چون شعر و ترانه بود در خانه ی ما
چون رود روانه بود در خانه ی ما
یک صبح بهار مادرم خوابش بُرد
تقدیر زمانه بود در خانه ی ما
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
تشخیص پزشک
خستگی از دنیاست
با من بنشین و
چای درمانی کن...
#علی_صفری
@robaiiyat_takbait
میبینمت از دور و زیاد است همین هم
این سوخته دل ساخته با کمتر از این هم...
#فاضل_نظری
@robaiiyat_takbait
هی لحظه به لحظه می شوم تنهاتر
لبخند زدم که چهره ام زیباتر...
از ثروت دنیا به همین می نازم
یک قلب شکسته و دو چشم...، اما تر...
#متین_پسندیده
@robaiiyat_takbait
با تیشهی خیال تراشیدهام تو را
در هر بُتی که ساختهام دیدهام تو را
#قیصر_امینپور
@robaiiyat_takbait
سوزد و گریَد و افروزد و خاموش شود
هرکه چون شمع بخنددبه شبِ تارِ کسی...
#منعم_شیرازی
@robaiiyat_takbait
پر کن قدح باده و یک باره تهی کن
از غصه ی دنیای تهی قالب ما را....
#رضا_شیبانی
@robaiiyat_takbait
عمریست بار عشق تو بر شانه ی من است
بگذار بر زمین بنهم بار خویش را
#احسان_انصاری
@robaiiyat_takbait
گفتم:
چگونه می کُشی و زنده می کنی؟
با یک نگاه
کُشت و دگر زنده ام نکرد!
#امیر_خسرو_دهلوی
@robaiiyat_takbait
یک شب نزدی سری به تنهایی هام
تا باز شود دری به تنهایی هام
هر روز اضافه می شود با هر شعر
تنهایی دیگری به تنهایی هام
#جلیل_صفر_بیگی
@robaiiyat_takbait
کِشان کشان به بهشتم بَرَند و من نروم!
که دل نمی کشد ای دوست جز بسوی توام !
#منصور_حلاج
@robaiiyat_takbait