eitaa logo
روحانیت مردمی
901 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
531 ویدیو
47 فایل
درگاه رسانه‌ای جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی مشهد مقدس ارتباط با ما: @jebhe_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
‌✍🏻 یادداشت مقام معظم رهبری درباره 🔻بسم‌الله الرحمن‌الرحیم ، وسیله‌ی مؤمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ی انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بی‌رابطه‌ی روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصه‌ی زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربیّ لولا دعاؤکم». 🔹بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که اوعیه‌ی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - می‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یی بی‌پایان از ادعیه‌ی مأثوره‌ی از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت می‌بخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه می‌سازد. 🔹مناجات مأثوره‌ی ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکی از دعاهایی است که لحن عارفانه و زبان شیوای آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالی‌یی همراه است که نظیر آن را در زبانهای معمولی و محاورات عادی نمی‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. 🔹این مناجات، نمونه‌ی کاملی از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبی است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوی عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا. 🔹مناجاتهای پانزده‌گانه که از امام زین‌العابدین حضرت علی‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایی مأثور از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف ، مناجاتها را انشا فرموده است. 🔺خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازی به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید. آمین. ۶۹/۱۰/۱ @rohaniat_mardomi
سوزناک حجت‌الاسلام بابایی از اعضای شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی در رثای مرحوم شاملو خوشابحال غریبان! علی جان برادرم! در این دو سال بعد از داغ حاج قاسم، اینگونه قلبم شعله نکشیده بود. کوتاه سخن اینکه داغت سخت مرا سوزاند! چقدر زود دلم برایت تنگ شده، برای حرص خوردن های فراوانت از دست کوتاه قامتانی که پابرشانه هم می گذاشتند، تا بلکه با سایه کریه شان جلوی نورافشانی حضرت آقا را بگیرند. دلم برای تکه کلامت که چه راحت سختی های بزرگ را با آن حل می کردی تنگ شده: «حله». دلم برای تشکرهایت که نشان از عمق وجودت داشت تنگ شده: «مخلصیم». دلم برای هق هق گریه ات وقتی برایت روصه می خواندم تنگ شده. برادرم! تو که مهربانی از وجودت شعله می کشید، چرا اینقدر ما را سوزاندی و رفتی؟! علی جان! بعد تو دنیای مجاز پر شد از مناقبت، شاید خودت هم باورت نمی شد از این همه منقبتهایی که داشتی: شجاعت و بصیرت و حریت و معنویت و مجاهدت و خدمت و... وهمه درست بود اما هیچکس از مهمترین ویژگی ات نگفت: غربت! همان غربتی که داغ رفتنت را دوچندان کرده است! نه حوزه تو را شناخت نه دانشگاه، نه سیاست شناختت، نه فرهنگ، نه مدعیان انقلابی و نه انقلابیان مدعی! چون غریب و ناشناخته بودی، سیاسیون نه تنها تو را ندیدند بلکه به اسم انقلاب رجمت کردند. چون غریب بودی، مظلومانه جهاد کردی و فریادت را کسی نشنید! تو غریب بودی همان‌گونه که پیامبر فرمود: «اسلام با غربت به دنیا آمد و دوباره هم به غربت مبتلا خواهد شد؛ پس خوشا به حال غریبان! سوال شد یا رسول‌الله! غریبان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که وقتی توده مردم به سوی فساد می‌روند و  فاسد می‌شوند، صالح باقی می‌مانند؛ که اینها نه وحشت می‌کنند و نه احساس غربت می‌کنند؛ و اگر چنین مومنی در حال غربت بمیرد، فرشتگان آسمان بر او می‌گریند، اگرچه گریه کن کم داشته باشد وگرنه در قبر، نور درخشانی پدید می‌آید که از جایی که به خاک سپرده شده تا محل ولادت و زندگی او می‌تابد.» پ ن: دردل شب منم و یاد تو و گوهر اشک همره اشک تو هم بر سر مژگان منی!!! علی جان، برادر امام حسینی ام! این متن را با اشک برایت نوشتم و کجا فکر میکردم شبی اینگونه را! یکی از حالات ناگوار دوران دفاع مقدس، حس تلخ فقدان یاران جهادگر بوده است که با تمام وجود تجربه کردم. 😔 برادر مخلص و غریبم! خوب شد رفتی، چون داشتی برای عده‌ای از ما آزاردهنده می شدی! @rohaniat_mardomi
"چرا باید از شیخ علی شاملو بگوییم!؟ باید از شیخ علی شاملو بگوییم تا نگویند روحانیت درد مردم ندارد؛ تا نگویند روحانیت همه به وضع موجود راضی‌اند؛ تا نگویند بدون امکانات و بودجه نمی‌شود کار کرد؛ تا نگویند بدون اتصال به باندهای قدرت و ثروت نمی‌توان کار کرد و اثرگذار بود؛ تا نگویند حوزه و روحانیت کارآمدی ندارد؛ تا نگویند نمی‌شود هم به خط قرمزها پایبند بود و هم با طیف‌های مختلف رفاقت کرد. باید از شیخ علی شاملو بگوییم تا ثابت کنیم می شود پرکار بود ولی بی ادعا؛ می شود پر مطالعه و روشنفکر بود بدون خروج از آخوندی و طلبگی؛ می‌شود جهادی بود ولی تشکیلاتی؛ می شود آرمانگرا بود ولی همراه با درک درست از واقعیت؛ می شود پشتیبان نظام و انقلاب بود ولی همراه با دغدغه مردم داری؛ باید از شیخ علی صفوی شاملو بگوییم تا جلوه دلنشین و دیدنی از روحانیت مردمی انقلاب اسلامی را به نمایش بگذاریم... حجت‌الاسلام حاجی‌ مرادخانی از اعضای شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی در رثای مرحوم علی صفوی شاملو @rohaniat_mardomi
درود خدا بر آن مرد پر کار و بی ادعا صریح اللهجه ی مودب اهل خیرِ بی توقع ومتواضع روشن فکرِ شریعت مدار اهل فکر وفرهنگ وریشه دار کتاب خوانِ فکور بلند همتِ با تأنّی منتقدِ منصف مردمیِ خدامحور آرمانگرایِ واقع بین من همه آنچه را نوشتم قبلا در علی صفوی شاملو دیدم ویک بار دیگر به مکتب تربیتی علی صفایی حائری ایمان آوردم. وخدا می‌داند که چقدر با رفتنش احساس خسارت کردم درست مثل لحظه ای که از کوچ استادش صفایی خبر دار شدم ونیز وقتی که رفیقش رضا داودی داغدارم کرد. ... واز این به بعد دلخوش دارم به دوستانش که سال ها خدمتگذارشان بوده ام وامید به غیرتشان دارم در ادامه راهش با عزمی قویتر. یاحق. حجت الاسلام پارسا مدیر مدرسه علمیه حضرت مهدی علیه السلام شعبه یک در سوگ مرحوم علی شاملو @rohaniat_mardomi
📚 معرفی کتاب ایام تعطیلی نوروز، مطالعه کتاب حجره شماره دو (تالیف آقای رضا یزدانی) را بخصوص به طلاب و روحانیون انقلابی توصیه می کنم. شرح احوال یک جهادگر تبیین در تراز انقلاب اسلامی (شهید حجت الاسلام اقبالیان) است. وقتی جهاد تبیین هنوز برند نبود و حتی هشتگ هم نداشت، حجره شماره دو فیضیه با محوریت این شهید قبل و بعد از انقلاب جای تبیین بود با همه هزینه هایش! دوستانی که کتاب را خواندند، یک عمل خیر برای مرحوم حجت الاسلام علی شاملو تقدیم کنند. روحانی خوب مشهدی که ابتکار کتاب رسان را باب کرد و تازه از بین ما رفت. این کتاب را ایشان به بنده هدیه داد. حجت‌الاسلام محسن قنبریان در کانال شخصی @rohaniat_mardomi
🔻 نجواگونه ای با یار و همسنگر فقید مرحوم علی صفوی شاملو علی جان! چه زود از جمع دوستانت پر کشیدی و چه زود میخواهی آنها را به نبودنت عادت دهی... ولی جای تو برای ما پر نمیشود و تازه هر چه میگذرد، بیشتر جای خالی تو را حس میکنیم. علی جان! چه خوب از مولایت علی آموخته بودی که چگونه میتوان جامع اضداد بود. شهادت میدهم که تو توانستی صراحت را با ادب، عزت نفس را با تواضع، عقلانیت را با انقلابیگری، عدالتخواهی را با مهرورزی، معنویت را با فعالیت اجتماعی، نخبگی را با فعالیت جهادی، کتابخوانی را با فعالیت رسانه ای و تحصیلات دانشگاهی را با هویت حوزوی جمع کنی. علی جان! چه بامسمّا است تخلص برای تو که امتداد مکتب تربیتی هستی و تو هم مانند استاد، چشمه جاری و جوشنده ای هستی که خشک نخواهد شد "و لو کره الکافرون". علی جان! تازه اول کار توست... حجة الاسلام محمد الهی خراسانی عضو شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی @rohaniat_mardomi
🦎 مارمولک‌های فرهنگ و هنر! 🔰 چتر به گونه ای است که سایه‌اش را روی همه چیز می‌گستراند؛ از دین و مذهب و گرفته تا و و . این را اضافه کنید به ورود سیاسی‌کاریهای چپ و راست و اصولسوار و افسادطلب‌ به عرصه فرهنگ و هنر و رسانه. ‼️ این‌ها که نه فرهنگ و هنر را فهم کرده‌اند و نه حتی از رسانه چیزی می‌فهمند و نه حتی‌تر از فکر و اندیشه چیزی حالی‌شان می‌شود، همه تلاششان این است که ظرفیت‌های مردمی فرهنگ و هنر و رسانه را زیر چتر سیاست مخفی نگه دارند و با برچسب‌های خودساخته و موهوم این ظرفیت ها و رویش ها و فرصت های برآمده از آن را بسوزانند. 💢 در مستند چهار در پاسخ به دکتر امینی که گفت فرهنگ و رسانه ما در دست افراد سیاسی و نابلد است و کتابی نوشته که لطایف و ملایح امام خمینی را جمع کرده و در مرحله ممیزی به او ایراد گرفته اند ‌و گفته اند امام و طنز؟! و از رهبر معظم انقلاب می‌خواهد که مسئولین باید به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه اعتماد کنند، عمق صف آرایی را اینگونه نمایان می‌کند: «یک جاهایی بحث بی‌اعتمادی نیست، بحث بدخواهی است». ♨️ این افراد ، نابلد و ظاهرالصلاح همان مارمولک‌های اصلی فرهنگ و هنر و رسانه هستند که اجازه نمی‌دهد مردم از ظرفیت های فرهنگ و هنر انقلابی بهره ببرند و در برابر هنرمندان و اهالی فرهنگِ دغدغه‌مند، هزار مانع و دست‌انداز درست میکنند تا ناامید شوند، یا بی،تفاوت شوند یا جبهه شان را عوض کنند. ⭕️ این ها را که باعث هراس می‌شوند و بعد از اینکه کارشان را کردند دُم‌شان را می‌اندازند و مظلوم نمایی می‌کنند و با یک پوزخند صحنه را ترک می‌کنند، باید دور انداخت تا پیوند مردم و اهالی فرهنگ و هنر انقلابی بیش از پیش تقویت شود. حجت‌الاسلام جمالزاده؛ عضو جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی @rohaniat_mardomi
در ستایش گوشه‌ای نگفته از جهاد ع.ص.ش درباره مرد نازنین‌سیرت و تازه داغ بر دل نهاده‌مان علی آقای شاملو، بسیاری دوستان گفتند و نوشتند. این همه، جلوه‌هایی از صفای خود علی بود که در دلتنگی دوستان و بی‌تابی یاران رخ نمود و واژه‌ها را به خط کرد تا شاید بر این سوگ بگریند و از این داغ بکاهند؛ از تکاپوی همیشه و تواضع سراسر صدق علی گفتند؛ از آزادگی‌اش نوشتند؛ رنج‌ها و دسترنج‌هایش برای فرهنگ، و خاصه پایگاه مظلومش کتاب، را به قلم آوردند؛ حسن خلق و صفای سیرت و زلالی سیره‌اش را شرح کردند و هر یک به سهم خویش گوشه‌ای از تابوت اندوهش را با سوگنامه‌ای بر دوش گرفتند. و اما سهم این کمترین، نوشتن نکته‌ای به خیالم نگفته درباره اوست: به گمان من خدمت علی در جبهه فرهنگی انقلاب بیش از هر چیز به طهارت و اصالت مفاهیم بود و در این میان بیش از همه، به مفهوم غریب‌ْآشنا، دوده‌گرفته و ناپالودۀ «کار جهادی». کار جهادی به همت مدیران دولتی‌خصلت عرصۀ فرهنگ، به مفهومی وارفته و بی‌قواره تبدیل شده و عملا در بسا ذهن‌ها چیزی جز همان «خرکاری» جاری بر زبان کوچه‌وبازار نیست‌. کار جهادی در نگاه پروژه‌مدار مدیران بی‌درایت ادارات درگیر فرهنگ، ایده‌ای حاکمیتی است که نیروی کار ارزان و گاه رایگانش را در میدان انگیزه‌های پاک جوانان دلباخته جهاد می‌یابد و به‌جای خلاقیت و کارآفرینی آنان، کارگری‌شان را مطالبه و سوگمندانه ترویج می‌کند. دردمندانه‌تر آنکه گاه خود این جوانان پاک‌نیت هم به دلایل گوناگون اسیر همین سازه ذهنی می‌شوند و کار جهادی را، همچون واژه به‌شهادت رسیده بسیجی، قرین با کار زیاد، نقطه‌ای، بی‌برنامه، شلخته و بی‌نظم و هرچه‌گِلی‌تربهتر می‌فهمند. در این میانه علی در اثر ماندگارش «کتابرسان» که به‌حق مصداق درست یک کار جهادی بود، پیش از هر چیز به پاسداری از مفهوم کار جهادی پرداخت. ۱. کتابرسان برخلاف بسیاری کارهای جهادی امروز نه قرارگاه‌پایه و سازمان‌مدار، که مردم‌نهاد واقعی و بروز و ظهور خلاقیت و نقش‌آفرینی جوانی خوش‌فکر و بااراده بود. دغدغه کتابرسان در هیئت‌مدیره‌ها و شوراهایی که مبتنی بر آخرین بیانات آقا پروژه و بودجه تصویب می‌کنند، پا نگرفته بود تا اندکی بعد با بیانات جدیدتر فراموش یا سرد و سست شود؛ دغدغه کتابرسان حاصل فهم عمیق جوانی تحصیلکرده و دغدغه‌مند از لایه‌های ژرف فرهنگ و برقراری نسبت درست با راهبری ولایت فقیه بود؛ از این رو نه سرد شد و نه به گِل فراموشی و سستی نشست. ۲. کتابرسان مبتنی بر عقل و تدبیر شکل گرفت؛ نه فقط سخت‌کوشی! علی در کتابرسان از عنصر اقتصاد فرهنگ نه تنها غفلت نکرد، که آگاهانه و هوشمندانه درباره آن سخن می‌گفت و ابایی از این نداشت که بر این رکن تأکید کند. در این زمانه که عمده جهادی‌ها خواسته و ناخواسته و مستقیم و غیرمستقیم دست در سفره نفت دارند، این ویژگی، گوهری است که ستودن و استوار ساختنش در میان اهل فرهنگ بسیار بایسته است. مدیرفرهنگی دولتی‌خصلت چون خانۀ ایده بر پی بودجه استوار داشته، غم و بدتر آنکه فهم خودگردانی اقدام فرهنگی را ندارد و ناخودآگاه حتی در کار جهادیش نیز چیزی جز عِده‌وعُده نمی‌خواهد و برای همین همیشه پس از تصویب سراغ جوانان و مردم می‌آید، نه پیش یا در هنگامه آن و نه حتی با آغوش باز برای نقش‌آفرینی بیشتر از کارگری آنان. اما علی، خود، آغاز فهم و طراحی و راه‌اندازی و پیش‌برندگی یک ایده سخت بود که اتفاقاً اداره‌ها و اداری‌ها یا او را خیلی برنمی‌تافتند یا اصلا نمی‌فهمیدند. کاری که جز مردانه پای کار ایستادن علی، همین تدبیرها آن را ماندگار ساخت. ۳. کتابرسان را اهلش می‌دانند که چه بسیار فداکارانه بود؛ فداکاری نه از جنس ساعاتی از عمر و مقداری از مال، بلکه فداکاری با گذشت از شخصیت و تشخص‌. علی می‌توانست به‌سادگی مدیری باشد در جایگاهی محترم؛ هم به خود سخت نگیرد و هم در نشست‌ها و هیئت‌مدیره‌ها و غیره‌های بسیارٍ همواره‌فراهم، به دغدغه همیشگی‌اش فرهنگ، سنگین‌ورنگین بپردازد و زحمتی به خود ندهد. اما او همچنان که از مهندس‌بودنش پی ثروت‌اندوزی نرفت، از طلبگی و خوش‌فکریش دامن عافیت را طلب نکرد. [البته پرواضح که نه هر که در سازمانی سر کاری را گرفته، پس عافیت‌جو بوده؛ که مخاطب این کلمات خردمندتر از این تعمیم‌هاست] تشکیلاتی‌بودن، عمق راهبردی داشتن، کتاب را به مثابه کالای نمایشی فرهنگ ندیدن، استمرار و گستره‌مندی کار و... هم‌چنان نگفته‌ می‌ماند و شرحش با دیگران یا مجالی دیگر. در ستایش کتابرسان به‌مثابه کاری جهادی سخن بسیار است و خوب است یاران نزدیک علی تجربه‌نگاری کتابرسان را جدی بگیرند و این میراث او را بیش‌ازپیش در خدمت به فرهنگ کارجهادی، اثرگذار کنند. خدا علی را با علی ع که بزرگ‌استاد جهاد بود، محشور گرداند و ما را که نه‌چندان دور مسافر همین سفریم موفق به توفیقات او کند. حجت‌الاسلام سید امید موذنی @rohaniat_mardomi
امام زمان فدای جمهوری اسلامی؟! شهید سلیمانی شخصیتی است که با دیدن نظام‌های مختلف سیاسی، شخصیت‌های شناخته‌شده‌ی انقلابی، جهادی و سیاسی دنیا و با دیدن علمای بزرگ شیعه، تبدیل به دایرةالمعارفی از حکمت و بصیرت شده بود که سخنانش با صداقتی که داشت، گره‌های بزرگی را می گشاید. ماحصل عمر۶۳ساله این مرد الهی، وصیت‌نامه اوست و قله این وصیت‌نامه آنجایی است که می‌گوید:   «جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیع است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی (ص).» یقیناً این حرم با حرم هایی که در اذهان عده‌ای از مذهبیون ساخته‌شده، متفاوت است؛ چراکه جمهوری اسلامی از نگاه آنان مقوله‌ای است که همراه با فساد و تباهی و بدکاری است، وحال آنکه از حرم اباعبدالله سلام الله علیه، چیزی جز نورانیت و قداست دیده نمی‌شود. اما عجیب‌تر از جمله حاج‌قاسم، جمله‌ای است که پیر و مراد او حضرت امام خمینی فرموده‌اند: «حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است!» حال چگونه می‌شود که امام عصر سلام الله علیه که همان باقی‌مانده ی انبیا و اولیای الهی است، چنانچه فدای جمهوری اسلامی بشود، منعی نداشته باشد بلکه لازم هم باشد؟! پاسخی که امام راحل به این سوال می دهند، بعدها تبدیل به مهمترین بند وصیت‌نامه‌ ی حاج قاسم می شود و البته پاسخی برای همه قشری نگران به مقوله های والای اسلامی: «حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است؛ براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏ كند براى اسلام و همه انبيا از صدر عالَم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) آن همه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آن همه زحمات را متكفّل شدند و جانبازى‏ ها را كردند؛ همه براى حفظ اسلام بوده است.» اکنون در کل عالم هیچ نظامی را پیدا نمی کنید که با همه‌ی ایرادها، همچون «جمهوری اسلامی» داعیه دار اسلام باشد و برای پیاده کردن آن هزینه های فراوانی داده باشد. در حقانیت « » همین بس که خبیث ترین دشمنان انسانیت، دشمن او و نجیب ترین و مظلوم ترین ملت ها، حامیان اویند. «۱۲فروردین» یوم اللهی است که با طلایه‌داری امام راحل و قافله سالاری امام حاضر، به یوم الله ظهور ختم خواهد شد؛ ان شاء الله. حجة الاسلام بابایی عضو شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی به مناسبت روز جمهوری اسلامی ایران @rohaniat_mardomi
▪️▪️ قِصّه پرغُصّه 🔸 مدتی توفیق خدمتگزاری طلابی را داشتم که در محروم ترین نقاط کشور و با سخت ترین شرایط برای زندگی،آن هم همراه باخانواده،مشغول امر مقدس تبلیغ بودند! 🔹 هنگام ورود به منزلشان از خجالت آب میشدم که آنها چگونه زندگی میکنند و برخی چه میگویند!! 🔹 تازه باید پاسخگوی جرم های انجام نداده در موضوعِ دردهای اقتصادی مردم هم باشند 😓 🔸 اما سختی هایی که این طلاب میکشیدند در مقابل رضایت حضرت ولی امر علیه السلام ،از عسل هم برایشان شیرین تر بود و همیشه از زبانشان افتخارکردن به سربازی حضرت شنیده میشد. 🔹 منزل طلبه ای رفتم که دوشِ حمامشان در آشپزخانه بود و طلبه دیگری که ماهی یک بار همسرش را ۱۳۰ کیلومتر با موتور میبرد تا استحمام کند! یا لیست دهها طلبه ای که در زمستان و سردی طاقت فرسا، منزلشان بخاری نداشت😓 و مواردی که اصلا قابل گفتن نیستند! 🔸 تعدادشان هم کم نبود(هم اکنون بیش ۱۰ هزار طلبه در محرومترین روستاها و مناطق کشور،در بین مردم زندگی می کنند) ⭕️ امروز شهادت یکی از آن طلاب(که اتفاقا از نزدیک می شناختمش ) در حرم مطهر امام رضا علیه السلام،آن هم با زبان روزه،دلم را غصه دار کردو به حالش غبطه خورم و این جمله گفتم: برادر اصلانی،ای کسی که سالها بود خالصانه و مجاهدانه به مردم خدمت میکردی،شهادت،حق تو بود! اللهم ارزقنا.. حجت‌الاسلام محمدمسلم وافی نماینده مجمع طلاب حوزه علمیه قم @rohaniat_mardomi
برای که هر بار می‌دیدمش انرژی بود و کار و دغدغه مردم و اسلام و انقلاب داغت سخت و قصه‌ات شیرین سخت برای ما که مردی پرواز کرده از میان ما مردی مهربان با مردم مردی پر از درد و غصه‌ی مردم مردی تشنه‌ی خدمت و خاکی؛ به رنگ خاکهای چزابه و فکه که افتادست زیر تیغ آفتاب ظهر میان صحن با تنی خونین کنار سقاخانه‌ی حضرت با لبانی خشک می‌خندد که نوشیدست شهد شیرین را. چه شیرین شد قصه‌ی فرهاد شهر ما! وصالی شیرین با برادران خود که یوسف بودند همه پیر جماران را پرده‌ی آخر بعد سالها دوری میان صحن حضرت برادری خونین، به استقبال آمد برادر خونین بالش را گوارایت که افطار کردی روزه‌ی خود را با رقصیدن میان خون خود گوارایت! آقای حسین‌زاده مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی @rohaniat_mardomi
🔴 خون مشهد جوشید این روزها اسم مشهد سر زبانها بود، مشهد میگویند چون رهبر اهل آنجا است، رییس جمهور اهل آنجا است، انقلابی ها اهل آنجایند، باید بدنام میشد مشهد، چون محل ترویج امید بود. امید نباید بجوشد امید نباید باشد. اینهمه خبر بد از مشهد مخابره شد که چه شود؟ ورزشگاه و داستان فوتبال را ، مصاحبه جناب مداح را، شعر خوانی و مدح مقابل امام جمعه را دیدید؟ همه هم البته غلط بود اما غلطها را چنان ضریب دادند که تصویری از مشهد آفریده شود در ذهن مردم، آنچنان که میخواهند. جهل و ندانمکاری ما هم مدد میدادشان اما آنها کارشان را خوب بلد بودند. میدانستند اگر زشتیها به دست نادانهای رسانه چی و نامردهای بی بی سی چران بیفتد، همه با هم بلدند چه کنند و یک خط را جلو میبرند. آنهم بدنام کردن مشهد. آنها که مشهد رفته بودند سخن از امید از زبان مردم کوچه و خیابانش زیاد می‌شنیدند. باید این امید مخابره نمی‌شد. باید صدای مشهد خفه می‌شد. همه بهانه ها را جمع کردند همه بهانه بود تا صدای مشهد که صدای جمهوری اسلامی بود که صدای پیروزی بود، خفه شود. اما نمیدانستند برگ برنده ای دارد خدا، که خودش رو میکند و وقتی رو کند ، جگر ها را می‌سوزاند و چشمها را مبهوت می‌کند. آن وقت نمیتوانید لایک نکنید و کامنت نگذارید و عبور کنید. شما دنبال قاتل و دست کثیف دشمن باشید. خوب است. اما بیایید دست خدا را هم ببینیم. کشتند، به جرم روحانی بودن، با لب تشنه، در آغوش امام رئوف، روحانی رزمنده، روحانی جهادی، روحانی هم نشین محرومین، روحانی حرم امام هشتم، روحانی آقای جمهوری اسلامی. ببینید زیر پست بی بی سی را، روی نعشش میزنند و میکوبند و میرقصند. نوش جانش اهل روضه میفهمند چه میگویم. به جرم اتصال به جمهوری اسلامی میزنندش، که حرم است، که مظهر جنگ با اربابانشان است که اگر بماند همه حرمها میمانند، نوش جانش، مدافعین حرم میدانند چه میگویم. با لباس سربازی اش به خونش کشیدند، روی سنگ فرش خاک قدمهای امامش، هنگام بدو بدو کردن برای محرومین، یعنی دویدن برای انقلاب، برای جمهوری اسلامی، روی پای امامش جان داد، نوش جانش، اهل مبارزه آرزو میکنندش. حالا یک تنه سرها به سمت تو برگشت. چرا تو را خدا انتخاب کرد، آخوند خاکی رزمنده و جهادی گمنام حاشیه نشین و دلسوز مردم؟ چرا تو؟ مشهد همه دار و ندار ما است ، امید ما است، این مردم با گدایی سر سفره او آقا شده اند. چند وقت بود دنبال یک خادم بودیم راه حرم را نشانمان بدهد، چه کسی بهتر از تو. چند وقت بود حرم ما مدافع مشهدی لازم داشت، که بهتر از تو. به قیافه‌ات نه تقابل شیعه سنی میخورد نه تقابل ایران و افغان، تو راست کار به تماشا کشیدن چهره جمهوری اسلامی بودی. همان که به بهانه اش روی خونت میرقصند یزیدیها. خوش به حالت. کاش ما را هم مثل تو بپذیرد آن دست با تدبیر عالم ✍ حجت‌الاسلام علی مهدیان @rohaniat_mardomi
✳️ميگه من كان لله كان الله له✳️ هر كى برا خدا شه، خدا با همه خداييش برا اون ميشه. مث شهيد اصلانى كه خدا با همه خداييش اومد پايين و رو دست بردش. واسه خدا دوييد واسه خدا پاى كار مردم وايساد. خدام پاش وايساد. از قصه غصه خلق به حق رسيد. شد من الخلق الى الحق. به قول جهاديا گفت: كارى كه رو زمين مونده برا منه. قشنگ ترين مرگ خدا هم شد برا اون. رفقا خدمت كه برات عزيز شه خودتم عزيز ميشي. تو چشم خدا كه عزيز شي تو چشم خلقم عزيز ميشي. پاى خدمت به خلق كه وايسى راه جلو پات باز ميشه. از ميدون مينا و سيم خاردارا رد ميشى. با كار جهادى جهت رو پيدا ميكنى. از ميدون مين گناه و نفستم رد ميشي. اونوقت تازه خواستنى ميشي، اونوقت خدا روت قيمت ميذاره، خودش ميخرتت. خودش ميبرتت. ميگه پاى كار و قصه غصه خلق وايسادى. وايسا ببين چطور همه رو به پات وايسونم. دنبال كار خلق من دوييدي؟ وايسا ببين چطور تو صحناى حرم دنبال تابوتت بدوئن. سند خونه مردم رو با خون دل براشون درست كردى، خونه آخرتت رو توى حرم ميزنم به نامت. رفتى تو حاشيه شهرتون پاى كار مردم وايسادى، وايسا ببين چطورى ميارمت تو قلب شهرتون . قصه غصه حاشيه نشينا رو به بالاييا رسوندى؟ وايسا ببين چطور پرچمت رو ببرم بالا. رفقا كجا كار رو زمين مونده؟ كجا صداى غصه مردم شنيده نميشه؟ كجا خون به دل كسي شده؟ همونجا ميدون جهادمون ه. رفقا بكوب بكوب رسيدن شروع شده، جا نمونيم. جهادى بريم جلو جهت رو پيدا ميكنيم. جهادى بشيم برا خدا ميشيم. كه ميگه من كان لله، كان الله و له. حاج حسین یکتا برای شهید اصلانی @rohaniat_mardomi
❤️ امام؛ محور امّت ❤️ 👏🏻اینجا مکانی است که افراد حضور پیدا می‌کنند تا از تیم‌شان در مقابل تیم حریف طرفداری کنند! 🙌🏻جایی است که نصف جمعیت دعا می‌کند تیم راست زمین برنده شود؛ و نیمی دیگر آرزوی پیروزی سمت چپ را دارند! اینجا محلی است که موقع ، گروهی خوشحال‌اند و گروهی غمگین!😔😊 ‼️امّا درست بر عکس همیشه؛ همه طرفدار و هوادار یک نفر بودند! همه دوشادوش یکدیگر، برای رسیدن دعا می‌کردند! و همه و برنده از ورزشگاه خارج شدند! ❌ آنجا دیگر جایگاه دوست و حریف معنا نداشت، چون همه عضو یک بودند! 🖐🏻 !!! 💐سلام بر تو ای بهار مردمان و خرمی روزگاران... ✍️ آقای محمدجواد محمودی @rohaniat_mardomi
💠 فاصله ما با مرام بهشتی دوستان و نزدیکان در خاطراتی که نقل کرده‌اند، ویژگی‌هایی را برای او برشمرده‌اند که نشان می‌دهد چرا ما امروز به گفتن از نیاز داریم و چرا با فاصله داریم. 🔹بهشتی به معنای واقعی، اهل تقوا و پرهیزگاری بود و مراقب بود در گفتار و رفتارش، چیزی بر خلاف حق نباشد. حب و بغض‌ها و طرفداری یا موضع‌گیری‌هایش، او را از مدار حق خارج نمی‌کرد. 🔹در کارهایش بسیار منظم بود. برای هر کاری زمان لازم را در نظر می‌گرفت و نه زودتر اقدام به آن کار می‌کرد و نه دیرتر. نظم و انضباط کاری او بارها دوستانش را شگفت‌زده کرده بود. 🔹باسواد، اندیشور و صاحب‌نظر بود و درک دقیقی از مسائل داشت. تحلیل‌هایش، برآمده از آگاهی‌های عمیق از مبانی دینی و واقعیت‌های اجتماعی بود. 🔹بسیار صبور و خویشتن‌دار بود و طوفان ناملایمات و مشکلات، دریای وجودش را متلاطم نمی‌کرد. 🔹دنیادیده بود و با وجود تجربه زندگی در غرب، دچار خودباختگی و شیفتگی در برابر غرب مدرن نبود و همواره بر خودباوری و تکیه بر هویت و ظرفیت دینی و ملی تاکید می‌کرد. 🔹فروتن بود و خود را بالاتر از دیگران نمی‌دید و شخصیت علمی و جایگاه اجتماعی‌اش را به رخ دیگران نمی‌کشید. 🔹گفت‌وگو و تعامل را بر نزاع و تقابل ترجیح می‌داد و تحمل شنیدن آرای مخالف و دیدگاه‌های متفاوت را داشت. خود را میزان حق و باطل نمی‌دانست و دیگران را بر اساس اعتقادشان به او قضاوت نمی‌کرد. یک بار یکی از منتقدان سرسختش را در کمال تعجب برخی اطرافیان، برای مسئولیتی پیشنهاد کرده بود. 🔹انحصارطلب و تمامیت‌خواه نبود و به استفاده از ظرفیت همه نیروهای پای کار انقلاب، اعتقاد داشت. با همه سلایق و تفاوتها در چارچوب ارزشهای اسلام و انقلاب، میتوانست کار کند و از فکر و توان آنها برای پیشبرد اهداف انقلاب و نظام بهره ببرد. 🔹معتقد به کار جمعی و تشکیلاتی بود و با تکروی و موازیکاری سر سازگاری نداشت و همواره دوستان و اطرافیانش را به کار در کنار هم و استفاده از توان جمع دعوت می‌کرد. اسلام را یک دین اجتماعی و تشکیلاتی می‌دید و بسیاری از شعائر و احکام اسلامی همچون مسجد و نماز جماعت و حج و جهاد را دلیل بر اولویت کار جمعی بر فردی میدانست. 🔹دغدغه اصلی‌اش، انجام وظایفش بود و خودش را درگیر حرف این و آن نمی‌کرد. در اوج اتهام‌زنیهای جریان هوادار بنی‌صدر، گفته بود نباید از کارهایمان باز بمانیم و مشغول دفاع کردن از خودمان بشویم. 🔹مرد عدالت بود و فقر و فساد و تبعیض را در جامعه اسلامی تحمل نمی‌کرد و با همه وجود، برای ریشهکن ساختن ظلم و استضعاف و رواج عدالت و انصاف تلاش می‌کرد. 🔹در برابر دشمنان دین و ملت، سرسخت و قاطع بود و اجازه نمی‌داد کاستی‌های داخلی، بیگانگان و بدخواهان را به طمع بیندازد و و آنها را به ماهی‌گیری از آب گل‌آلود امیدوار سازد. 🔹خودش را وقف اسلام و انقلاب اسلامی کرده بود و هر جا که به حضورش نیاز بود، درنگی نداشت و خواسته‌های شخصی‌اش را به خاطر اسلام و انقلاب، کنار می‌گذاشت. ❗️خوب است یک بار دیگر فاصله خود را با مرام بهشتی مرور میکنیم و برای کم کردن این فاصله بیشتر تلاش کنیم. آینده انقلاب در گرو مرام بهشتی انقلابی‌هاست. حجت‌الاسلام محمد الهی خراسانی در روزنامه شهرآرا ۷ تیر ۱۴۰۱ @rohaniat_mardomi
🚨 عاقبت عجیب فردی که به رهبرانقلاب و حاج قاسم توهین کرد اینجانب استاد حوزه و نویسنده کتاب دکل هستم. چند روز پیش یک نفر بهم پیام داد و کلی به و فحش‌های رکیک داد و توهینهای زشتی کرد.😔 بهش پیام دادم اگر ایرادی نداره باهم گفتگو کنیم اما باز به توهینهای خود ادامه داد. ایندفعه سعی کردم از در دیگری وارد بشم تا بدونم مشکلش چیه. متاسفانه برخی از ماها با دیدن چنین برخوردهای زشت از طرف مخاطب زود جبهه میگیریم و طرف را از خود دور میکنیم. سعی کردم از الفاظ محترمانه استفاده کنم. به او گفتم ببین برادر عزیزم من هموطن تو هستم منو برادر و سنگ صبور خودت بدون. باور کن از فحشهایی که به رهبرم و شهید سلیمانی دادی اصلا عصبانی نشدم. من فقط دلم میخواد باهات حرف بزنم. ولی باز توهین کرد. خب بنده تجربه زیاد داشتم میدونستم با اینکه باز داره توهین میکنه ولی جملات محترمانه‌ی من اثر خودشو به تدریج میذاره. بار دوم بهش گفتم ببین برادرم من و تو مال یک خانواده هستیم مسلمانیم اگر گرفتاری خاصی داری اگر گره‌ای به کارت افتاده بگو تا برات حلش کنم اگر بیکاری اگر با همسرت مشکل داری و .... من مشاور هستم و وظیفه خودم میدونم که خادمی کنم برای یک مسلمون و برادر دینی خودم. یکدفعه در کمال ناباوری دیدم لحنش عوض شد و گفت بخدا بیکارم با چند تا بچه. بیمه‌ام رو قطع کردن و شروع کرد مشکلاتش را ردیف کردن. سرتونو درد نیارم خلاصه بگم همین فردی که زشت‌ترین فحش‌ها رو می‌داد الان یه دوست خوب برای منه😉 و با ترفندهایی مشکل شغلش را هم حل کردیم. همه را گفتم که به این نکته اشاره کنم که آهای دوستان انقلابی، آهای طلبه، آهای دانشجوی فعال، آهای بسیجی، آهای معلم بخدا جوونها و مردم ما اکثرشون، اگر نگم همه‌شون، با پنج دقیقه گرم گرفتن و ایجاد رابطه صمیمی از طرف امثال ماها دلشون آروم میشه حالا چه برسه به اینکه مسائل نظام و انقلاب رو براشون تبیین کنیم و شبهاتشون رو جواب بدیم. ✍ حجت‌الاسلام روح‌الله ولی ابرقویی نویسنده کتاب @rohaniat_mardomi
🔹این مردم آقا هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم! یکی از خطرناک‌ترین نگاه‌هایی که از ابتدای انقلاب تا کنون توسط غیرانقلابی‌های به‌ظاهر مردم‌دوست و انقلابی‌نماهای به‌ظاهر دین‌مدار دنبال می‌شود، خط«ذلیل‌کردن مردم» است! خطی که این روزها با نزدیک‌‌ترشدن به انتخابات شدت بیشتری به خود گرفته است! تصور کنید مادری را که با جگرگوشه‌اش روبروی گلوله‌ی بی‌رحم تانک رژیم سفاک پهلوی ایستاده، تا مبادا نان گران شود! یا پدری را در نظر بگیرید که با شرکت در اعتصابات علیه آن رژیم دست‌نشانده، جان و مال و کارش را به خطر انداخته تا حقوقش اندکی بیشتر شود! یا آن جوانِ‌تازه‌داماد را که زیر شکنجه‌ی آپولوی ساواک محمدرضا، در شُرُف شهادت قرار گرفته تا وام ازدواجش جلو بیافتد یا اقلاً مقداری بیشتر شود! یا فرض کنید آقای عزت مطهری(همان عزت شاهی سابق) شش‌ماه بسته و شکنجه‌شدن روی تخت کمیته‌ی مشترک ضدخرابکاری را تاب می‌آورد تا مقداری مساحت خانه‌اش بیشتر شود! واقعاً حیرت‌انگیز است که چگونه عده‌ای از مدیران و صاحب‌نظران و دغدغه‌مندان از ابتدای انقلاب تا الان، توانستند «انقلاب پرشکوه امام و مردم» را آنقدر تحلیل ببرند که مجبور شویم برای حضور همان مردم همیشه حاضر، به وعده‌های تاثرانگیز و ذلیل‌کننده رو بیاوریم؟! نکته‌ی دقیق‌تر ماجرا آنجاست که اگر مردم تا این حد توقعات‌شان از انقلاب نازل بود، چرا سختی‌هایِ مردافکنِ بعد از انقلاب را که به مراتب بیشتر از خودِ انقلاب بود، به جان خریدند؟! آخر چه دلیلی داشت که مردم دقیقا دو سال بعد از انقلاب بدون اینکه رفاه و معیشت‌شان تفاوت چندانی کرده باشد، دردانه‌های‌شان را خود کفن کنند و به رزم صدّامیان بفرستند؟! چه دلیلی داشت که بخواهند دست پلید و جنایکار آمریکا و اذنابش را که در طول چهاردهه قصد خفه‌کردن آنها را داشت، بر گلوی خویش تاب بیاورند؟! چرا باید آن همه زشتی و پلشتیِ عده‌ای از مدیران کارنابلد و متکبر غربگرا در دولت‌های متعدد و انقلابی‌گری‌های ناشیانه‌ی عده‌ای از انقلاب‌نشناسانِ‌انقلابی‌نما در دولت‌های معدود را طاقت بیاورند؟! آقایان سیاسی و دوستداران خدمت! کمی آرام‌تر! لازم نیست برای آوردن این مردم نجیب و عزیز در صحنه‌های انقلاب، به هر کاری دست بزنید! چرا سراغ همان آرمان‌هایی که امام عزیز روی آنها دست گذاشتند و مردم‌شان را عزیز کردند و به میدان‌های خطیر انقلاب آوردند، نمی‌روید؟! نمی‌روید چون نگاه‌تان به مردم مثل نگاه امامین انقلاب نیست. این مردم آقا هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم! پ ن: ۱) قطعاً یکی از مهم‌ترین آرمان‌های انقلاب، مبارزه با ظلم است و فساد که یکی از اصلی‌ترین مصادیقش، ظلم در معیشت است و اقتصاد؛ سخن فراتر از این است. ۲) حق مطلب ادا نشد! ان شاء الله بیشتر می‌نویسم. ✍به قلم حجت‌الاسلام عباس بابائی عضو هیئت موسس جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
این مردم «آقا» هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم!(۲) بی‌نوا پدربزرگم خدابیامرز پدربزرگم کفاش ساده‌ای بود که مثل خیلی از مردم، از خوشی‌های زندگی بی‌بهره بود! پدرم می‌گفت: «گاهی پدربزرگ و مادربزرگت دعوای زرگری راه می‌انداختند و بعد با ناراحتی می‌خوابیدند؛ و ما متوجه می‌شدیم که امشب هم از شام خبری نیست!» می‌گفت: «چقدر منتظر عید نوروز می‌ماندیم؛ نه برای لباس نو و مسافرت‌های نوروزی و مهمانی‌های فراوان؛ خوشحال بودیم که قرار است بعد از مدت‌ها دوباره غذایی به نام «پلو» بر سفره‌ی پدربزرگ ببینیم!» و من همچنان که باور این خاطراتِ تلخ برایم بسی سخت بود و باورناپذیر، برای‌شان غصه می‌خوردم. بعدها که اندکی در فضای سیاسی قرار گرفتم، غصه‌ام برای پدربزرگ و مادربزرگم بیشتر شد؛ چراکه آنها هیچگاه غرورشوق‌انگیز «انتخاب» را تجربه نکردند؛ حس پرشکوه تعیین مقدرات یک کشور! آنان بر مقدرات خودشان حاکم نبودند؛ چه رسد به امور اساسی یک کشور! نفرین بر پهلوی اول و دوم که نگذاشتند پدربزرگ و مادربزرگم برای تعیین مقدرات خودشان، روزها قبل از انتخابات از فرزندشان بپرسند: «مادرجان! به کی رأی بدیم؟!» نفرین بر آن رژیم منحوس که نگذاشت پدرم در دوران نوجوانی‌اش با ذوق و شوق در میان هم‌کلاسی‌ها از نامزدهای انتخابات سخن بگوید و از اینکه قرار است پدر و مادرش به چه کسی رأی بدهند! نفرین بر آن دستگاه جبّار و دیکتاتوری که نگذاشت برای یکبار جوانان وطنم هیجان شیرین شب‌انتخابات و دلهره‌ی‌نفس‌گیر اعلام نتایج صبح شنبه را تجربه‌کنند! رحمت الهی بر «امام و امتش» که با «قیام»شان این «حق بزرگ و ستودنی» را از چنگ دژخیمان سیاسی و امنیتی شاه درآوردند. و نفرین دوباره بر آنانی که با هر نگاه و مرامی امروز می‌خواهند این «حق مسلّم» را از «مردمِ‌رهبر» بگیرند! چه آن مدیران فشل‌ در دولت‌های مختلف با ناکارآمدی‌شان؛ چه آن دلدادگان به غرب که عزت ایران را عزت خود نمی‌دانند؛ و چه آن انقلابی‌نماهایی که حضور اندک مردم را «برگِ‌برنده»ی خود در انتخابات می‌پندارند! خدا همه‌ی گذشتگان را بیامرزد؛ خصوصاً آنهایی که در رژیم دست‌نشانده‌ی پهلوی، ذره‌ای طعم «انتخاب‌واقعی» را نچشیدند! ✍به قلم حجت‌الاسلام عباس بابائی عضو هیئت موسس جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹این مردم آقا هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم(۳) 🔸عاملِ‌مقدس کدام ملت را در طول تاریخ بشریت سراغ دارید که تا این حد زیر بمباران ناجوانمردانه و بی‌رحمانه‌ی رسانه‌ای دشمنانش مقاومت کرده‌باشد و کماکان همان مسیر را ادامه بدهد؟ سال گذشته بخش دیگری از این «جنگِ‌جهانیِ‌رسانه‌ای» در قامتِ‌نارسای غائله‌ی زن، زندگی، آزادی خودنمایی کرد اما چرا موفق نشد؟ یکی از دلایل اصلی بی‌توجهی «مردمِ‌ایران» به آن غائله‌ی کذائی، «اقدامات ضددینی» گردانندگان آن در داخل و خارج بود. «باورهایِ‌دینی» مهمترین عامل خروش ملتِ‌ایران علیه رژیم فاسد پهلوی و والاترین دلیل استقامت آنان در گردنه‌های بعد از انقلاب است. شاهان‌بی‌دین‌مملکت، کار را به جایی رسانده بودند که بهائیان‌ضددین، همه‌کاره‌ی مقدرات شیعیانِ‌مظلوم شده‌بودند؛ اعتقادات مذهبی از طرفی، حوزه و مسجد و هیأت و شعائر الهی از طرف دیگر به طرز عجیبی در شُرف نابودی قرار گرفته بود تا جایی که در راهپیمایی‌های انقلاب، حدود ۷۰ درصد شعارهای مردم اسلام‌خواهی و مبارزه با بی‌دینی طاغوتِ‌پهلوی بود. همین «عاملِ‌مقدس» بود که میلیون‌ها ایرانیِ‌آزاده را در قامت مدافعان انقلاب و وطن و حرم و امنیت و سلامت به وادی جانفشانی برای «حرم جمهوری‌اسلامی» در میدان‌های کارزار با دنیای سراسر ظلم و تباهی استکبار فرستاد. «انتخابات» به‌عنوان یکی از مصادیق امروزینِ «اعتقادات دینی» در بیانات امامین‌انقلاب بارها مطرح شده‌است‌ که قاطعانه می‌توان گفت مشارکت حیرت‌انگیز «این مردم آقا» از ابتدای انقلاب تا کنون در انتخابات‌های گوناگون علی‌رغم توطئه‌های فراوان دشمن نابکار خارجی و گلایه‌های به‌حق نسبت به سیاستمداران کارنابلد داخلی، به همین «عاملِ‌مقدس» بر می‌گردد. اگر امروز امام‌خامنه‌ای‌حکیم، بیانات امام‌خمینی‌کبیر پیرامون «حضوراعتقادیِ‌مردم‌درانتخابات» را با همان حرارت و اعتقاد فریاد می‌کنند، به‌خاطر آن است که مردم کماکان مؤمن‌اند و معتقد و انتخابات بیش از آنکه برای‌شان راه‌حلی باشد برای رفع مشکلات اقتصاد، وظیفه‌ای است شرعی ناشی از ایمان و اعتقاد. سست‌کردن اعتقادات مردم با گفتارها و رفتارهای نادرست مدیریتی از یک‌طرف و تقلیل‌دادن اعتقادات به یکی از عوامل دست‌چندم برای حضور در انتخابات توسط نامزدها و طرفداران مشارکت حداکثری از طرف دیگر، از جفاهای نابخشودنی است در حق این انقلاب و ملت. این مردم آقا هستند؛ ذلیل‌شان نکنیم! ✍به قلم حجت‌الاسلام عباس بابائی عضو هیئت موسس جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹تجربه تلخ کمبود صندوق‌های سیار 🔻ديروز در مشهد نهادهای متولی انتخابات توفیق نداشتند که رای مخلصانه، با برکت و ارزشمند تعداد قابل توجهی از عزیزان بیمار و مسن را اخذ کنند. افرادی که هدفشان از مشارکت صرفا انجام تکلیف الهی و دفاع از خون مطهر شهدا بود. خیلی هایشان از صبح تا آخر شب چشم به در بودند که صندوق سیار از راه برسد ولی نرسید. 🔻البته اینها مشاهدات چشم ظاهربین ما و بر اساس محاسبات مادی است وگرنه در پیشگاه حق تعالی این آراء به ظاهر اخذ نشده برای صاحبانش نور و برای درخت تناور نظام مقدس جمهوری اسلامی مایه ی برکت و عزت خواهد بود. 🔻بعضی دیگر از عزیزان هم که توان آمدن تا درب منازل را داشتند توسط نیروهای مردمی _ به عنوان خادمین افتخاری مردم سالاری دینی _ با خودرو به شعبه های اخذ رأی رفتند و انتخابات امسال به حضورشان مفتخر گشت. 🔻ای کاش در انتخابات‌های بعدی و با نگاهی فراتر از محاسبات عدد و رقمی به این عزیزان و نیت های مخلصانه و دعاهای خیرشان توجه بیشتری داشته باشیم و برای اخذ آراء ارزشمندشان بیش از پیش جدیت به خرج دهیم. ✍به قلم: حجت‌الاسلام احمد قوی، مسئول سابق تشکل طلبگی ربیون ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔸چند جمله در رابطه با ماجرای بیمارستان قم ۱. چه عجله‌ای دارند برخی‌ها که روی موج احساسات مردم سوار شوند؟! حتی پیش از روشن شدن ابعاد قضیه! "وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ" اسراء ۳۶ ۲. پای ارزشهای دینی و اخلاقی محکم بایستیم و گناه و زشتی را تقبیح کنیم، مبادا در زشتی کار گناهکاران شریک باشیم. "الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ" نهج‌البلاغه، حکمت ۱۵۴ ۳. در فضای حساسیت جامعه و موج سواری دشمن، از کارهای حساسیت‌برانگیز پرهیز کنیم. "مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا يَكْرَهُونَ، قَالُوا فِيهِ مَا لَا يَعْلَمُون" نهج‌البلاغه، حکمت ۳۵ ۴. نامردی و عقده‌گشایی معاندین باعث نشود قضاوتهایمان یک‌سویه و جانبدارانه باشد. "وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ" مائده ۸ ۵. مراقب بازی و طراحی دشمن باشیم، در زمین دشمن بازی نکنیم و به دشمن سواری ندهیم. "كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ، لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ" نهج‌البلاغه، حکمت ۱ ✍محسن حاجی‌مرادخانی عضو شورای مرکزی جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹پایان کار نیست؛ آغاز راه است! 🔻بعد از اتفاق تلخ پرواز اردیبهشت و شهادت آیت الله رئیسی و همراهان ایشان و تشییع جنازه باشکوه و کم نظیر پیکرهای پاک ایشان، کشور آماده انتخاب رئیس جمهور جدید شد. چهار کاندیدایی که به عنوان کاندیدای جبهه انقلاب آمدند، با فضای به وجود آمده در کشور امید زیادی برای پیروزی داشتند؛ اما دو نکته‌ی آزاردهنده در این میان از ابتدا برای دو کاندیدای شاخص در بین آنها وجود داشت. نکته اول این بود که از همان ابتدا بوی اتحاد از رفتار طرفدارهای هر دو کاندیدا به مشام نمی‌رسید. برخی از این طرفداران بدون آن که نیاز به دشمن بیرونی داشته باشند، خودشان در فضای عمومی و رسانه‌ای کاندیدای دیگر را تخریب می‌کردند. حتی بعضی صلاحیت‌های اولیه کاندیدای رقیب در جبهه انقلاب را نیز نفی می‌کردند. در دور اول انتخابات، هیچ یک از آن دو کاندیدای شاخص به نفع دیگری کنار نرفت؛ در حالی که در طرف مقابل عملا یک کاندیدا بیشتر وجود نداشت. در این مرحله، تخریب کاندیدای رقیب باعث شد که اتحادی نیز شکل نگیرد و این قطعا از همان اول یکی از دلایل شکست جبهه انقلاب بود. در دور دوم نیز بخشی از طرفداران کاندیدایی که رای کافی را نیاورد، بخاطر همان اصکاک‌ها و تخریب‌ها حاضر به رای دادن به آن دیگری نشدند تا اینکه در نهایت باعث شد این جبهه در عین ناباوری در یک رقابت تقریبا نزدیک، متحمل شکست گردد. 🔻اما امروز وقت نق زدن و سرزنش کردن و اصطکاک دوباره نیست؛ بلکه زمان درس گرفتن از اشتباهات انسجام نیروهای جبهه در جهت مطالبه آرمانها و دستورات رهبر معظم انقلاب است. به قول آقای جلیلی: این پایان کار نیست؛ بلکه آغاز راه است! امروز باید بدون خصومت و با نهایت خیرخواهی و همدلی، همه به رئیس جمهور منتخب کمک کنیم تا قطار دولت بتواند در ریل خدمت‌رسانی و در جهت رفع نیازهای واقعی مردم حرکت کند و در گام بعد، آماده مطالبه ارزش‌های انقلاب و حقوق مردم از دولت منتخب باشیم. 🔻درس نهایی، توجه بیشتر به توده‌های مردم است که امیرالمومنین در فرازی از عهدنامه مالک آورده‌اند: "و إنّما عِمادُ الدِّينِ و جِماعُ المسلمينَ و العُدَّةُ للأعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّةِ، فليَكُن صَغْوُكَ لَهُم، و مَيلُكَ مَعَهُم". در عهدنامه خود به مالك اشتر نوشت: ستون دين و جماعت مسلمانان و ساز و برگ در برابر دشمنان، توده مردم‌اند؛ پس بايد توجّه و عنايت تو به آنان باشد. 🔻ما چهار سال فرصت داریم که نیروی خودمان را بازیابی کنیم و از اشتباهاتمان درس بگیریم و سرمایه اصلیمان که ایمان به خدا و اخلاق و پیروی و اطاعت از ولی است را از دست ندهیم تا در گذران ایام، باز جامعه به ما رو نماید. ✍🏻حسین ابراهیمی عضو جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹نتیجه انتخابات؛ یک پدیده، یا محصول اتفاقات و روندهای پیشین؟ 🔻فرایند انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری به پایان رسید. افزایش شرکت‌کنندگان و رسیدن آمار به حوالی پنجاه درصد واجدین شرایط، برای مقام معظم رهبری و همۀ دوست‌داران انقلاب و اسلام، مایۀ امید و مسرت است. اینک و پس از پیروزی نامزد محترم جناح اصلاح طلب باید نگاهی به گذشته بیندازیم و از آن چراغی برای آینده برداریم، اما پیش از آن و به عنوان مهمترین نکته باید بر نقش تعیین‌کنندۀ مردم و میزان بودن واقعی رأی ملت، پای فشریم. 🔻مردم، قاضی عملکرد مسؤولین و داوطلبان ۱- ما مردم‌سالاری دینی را یک حقیقت برگرفته از متن دین و دارای ریشه در سلوک اولیاء الهی و بزرگان می‌دانیم و بر احترام به انتخاب مردم مسلمان، هرچه باشد، تأکید می‌کنیم. اساساً رؤسا و داوطلبان ریاست باید روش و منِش خود را با گرایش و انتخاب مردم بسنجند و کاهش اعتماد مردم را آینه‌ای برای محَک طرز نگرش و کُنش‌های خود بدانند، نه اینکه گرایش اکثریت به گفتمان و عملکرد رقیب را نشان از نافهمی یا کم‌بصیرتی بدانند. 🔻انتخابات غیرحضوری را آغاز کنید ۲- زیست مجازی در حال تبدیل شدن به فرهنگ و سبک زندگی عمومی است، تا جایی که مردم، حوصله یا حتی گاهی توان انجام فیزیکی کارهای خود را ندارند. دایرۀ امور سیاسی نیز از این واقعیت، مستثنی نیست: برخی جوانان با صف کشیدن و انگشت زدن و کاغذنویسی بیگانه‌اند و عدم شرکت آنان در انتخابات را نباید به بی‌اعتنایی به نظام و انقلاب گره زد، بلکه به نظر نگارنده باید معیارهای همراهی با نظام تا حدی به این فضا منتقل شود. ازجملۀ پیشنهادها برگزاری انتخابات تمام‌اینترنتی و امکان انداختن رأی از راه دور و به صورت مجازی است. 🔻مردم را در دو پیام‌رسان، تیپ‌بندی نکنید ۳- ممنوعیت استفاده از پیام‌رسان‌های خارجی، در عمل به نفع انقلاب و مردم نشد؛ چالش‌های جدّی استفاده از فیلترشکن (که مجال بسط آن نیست)، به ضرر اعتقادات و اخلاق و اقتصاد و امنیت مردم و کشور است، و مهمتر از آن، باعث شقاق بین طیف‌های مردم و بسته شدن فضای فکری و فرهنگی هرکدام شده است. کسانی که در سکوهای خارجی هستند، پیام‌ها و تبلیغات زرد و مسموم را می‌شنوند و کاربران نرم‌افزارهای داخلی با آواری از تبلیغات یک‌طرفه مذهبی و ملی روبرو هستند. این باعث شده که هیچکدام حرف طرف مقابل را کامل و مستقیم نشنود و هرکدام ذهنیتی ثابت از اتفاقات و جریانات، و قضاوتی پیشین نسبت به دیگران داشته باشند. 🔻سوزنی هم به خود بزنیم ۴- ژِست «عمارپندار» خیلی از ما انقلابی‌ها دیدنی است! خود را در جایگاه پدری و ولایت بر مردم نشانده‌ایم و با توجیه وسیله توسط هدف مقدس، به جای اینکه انتقادها و پیشنهادها و خواسته‌های غالباً به‌حق را بپذیریم، با فلسفه‌بافی یا لاپوشانی یا تسامح، از کنار کاستی‌ها می‌گذریم و سعی داریم با استفاده از ارزش‌ها یا با تحکّم و یا ایجاد هیجان‌های اجتماعی به مقصود خود نائل شویم. مثال‌های زیادی برای این عقیده و مسلک هست که از میان آن‌ها به این موارد اشاره می‌شود: «استفاده از ادبیات نمی‌گذارم رئیس جمهور شوی»، «حمایت غیرقانونی برخی مدیران عالی دولت و نهادهای انقلابی از نامزد اصلح»، «چاپ پوستر ما با همیم»، «نصب یادمان شهید رئیسی و سردار سلیمانی در محل‌های رأی‌گیری»، «نشان ندادن چند مدیر مجرّب در کنار نامزد مورد حمایت و اکتفا به ادعای داشتن برنامه تفصیلی»، «حضور پررنگ عناصر سیاسی‌زده و سیاست‌باز در کنار نامزد انقلابی»، «خارج نشان دادن نامزد رقیب از دایرۀ انقلاب و انقلابی‌گری»،... . 🔻پرچم «صداقت» و «حق و عدالت» بالاست ۵- نتیجۀ این انتخابات، نه لزوما برخاسته از نافهمی و بی‌بصیرتی مردم، بلکه ازقضا نشان اقبال عمومی به «صداقت» و «حق و عدالت» بود. مردم نامزدی را برگزیدند که بارها ارادت و تبعیت خود را از مولای متقیان، علی علیه‌السلام و مقام معظم رهبری حفظه‌الله تجدید کرد. مردم به شعارها و آرمان‌های انقلاب پشت نکرده‌اند، بلکه در نتیجۀ اقدامات ما و البته شیطنت دشمن، به مرحله‌ای از نفرت و رویگردانی رسیدند که به نامزد بدون برنامۀ اجرایی و فاقد اقتدار مدیریتی رأی می‌دهند. 🔻فرصتی برای خودسازی تشکیلاتی ۶- بی‌شک، تلاش‌های مجاهدانه و خالصانۀ دلدادگان و پویندگان انقلاب، بی‌اثر نیست و نباید عدم حصول نتیجه را به معنی شکست انگاشت، چراکه اولا اجر و ثواب هر «مثقال ذره» خیرخواهی‌ها و اقدامات در کتاب فضل الهی محفوظ است، و ثانیا این فرصت را می‌دهد که در سال‌های پیشِ رو، در کنار نصیحت و نظارت بر دولتمردان، به خودسازی تشکیلاتی و عملیاتی بپردازیم. ✍🏻مرتضی مروی عضو جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹️هنوز در بر همان پاشنه می‌چرخد! 🔻چهل و پنج سال از آغاز انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ اما هنوز در مدل آرمان‌خواهی دچار ضعف، خلل و ناکارآمدی هستیم. انتخابات امسال، این ضعف را دوباره برای ما بازگو کرد. 🔻 آرمان‌گرایی ذهنی و دور از واقعیت‌های عینی جامعه گاهی میان آن‌چه در ذهن آرمان‌خواه خود می‌پرورانیم و آن‌چه امکان تحقق بیرونی دارد فاصله بسیار است. آرمان‌گرایی برخی از ما بیشتر از آن که واقعیت بیرونی را تغییر دهد رؤیاها و تخیلات را برای ما لذت‌بخش کرده و ما را به یک نیروی صرفاً منتقد به جای نیروی سازنده بدل می‌سازد. امروز باید با اتکا به تجربه ارزشمند چهل ساله و با اعتماد به نظرات کارشناسان، فاصله میان آرمان‌خواهی و واقعیت را کاهش دهیم. امروز باید مردم زمان خویش، به‌ویژه قشر خاکستری و نسل جدید را بیش از پیش شناخته باشیم و تحلیل‌های ذهنی، نیازها و انتظارات آنان را درک کرده باشیم. ارتباط‌گیری با مردم به صورت یک‌سویه و در دقیقه نَوَد برای جهت دادن به رأى آنان، نتیجه‌ی نبود همین درک است. 🔻آرمان‌گرایی واگرا، مشورت‌ناپذیر و تکرو در این که برای شناخت باید از مبنا و پایه شروع کرد تردیدی نیست. اما در مرحله کنش‌گری سیاسی و اجتماعی، تأكيد بیش از حد بر مبانی و بی‌توجهی به نتیجه، موجب پررنگ شدن اختلافات و عدم امکان همگرایی با سلایق و افکار دیگر می‌شود؛ در حالی که می‌توان خروجی مشترکی از مبانی گرفت و برای رسیدن به این مخرج مشترک، تمام جریان‌های ذیل نظام را در پروژه انقلاب اسلامی شریک کرد و هر کدام را در بخشی به کار گرفت. آن‌قدر اهداف انقلاب اسلامی، برجسته، ارزشمند و مهم هستند که می‌توان به‌خاطر آن‌ها از اختلافات سلیقه‌ای، تاکتیکی و جناحی که بعضاً ناشی از اختلاف مبانی است، چشم پوشید و با همه دلسوزان انقلاب اسلامی هم‌جبهه شد. گاهی فکر می‌کنم با مدل آرمان‌گرایی بعضی از ما هیچ‌گاه نمی‌توانستیم در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، دوشادوش رزمندگان دیگر با مبانی متفاوت شرکت کنیم. 🔻روح ماکیاول در کالبد آرمان‌گرایی آرمان‌گرایی برخی از ما بیست سال است که با بیماری ماکیاولیسم دست و پنجه نرم می‌کند؛ یعنی هدف وسیله را توجیه می‌کند. گاهی برای مقابله به مثل در برابر جریان‌های مخالف، به صورت ناخودآگاه، از ابزارها و وسایل نامشروع برای تحقق هدف، بهره می‌گیریم. چند نمونه از این رفتارها را می‌خوانیم: یک. تضعیف شورای نگهبان و ترویج شبهات پیرامون عملکرد آن میان عموم مردم دو. معادل‌سازی جریان رقیب انتخاباتی با جبهه کفر، استکبار و طاغوت که معنای آن خدشه در مشروعیت اصل نظام اسلامی است. سه. ترویج شایعات و اتهامات ثابت نشده درباره جریان رقیب چهار. بی‌احترامی و توهین به افراد به دلیل حمایت از نامزد رقیب پنج. بی‌احترامی به انتخاب اکثریت مردم که به تعبیر مرحوم امام "ولی‌نعمت انقلاب‌اند". دوباره باید به خودمان یادآوری کنیم که: مردم، ابزار انقلاب اسلامی نیستند؛ مردم، موضوع انقلاب اسلامی هستند. ✍🏻 محمد مروارید عضو جبهه روحانیت مردمی انقلاب اسلامی ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi
🔹بپذیریم که ما آن آدم‌های دیروز نیستیم 🔻شما اگر هنر داری زحمت بكش خودت را قدری به زحمت بيانداز، در ميدان رقابت چيزی بيشتر و جذاب‌تر عرضه كن تا تو را انتخاب كنند! شب بيدار بمان، روز تلاش كن، زبان مردم را ياد بگير، علائق‌شان را بشناس و حالشان را درك كن، اقتضائات دنيای جديد و نسل نو را بفهم و برای آن برنامه داشته باش! خودت را در رقابتی برابر قرار بده و تمرين كن كه بدون فشار و زور و ضرب و چماق، حتى بدون تهديد مردم به عذاب جهنم و چسباندن همه چيز به دين و خدا و پيغمبر و شب اول قبر و ... تجربه‌ای دنيايی و محسوس و ملموس عرضه كنی تا تو را ترجيح بدهند و بپذيرند! برادر طلبه و روحانی و بسيجی و حزب‌اللهی و انقلابی! بدون تعارف، چيزی كه ما - متاسفانه - هنوز نياموخته‌ايم اين است! قبل از انقلاب مردم در رقابتی ميان كاباره و عرق‌فروشی و مسجد و حسينيه اين دومی را انتخاب كردند، چرا؟ چون سلامت و صفای باطن نسلی از روحانيان معنوی را طی چندين دهه ديده بودند و لمس كرده بودند، از طالقانی و قوام در تهران تا ملاعباس در تربت و از سخنور در فردوس تا ميرزا غلامرضا فقيه در يزد و از آقابزرگ كنگاور تا آقابهاء محلاتی در شيراز و ... همه نمونه‌هايی از زهد و تقوا و ايمان و سلامت نفس عرضه كردند كه هر وجدان سليمی را به خود می‌كشيد! فقيه يزدی خانه‌اش را می‌فروخت تا گرسنگان يهودی قحطی را سير كند و سيد مهدی قوام در كنار كارتن‌خواب‌ها و عرق‌خورها می نشست و تيمارشان می‌كرد تا دستی را بگيرد و به خانه بازگرداند! اين سرمايه بود كه انقلاب اسلامی را به پيروزی رساند و اعتماد مردم را يكسره به روحانيت و دين و مكتب حسينی جلب كرد! اگر هنر داريم به‌جای از كيسه‌خوردن و سرمايه را به‌باددادن، در چنان رقابتی برای جلب نظر اكثريت تلاش كنيم! به خدا قسم جلب دل و فكر نوجوان مسلمان امروز از كسب موافقت مشتری‌های شهرنو و كازينوی ديروز سخت‌تر نيست! بپذيريم و اعتراف كنيم كه ما آن آدم‌های ديروز نيستيم و تنبل شده‌ايم! ما عادت كرده‌ايم كه به‌جای زحمت‌دادن به خودمان، از كميته انضباطی دانشگاه تا نيروی اننظامی خيابان همه‌جا چماق را جلو بياندازيم يا پای مقدسات را به ميان بكشيم! ✍🏻 به قلم: محمدرضا زائری ━━━━━━━━━━━━ 🇮🇷 جبهه‌ روحانیت مردمی انقلاب اسلامی 🌐@rohaniat_mardomi