید محمد، من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه با افسارگسیختگی زبانم مقابله کنم و توانایی بازداری آن را به‌دست آورم، بیست و شش سال ریگ در دهان می‌گذاشتم تا از صحبت و سخن‌فرسایی خودداری کنم. این کبودی‌‌ها آثار آن دوران است.» 📚 کهکشان نیستی، ص۳۰۷ ╔══.༺.💠══╗ @rkhanjani🌱 ╚═══.💠༺.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ امام علی (علیه السلام) رستگار شد آنکه بر هوسش چیره گشت و انگیزه های نفسانی خود را مهار کرد. 📚 غررالحکم، حدیث ۶۵۴۱ @rkhanjani