پرسید از من، رهگذر: آتش داری
گفتم دلم آتش است آری آری
آنگونه که تا روز ابد می سوزی
از آن سر سوزنی اگر برداری!
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
از تربت تو عسل، شفا میگیرد
با نام تو اوفتاده، پا میگیرد
خورشید، تبآلوده میآید هرصبح
از توس، برات کربلا میگیرد...
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
یا اشک شده زبان حالم یا اشک
با دوست سخن نگفتم الا با اشک
پرسیدم از او راز شهادت در چیست؟
فرمود: قسم به حضرت زهرا، اشک
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
کفریم، تو زنده کن به ایمان ما را
عیبیم، تو رحم کن بپوشان ما را
صبر تو کشاندهست به عصیان ما را
اینقدر مخواه نامسلمان ما را
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
با آنکه دمی نبوده خرسند از من
هرگز نبریده است پیوند از من
از این همه عیبپوشیاش حیرانم
انگار حیا کرد خداوند از من
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
رود است علی ، پاک و زلال است و روان
کوه است علی که استوار است و گران
من رود ندیده ام چنین پابر جا
من کوه ندیده ام چنین در جریان
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
آن محرم چشمههای تسنیم، کجاست؟!
آن سینۀ خالی از غم و بیم، کجاست؟!
گیریم که بگذرد خداوند از ما
ذوقی که بهشت را بفهمیم کجاست؟!
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
ای مانده به خواب، روح آوارهی تو
غیر از تو کسی نمیکند چارهی تو
از خندهی صبح ساده مگذر شاید
با او خبر خوشیست دربارهی تو
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
صبحی گِره از زمانه وا خواهد شد
رازِ شبِ تار، بَرمَلا خواهد شد
در راه، عزیزیست که با آمدنش
هر قُطبنما قِبلهنما خواهد شد
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
شب، خانهٔ آرام دل آوارهست
تاریکیِ روزمرّگی را چارهست
بیدارتر از تمام روزم امشب
بیدارترم، اگرچه شب گهوارهست
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
تا در دل سنگ خود اسیری ای کوه
از غربت خویش ناگزیری، ای کوه
آن رود زلال عاقبت ترکت کرد
باشد که دگر سخت نگیری ای کوه
#میلاد_عرفان_پور
@robaee
در اوج عطش، شط نشاط است علی
در وحشت حشر، انبساط است علی
این نکتهی باریکتر از مو بشنو
خوش میگذریم ما، صراط است علی
#میلاد_عرفان_پور
@robaee