eitaa logo
🌹رفقای شهدا 🌹
491 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
9 فایل
🌹اتفاقی اینجا نیومدی شهدا دعوتت کردند با حضور خانواده های بزرگوار شهدا🌹 🌹سلام بر آن‌هایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━+━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> <<━━⊰♡❀https://eitaa.com/rofaghayshohada1831❀♡⊱━━>> 🌷🌷 ✳هادي پسري بود كه تك و تنها راه خودش را ادامه داد. او مسير دين را از آنچه بر روي منبرها ميشنيد انتخاب ميكرد و در اين راه ثابت قدم بود. 💟مدتي از حضور او در بسيج نگذشته بود كه گفت: بايد يكي از مسائل مهم دين را در محل خودمان عملي كنيم. ميگفت: روايت از حضرت علي 7 داريم كه همه اعمال نيک و حتی جهاد در راه خدا در مقايسه با امر به معروف و نهی از منکر، مثل قطره در مقابل درياست. براي همين در برخي موارد خودش به تنهايي وارد عمل ميشد. ❇يك سی دی فروشي اطراف مسجد باز شده بود. بچههاي نوجوان كه به مسجد رفت و آمد داشتند از اين مغازه خريد ميكردند. اين فروشنده سي ديهاي بازي و فيلم كپي شده را به قيمت ارزان به بچها ميفروخت. ⭕مشتريهاي زيادي براي خودش جمع كرد. تا اينكه يك روز خبر رسيد كه اين فروشنده فيلمهاي خارجي سانسورنشده هم پخش ميكند! چند نفر از بچها خبر را به هادي رساندند. او هم به سراغ فروشنده ي اين مغازه رفت. 🔷خيلي مؤدب سالم كرد و از او پرسيد: بعضي از بچها ميگويند شما سي دي هاي غير مجاز پخش ميكنيد، درسته❗ 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش ✍ ادامه دارد ...
‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌<<━━https://eitaa.com/rofaghayshohada1831♡❀🇮🇷❀♡⊱━━> <<━━⊰♡❀🇮🇷❀♡⊱━━>> 🌷🌷 ✳هادي پسري بود كه تك و تنها راه خودش را ادامه داد. او مسير دين را از آنچه بر روي منبرها ميشنيد انتخاب ميكرد و در اين راه ثابت قدم بود. 💟مدتي از حضور او در بسيج نگذشته بود كه گفت: بايد يكي از مسائل مهم دين را در محل خودمان عملي كنيم. ميگفت: روايت از حضرت علي 7 داريم كه همه اعمال نيک و حتی جهاد در راه خدا در مقايسه با امر به معروف و نهی از منکر، مثل قطره در مقابل درياست. براي همين در برخي موارد خودش به تنهايي وارد عمل ميشد. ❇يك سی دی فروشي اطراف مسجد باز شده بود. بچههاي نوجوان كه به مسجد رفت و آمد داشتند از اين مغازه خريد ميكردند. اين فروشنده سي ديهاي بازي و فيلم كپي شده را به قيمت ارزان به بچها ميفروخت. ⭕مشتريهاي زيادي براي خودش جمع كرد. تا اينكه يك روز خبر رسيد كه اين فروشنده فيلمهاي خارجي سانسورنشده هم پخش ميكند! چند نفر از بچها خبر را به هادي رساندند. او هم به سراغ فروشنده ي اين مغازه رفت. 🔷خيلي مؤدب سالم كرد و از او پرسيد: بعضي از بچها ميگويند شما سي دي هاي غير مجاز پخش ميكنيد، درسته❗ 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش ✍ ادامه دارد ...