زنبیل پر از ترانه در دستش بود
یک نامۀ عاشقانه در دستش بود
ختم صلوات داشت باران انگار
تسبیح هزار دانه در دستش بود
#جليل_صفربيگي
@robaee
من نام کسی نخوانده ام الا تو
با هیچ کسی نمانده ام الا تو
عید آمد و من خانه تکانی کردم
از دل همه را تکانده ام الا تو
#جليل_صفربيگي
@robaee
با بال و پَرِ شکستە ، گنجشکِ دلت،
غمگین و غریب و خستە ، گنجشکِ دلت،
از شاخەی من پرید ، حالا تنها
بر سیمِ چەکس نشستە گنجشکِ دلت؟
#جليل_صفربيگي
@robaee
نە خویش در آسمان معلق کردە
نە هی هی و هو هو و نە حق حق کردە
الحق کە هنرمند حقیقی تاک است
بر خویش پیالە را معرق کردە
#جلیل_صفربیگی
@robaee
شاهی هستم برابرت حلقە بە گوش
شاهی کە نهادە کشورش را بە فروش
از من دل و جان و قلب من را ببر و
با من بنشین و ترکمانچای بنوش
#جلیل_صفربیگی
@robaee
با آنکه هنوز هم پر از تاب و تبم
خود را نرساندهست به روز تو شبم
انبار چه مردەآرزوهاست دلم
گورستان چقدر بوسەست لبم
#جلیل_صفربیگی
@robaee
فهمید که جان سپردهام پیش از او
باطل شده، مهر خوردهام پیش از او
کاوید تمام استخوان هایم را
مرگ آمد و دید مردهام پیش از او
#جلیل_صفربیگی
@robaee
آواره و دوره گردم و سرگردان
کم آینه ی مرا مکدر گردان
از من همه ی مرا گرفتی ای عشق
لطفا کمی از مرا به من برگردان
#جلیل_صفربیگی
@robaee
یکشب نزدی سری به تنهاییهام
تا باز شود دری به تنهاییهام
هر روز اضافه میشود با هر شعر
تنهاییِ دیگری به تنهاییهام
#جلیل_صفربیگی
@robaee
در زد کسی انگار که مهمان داریم
در سفره گرسنگی فراوان داریم
امروز پدر ابر زیادی آورد
مانند همیشه شام باران داریم
#جلیل_صفربیگی
@robaee
من سر به تنم زیاد بود از اول
شالودهام از تضاد بود از اول
ابعاد مرا عشق بههم ریخته بود
روحم به تنم گشاد بود از اول
#جلیل_صفربیگی
@robaee
او رفت و مرا خراب و بدمست گذاشت
تنها وسط کوچهی بنبست گذاشت
دلتنگیاش آرام سراغم آمد
از پشت به روی چشم من دست گذاشت
#جلیل_صفربیگی
@robaee