eitaa logo
هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع)
101 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
43 ویدیو
1 فایل
❀﴾﷽﴿❀ کانال رسمی ✨ هیئت رقیه بنت الحسین(ع) ✨ 🔸اطلاع رسانی جلسات؛ارائه گلچینی از مراسمات و...🔸 🔹کانال توسط خادمین واحد سایبری هیئت اداره میگردد🔹 ◀️ارتباط با ادمین: @Khademolhasan78 آدرس:دزفول/بخش چغامیش/شهرک بنه عیسی/مسجد صاحب الزمان عج
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ 🏜 نجات یافتن در بیابان توسّط... 🐫🐪🐫 شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. 🕌 شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، به خاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که درب، قفل است و در مسجد هیچ کسی نیست. 🔓 پس دستش را بر روی قفل گذاشت و کشید. به اعجاز الهی درب باز شد. 🕌 او داخل شد و در آنجا مشغول به نماز و دعا گردید و بخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد و از قافله جا ماند. 🐪🐫🐪 پس متوجّه شد که کاروان رفته و هیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند و در مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده و همراه کاروان رفته است. 👣 بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد و به آنها نرسید و از دور هم آنها را ندید. 🐪 وقتی در آن وضعیّت سخت و دشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، و آن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو!» ☄ پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد و مثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند و او را از استر پیاده کرد و فرمود: «پیش دوستانت برو» و او وارد کاروان شد. 👁 شهید می‌گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ندیدم و قبل از آن هم ندیده بودم.» 📙 منبع: کتاب شریف «نجم الثاقب». 🚩هِیْئَتْ رُقَیِهْ بِنْتْ اَلْحُسِیْنْ(ع) 💠: eitaa.com/roghayehbentalhosein_1393