چرا هنگامی که به خانه امام علی(ع) هجوم بردند ، حضرت زهرا(س) به پشت در رفتند ؟
◼️ @de_bekhand ◼️
🔻برای ما، برای اونها
🔹ازدواج دختر ١٧ ساله ما میشه کودک همسری/ رابطه جنسی آزاد دختر ١٧ ساله غربی میشه آزادی کامل انسان.
🔹بازی نکردن ما با اسرائیل میشه سیاسی کردن ورزش/ بازی نکردن اونا با روسیه میشه اتحاد علیه دیکتاتوری.
🔹موشک های ما تهدیدی برای بشریت/ کلاهک های هسته ای اونا ضامنی برای صلح جهانی.
🔹همخوانی سرود «سلام فرمانده» ما، تربیت ایدئولوژیک/ سند ٢۰٣۰ اونا تربیت مدرن.
🔹 فروش پهپاد به روسیه اَه اَه، خرید جنگنده آمریکایی در زمان پهلوی به به
🔹حضور ما در خلیج فارس میشه تحریک همسایگان/ حضور اونا در خلیج فارس میشه ائتلاف صلح و ارباب خلیج فارس
🔹قاتل ١٧ ساله ایرانی میشه کودک مجرم/ قاتل ١٧ ساله اونا میشه مردی ١٧ ساله.
🔹محور مقاومت همسوی ما میشه گروه های تروریستی/ گروهک های تکفیری-وهابی دست پرورده اونا میشه شبه نظامیان مخالف اسد.
🔹آموزش نظامی بسیج ما میشه ترویج خشونت/ آموزش نظامی اونا میشه دفاع شخصی.
🔹برخورد ما با اغتشاشگران مسلح میشه سرکوب دموکراسی/ برخورد اونا با معترضین غیر مسلح میشه نمایش اقتدار پلیس
🔹انرژی صلح آمیز هسته ای ما میشه تلاش برای ساخت بمب اتمی/ داشتن کلاهک هسته ای توسط اسرائیل میشه توازن قدرت.
🔹حضور نظامی ما به دعوت دیگر کشورها میشه دخالت و کشورگشایی/ کودتای اونا در دیگر کشورها میشه ترویج دموکراسی
🔹دزدی نفتکش های ایران و خالی کردن نفت به سمت آمریکا میشه حقوق بین المللی ولی جواب دادن به این تجاوز ها میشه دزدی دریایی!
🔹هشت سال جنگیدن ما برای ندادن خاک میشه تفکر اشتباه آیت الله خمینی، دادن بحرین و تبعید رضاخان و اشغال دو روزه ایران توسط متفقین میشه آینده نگری پهلوی.
✅ والله العلی العظیم در عالم اسلام نظیری برای #مقام_معظم_رهبری، سراغ ندارم.
از علم، تقوا، فراست، دوراندیشی، تدبیر، حلم، سماحت، صبر، شجاعت که اگر یکی از آنها در هر فردی باشد او را در عالم ممتاز میکند و مجموع اینها در رهبری وجود دارد.
اگر بیش از این بگویم، متهم به اغراق گویی میشوم، اما اگر میشد که آنچه از ایشان میدانم را بگویم، متوجه میشدید که این سخنان، اغراق نیست.
حتی دشمنان ناچار به اعتراف نسبت به عظمت چنین رهبری هستند.
البته خداوند هم هر نعمتی را به هرکسی نمیدهد، لیاقت مردم سبب شده تا چنین رهبری نصیبشان شود.
۹۷/۱۲/۴
@Menbaraali
107.1K
⭕️ سوال
❓ برای قبل از ظهور امام زمان عج گفتن پنج نشانه قطعی هست شما تایید می کنید؟
🔰 پاسخ
بِسماللّهالرَّحمنِالرّحیم
بله علائم ظهور در روایات به دو بخش تقسیم شده است؛
1⃣ علائم قطعی الوقوع
2⃣ و علائم محتملالوقوع
🔰 علائم محتملالوقوع که خیلیهایش تا حالا رخ داده، الان هم مرتب رخ میدهد.
📌 علائم قطعیالوقوع که حالا آن وقتی هم که رخ داد، دیگر بلافاصله بعدش در مدت کوتاهی مثلا پانزده روز بیست روز، ظهور رخ میدهد که آنها هم:
1⃣ یکی قتل نفس زکیه است.
2⃣ یکی طلوع خورشید ازمغرب است.
3⃣ یکی هم صیحهی آسمانی است.
4⃣ یکی خروج سفیانی است.
5⃣ یکی هم خسف در بیداء است.
✳️ این پنج تا در روایات به عنوان علائم قطعیالوقوع، از آنها یاد شده.
📎 #جمعه
📎 #فاطمیه
📎 #ایران_مقتدر
📎 #جان_فدا
🔗 https://btid.org/fa
پرسمان اعتقادی استاد محمدی 👇👇
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
♨️ @ostadmohamadi
مباحث کودک شناسی(جلسه بیست و سوم)علل محیطی پرخاش.mp3
5.87M
✅مباحث #کودک_شناسی
🔹#جلسه_بیست و سوم (۲۳)
🔸صوت شماره صد و شش (۱۰۶)
◀️#استاد_دیانت📣
🔴موضوع :
#پرخاشگری_کودکان (جلسه هفتم ۷)
✍#علل محیطی پرخاش
✍#مسلمان شدن یهودی با مشاهده رفتار #پیامبر با کودک
✍#تعداد زیاد آیات راجع به کودکان در#قرآن
✍#والدین عصبی عامل #پرخاش_کودکان
✍#نقش شادابی محیط خانه
✍#با بردباری محیط خانه رو روشن و منور کن
💐🌺🌷💐🌺
https://eitaa.com/dianatteb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 لباس شهرت چیه؟!
🔸 احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🎥 کلیپ های آموزشی احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/88277129C816abd05d2
🔴ایده پردازی کانال #رایحه_تخصصی_احکام
شاهزاده ی قاجار همسرشیخ رجبعلی خیاط به نقل از فرزندشان
✍🏻:مادرم با آنکه از شاهزاده های قاجار بود، با درآمد کمی که پدر داشت زندگی میکرد و هیچوقت اعتراضی نداشت و با هم اختلافی نداشتند.
-پدرم بسیار شوخ طبع و خنده رو بود. در خانه ما احترام به مادر واجب بود. ما هشت خواهر و برادر بودیم و همه مادرمان را خانم صدا میزدیم. پدر همیشه با مادرم شوخی میکرد.
🗣 شیخ در کلاسهای اخلاق به شاگردانش میگفت:
✅ شما نمیخواهد به هر کسی که از راه می رسد بگویید قربانت بروم. این قربانت بروم را در خانه به همسرتان بگویید. این رفتارهاست که باعث علاقه میان زن و شوهر می شود.
کانال مشاور خانواده
https://eitaa.com/joinchat/132644884C103e19a6c4
هدایت شده از کانال امام رضا(ع)
✅هشدار امیرالمومنین
✍️حضرت علی(علیه السلام) در وصیتنامه خویش فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که افراد شرور و بدکار جامعه، بر شما مسلط میشوند.» «[در این صورت] هرچه دعا کنید، به اجابت نرسد.» (نهج البلاغه، نامه ۴۷)
اگر منتظر اجابتِ دعای اللهم عجل لولیک الفرج هستید، نسبت به دیگران احساس نگرانی داشته باشید و این نگرانی خود را با رفتار و اعمال خوب ابراز کنید، نه صرفا با زبان.
✅کانال امام رضا علیه السلام
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/joinchat/1427439616C0616941d62
با سلام خدمت دوستان گرامی ان شاالله از امروز سعی میکنم مطالب هایی در مورد یاد مرگ را که حجت الاسلام عالی در سال نود در برنامه سمت خدا بیان فرمودند را بار گزاری کنم در کانال. به نظر بنده بسیار زیبا و دلنشین هست.
یاد مرگ
جلسه اول - 1390/03/22
سوال: در مورد موضوع مرگ توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ: ما می خواهیم در مورد مهمترین بخش زندگی مان بحث بکنیم یعنی درست است که ما پاره ای از زندگی مان را دنیا می دانیم ولی بخش اعظم و مهم زندگی ما پس از مرگ است. ما می خواهیم در رابطه با مرگ و مسائل پیرامون آن بحث بکنیم. این بحث بسیار مهم است. بالاخره ما معتقد هستیم که یک ابدیتی در پیش داریم. ابدیتی که تمام زندگی دنیا در مقابل آن به اندازه ی پلک زدنی هم نیست. اگر فکر کنیم که ابدیت یعنی چه و بدانیم که ابدیت، میلیون ها و میلیاردها سال نیست بلکه چیزی است که انتها ندارد. شاگردان علامه طباطبایی تعریف می کردند که ایشان در بین درس و بی مناسبت می فرمود که آقایان ما ابد در پیش داریم. و این را تکرار می کردند. انسان در لابلای زندگی اش نباید دچار غفلت بشود و فراموش کند که چه چیزی را در پیش دارد. ده ها برابر عمر زندگی نوح در مقابل ابدیت پلک زدنی بیش نیست. نقل می کنند که وقتی حضرت عزرائیل برای قبض روح کردن حضرت نوح آمده بودند، حضرت نوح پرسید که وقت اجل رسید؟ حضرت نوح با تعجب فرمود که چقدر زود تمام شد. با اینکه عمر نوح خیلی طولانی بود و قرآن دوره ی نبوت ایشان را 950 سال ذکر کرده است. حضرت عزرائیل فرمود که پس عمر مردم آخر الزمان را چه می گویی که شصت هفتاد سال بیشتر نیست. نوح فرمود که اگر عمر من شصت سال بود دنیا را با یک سجده تمام می کردم. نوح هم می گوید که عمرش زود گذشته است. اعتقاد ما به زندگی ابدی است و اگر ما به این زندگی نپردازیم و از آن غفلت بکنیم و نسبت به آمدن عالم دیگر غافلگیر بشویم و یک دفعه عالم عوض بشود، ممکن است که صحنه های هولناکی پیش بیاید. پس باید بدانیم که قبل از مرگ چه اتفاقاتی رخ می دهد، انسان هنگام احتضار چه مشاهداتی دارد، ما چه آداب و وظایفی نسبت به خودمان و نسبت به فردی که در حال احتضار است، هنگامی که ملک الموت می آید چه چیزی دیده می شود، هنگام جان دادن چه اتفاقی رخ می دهد، چه عواملی باعث آسان یا سخت جان دادن می شود. در روایات پانزده مورد گفته شده که سکرات مرگ را آسان می کند. پیامبر فرمود که هر کسی بعد از هر نمازش مقداری قرآن بخواند سختی های هنگام جان دادن را نمی چشد. اگر کسی یک روز ماه رجب را روزه بگیرد سکرات مرگ بر او آسان می شود. پیامبر فرمود: حضرت عزرائیل در هنگام خواندن نماز به همه ی مردم اشراف دارد، اگر این مردم را مواظب بر اوقات نماز دید، خود ایشان شهادتین را تلقین می کند. امام صادق (ع) فرمود: اگر کسی نسبت به صله رحم مخصوصاً نسبت به پدر و مادرش کوشش کند سکرات موت بر او راحت می شود. مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منازل الاخره ( من توصیه می کنم که این کتاب را بخوانید. شاید اثر آن از صد تا سخنرانی اخلاقی بالاتر باشد.) نقل کرده که پیامبر بر بالین جوانی بودند که در حال احتضار بود. پیامبر آن جوان را تلقین کرد و گفت که بگو لا اله الا الله. جوان زبانش بسته بود. پیامبر به مادرش گفت که تو از او ناراضی هستی؟ مادر گفت که او شش سال است که به من جفا کرده است و من از او راضی نیستم. پیامبر فرمود که الان وقت ناراضی بودن نیست. او در سختی است. زن گفت که خدا بواسطه راضی بودن شما راضی باشد. زبان جوان باز شد. پیامبر گفت که چه می بینی؟ گفت: یک فرد بد هیکل و بد بو را می بینم که از بوی بد آن راه نفس من بسته شده است. پیامبر فرمود که بگو: یا من یقبل الیسیر و یعفوا عن الکسیر اقبل من الیسیر یعفوا عن الکثیر. ای کسی که از گناهان بزرگ ما می گذری و اعمال کوچک و کم ما را قبول می کنی، کم های ما را قبول بکن و گناهان زیاد ما را ببخش. جوان این را تکرار کرد. گفت: الان می بینم که آن سیاه رو دور شد و سفید رویی معطر وارد شد. بعد راحت جان داد. محدث قمی می گوید که نیکی نکردن به پدر و مادر باعث می شود که نتواند تلقین پیامبر را هم بگوید. ما باید اینها را بدانیم. ما باید در مورد سوال و فشار قبر بدانیم. فشار قبر برای چیست و چطور باید سوالات قبر را جواب بدهیم. باید بدانیم که اموات با بازماندگان ارتباط دارند یا خیر و می توانند آنها را ببینند و به آنها سر بزنند. ما کمتر از این بحث ها می شنویم. ما معمولا از آن فرار می کنیم و فرار کردن از مرگ مساوی با نیامدن مرگ نیست. به تعبیر امیرالمومنین که فرار کردن از او همان و در چنگ آن افتادن همان. ان الذی موت تفرون منه انه ملاقیکم. غافل بودن نتیجه اش غافلگیر شدن است. ما می خواهیم که غافلگیر نشویم. یکی از اصحاب پیامبر می فرماید که در تشییع جنازه ای پیامبر خودش را به سرعت به مردم رساند و کنار قبر نشست. پیامبر نگاهی به قبرکرد و گریه کرد و فرمود: برای چنین موقعی خودتان را آماده کنید.
سوال: شاید احساس بشود که جوانان از شنیدن این مباحث مکدر و ناراحت بشوند، نظر شما چیست؟
پاسخ: جوانان ما باید این جواب را بشنوند و روی آن فکر بکنند. اولاً واقعاً کسی ضمانت ن
داده که ما تا پیری برسیم و در جوانی نمی میریم. کسی به ما چنین تضمینی نداده است. رابطه ی حضرت عزرائیل با گرفتن جان ما، یک رابطه ی دفعی و آنی است. ما در دنیایی زندگی می کنیم که همه چیز تدریجی است و عالم مادی همین است. وقتی می خواهد باران بیاید، قبل از آن هوا ابری می شود و صدای رعد و برق می آید. قبل از آمدن شب و روز نشانه هایی است. ما به امور تدریجی و زمانی عادت کرده ایم و فکر می کنیم که حضرت عزرائیل هم با سر و صدا و نشانه می آید و جان ما را می گیرد. مثلا فکر می کنیم که اول باید یک پیری یا بیماری بیاید بعد حضرت عزرائیل بیاید. حضرت عزرائیل موجود مجرد است نه مادی و جان ما را هم که می خواهد بگیرد مجرد است. رابطه ی حضرت عزرائیل با جان ما رابطه ی آنی و دفعی است نه تدریجی. شبیه اراده کردن شماست. برای اراده کردن که می خواهید در جان شما اتفاق بیفتد زمان برنمی دارد. همین که اراده بکنید که آب بخورید، این اراده آنی است البته ممکن است برای اینکه بخواهید حرکت کنید و لیوان آب را بردارید زمانی طول بکشد چون بدن مادی است ولی اراده در جان شما آنی می آید. وقتی اجل فرا برسد پیر و جوان ندارد. حضرت امیر در شعری می فرماید که مرگ ناگهان می رسد. آیت الله اراکی اشک می ریخت و این ابیات امیرالمومنین را می خواند: ای کسی که مشغول شدی و غافل شدی از مرگ، مرگ ناگهان می رسد. کسی نباید خودش را ایمن از مرگ بداند و باید همیشه آماده باشد. به آیت الله شیرازی در کربلا گفتند که اگر یقین داشته باشید که یک هفته ی دیگر مرگ شما فرا می رسد چه کار می کنید؟ گفت همان کاری که تابحال می کردم یعنی از جوانی حواسش بوده است. پس اولاً کسی ایمن نیست و ثانیاً جوان باید دنبال این مباحث باشد. برای اینکه از همان اول فرصت ها را بدست بیاورد و فرصت سوزی نکند. چون وقتی سنی از او می گذرد دیگر نمی تواند کاری بکند و به گذشته اش با حسرت نگاه می کند. وقتی سنی از ما بگذرد براحتی نمی توانیم همه چیز را جبران بکنیم. بعضی از تعلقات ریشه دارتر می شود و نمی توانیم بعضی صفات را از خودمان دور کنیم. نمی توانیم بعضی از آداب زشت را از خودمان دور کنیم و بعضی خراب کاری ها را جبران کنیم. در تاریخ است که هارون الرشید به اطرافیانش گفته بود که ببینید کسی از پیران هست که در زمان پیامبر زنده بوده باشد و حدیثی را بطور مستقیم از ایشان شنیده باشد. پیرمردی را پیدا کردند. او را در سبدی گذاشتند زیرا نمی توانست راه برود و پیش هارون الرشید آوردند. او پرسید که تو پیامبر را دیده ای؟ گفت: بله من هفت ساله بودم که پیامبر را دیدم و یک جمله از او شنیدم. پیامبر فرمود: به مرور که انسان پیر می شود دو خصلت در او جوان می شود اگر خودش را تربیت نکند یکی حریص شدن و یکی آرزوهای طولانی. هارون الرشید خوشحال شد و کیسه ی دینار طلا به او داد. پیرمرد تا در خروج رفت ولی دوباره او را برگرداندند و پیرمرد گفت که آیا هر ماه من این مواجب را دارم؟ هارون الرشید خندید و گفت رسول اکرم راست می گفت. من داشتم فکر می کردم که تو تا دم در زنده می مانی یا نه و آنوقت تو در فکر مواجب ماه بعد هستی. در پیری تعلقات بیشتر می شود. پس ما باید در جوانی به خودمان برسیم و فرصت ها را از دست ندهیم و در جوانی بتوانیم از برکات و آثار مرگ استفاده بکنیم. امیر المومنین در نامه ی سی و یک نهج البلاغه به امام حسن (ع) می فرماید که زیاد یاد مرگ باش و یاد آن چیزی که بعد از مرگ است تا مغلوب مرگ نشوی.
سوال: چرا در روایات و آیات ما تاکید به یادآوری مرگ شده است؟
پاسخ: در منابع دینی ما بطور بسیار جدی به یاد مرگ پرداخته شده است. شما حدود یک هزار و دویست آیه در قرآن می بینید که اسمی از مرگ، منازل و مراحل بعد از مرگ در آن آمده است. این نشان دهنده ی اهمیت مسئله است. مرحوم علامه ی مجلسی در سه جلد بحارالانوار صدها هزار احادیث در این مورد جمع آوری کرده است. در معارف دینی ما به این مسئله پرداخته شده است. بعد از مسئله ی توحید ما مسئله ای مهمتر از مسئله ی یاد مرگ نداریم. این نشان می دهد که سِّر عمیقی در این مسئله است. ما آنرا جدی نمی گیریم. با بستن چشمهای مان روی موضوع، واقعیت حذف نمی شود. یاد نکردن مرگ به معنای نبودن مرگ نیست. معنای آن بد مردن است. اگر کسی یاد مرگ نباشد معنایش این نیست که مرگ به سراغش نمی آید. یاد مرگ باعث نشاط و زنده دلی می شود برخلاف آنچه که تصور می شود که یاد مرگ باعث تلخکامی می شود. از مهمترین آثار یاد مرگ سبکبالی است.
سوال: سوره ابراهیم آیات 25 تا33 را توضیح دهید.
پاسخ: صفحه ای از قرآن نیست که خالی از یاد مرگ یا آثار آن باشد. پنج آیه از این صفحه مربوط به مسائل آخرتی و اشاره هایی به منازل بعد از مرگ کرده است. آیه بیست و هفتم می فرماید: مومنینی که ارتباط با دین و خدا را نگه داشته اند خدا آنها را تثبیت می کند با کلمه ی توحید که همان لا اله الا الله است. خدا روی این کلمه آن
ها را نگه می دارد و آنها را هم در دنیا و هم در آخرت امداد می کند. در روایات داریم که از هنگام قبض روح تا منازل بعدی مرگ، امدادهای خاصی به مومنین می رسد. روایتی از امیر المومنین از کتاب کافی نقل شده است که انسان که در آخرین روز دنیا و در آستانه ی آخرت است مال، فرزند و اعمالش پیش چشم او مجسم می شوند. او به مالش می گوید که من برای تهیه شما خیلی زحمت کشیده ام، برای من چه می کنید؟ گفتند که از این اموال کفنی را برای تو تهیه می کنیم که می توانی با خودت ببری. به فرزندانش می گوید که من محب شما بودند و برای بزرگ شدن شما زحمت زیادی کشیده ام. شما برای من چکار می کنید؟ آنها می گویند که ما تو را تا قبر همراهی می کنیم و بیشتر از این کاری از دستشان بر نمی آید. اعمال در ملکوت عالم باقی می ماند و مجسم می شود که بعداً در مورد آن توضیح خواهیم داد. بعد به عمل خودش روی می کند و می گوید که تو برای من چه می کنی؟ می گوید: تو نسبت به من خیلی راغب نبودی که اعمال انجام بدهی ولی من همیشه با تو هستم. اگر این شخص از مومنین باشد زیباترین و خوش بوترین و خوش پوش ترین افراد به سمت او می آیند و به او بشارت رحمت الهی را می دهند و به او خیر مقدم خواهند گفت. فرد به این زیبارو می گوید که تو که هستی؟ می گوید که من عمل صالح تو هستم. از دنیا بیرون بیا و به سمت بهشت برزخی برو. بعد دو تا مَلِک برای سوال در قبر می آیند. وقتی مَلِک از دین و خدای او سوال می کند، می گویند که خدا تو را محکم نگه دارد. امیر المومنین می فرماید که این معنای آیه یثبت الله الذین امنو... است و خدا این جوری مومنین را امداد و دستگیر می کند.
سوال: در ادامه تاکید آیات و روایات به یاد آوری مرگ توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ: آیات و روایات تاکید دارند که این آثار مرگ اندیشی از دست ما نرود. اکثر آیات مربوط به معاد و مرگ وآخرت در سوره های مکی قرآن است یعنی سیزده سالی که پیامبر در مکه بود و سخت ترین دوران را میگذراند. دورانی که باید انسانهای نابی تربیت بشوند که بتوانند سختی های گسترش دین را تحمل بکنند و فداکاری بکنند و انسانهای خود ساخته ای باشند. در اینجا از آثار یاد مرگ استفاده می شود تا این سازندگی عظیم ایجاد بشود. هیچ عاملی از نظر تربیتی و رشد و اهمیت یادمرگ، سازنده و مربی نیست. چه چیزی در هشت سال دفاع مقدس باعث شده بود که این قدر فداکاری، اخلاق خوب، گذشت، ایثار، رأفت، صمیمیت و رعایت حقوق در بین جمع ایجاد بشود؟ زیرا آنها خودشان را دائماً در معرض مرگ می دیدند. کسی که خودش را دائم در معرض مرگ ببیند طبیعی است که سبکبال و سبکبار است. در واقع آنها دنیا را به اندازه آن می بیند نه بیشتر. و در مقابل ابدیت دنیا را خیلی جدی نمی گیرد که بخاطر آن حرص بزند، با دیگران درگیر بشود و به دیگران ظلم بکند. او می داند از پس امروز فردایی هست که اعمال و اخلاقش مجسم می شود. من در باطن خودم اخلاقیاتی دارم. حسد، کینه، سوءظن و بدبینی باعث شده که روح من تنگ بشود. چه بسا این تنگی ها که در باطن من است زندگی آخرتی من را تنگ بکند. وقتی من این چیزها را بدانم طبیعی است که رفتار خودم راعوض می کنم. در جبهه این اتفاق افتاده بود و آنها بدون هیچ تعلقی سرباز خدا و ولی خدا شده بودند. تا کسی مشکل خودش را با مسئله ی مرگ حل نکند نمی تواند سرباز خوبی برای خدا و ولی او باشد. در جنگ تبوک پیامبر فراخوانی داد که نیروها جمع بشوند تا به سمت تبوک بروند. تبوک شش صد کیلومتر با مدینه فاصله داشت. و آنها می خواستند که با روم مقابله بکنند. تابستان بود. عده ای شروع به بهانه جویی کردند که هوا گرم است و ممکن است که چشم ما به دختر مسیحیان بیفتد و ما تحریک بشویم. آیا نازل شد وتعبیرش این بود: آیا به زندگی دنیایی راضی شدید و سنگین بار شده اید؟ همین سنگین باری باعث شد که آنها جواب رسول خدا را ندهند. در وصف یاران ولی عصر داریم که آنها تمنای شهادت دارند. یعنی تعلقات ندارند. معنایش این است که آنها سبک بار هستند نه اینکه الان می خواهند شهید بشوند. یاد مرگ است که این سبک بالی را بوجود می آورد. عرفای ما وقتی می خواهند به شاگردان شان دستورالعمل بدهد، یاد مرگ جزو دستورات شان است. آیت الله جمال گلپایگانی که مرجع تقلید بزرگی بود و همدرس آیت الله بروجردی بود و از عرفای بزرگ بود. او تا وقتی که در اصفهان شاگر آخوند کاشی بود، به او توصیه کرده بود که شب جمعه ها حتما به قبرستان برو و در آنجا توقف کن و درنگ و تامل بکن. ایشان در نجف از شاگردان مرحوم قاضی بود و ایشان هم همین توصیه را داشته اند. آقای گلپایگانی خیلی به قبرستان وادی السلام می رفت و در زمینی که قبری نبود می نشست. بعد ها پس از مرگش همانجا محل قبر خودش شد. ایشان به بعضی از خواص خودشان نقل کرده بودند که من ارواحی از این قبرستان را در مکاشفاتی دیدم. در هوای گرم بعضی از ارواح با حالت زننده ای به سمت من می آمدند. من آنها را شناخت
م. آنها متکبرینی بودند که در دنیا هرچه از دنیا و آخرت به آنها می گفتیم مسخره می کردند. آنها به من التماس می کردند که در اینجا ما در سختی هستیم چون تو از فرزندان رسول خدا هستی برای ما دعا بکن. ایشان پرخاش می کردند و به آنها می گفتند که گم شوید تا وقتی در دنیا بودید گوش نمی کردید و حالا که دست تان از دنیا کوتاه شده التماس می کنید. این توصیه ها جزو دستورالعمل عرفا به شاگردان شان بوده است. یاد مرگ بودن از مهمترین عوامل تربیتی و سازنده است که بخاطر همین توصیه شده است.
سوال: چکار کنیم که مرتب به یاد مرگ باشیم؟
پاسخ: ما باید بهانه های مختلفی را برای مرگ اندیش بودن ایجاد بکنیم. پیامبر وقتی بهار را می دید می فرمود: بهار را که دیدید به یاد قیامت بیفتید. این یک بهانه است که انسان به یاد مرگ بیفتد و به آن توجه بکند. پیامبر وقتی از خواب بلند می شد می فرمود: خدا را شکر که ما را زنده کرد پس از مردن. زیرا خواب یک مرگ سبک است که در تعابیر قرآن کنار مرگ گذاشته شده است. در خواب تعلق روح کاملا قطع نمی شود و اگر خدا اجازه بدهد روح بر می گردد و این تعبیر قرآن است. تعبیر پیامبر بعد از بلند شدن خواب این بود که الحمدلله زنده شدیم. این عاقل بودن و زیرک بودن فرد است. پیامبر فرمود: نشانی انسان عاقل این است که زیاد یاد مرگ بکند. یکی از کارهایی که می تواند به انسان کمک بکند رفتن به قبرستان است. البته نه قبرستانی که به شکل فضای سبز درآمده است. به شکلی که در آنجا تامل بکنیم و خلوتی داشته باشیم و به قلب مان برسانیم که ما هم به اینجا گذر خواهیم کرد. کار دیگری که می تواند به ما کمک کند شنیدن موعظه هاست. مثل موعظه های شنیداری، زیرا ما احتیاج به موعظه های شنیداری داریم. حضرت علی (ع) به بعضی افراد می فرمودند که من را موعظه کن. طرف گفت که شما همه را می دانید. حضرت فرمودند: در شنیدن اثری است که در دانستن نیست. انسان باید بشنود. آقایی می گفت که پدرم وقتی می خواست مادرم را برای نماز صبح اول وقت بیدار کند می گفت: خانم بلند شو. آنقدر بخوابیم که دیگر کسی نیست که ما را صدا بزند. ما موعظه های نوشتاری هم داریم. کتاب منازل الاخره از محدث قمی و کتاب سیاحت غرب که آقای قوچانی نوشته است را بخوانید. آقای مطهری با آیت الله قوچانی ارتباطی داشته و پرسیده چطور از احوالات بعد از مرگ خودت نوشته ای؟ ایشان فرمودند که مقداری از احادیث و روایت که فرموده اند آن طرف چه خبر است و بعد مکاشفات. مکاشفات خیالات و خواب نیست بلکه منطبق بر روایات است و با روایت تایید می شود.کار دیگر وصیت کردن است. کسی با وصیت کردن نمی میرد.
سوال: ما جوان ترها وقتی می گوییم که می خواهیم وصیت بکنیم یا از مرگ صحبت می کنیم به ما می گویند که این حرفها را نزنید. راهنمایی بفرمایید.
پاسخ: لازم نیست که ما سر و صدا بکنیم. شما وصیتی بکنید که بتوانید در اختیار کسی بگذارید.گاهی وصیت کردن واجب است. همیشه مستحب نیست. نوشتن وصیت و هر چند وقت دیدن این وصیت روی ما اثر می گذارد. وصیت و کفن کسی را نمی میراند اگر اجلش نرسیده باشد. دیدن کفن انسان را از دنیا جدا می کند. به انسان تذکری می دهد. اینها می تواند به ما کمک بکند تا به یاد مرگ باشیم.
دعای امام سجاد (ع) در سجده این است که می فرماید: خدایا کاری بکن که ما از دنیا جدا بشویم که پُر از غرور و فریب است، توجه ما به دنیای ابدیت باشد، آماده و مهیا برای مرگ بشویم قبل از اینکه به سراغ ما بیاید.