✳ #عید_ما زمانی است که #دور_شمس_حقیقی بگردیم
🔻 ما الآن در آستانهی فروردین هستیم. نکتهای که باید به آن دقت داشت این است که این زمین است که ۳۶۵ روز تلاش و کوشش کرد که یک دور به دور آفتاب بگردد. ما فکر میکنیم اگر زمین مثلاً پنجاه بار به دور خورشید گشت، ما نیز پنجاه سال رشد کردهایم، در حالی که اگر انسان پنجاه مطلب علمی فهمید، پنجاه سالش است! ما باید ببینیم فروردین ما چه زمانی است! عمر هر کسی به اندازهی #فهم و #علم اوست.
☀ #عید ما به این نیست که زمین به دور آفتاب بگردد تا ما عمرمان زیاد شود. ما اگر دور شمسِ حقیقی حرکتی کردیم، آنوقت عمر ما زیاد میشود و بالا میآید. اگر دور #اهل_بیت علیهم السلام گشتیم و از معارف اینها استفاده کردیم و راه اینها را ادامه دادیم، ما هم دور شمس گشتهایم و عمرمان زیاد شده است.
👤 #آیت_الله_جوادی_آملی
🌹اسعدالله ایامکم🌹
🔹ماشین جلویی خیلی آهسته پیش میرفت و با اینکه مدام بوق میزدم، به من راه نمیداد....
🔸داشتم خونسردیم را از دست میدادم که ناگهان چشمم به نوشته کوچکی روی شیشه عقبش افتاد:
🔹 راننده ناشنواست، لطفا صبور باشید...
مشاهده این نوشته همه چیز را تغییر داد...
🔸 بلافاصله آرام گرفتم، سرعتم را کم کرده و چند دقیقه با تأخیر به خانه رسیدم اما مشکلی نبود....
🔹ناگهان با خودم زمزمه کردم: آیا اگر
آن نوشته پشت شیشه نبود، من صبوری به خرج میدادم؟
🔸راستی چرا برای بردباری در برابر مردم به یک نوشته نیاز داریم!؟
🔹اگر مردم، نوشتههایی به پیشانی خود بچسبانند، با آنها صبورتر و مهربان خواهیم بود؟ نوشتههایی همچون:
"کارم را از دست دادهام"
"در حال مبارزه با سرطان هستم"
"در مراحل طلاق، گیر افتادهام"
"عزیزی را از دست دادهام"
"احساس بی ارزشی و حقارت میکنم"
"در شرایط بد مالی و ورشکستگی قرار دارم"
“بعد از سالها درس خواندن، هنوز بیکارم”
“مریضی در خانه دارم”
و صدها نوشته دیگر شبیه اینها......
🔹همه درگیر مشکلاتی هستند که ما از آن چیزی نمیدانیم....
🔸بیائیم نوشتههای نامرئی همدیگر را خوب درک کرده و با مهربانی به یکدیگر احترام بگذاریم چون همه چیز را نمیشود فریاد زد ...
🌺 ان شاء الله در فکر هم،به یاد هم،با هم سالی نو و نوتر برای هم بسازیم...
سال نو همه مبارک و عاقبت به خیر ان شاء الله 🤲 🤲 🌸🌸☘️☘️🌹🌹
✨🌼✨
در دست حسین چون که گوهر دادند
آئینـه ای از روی پیمبــر دادند
بشکفت گل خنده به لب ها،که به او
از گلشـن جنـت "علی اکبر" دادند
✍پیامبر اکرم (ص):
محبوب ترینِ مخلوقات پیش خدا، جوان خوشگلی است که جوانی و زیبایی اش را برای خدا و در راه فرمانبری از او بگذارد. خداوندِ بخشنده به وجود چنین جوانی پیشِ فرشتگان می بالَد و می فرماید:"این،بندهی حقیقی من است!"
📚میزان الحکمه: ح ۹۰۹۶
✨میلاد حضرت علی اکبر (ع)
و روز جوان بر همگان مبارک ✨
💠: @rmirbagheri🌷
#پندانه
🔴 از حرف تا عمل
✍روزی مردی، دانایی را در کوچهای دید. پس از احوالپرسی از او پرسید: دوست من! ما همکلاس و هممکتب بودیم؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم ... استادمان نیز یکی بود؛ حال تو چگونه به این مقام رسیدی؟ و من چرا مثل تو نشدم؟
مرد دانا گفت: تو هر چه شنیدی؛ اندوختی و من هر چه خواندم؛ عمل کردم. به عمل کار برآید؛ به سخندانی نیست.
🤲 انشاءالله امسال سال عمل کردن به دانستههامون باشه.
💠: @rmirbagheri🌷
#حدیث_شعر_داستان
#میلاد_حضرت_مهدی(عج) #مبارکباد
🌹🍀 قال المهدي (عج):
« مَنْ کَانَ فِي حَاجَهًِْ اللهِ عَزَّوَجَلَّ کَانَ اللهُ فِي حَاجَتِهِ»
« آنکه بندگي خدا کند خدا نيز حاجتش روا کند»
(بحارالانوار، 51، 1321)
💦💧 شعر موضوعی:
شهریار :
تو بندگی بگزین شهریار بر درِ دوست
که بندگان درِ دوست شهریارانند
مولوی:
از بندگی تو سرو، آزادی یافت
گل جامه خود درید ز آزادی تو
✍آیت اللّه فاطمی نیا :
عده اي گمان ميكنند صاحبان كرامت فقط با نمازهاي طولاني و روزه هاي زياد به اين مقامات ميرسند!
بله! صاحبان كرامت و اولياء خدا همۂ اين عبادات را نيز انجام ميدهند، اما مطلب مهم اين است كه ريشۂ كرامت آنها تسليم بودن در برابر خداست. كسي كه تسليم خداست، خوابش هم عبادت است.
آیت اللّه العظمي بهجت در اوايل جواني كه در نجف بودند، به امر پدرشان تمام مستحبات را ترك كرده بودند و فقط اشتغال به واجبات داشتند. روزي يكي از دوستانشان ميگويد اينجا (نجف) كه پدرت نيست و اگر مستحبات انجام دهي متوجه نميشود؛ پس چرا انجام نميدهي؟جواب داده بودند انجام دادن مستحبات خلاف رضايت پدرم هست! (چه متوجه بشوند چه نشوند)
💥ولي همين آيت الله بهجت در سن شانزده سالگي صاحب كرامت بود و ريشۂ آن هم حالت تسليم ايشان بود.
༺════════════
❇️ @rmirbagheri❇️
༺════════════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷چرا نمیتونیم امام زمان(عج) را ببینیم؟
#حکمت_داستان_شعر
🌹🍀 حکمت 13 نهج البلاغه:
#شکر، #راه_تداوم_نعمتها
وَ قَالَ (علیه السلام): إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ.
أطْرَافُ النِّعَم: آغاز نعمتها،
أقْصَاهَا: انتهاى آن،
لا تُنَفِّروا: رم ندهيد، أقصَا: آخر، دور
💦💧 و درود خدا بر او فرمود (ع): چون سرآغاز نعمت به شما رسد با كم سپاسى دنباله آن را نبريد.
💦💧 شعر موضوعی:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از گفت بیرون کند
💦💧 داستان کوتاه:
ابوهاشم جعفری میگوید: در تنگنای مالی قرار داشتم. نزد امام هادی علیه السلام رفتم. امام فرمود:« ای اباهاشم، میخواهی کدامیک از نعمتهای پروردگارت را شکر کنی؟»
متحیر شدم و نتوانستم جوابی بدهم.
امام هادی علیه السلام فرمود:« خداوند ایمان را به تو روزی کرد و به وسیلهی آن بدنت را بر آتش دوزخ حرام کرد؛ عافیت و تندرستی را روزیت ساخت و به وسیله آن برای اطاعتش کمکت کرد؛ و قناعت را روزیت کرد و به وسیلهی آن آبرویت را نگهداشت و تو را از دست نیاز درازکردن به سوی دیگران بینیاز نمود.»
آن گاه فرمود:« ای اباهاشم؛ این سخنان را برایت گفتم زیرا حدس زدم میخواهی شکایت کنی. اکنون دستور دادهام صد دینار به تو بدهند، آنها را بگیر.»
منبع: بحارالانوار، ج 50، ص 129، شماره 7.
༺════════════
❇️ @rmirbagheri❇️
༺════════════
🌼 و اما سیزده بدر
فقط رفتن به طبیعت نیست !!
#سیزده_بدر_یعنی :
دور کردن صفات بد ، کینه ها،
زشتی ها و دشمنی ها از خودمان
امسال که باید برای سلامت جان خود
{ در خانه بمانیم }
بیاییم در این روز روح خودمان
را پاک کنیم هوای تازه و با طراوت
برای روح و رفتارمان تجویز کنیم
و بِدَر کنیم تمام رفتار های بدِ
خودمان را سخت نگیریم،
امسال این مدلی باشد بهتر است
به جایی بر نمی خورد.
💠: @rmirbagheri🌷
🔴 سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم، از خانههای تنگ و تاریک افکارخرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم.
یادداشتهای استاد مطهری،ج6،ص131
#سوژه_سخن_طنز
باز خوبه شما رو با بچههاي فامیل مقایسه میکردن
ما تو فامیلمون درس خون نداشتیم بابام منو مستقیم با خود بوعلي سینا مقایسه میکرد😂😂
⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜
💢رقابت امری است که همیشه بین بچه های یک خانواده وجود دارد. اما ممکن است والدین نیز، با رفتارهای ناخودآگاه خود، به آن دامن بزنند. ما همگی مصرانه بر این باوریم که بین فرزندان خود تفاوتی قائل نیستیم و از صمیم قلب می گوییم: «ما همه بچه هامون رو یک جور دوست داریم.»
💠پیامدهای تبعیض بین فرزندان
❇️کینه توزی و انتقام
❇️ترس و اضطراب
❇️عدم اعتماد به نفس
❇️ایجاد فاصله
༺════════════
❇️ @rmirbagheri❇️
༺════════════
#حکمت_داستان
🌹🍀حکمت 14 نهج البلاغه:
#نتیجه_بىمهرى_نزدیکان
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ ضَيَّعَهُ الْأَقْرَبُ، أُتِيحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.
أُتِيحَ لَهُ: برايش مقدر شد، فراهم و مهيا شد.
أُتِيحَ: مقدر مى شود، بدست مى آيد
و فرمود (ع): كسى را كه نزديكانش واگذارند، بيگانگانش دست گيرند.
💦💧 داستان:
یکی از مهمترین مصادیق این حکمت #اهمیت_سبقت_والدین_در_رفاقت_با_فرزندان نسبت به دیگران است. به دو داستان از حجه الاسلام عالی در مورد اهمیت رفاقت والدین با فرزندان توجه فرمایید:
📝یک آقایی می گفت من جوان بودم شاید نوجوان بودم ۱۷ سالم بود یک شبی با رفیق هایم بودم نمی خواستم شب خانه بروم اولین باری بود که شب خانه نمی رفتم ، به یکی گفته بودم به پدر و مادرم بگو شب نمی آیم. اتفاقا آن واسطه همنگفته بود ، یادش رفته بود نگفته بود. آن شب را با رفیق هایمان بودیم صبح رفتم خانه ، وارد حیاط که شدم دیدم بابایم رو ایوان وایساده ناراحت، می دانستم که خیلی ناراحت است ، گفتم چه اتفاقی افتاده؟ با وجود همه ی ناراحتیش برگشت به من گفت فلانی این رسم رفاقت نبود ، دیشب من و مادرت تا صبح نخوابیدیم ، می گوید بعدا فهمیدم که آن واسطه خبر نداده بود به پدر و مادرم خیلی دلم سوخت برایشان . این بندگان خدا تا صبح نخوابیدند دلواپس بودند آن وقت با وجود این همه ناراحتی و بی خوابی و اعصاب خوردی صبح که می خواست به من بگوید انقدر قشنگ گفت . که ایشان هم می گفت من دیگر فهمیدم چکار بکنم دیگر تکرار نشد .
📝 این هم قشنگ است یکی دیگر هم می گفت:
من سیگاری شده بودم و از پدرم پنهان می کردم می دانستم پدرم خون به پا می کند اگر بفهمد سیگاری شدم خیلی بدش می آید از سیگار ، پنهان می کردم .
می گوید یک شب زیر تشکم چندتا سیگار گذاشته بودم می خواستم بخوابم اتفاقا زد و آن شب پدرم آمد تشکش را انداخت کنار تشک من، همین که شروع کرد خمیازه کشیدن و پا دراز کرد خورد به تشک من سیگارها پیدا شد . من گفتم الان خون به پا می کند می دانستم که جقدر بدش می آید ! من هم که کاری از دستم بر نمی آید همین جور درازکش بودم ببینم چکار می کند ، بابام نشست رو به قبله گفت خدایا اگر این سیگاری شدن بچه ی ما آغاز اعتیادش باشد خدایا من را از دنیا ببر ؛ من طاقت دیدن انحراف بچه ام را ندارم من را از دنیا ببر. می گوید وقتی دیدم این بابا اینجوری دارد به خاطر من درخواست مرگ می کند که مبادا من تو انحراف بیفتم همانجور که دراز کشیده بودم عهد کردم با خدا که خدایا تمام شد و گذاشتم کنار و همین جور هم شد گذاشتم کنار .(استاد عالی)