eitaa logo
رباعی
339 دنبال‌کننده
18 عکس
6 ویدیو
0 فایل
از لذت خواندن #رباعی سرشار شوید
مشاهده در ایتا
دانلود
بر توبه ی خود شتاب باید بدهی هشدار به قلب خواب باید بدهی «روزی» اگر از خودت دلی رنجاندی در قبر «شبی» جواب باید بدهی... @robaee
ما هم متاثریم آدم برفی! ما هم متحیریم آدم برفی! از قصۀ عمرِ اندکت غصه نخور ما نیز مسافریم آدم برفی... @robaee
هدایت شده از شکوفه های خیال
🛑برنامه سرایش رباعی با ردیف «آدم برفی» در گروه شعر «مداقّه»: ما هم متأثریم آدم برفی! ما هم متحیریم آدم برفی! از قصۀ عمرِ اندکت غصه نخور ما نیز مسافریم آدم برفی... بی موی مجعد است آدم برفی عاری ز درآمد است آدم برفی حاضر نشده کسی عیالش گردد بیچاره مجرد است آدم برفی شب‌هایش بی ستاره، آدم برفی غم‌هایش بی شماره، آدم برفی تب‌هایش را مدام پاشویه کنید سرما خورده دوباره، آدم برفی خندانی و بیخیال آدم برفی آرامش تو حلال آدم برفی سرد است هوای کوچه سرما نخوری! بردار کلاه و شال آدم برفی ‌برف آمد و پیدا شده آدم برفی با شال چه زیبا شده آدم برفی خورشید در آمد و بغل کرد او را قربانی گرما شده آدم برفی آیینه‌ بی‌غبار، آدم برفی... از که شده شرمسار آدم برفی؟ یک روز در آسمان و حالا در خاک‌‌... یک‌مُرده‌ی بی‌مزار، آدم برفی زیبا و سپید و پاک آدم برفی دلبسته و سینه چاک ،آدم برفی دل داده به خورشید و نمی دانسته از عشق شود هلاک ، آدم برفی بی حیله و یک رنگِ من آدم برفی بر سینه زده سنگِ من آدم برفی یک بوسه گرم آفتاب آبش کرد ای کشته ی بی جنگِ من آدم برفی در بند ولی رهاست،آدم برفی بیگانه ی آشناست،آدم برفی در بین نبرد تن به تن با خورشید فرمانده ی جان فداست،آدم برفی در خلسه‌ی بی اراده آدم برفی عاشق شده بود ساده آدم برفی قطره قطره خاطره ها آب شدند رودی شد روی جاده آدم برفی رنگ از لب تو پریده، آدم برفی قلبت به زمین چکیده، آدم برفی چشم همه بر درخشش خورشید است غمهای تو را که دیده آدم برفی؟ 🆔@shokofeha_ye_kheal
بگذار که دق کنم، بسوزم از آه ویران بشوم از این بلای جانکاه... پیغمبر در بهشت می‌ریزد اشک در ماتمِ سیّد حسنِ نصــــرالله... @robaee
هدایت شده از شکوفه های خیال
🏴۲٠رباعی زیبای شاعران گروه شعری «مداقه» تقدیم به روح بلند سید مقاومت،سید حسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه) بگذار که دق کنم، بسوزم از آه ویران بشوم از این بلای جانکاه... پیغمبر در بهشت می‌ریزد اشک در ماتمِ سیّد حسنِ نصــــرالله... قربان نگاه پر نفوذت سید گرمای صدای غصه سوزت سید مهمان اباالفضل و حسینی امشب طوبی به وصال و حال و روزت سید... ماییم و گلوله‌های سرد خون‌خواه «فتح» است تمام وعده‌ی نصرالله می‌رفت به راه قدسی کرب‌وبلا با خاطری آسوده و قلبی آگاه... از بعد تو "نصر" و "فتح" را می‌خوانیم هر چند هنوز در غمت حیرانیم با رجعتیان یقین که برمی‌گردی تا صبح ظهور منتظر می‌مانیم ای ملت شرق و غرب خاطرخواهت تو زنده ای و ادامه دارد راهت در وصف تو گفت رهبرم خامنه ای ماند از تو به یادگار حزب اللهت ای اسوه‌ی اقتدار ما نصرالله ای مایه‌ی افتخار ما نصرالله شد خون تو چون پرچم حق خواهی ما ای تیغه‌ی ذوالفقار ما نصرالله در مقدمشان زمین گل افشانی کرد چشمان فلک ستاره قربانی کرد هر شاعر از این واقعه منظومه سرود تقــدیم به دو سیــد لبــنانی کرد دل بعدِ تو ویرانه‌تر از ارگ بم است شعرم همه دیباچه‌ای از درد و غم است یک نه.. صد نه... هزار دیوان هم اگر در وصفِ خصالِ تو بگوییم کم است یکبار دگر به جمعمان می آید بر پیکر زخم خورده جان می آید هرچند شهید شد حسن نصرالله با مهدی صاحب الزمان می آید اندیشه تو بر لب دنیا جاری است عطر سخنت همیشه، هرجا، جاری است در شاهرگ مقاومت هرلحظه اخلاص تو مثل رود، دریا ...جاری است از سرخی خون تو جهان گلگون شد از داغ شهادت تو دلها خون شد هر چند که رفته ایی ولی حزب الله بر قدرت و وحدتش ، دوصد افزون شد امروز شهیدان خدا می آیند حتّی شهدای کربلا می آیند سید حسن عزیز این لاله رخان امروز به تشییع شما می آیند داغ تو که غیر قابل جبران است چشمان محبان علی گریان است از بدرقه‌ی تو تا خدا جا ماندم پرواز دلم به مقصد لبنان است در باغ بهشت، گل فراوان داریم اما گل سر سبد ز لبنان داریم با هرچه شهید، می‌رویم استقبال قاسم قاسم عماد، مهمان داریم! فرزند خمینیِ زمان! نصرالله! الگوی تمام عاشقان نصرالله! در صفحه‌‌ی تاریخ شکوهت باقی‌ست آزاده‌ترین مرد جهان! نصرالله! مرد اَدب و فخر عرب نصرالله از شیر خدا بُرده نَسَب نصرالله نامی که بلرزد دل دشمن از او مادر ننهاده بی سبب نصرالله هم جانب اعتلای دین کوشیدی هم شهد وصال یار را نوشیدی ای دوست به قامتت مبارک باشد! این رخت شهادت است که پوشیدی سرد است زمینِ بی‌تو ای نصرالله بعد از تو شده هر نفس دنیا آه هرگز نشود محو، شجاعت‌هایت بر " عهدِ " تو ایستاده قلب آگاه امروز زمین نقطه ی پرواز تو بود این مجلس باشکوه، اعجاز تو بود چون خون به رگ قیام جریان داری پایان تو نه ، که تازه آغاز تو بود با یک دل بی قرار و چشمی گریان پر می‌کشم امروز به سوی لبنان با غصه مرور می‌شود در ذهنم یک قصهٔ عاشقانهٔ بی پایان... 🆔@shokofeha_ye_kheal
از تهمتِ نانجیب ها راحت شد رفت و همه ی نصیبِ ما حسرت شد یعقوبم و از فراق او می‌گِریَم او رفت ولی عزیز یک ملّت شد @robaee
با ظاهر شادِ بدلی صبح بخیر با حسرت و بغضی ازلی صبح بخیر شب تا به سحر شرابِ غم نوشیدیم هر چند خرابیم... ولی صبح بخیر... @robaee