شب از خستگی دیگه جون نداشتم .
تا اذان صبح هم دوساعت بیشتر نمونده بود.
نمی تونستم بیدار بمونم.
از طرفیم نگران نماز صبحم بودم، که قضا بشه .
می دونستم بیهوش می شم و با هیچ آلارمی هم بیدار نمی شم .
دستم رو گذاشتم رو قلبم
یه سلام دادم به امام زمان 💚
گفتم :آقا جان خیلی خسته ام ،
میشه خودتون برای نماز بیدارم کنین ؟!!!
خوده خودتون 🙏
شما بیدار کنی ،خواب نمی مونم .
نماز بیدار شدم ...
این بیدار شدنه فرق داشت ... :)
تو هم امتحان کن
باهاش حرف بزن 🤍
#پیام_های_شما 😍
@rogaa