eitaa logo
روحانیت مردمی
910 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
520 ویدیو
46 فایل
درگاه رسانه‌ای جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی مشهد مقدس ارتباط با ما: @jebhe_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای روز دوشنبه (۱۴۰۱/۰۳/۱۶) با حضور در کنار پیکر مرحوم حجت‌الاسلام سیّدمحمود دعائی ضمن قرائت فاتحه، بر آن یار دیرین حضرت امام خمینی (ره) نماز میت اقامه کردند. ▫️ حجت‌الاسلام سیّدمحمود دعائی از مبارزان قدیمی نهضت و انقلاب اسلامی و همراهان امام خمینی رحمةالله علیه در زمان تبعید ایشان در نجف بود. وی در اوائل سال ۱۳۵۸ به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق انتخاب شد و از اردیبهشت ۱۳۵۹ با حکم امام رحمةالله علیه بعنوان سرپرست مؤسسه اطلاعات منصوب شد. شش دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی از دیگر سوابق این روحانی فروتن و ساده‌زیست است که عصر یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ به لقاءالله پیوست. ▫️همچنین ایشان در پیامی درگذشت این مبارز قدیمی و یار دیرین امام بزرگوار را تسلیت گفتند. 🔻متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم درگذشت مبارز قدیمی و یار دیرین امام بزرگوار جناب حجت‌الاسلام آقای سیدمحمود دعائی رحمةالله‌علیه را به خاندان گرامی بویژه همسر و فرزندان مکرّم و نیز مجموعه‌ی بزرگ دوستداران و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. ایشان برخوردار از صفات نیک و پسندیده‌ئی بودند: صفا و سلامت نفس، فروتنی و ساده‌زیستی، پاکدستی و قناعت، ارادت عمیق و راسخ به امام بزرگوار و انقلاب و پایداری و وفا در دوستی و رفاقت. گذشته‌ی ایشان در عراق و ایران در دوران مبارزات هم فصل مُشبِع دیگری است که موجب رحمت و مغفرت الهی است ان‌شاءالله. از خداوند متعال تفضلاتش را برای آن مرحوم مسألت میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ @rohaniat_mardomi
💠 دعایی، متواضع و فروتن هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک ونوجوان در رثای مرحوم حجت‌الاسلام دعایی ایشان آن‌قدر در مقابل‌ آدم‌های کوچک و بزرگ متواضع و فروتن بودند که یک‌بار به او گفتم «پیش آمده از این تواضع و فروتنی خسته شوید و یا این مسئله برای‌تان دردسر و توهینی شود؟» گفت «بعضیها گفته‌اند اما من برای این حرفها اهمیتی قائل نیستم، از این‌که به بندگان خدا دارای هر نوع تفکر و عقیده‌ای، احترام بگذارم خوشحال میشوم.» بارها شنیده‌ام که گفته‌اند دعایی تنها مدیری در سرتاسر ایران است که هر وقت بخواهید می‌توانید یک‌راست بروید اتاقش و با او صحبت کنید، بی‌آنکه نگهبان و دربان و محافظی داشته باشد. او همه را دوست داشت و به من کمی بیشتر لطف میکرد، بغل میکرد و بوسه‌های طولانی روی صورت و پیشانی داشت. مرادی کرمانی با گریه افزود: یک روز به او گفتم آقای دعایی همه هنرمندان ایران با نماز شما به طرف جهانی دیگر می‌روند ، شما چه محبتی نسبت به هنرمندان دارید، شما هنرمند دوست هستید؟ هرکسی را نگاه کنید، خواهید دید دعایی برایش نماز خوانده است. او مرد بسیار مهربان و صمیمی و آدم درد کشیده‌ای بود. او سپس با بغض خاطره‌ای از دعایی تعریف کرد: ساختمانی قدیمی در کرمان هست که الان به کتابخانه ملی کرمان تبدیل شده است. زمان افتتاحیه عده‌ای از کرمانی‌هایی را که در تهران بودیم، دعوت کرده‌ بودند و هرکسی در آنجا صحبت میکرد و خاطرات خودش را میگفت. این محل در گذشته کارخانه نخ‌ریسی بود که انگلیسی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم تأسیس کرده بودند. آقای دعایی پشت میکروفن که رفت بجای این‌که حرف بزند ، سرش را روی تریبون گذاشت و شروع به گریه کرد . همه مات‌شان برد که چرا اینکار را میکند. بعد از گریه گفت ، مادرم همینجا فوت شد ، این‌جایی که الان کتابخانه شده است ؛ *مادر من خدمتکار این‌جا بود، جارو می‌کشید و سرفه می‌کرد. من بچه یتیمی بودم و می‌آمدم* پشت دیوار(دیوار آجری بود) لقمه‌ نانی، گاه گوشت کوبیده بود و گاه پنیر به من میداد که ناهار بخورم و مدرسه بروم. مادرم می‌پرسید سیر شدی؟ با اینکه هیچ‌وقت سیر نشده بودم، میگفتم سیر شدم چون میدانستم لقمه‌ای ندارد و اگر بگویم سیر نشده‌ام خجالت میکشد. میگفتم خودت هم لقمه‌ای بخور. او این حرفها را با گریه میزد و همه متأثر شدند. همیشه برای او گریه میکردم. صحنه عجیبی بود و تا مغز استخوانم را سوزاند. این نویسنده ادامه داد: «شما که غریبه نیستید» هر وقت میخواستم از فقر و بی‌کسی و تنهایی حرف بزنم، میگفتم زشت است و شخصیتم از بین میرود اما یادم می‌آمد که دعایی آمد و در جمع چنین حرفی زد و گفت مادر من جاروکش اینجا بود. نویسنده‌ام و بدون قصه نمی‌توانم حرف بزنم. این قصه خود ابعاد شخصیتی این آدم را نشان میدهد. من کاری به دیدگاه‌های سیاسی و مسائل دیگری که داشت ، ندارم. از دیدگاه نویسنده به این شخصیت نگاه میکنم، این ماجرا آن‌قدر روی من تأثیر گذاشت که تا مدتها حالم بد بود. وقتی میخواستم موقعیتهای زندگی‌ام و تحقیری را که شده بودم ، بنویسم یاد او می‌افتادم، میگفتم او این حرفها را زد و تحقیر نشد، او با صداقتی که داشت این حرف‌ها را زد. مرادی کرمانی با تأکید بر اینکه زنده‌یاد دعایی ابعاد بسیار بسیار زیادی داشت، خاطرنشان کرد: گاه فکر میکردم اگر مشکلی داشته باشم، به چه کسی بگویم. با خودم میگفتم دعایی تنها کسی است که می‌شود با او درد دل کرد . اگر گرفتاری پیدا میکردید، این آدم می‌توانست راحت حرف بزند، لااقل به حرف آدم گوش میکرد. چیزی که ایشان داشت فضای باز ذهنی و افق دید گسترده بود، خیلی به زندگی آدم‌ها و عقایدشان کار نداشت. همه را با دید انسانی می‌دید و میگفت آنها هم بنده خدا هستند، کاش همه همین‌طور بودند؛ کسانی که مدعی کشیدن گوشه گلیمی از آب گل‌آلود امروزه برای مردم هستند. وقتی خبر رفتنش را شنیدم، خیلی اذیت شدم. @rohaniat_mardomi
آه از غمی که تازه شود با غمی دگر..‌. بامداد امروز قطار مسافربری طبس به یزد دچار سانحه و از ریل خارج شد و تعدادی از هموطنان عزیزمان در این سانحه دلخراش جان خود را از دست دادند و تعدادی زخمی شدند. این مصیبت را به خانواده جانباختگان و ملت داغدار تسلیت عرض می‌کنیم. @rohaniat_mardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ♨️ رافت عجیب امام رئوف 🎙استاد @rohaniat_mardomi
📚 جمعه‌ها با کتاب روحانیت مردمی یادداشت چهارم معرفی کتاب «عبد صالح خدا» 💠 بار دیگر، مردی که دوستش می داشتم! (١) در حال طی کردن مسیر جاده هستم و به سخنرانی کلیدی ١۴ خرداد گوش می کنم، تقریبا اواسط سخنرانی است و بخش اول را از دست داده ام. سخنرانی که تمام می شود، در فکر هفت توصیه پایانی سخنرانی هستم و تصور میکنم نکته کلیدی سخنرانی همین توصیه هاست... چند روز بعد که گزیده های سخنرانی رهبری در ١۴ خرداد ١۴٠١ را در کانال‌های مجازی مرور می کنم، جمله ای از ابتدای سخنرانی مرا میخکوب می کند: "هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون به عشق آیم خجل باشم از آن(۲) بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. در واقع نسل کنونی انقلاب، بخصوص نسل جوان ما، امام عزیز را بدرستی نمی‌شناسند، درک نمیکنند، عظمت امام را نمیدانند؛ امام را با امثال این حقیر مقایسه میکنند؛ در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله نجومی است. امام شخصیّت استثنائی بود به معنای واقعی کلمه. شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمّیّت دارد که به آنها کمک میکند برای اداره‌ی بهینه‌ی آینده‌ی کشور؛ امام، فقط امامِ دیروز نیست؛ امامِ امروز هم هست، امامِ فردا هم هست." حقیقتا هم همینطور است؛ همیشه تمام تصورم از امام، چیزی شبیه آقا بود اما اندکی اخموتر و با ابهت بیشتر و البته عمامه ای کوچکتر و نامرتب تر... اما این تلنگر آقا، تمام شاکله ذهنی ام را بر هم ریخت و ذهنم را مشغول کرد که باید مردی که دوستش می داشتم را بار دیگر بشناسم و بشناسانم... و چه راهی بهتر از شناخت امام عزیز از طریق خلف صالحش...! کتاب «عبد صالح خدا» کاری است از انتشارات صهبای جهادی که آنها را با کارهای ماندگاری چون "انسان ٢۵٠ ساله" و "طرح کلی اندیشه اسلامی" می شناسیم. سال‌ها پیش رهبری از دغدغه نوشتن یک زندگی نامه خوب با بیانی جذاب و شیوا درباره امام خمینی(ره) سخن می‌گویند، همین باعث ایجاد انگیزه می‌شود که به عنوان اولین گام، بر روی خاطرات خود ایشان از امام بزرگوار که در طی سالهای متمادی، با بیانی جذاب و شیوا بیان شده است، کار شود. بر همین اساس در این کتاب سعی شده است، برش هایی از زندگی و سیره مبارزاتی امام خمینی (ره) را از بیانات رهبری استخراج کند و با نظم خوبی کنار یکدیگر قرار دهد. متن خاطرات رهبری، حدود ١٨٠ صفحه است که در دو فصل نهضت اسلامی و نظام اسلامی تنظیم شده است. بخش پایانی کتاب که حدود ١٠٠ صفحه است شامل اسنادی بعضا کمتر دیده شده از "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" است که در فهم بهتر خاطرات و آشنایی مخاطب با تاریخ انقلاب کمک شایانی می‌کند. این گام کوچکی است برای آشنایی با مردی که دوستش می داشتیم، ان‌شاالله با کتب بیشتری برای شناخت این شخصیت عظیم تاریخ اسلام در آینده آشنا خواهیم شد. ------------------------------ (١) عنوان مطلب، الهام گرفته شده از نام یکی از کتب مرحوم استاد نادر ابراهیمی است. (٢) بیتی از مثنوی معنوی ✍ به قلم حجت الاسلام سید یاسر یعقوبی @rohaniat_mardomi
🏷 روش‌ تهیه کتاب: 📖 خرید نسخه فیزیکی از طریق سایت کتابرسان @rohaniat_mardomi
💠 مردمی بودن امام رضا علیه السلام 🎙 گفتاری از حجت الاسلام قرائتی، برنامه درسهایی از قرآن، سال 62 امام رضا (ع) در حمام بودند و ناشناسی آمد و آن امام را نشناخت. گفت: می شود برای ما کیسه بکشید؟ امام کیسه کشید. یک نفر این صحنه را دید، به مرد گفت: خجالت بکش، این امام رضا (ع) ست و هر چه التماس امام کرد که امام جسارت شد من نفهمیدم، امام گفتند من باید تا آخر کیسه را بکشم و باید بی تکلف بود. آقایی زنگ می زنند به مدرسه که من کار ضروری دارم نمی توانم بیایم، یا خودتان کلاس را اداره کنید یا بچه ها بروند، من معذورم. و معلوم می شود کار ضروری ایشان این بوده که آقا پسر ایشان کفش های ورنی و تمیز و شیک ایشان را به آب انداخته است و ایشان کفش تمیز ندارند، و به این صورت چهل دانش آموز را معطل می کند. این مقدار اسارت در زمان ماست و آن مقدار آزادی در زمان امام رضا (ع) بوده است. یک روز امام رضا (ع) از جایی می گذشت، دید همه کار می کنند، غلام سیاهی هم کار می کند. پرسیدند به این غلام چقدر می دهید؟ گفتند: این آدم بدبختی است هر چقدر بدهیم برمی دارد. امام فرمودند: مگر نگفتم قبل از کار قرار بگذارید و قبل از این که عرقش خشک شود دستمزد بدهید. و هر چه قرار گذاشتید از آن بیش تر بدهید. (اگر نود تومان بوده، عصری صد تومان بده) و مرد گفت: این بدبخت است، هر چقدر بدهیم می گیرد. امام شلاق را برداشت و به جان مسئول کارگرها افتاد و او را تهدید کرد. خداوند گناهانی را در قرآن گفته نمی بخشد، یکی از آن ها کار کشیدن از کارگر است، اگر حقش را ندهیم. امام رضا (ع) مهمانی داشتند، چراغ فتیله خاموش شد، مهمان خواست فتیله را درست کند، امام دستش را کشیدند و خود درست کردند و گفتند: نامردی است، مهمان در خانه آدم کار کند. گفت: کاری نکردم، بلند نشدم. گفتند: همین هم درست نیست، انسان نباید در خانه اش از کسی بیگاری و کار مفت بکشد و سوء استفاده کند. امام رضا (ع) روی حصیر زندگی می کردند (ولیعهد بودند) غذایش را با برده ها می خورد (کدام استاد دانشگاه حاضر است با خادم چای بخورد؟) انقلاب فرهنگی یعنی زمانی که این طور باشد. در زمان طاغوت محال بود، افسر پهلوی درجه دار غذا بخورد. در جمهوری اسلامی اخلاق امامان ما باید پیاده شود و روحیۀامامان باید زنده شود و چقدر خوب است که ما متخلق به این اخلاق ها شویم. من چند سال پیش (7 یا 8 سال پیش) به شهری رفته بودم به کلاسداری و سخنرانی رفتم و کسی نیامد. زمان طاغوت بود. دو سه روزی ماندیم و خبری نشد. مردد بودم که در آن شهر بمانم یا نمانم. یک روز به حمام رفتم، دیدم جوانی صابون زده و دنبال سطل آبی می گردد که روی سرش بریزد. من روی سرش ریختم (فکر کرد کیسه کش حمام هستم) گفت: دستت درد نکند و گفت یک بار دیگر و ما هم به یاد حضرت رضا (ع) افتادیم و دیدیم خوب معلمیم و روحانی هستیم ولی طوری نمی شود و این کار را کردیم. تا این که لباس پوشیدیم و جوان دید که ما طلبه هستیم. وقتی بیرون رفتیم پول حمام او را هم دادیم. جوان گفت: ببخشید جسارت شد، شما چه کسی هستید؟ گفتم من طلبه هستم. آمدم از قم برای جوان ها اصول عقاید بگویم. کسی پای سخنرانی ما نمی آید بیا بد نیست. جایش را پرسید و گفتم اگر خواستی خویش و قوم و پسر خاله و پسر عمه و دوست و آشنا را بیاور. گفت: چشم حتماً. عصری با یک سری جوان آمدند. گفت: آقا این‌ جوان‌ها بجای پول حمام و دلاکی! این جوان ها آمدند و خوششان آمد و از 16 نفر جلسۀ ما به هشت صد نفر رسید (با یک صابون!) اگر همۀما در چای خوردن و غذا خوردن تقلید کنیم از امام رضا (ع)، همه چیز درست می شود. @rohaniat_mardomi
💐 میلاد مسعود ولی نعمتمان، امام رضا علیه السلام را تبریک می‌گوییم 💐 🔻 رهبر انقلاب: برکت وجود حرم مطهر علیه‌السلام در سرزمین ما و حضور معنوی ایشان در سرتاسر کشور و در دل آحاد مردم ما آشکار است. امام هشتم علیه‌الصّلاةوالسّلام ولىّ‌نعمتِ معنوی و فکری و مادّی ملت ماست. ۱۳۸۱/۱۰/۲۵ @rohaniat_mardomi
👥 📚 برش‌هایی از کتاب صمیمانه؛ تاملی در شیوه ارتباط با موثر با مردم ۱۲. اول همسایه، بعد اهل خانه یکی از اولویت های ما در ارتباط و جذب همسایه ها هستند زیرا به دلیل نزدیکی با ما امکان تاثیر گذاری بیشتری وجود دارد. درباره ی ارتباط با همسایه و احسان کردن به آنها نباید بین مومن و غیر مومن تفکیک کرد. ۱۳. دوست واقعی باش به دلیل آشنایی و قرابتی که با دوستان مان داریم، آنها یکی از اولویت های جذب اند. عرب ها به دوست، «صدیق» می گویند، زیرا دوستی باید از سر صداقت باشد، نه اغراض دیگر! ۱۴. از دوستانت غافل نشو یکی دیگر از اولویت های جذب را می توان دوستان سابق و نیروهای قدیمی دانست. متاسفانه بعضی از اینها علیرغم اینکه افراد با تجربه و متعهدی هستند نسبت به رسالت و مسئولیتی که دارند غافل شده و گویا به خواب رفته اند! یکی از مأموریت های ما بیدار کردن آنهاست. @rohaniat_mardomi
💠 تهران؛ عادی و واقعی 🔻زهرا خانم حدودا نه ماهش شده. او را بغل گرفته ام و کنار خیابان منتظرم تا خانمم برگردد. شاید چند ساعتی باید معطل باشم. غذا و آبش را داده کلی همه توصیه کرده که با حواس جمع، مراقبش باشم. اینجا یکی از خیابانهای شلوغ تهران است. از اون خیابونها که هر کس با سرعت حرکت میکند و همه مشغول کار خودشان هستند. هوایی آلوده، ماشینهایی که از تعدادشان دائم خیابان بند میآید. آدمهایی با قیافه های متفاوت و بسیار متنوع. کنار خیابانهای تهران ایستادن و اطراف را پاییدن به یک طلبه ملبس با بچه ای که بغل گرفته نمیآید. خصوصا اگر هزار موضوع برای فکر کردن داشته باشد. اما خوب قول داده ام حواسم به زهرا خانم جمع باشد. 🔻همینطور که ایستاده ام یک آقایی با اخمهای در هم و سیبیل ضخیم و کمی ته ریش و ابروهای کلفت نزدیک میشود. اعصابش خرد است و انگار صحبتش با موبایل تازه تمام میشود، نگاهش که به من میافتد یک لبخند بسیار مهربان میزند، نگاه میکنم میبینم حواسش به زهرا خانم است. چقدر لطیف و مهربان. بهش نمیامد. از این تغییر حالتش خنده ام میگیرد. کمی کنار پیاده رو راه میروم. 🔻یک دختر خانم جوان با پیر مردی کراواتی نزدیک میشوند. دختر بر میگردد رو به من میکند میگوید ای جانم. میکشمت شیطوون. وای فداش بشم. با زهرا خانم است من از خجالت سرم را پایین میاندازم. خنده ام میگیرد. انگار نه انگار یک آخوند ایستاده روبرویشان. پیرمرد کراواتی میاید جلو ، سلام میکنم جواب میدهد بعد میگوید ای جانم چه دختری خدا بهت ببخشد آخوند!. من هم با لبخند گفتم بزرگوارید. خدا عاقبتمان را به خیر کند. عبور میکنند. 🔻همین موقع مغازه دار خارج میشود. یک جوان موفرفری با شلوار لی و آستین کوتاه، سلام حاج آقا. سلام میکنم. حاج آقا بیاید داخل چایی با هم بخوریم. با لبخندی جواب میدهم ممنون از لطفتون. کمی اصرار میکند. آخر سر داخل مغازه میشوم. چند نفر نشسته اند هر کس مشغول کاری است من که داخل میشوم محترمانه تحویلم میگیرند. مینشینم و کمی به زهرا خانم غذا میدهم. یکی میپرسد اهل اینجایید میگویم بیست سالی هست که قم زندگی میکنم. چهار پنج سالی هم دانشگاه صنعتی اصفهان بودم. قبلش البته تهران زندگی میکردم. وقت اذان شده. راه مسجد را میپرسم. راهنماییم میکنند. 🔻از کنار پارکی عبور میکنم، پیرمردی که دستفروشی میکند با احترام سلام میکند. جواب میدهم. پسرکی با لباسهای مندرس سلامم میکند با محبت و احترام پاسخ میدهم. کنار پارکی، نگهبان پارک دعوتم میکند یک چایی کنارش در اتاقک پارک بخورم. با ادب تشکر میکنم میگویم به مسجد میروم راهنماییم میکند. به مسجد که میرسم خادم مسجد جلو میآید. سلام میکند. جواب میدهم و از او میپرسم کجا وضو بگیرم، راهنماییم میکند. میگوید دخترتان را بدهید نگه دارم تا وضو بگیرید. اسمش چیست؟ میگویم زهرا . میگوید جانم زهرا. 🔻وارد مسجد میشوم، یکی چایی میآورد، نماز گزارها با هم خوش و بش میکنند. یکی جلو میآید و اصرار میکند به خانه اش بروم استراحت کنم. طوری که ناراحت نشود عذرخواهی میکنم. نمازم را که میخوانم هر کسی سلام و التماس دعایی میگوید. جوانی جلو میآید میخواهد سلامش را به حضرت معصومه سلام الله علیها برسانم. 🔻از مسجد بر میگردم. حالم خوب است. برای زهرا خانم شعر میخوانم. حالم با این شهر و این مردم خوب است. احساس صمیمیت میکنم. در همین حال و هوا ناگهان جوانی جلو میآید، حاج آقا سوالی دارم. میگویم بفرمایید. حاج آقا خدا هر گناهی را میبخشد؟ هر گناهی را؟ میگویم بله همه را میبخشد. خوشحال عبور میکند. من و زهرا خانم کنار خیابانهای تهرانیم. و همینطور زیبایی است که میبینیم و آرامشی است که کسب میکنیم از این مردم. همین @rohaniat_mardomi
واقعا احترام های مردم خیلی بیشتر از محدود برخورد های تند هستش🌹🌹 من بارها این چنین تجربه هایی رو داشتم💐 متن فوق العاده انگیزشی و روحیه بخشه😍🌹 @rohaniat_mardomi
📚 جمعه‌ها با کتاب روحانیت مردمی یادداشت پنجم معرفی سه گانه تمثیلی حجت‌الاسلام رنجبر نقل است که عسل کوهستانی اصلی - نه این عسل‌های شکری شهری - را به بچه کوچک که بخورانی، بچه دچار مشکل می شود و حتی ممکن است موجب مرگ وی شود. معارف دینی نیز همین گونه است. اگر بخواهی معارف را با همان پیچیدگی ها و دشواری هایش برای مردم بیان کنی، قطعا بخشی از مردم دچار سوء هاضمه فکری خواهند شد. اینجاست که هنر طلبه و یک روحانی به کار می‌آید که بتواند معارف را رقیق کند و با افزودنی های مجاز ذهنی! به مردم برساند. یکی از افزودنی‌های مجاز که در هضم مطالب دشوار کمک می کند، تمثیل است. تمثیل آنقدر تأثیرگذار است که حتی خداوند متعال نیز برای فهم راحت و همگانی مطالبش در قرآن کریم بارها از تمثیل استفاده کرده است. حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا رنجبر، از اساتیدی هستند که ید طولایی در زمینه بیان تمثیلی دارند و منبرهای کوتاه ایشان در رسانه ملی را خیلی ها دیده و پسندیده اند. "نشر شهر" همت کرده و تمثیلات ایشان پیرامون آیات و روایات و تذکرات اخلاقی را در سه جلد با نام های زیر گردآوری و منتشر کرده است: «مثل شاخه های گیلاس» «مثل حبه های قند» «مثل خوشه های انگور» در این سه جلد، یک نکته اخلاقی یا آیه یا روایت با زبان تمثیل در قالب یک صفحه - و در برخی موارد اندکی بیشتر- بیان شده است. با این سه کتاب می توان به گنجینه بزرگی از تمثیلات قابل استفاده برای منبر و تبلیغ دست یافت. در نتیجه شاید یکی از بهترین پیشنهادها برای آماده شدن برای ایام تبلیغ محرم باشد. ✍ به قلم حجت الاسلام سید یاسر یعقوبی @rohaniat_mardomi
🏷 روش‌ تهیه کتاب: 📖 خرید نسخه الکترونیکی از طریق نرم افزار طاقچه: جلد اول || جلد دوم || جلد سوم ⚠️ پیشنهاد می‌کنیم همین الان وارد نرم‌افزار طاقچه بشوید، چراکه امروز به مدت محدود، اکثر کتاب‌های موجود در نرم‌افزار، با ٧٠ درصد تخفیف عرضه شده است. (کد تخفیف: TGK70) @rohaniat_mardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 در مطالعات فرهنگی نظریه‌ای وجود دارد به نام اثر پیتزایی فرهنگ. خلاصه‌اش این است که فرهنگ خاصیتی دارد که بعد از انتقال به جغرافیا و بوم دیگر، خصوصیات آن بوم را می‌گیرد و دوباره به مبدأ خود برمی‌گردد و جنس متفاوت و جذاب‌تری نسبت به محصول اصلی پیدا می‌کند. و این لحظه تمدنی یک فرهنگ است. دقیقا مثل پیتزا که اصلش ایتالیایی است اما الان دیگر خود ایتالیایی‌ها، پیتزای دیگر ملیت‌ها را بیشتر دوست دارند. 💯 بنظرم در همین نقطه ایستاده. به بوم‌های مختلف رفته و‌ الان که به مبدأ برمی‌گردد جذابیت مضاعفی برای ما پیدا می‌کند. اما فارغ از این جذابیت‌ها، سوال اصلی این است که لحظه تمدنی تولید شده در این محصول را چگونه می‌توان استمرار بخشید؟ پاسخ من بیشتر جنبه معرفت شناختی دارد تا جامعه شناختی. نقطه ثقل این محصول اتصال و ارتباط با مهدی موعود بود و نشان داد این نیاز معرفت شناختی در جامعه شیعه، و در تراز بزرگتری، در جهان اسلام قابلیت بسیج عمومی و بازنمایی رسانه‌ای دارد. اگر قرار است این لحظه تمدنی استمرار داشته باشد باید بر همین محور بچرخد و از نخبگان و اندیشمندان تا هنرمندان و ادیبان را درگیر کند تا هر یک بتوانند این لحظه را برای مخاطبان خود استمرار بخشند. پی‌نوشت: کلیپ مربوط به نسخه عراقی اثر سلام فرمانده است. ✍ حجت‌الاسلام جمالزاده @rohaniat_mardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض حجت‌الاسلام حسینی قمی در برنامه زنده 🔹رویم نمی شود با مردم حرف بزنم؛ مردم پول اجاره ندارند 🔹بسته های دولتی برای مستاجران تا باز شود شهریور رد خواهد شد. 🔹 از مردم التماس می‌کنم خودشان برای هم کاری بکنند. امروز هیچ خیری بالاتر از این نیست که کسی به مستاجرش رحم کند. @rohaniat_mardomi
چقدر دوست دارم حال این سید را؛ چه واقعی و دلنشین است این حرف‌ها و گلایه‌های از سرِ سوز؛ این اشک‌ها برای مردم مستضعف و همراه درد و غم آن‌ها چقدر ارزشمند است. چند وقت است این حرف‌ها در سینه من و امثال من هم جمع شده؛ این سید را نماینده خودم می‌دانم در گفتن این حرف‌ها، و اشک‌هایش را اشک‌های خودم می‌دانم که در غم هموطنان عزیزم در این روزها که باید بر گونه‌هایمان سرازیر شود. راستی، علمای ما حتی اگر نمی‌خواهند از وضع موجود و دنباله‌روی از سیاست‌های اقتصادی غیر اسلامی - که کار مردم را به اینجا کشانده - گلایه کنند، چرا در کنار مردم اشک نمی‌ریزند؟! چرا همدردی‌شان را نشان نمی‌دهند؟! شاید همین اشک‌های دسته‌جمعی کاری کرد! این‌ها بلائی است که اقتصاد ربازده‌ی ما بر سر مردم آورده است. فردای قیامت هست، حسابی هست، جوابی هست. ✍ حجت الاسلام رجایی 🆔 @rohaniat_mardomi
💠 سخنرانی حجت‌الاسلام علی مهدیان در دیدار گروه‌های جهادی با رئیس جمهور در حسینیه جماران 📄متن کامل این صحبت‌های خواندنی در پست بعدی تقدیم شما همراهان عزیز می‌شود. @rohaniat_mardomi
متن دیدار با آقای رئیسی. مهدیان.pdf
213.7K
متن کامل سخنان شیخ علی مهدیان با رییس جمهور در حسینیه جماران 🔹مسیر توسعه مستضعف پرور است و مسیر پیشرفت امام پرور. 🔹رهبری در مراسم تنفیذتان گفت:«مساله اصلی، کلید اصلی ، اینجا است؛حضور مردم در همه مسائل، حل کننده همه مشکلات است. حضور مردم هیچ جایگزین دیگری ندارد» 🔹موفقیت حقیقی زمانی است که تشکیل یک دولت اسلامی به تحقق«دوران دولت اسلامی» بینجامد. 🔹باید مراقب بود که مسیر توسعه غربی که ریلهای آماده و نیروهای تربیت یافته خود را دارد ما را فریب ندهد. در مسیری نیفتیم که خروجی اش عملا استضعاف مردم است. 🔹تجربه حاج عبدالله والی در پیشرفت بشاگرد چه بود؟ با دست خالی در بستر برنامه های توسعه دولتها با همه اشکالاتشان، او چه کرد؟ 🔹سه پیشنهاد برای دولت مردمی و انقلابی به نقل از @ali_mahdiyan @rohaniat_mardomi
💠 رهبر انقلاب: هر کسی مردم را از آینده ناامید کند برای دشمن دارد کار میکند؛ چه بداند، چه نداند. ۱۴۰۱/۳/۲۲ 📥 متن کامل بیانات👇 https://khl.ink/f/50494 @rohaniat_mardomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خدمت ناخواسته رسانه ملی به دشمن! 🔹رهبر انقلاب: نیروی انتظامی دزدها را بعد از ۴۸ ساعت دستگیر کرد. رسانه ملی بجای تشویق، آنها را سرزنش کرد. این اقدامات به سود دشمن است. @rohaniat_mardomi
هدایت شده از تشکل طلبگی ربیون
💢چهارمین دوره معرفتی، تربیتی، تشکیلاتی ⭕️ مبتنی بر اندیشه امامین انقلاب در راستای تربیت 🔻با محوریت پیام منشور روحانیت امام خمینی(ره) 🔸مشهد مقدس، اردوگاه دشت بهشت 📆 ۲۰ تا ۲۶ تیرماه ۱۴۰۱ ❇️جهت کسب اطلاعات بیشتر با ما همراه باشید 💠"تشکل طلبگی ربیون" 🌐 @rebbiion
💠 برگزاری ویژه‌برنامه روز تبلیغ دینی همزمان با یکم تیرماه سالروز تاسیس سازمان تبلیغات اسلامی که به نام "روز تبلیغ و اطلاع‌رسانی دینی" نامگذاری شده است، تعدادی از فضلای جوان حوزه علمیه مشهد با هماهنگی جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی در شهرستانهای استان خراسان به ارائه بحث با محوریت "الزامات جهاد تبیین" پرداختند. این برنامه تبلیغی بصیرتی بطور همزمان و با میزبانی ادارات تبلیغات اسلامی شهرستان‌های نیشابور، تربت حیدریه، سرخس، فریمان، چناران، جوین، مه ولات، خواف، قوچان، تربت جام، درگز، گناباد و بردسکن برگزار شد. مخاطبان این جلسات، همگی از فعالان تبلیغی و فرهنگی شهرستان‌ها و روستاهای اطراف آنها بودند که به دعوت ادارات تبلیغات اسلامی و برخی نهادهای حوزوی و فرهنگی دیگر حضور به هم رساندند. @rohaniat_mardomi