درسی از اولین زائر حضرت حسین
بنا به نقل منابع تاریخی مثل طبری و مرحوم طبرسی نخستین زائر امام حسین علیه السلام جابر ابن عبدالله انصاری بود
جابر از اصحاب پنج امام (از امام علی(ع) تا امام باقر(ع)) دانستهاند. او پس از واقعه عاشورا، نخستین زائر امام حسین(ع) بود که در روز اربعین به کربلا رسید. همچنین بنابر روایات، او سلام پیامبر(ص) را به امام باقر(ع) رساند.
وقتی جابر ابن عبدالله انصاری و عطیه به سرزمین کربلا رسیدند نزدیکی قبر شریف حضرت بودند که جابر و عطیه کفش ها را به حرمت سرزمین کربلا از پای درآورند و به دست گرفتند. جابر به عطیه گفت من که چشمم نمی بیند نزدیک مرقد که رسیدیم بگو ادب کنم. یک مرتبه رسیدند به جایی که روی آن نوشته شده بود: هذا قبر حسین ابن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطشانا. جابر وقتی متوجه شد خودش را روی قبر انداخت و بنا کرد به گریه و شیون و زاری. دو جمله گفت که عجیب است. جمله اول او برای ما زائزین دلسوخته می تواند بشارت دهنده و قابل استفاده باشد،
جمله اول جابر این بود که گفت ای حسین بن علی! شکر خدا که ما در این واقعه با تو بودیم. عطیه در اعتراض به جابر گفت ولی ما که با حسین ابن علی نبودیم. جابر به عطیه این نقل قول از رسول الله (ص) را یادآور شد که: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِ / کسی که کسی را دوست دارد خداوند او را با کسی که دوستش دارد محشور می کند. من هم از بچگی حسین (ع) را دوست داشتم و راه او را تایید می کردم . من کور بودم و نمی توانستم در جنگ باشم اما دلم با حسین (ع) بود. اگر تنم آن جا و آن روز در کربلا نبود اما دلم، فکرم و اندیشه ام آن جا بود پس عطیه ما آن روز در آن جا بودیم.جمله دومی که جابر گفت وقتی خودش را روی قبر مولایش انداخت گفت حبیبی حبیبی حبیبی / ای دوست من ای دوست من ای دوست من چرا جواب مرا نمی دهی، دوستت به زیارت تو آمده است. من جابرم از مدینه به دیدار تو آمده ام. این تن بی سر چرا جواب دوست خود را نمی دهد. در این لحظه بود که یک مرتبه صدای جمعیت و زنگوله شتران به هوا برخاست. عطیه و جابر گفتند نکند بنی امیه سراغ ما آمده اند. جابر به غلامش گفت احتمال دارد اسرا برای زیارت به این جا آمده باشند. اگر این مژده را برای من بیاوری تو را آزاد می کنم. غلام رفت و برگشت و گفت البشاره البشاره. مژده باد که اهل بیت آمده اند. صاحب عزا رسید و و آمدند و خودشان را بر روی قبر پاک و مطهر حضرت انداختند. وقتی حضرت زینب (س) بر سر قبر برادر آمد و ماجرای شام و کوفه را ذکر کرد غوغایی به پا خاست...
مرثیه بخوان...... 😭
دست راستم را سال قبل قطع کردید!!😭
وقتی «متوکل» به خلافت رسید، دشمنی و خصومتش با شیعیان و اهل بیت به آنجا رسید که مزار امام حسین بن علی علیه السّلام را در کربلا تخریب کرد و دستور داد آن جا را شخم بزنند و بر راه های منتهی به مزار آن حضرت مأمورینی گماشت تا هرکس به زیارت حسین بن علی علیه السّلام می رود، دستگیر کرده و به قتل برسانند.
ثبت نامی عجیب!
به رغم وحشیگری های متوکل نسبت به زوار بارگاه امام حسین (علیه السلام)، هرگز این مسیر تعطیل نشد و از رونق نیفتاد و مردم به صورت های مختلف خود را به کربلا می رساندند و امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کردند. سرانجام متوکل مجبور شد، طی فرمانی زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) را به شرط اینکه دست راست زائر را قطع کنند، آزاد نماید! و در اندک زمانی صف مشتاقان زیارت با وجود این شرط نیز طولانی گردید!
مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب می نویسد: «خانمی به قصد زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) به مامور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند، آیا می دانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی دستور می دهد: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون می آورد! مامور می گوید: خانم فرمان خلیفه می گوید، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود.آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و می گوید: این دست را سال گذشته قطع کردید!
حرکت به سامرا
عزیزانم راهی سامرا هستیم ابتدا از موقعیت جغرافیایی این شهر کمی بدانیم:
موقعیت جغرافیایی
شهر سامرا در شرق رودخانه دجله و در شمال بغداد واقع شده است. این شهر، مرکز استان صلاح الدین و در فاصله ۱۲۴ کیلومتری بغداد واقع شده است. سامرا از شرق به کرکوک، از شمال به استان نینوا، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد منتهی میشود.
تاریخچه شهر سامرا
تاریخچه را لازم نیست بیان کنید و لکن شاید زائری پرسید پاسخ داشته باشید
در سال ۲۲۱ق و دوران حکومت معتصم عباسی فرزند هارون عباسی، پایتخت از بغداد به سامرا منتقل گردید و تا سال ۲۷۶ ادامه داشت سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخها، گردشگاهها، بازارها، مساجد و عمارتهای عظیم در آن ایجاد شد. این شکوه و عظمت تا دوران معتمد عباسی (حکومت ۲۵۶ - ۲۷۹ق) ادامه داشت تا اینکه وی پایتخت را به بغداد بازگرداند
چرایی و چگونگی حضور دو امام شیعه در سامرا
متوکل در سال ۲۳۳ق مصمم شد تا امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا بیاورد. علت این امر را رسیدن گزارشهایی حاکی از میل مردم به امام هادی(ع) ذکر کردهاند. متوکل امام هادی(ع) را از مدینه به بغداد و سپس به سامرا آورد و ۲۰ سال و ۹ ماه در آنجا ساکن بود تا اینکه همانجا در زمان حکومت معتز مسموم شده و شهید شد و در همانجا مدفون شد امام حسن عسکری(ع) نیز به همراه پدرش در سال ۲۳۳ق/۸۴۷م به سامرا آورده شد و تا پایان عمرشان در همان جا بودند. امام عسکری(ع) درسن ۲۸ سالگی مسموم شد و به شهادت رسید
چرا سامرا سنی نشین است؟
در شعبان ۱۲۹۰ق، میرزای شیرازی از مراجع تقلید شیعه، به شهر سامرا کوچ کرد و در آنجا حوزه علمیه تأسیس کرد. در این حوزه علمای بزرگی مانند سید حسن صدر، سید محسن امین، محمدجواد بلاغی، آغا بزرگ تهرانی اشتغال داشتند. فتوای تحریم تنباکو در مدت اقامت میرزا در سامرا صادر شد. خروج شیعیان پس از اینکه میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۲قدر سامرا درگذشت، شیعیان هم کمکم سامرا را ترک کرده و به سمت دیگر شهرهای شیعهنشین بهویژه در جنوب عراق یعنی کربلای معلی و نجف اشرف کوچ کردند. بر همین اساس، سامرا آرامآرام به یک شهر سنینشین تبدیل شد. چند دهه پس از حکومت حزب بعث، تقریبا حضور شیعیان در سامرا به صفر رسید.
زیارتگاههای سامرا
✓مسجد و حرم عسگریین مدفن امام هادی (ع) و امام عسگری (ع) که مهمترین مکان زیارتی شهر سامرا محسوب میشود،
✓مرقد مطهر نرجس خاتون همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر مكرمه حضرت مهدی (عج) که قبر مطهر آن بانوی بزرگوار در پشت ضريح امام حسن عسگری (ع) قرار دارد،
✓مرقد حكيمه خاتون دختر امام جواد (ع) که در پايين پا و چسبيده به ضريح عسگريين مدفون است،
✓قبر مطهر حسين بن علی الهادی،
✓سرداب مقدس که طبق روایات امام مهدی (عج) بارها در زمان حیات پدر و پس از آن در این مکان دیده شده و علت نامگذاری این مکان به سرداب غیبت همین است.
سرداب مقدس
#سرداب، زیرزمین خانه امام عسکری(ع) در سامرا بوده است.قداست این مکان به دلیل انتسابش به امامان معصوم است؛چرا که محل زندگی امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج) بوده است
در #سرداب، چاهی معروف به «چاه غیبت» است که به گفته شیخ عباس قمی، عدهای از زائران در داخل سرداب، از حوضی که محل وضوی امامین عسکریین بوده به عنوان تبرک خاک برمیداشته و کمکم این مکان به چاه غیبت معروف شده است.
شیخ عباس قمی همچنین از محدث نوری نقل کرده که عدهای از خادمان سرداب برای کسب منافع مادی و دنیوی، این مکان را چاه صاحب الزمان معرفی کردهاند و از آن محل، خاکی برای تبرک در مقابل دریافت پول به زائران میدادهاند و شیخ العراقین برای جلوگیری از این اقدام، چاه مذکور را پر کرده و در آن را بسته، اما بعدها خادمان دوباره آن را باز کردهاند
ماموریت سخت امام هادی و امام عسکری
وجود مبارک حضرت هادی(سلام الله علیه)، گذشته از آن مشکلات سیاسی که با آنها روبرو بود یک بار سنگینی روی دوش امام دهم و امام یازدهم بود. آنها میخواستند مردم را، امت اسلامی را، جامعه قرآنی را با یک حقیقت تازهای آشنا کنند و آنها را آماده کنند، بگویند امام دوازدهمی هست که کسی او را نمیبیند، یک غیبت کوتاه دارد، یک غیبت طولانی دارد، ممکن است هزارها سال طول بکشد. هاضمه بشر برای ادراک این مطلب آماده نبود! الآن به لطف الهی از بس گفته شد جریان غیبت وجود مبارک حضرت برای ما حل شده است، وگرنه آن اوایل چه کسی میفهمید یک کسی میآید هزارها سال در پرده غیبت است! تمام تلاش و کوشش امام نهم و دهم و یازدهم در این بخش خلاصه میشد تا مردم را آماده کنند که امام دوازدهم میآید و او را نمیبینید و ممکن است قرنها طول بکشد! این مساله بار سنگینی روی دوش امام هادی و امام عسکری(سلام الله علیهما) بود و این بار را به مقصد رساندند.
بخشی از سخنرانی آیت الله جوادی آملی
درسی از امام هادی علیه السلام _اثر خداترسی
🔸 صالح بن سعید به حضور امام هادی (علیه السلام) مشرف شد دید حضرت را در کوی فقرا تحت نظر دارند، به امام هادی علیه السلام عرض کرد: «أَرَادُوا إِطْفَاءَ نُورِکَ وَ التَّقْصِیرَ بِکَ»؛ مأموران عباسی خواستند نور تو را خاموش کنند؛ حضرت فرمود نتوانستند، نگاه کن ببین در این کوی فقرا چه می بینی، نگاه کرد دید بوستان هایی است؛ همان ﴿جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ﴾؛[١] تقریباً آنچه را قرآن درباره بهشت یاد فرموده است، صالح بن سعید با چشم ملکوتی دید. حضرت امام هادی سلام الله علیه به صالح بن سعید فرمود: «فَهَذَا لَنَا عَتِیدٌ»؛[٢] این برای ما آماده است.
🔸 «مَنِ اتَّقَی اللَّهَ یُتَّقَی»؛[٣] چیزی انسان باتقوا را گرفتار خود نمی کند و اگر کسی #مطیع_خدا بود ماسوای خدا از او اطاعت می کنند، چه اینکه از حضرت هادی (سلام الله علیه) اطاعت کردند. فرمود اگر کسی مطیع خدا بود باکی از خشم مردم ندارد چون سود و زیان به دست مردم نیست.
📚 [١] . سورهٴ آلعمران، آیهٴ ١٥
[٢] . الکافی(ط - الإسلامیة) ج ١، ص ٤٩٨
[٣] . الکافی(ط - الإسلامیة) ج ١، ص ١٣٨
محمد بن علی الهادی(ع) مشهور به سید محمد
فرزند امام هادی(ع) است برادر امام یازدهم عموی امام زمان علیهم السلام است اینقدر مقام سیدمحمد بالا بود که برخی گمان میکردند امامت پس از پدرش به او میرسد؛ اما با مرگ او در زمان حیات پدرش، امام حسن عسکری(ع) به امامت رسید.
سید محمد نزد عراقیان جایگاه ویژهای دارد: به نامش سوگند یاد نمیکنند، کراماتش مشهور است
حالا بیشتر خواستید از کرامات این امام زاده عظیم الشان بدانید آثاری درباره سید محمد نوشته شده است که بیشتر آنها درباره زندگی و کرامات نقل شده از وی است؛ از جمله کتاب عربی «حیاة و کرامات ابوجعفر محمد بن الامام علی الهادی(ع)» اثر محمدعلی اُردوبادی که با عنوان «ستاره دُجَیل» به فارسی ترجمه شده است.
ان اکرمکم عند الله اتقاکم
#مسجد_مدینه
یک وقتی دنبال مطلبی میگشتم، به این یک روایت بسیار زیبا و باارزش هست که پیغمبر اکرم تنها در #مسجد نشسته بودند، مسجد زمان ایشان هم خیلی معمولی بود، حتی بی در و پیکر بود، سقف و پنجره نداشت، فرش نداشت، یک چهاردیواری بود که پیغمبر طرحش را داده بودند، دیوارها را آورده بودند بالا آن هم نه خیلی دیوار بلند که روزهای گرم مردم عبایشان را پهن میکردند که روی این ریگهای کف مسجد دستشان زانویشان نسوزد.
آن زمان پول نداشتند، ثروتمندی در مدینه نبود، ثروتمند در قلعههای خیبر بود، چهار تا هم که ثروتمند بودند دین نداشتند، پیغمبر عزیز اسلام بودند و یک جمعیت از نظر مالی ضعیف و ناتوان. خدا میداند که پیغمبر اکرم در این مسجد با آن وضعی که نه سقف، نه فرش، نه در و پنجره داشت چه انسانهایی را تربیت کرد.
امر به #اذان و انتخاب مؤذن
در مدینه مسیحیها کلیسا داشتند که روزهای یکشنبه ناقوسشان را به صدا درمیآوردند، حالا هم سر کلیساها هست، هم در داخل هم در خارج. یک روز مسلمانها به پیغمبر اکرم گفتند: اینها میخواهند مردم را جمع کنند در کلیسا ناقوس میزنند ولی ما هیچ علامت و نشانه و شعاری نداریم که وقت نماز صبح و ظهر و مغرب و عشا را به گوش مردم برسانیم؛ این پیکره الهی و ملکوتی اذان نازل شد.
پیامبر مأموریت اذان گفتن را دادند به بلال که عرب هم نبود، اهل مکه مدینه نبود، اهل همین حبشه بود، آن وقت به ایشان میگفتند برود اذن بگوید. بلال لهجۀ خیلی روشنی هم نداشت و کلمات را خیلی خوب نمیتوانست ادا بکند، مثلاً نمیتوانست شین بگوید، نمیتوانست راحت بگوید «اشهد ان لا اله الا الله» ایشان مأمور شد که اوقات نماز را با اذان اعلام بکند.
اسلام یک درخت تازهای بود، هنوز خیلی پا نگرفته بود، مردم هنوز کاملاً به آداب الهی مؤدب نشده بودند، آمدند به پیغمبر گفتند که غیر از این کلاغ سیاه که میفرستی بالای پشت بام قارقار میکند کسی دیگر نبود؟ این نگاه مردم بود، فکر میکردند یک نفر باید برود اذان بگوید که دوازده دستگاه موسیقی را کلاس دیده باشد، تحریر بلد باشد، صدایش خیلی پرجاذبه باشد.
پیغمبر اکرم اصلاً هیچ کاری از پیش خودشان نمیکردند، تصمیمی از پیش خودشان نمیگرفتند، تسلیم خدا بودند که حالا جواب این مردم یاوهگو را پروردگار عالم چه میدهد. پروردگار در سورۀ حجرات جواب مردم را داد که شما اگر این کلاغ سیاه را نمیخواهید من این انسان مؤمن الهی ملکوتی را میخواهم، شما اگر از صدای این خوشتان نمیآید من صدایش را دوست دارم.
شما اگر برای بلال ارزش قائل نیستید، این ملاک ارزش که اعلام شد: «انَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ»(حجرات، 13) این آیه دربارۀ بلال نازل شد که فکر میکنید خوش قیافهها پیش من ارزش دارند یا پولدارها پیش من ارزش دارند یا آنهایی که خیلی قیافه زیبای بدنی دارند پیش من ارزش دارند؟ پیش من آنهایی ارزش دارند که اهل تقوا هستند، من به صدا و قیافه کاری ندارم. خدا بلال را اینطور تأیید کرد، این شکل مسجد و اوضاع مسجد و مؤذن مسجد.
بخشی از سخنران #شیخ_انصاریان زید عزه
**دوستان عزیز مسئله مسئله #اماکن_ تخییر از چند جهت اختلافی است:
۱✓اصل #تخییر: برخی از قدماء مثل سیّد مرتضی و إبن جنید قائل به تعیّن تمام و برخی از قدماء مثل شیخ صدوق و برخی از متأخّرین مثل آیت الله شبیری زنجانی قائل به تعیّن قصر شده اند.
۲✓محدوده تخییر
برخی در سراسر شهر #کوفه قائل به #تخییر هستند (آیت الله سیستانی)
برخی فقط در محدوده مسجد قدیم
و همین طور در مورد حرم امام حسین علیه السلام
**اما یک نکته خیلی دقیق**
اگر در نماز جماعت زیر زمین حرم #امام_ حسین علیه السلام اقامه نماز کنید می شنوید که امام جماعت تاکید بر #قصر خواندن برای مسافرین می کند دقت مهمتر اینکه خادمین در صحن راهنمایی می کنند نماز نماینده آیت الله سیستانی در زیر زمین!
این اشارات به این جهت است که اولا آیت الله سیستانی #تخییر را تا فاصله ۱۱متر و نیم اطراف ضریح می داند بنابراین در صحن ها و رواق ها نماز شکسته است حال اگر به فرض چند نفر از مقلدین آیت الله خامنه ای در نماز زیر زمین شرکت کنند و حلقه اتصال جماعت یک یا چند نفر از مقلدین آیت الله سیستانی باشند و بخواهند نماز راکامل بخوانند؛ به نظر مقلدین آیت سیستانی نماز اینها یه صورت تمام باطل است و با نماز باطل اتصال برقرار نمی شود این است که امام جماعت قبل از نماز عشا چند بار تاکید می کند مسافرین نماز را شکسته بخوانند.
این دقت خوبی است امیدوارم به همین اندازه روحانی محترم کاروان دقت کند که چه نوشتم.
جمع بندی:
به نظر می رسد در صحن ها و رواق ها شکسته نماز خواندن زائرین #مسافر هم مطابق با احتیاط است هم مطابق با نظم
به دوستان و فامیل خبربده میری کربلا
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
حَقٌّ عَلَى اَلْمُسْلِمِ إِذَا أَرَادَ سَفَراً أَنْ يُعْلِمَ إِخْوَانَهُ وَ حَقٌّ عَلَى إِخْوَانِهِ إِذَا قَدِمَ أَنْ يَأْتُوهُ.
«بر مسلمان است که هرگاه قصد سفر کرد، دوستانش را خبر کند و بر دوستان اوست که هر گاه از سفر بازگشت به دیدارش روند»
الکافی ج٢ ص١٧۴
مفاتیح الحیاة، صفحه ١٨۶
دلیل تعدد نماز جماعت در حرم امام حسین علیه السلام
شاید برای زائری این سوال پیش آید که چرا یک نماز جماعت به امامت یک نفر برگزار نمی شود؟! چراباید در حرم امام حسین علیه السلام همزمان چند جماعت باشد؟ در پاسخ برخی سعی میکنند این تعدد جماعت را ارتباط دهند به دار و دسته شیرازی و سیستانی! باهمین ادبیات که نوشتم [دار و دسته]!
خیر؛بنده جویا شدم از یکی از امامان جماعت پرسیدم گفتند: مسیر تشرف به ضریح نباید بسته شود چون آیت الله سیستانی می فرمایند این مکان اولا وقف برا ی زوار امام حسین علیه السلام است
پس به هیچ وجه راه نباید مسدود شود.لذا با باز بودن مسیرهای تشرف اتصال در همه صحن ها برقرار نیست این است که چند جماعت برگزار می شود.
بر فرض صحت وجود دار و دسته؛ پیشنهاد می شود روحانیون معزز نگذارند این موضوع جنجالی شود !!
اهم وقایع زندگی امام کاظم(ع) در یک نگاه
الف✓۲٠سال با پدرشون امام صادق علیه السلام زندگی کرد.
ب✓بعد از شهادت پدر درسن ۲٠سالگی به امامت رسید
اهم وقایع زندگی امام کاظم(ع) در یک نگاه
۱- شهادت امام جعفر صادق(ع)، پدر امام موسی کاظم، به دست منصور دوانیقی، در سال .148 ه. ق
۲- پیدایش انشعاباتی در مذهب شیعه، مانند: اسماعیلیه، افطحیه و ناووسیه، پس از شهادت امام جعفر صادق(ع) و معارضه آنان با امام موسی کاظم در مسئله امامت.
۳- ادعای امامت و جانشینی امام جعفر صادق(ع)، توسط عبدالله افطح، برادر امام موسی کاظم و به وجود آوردن مذهب افطحیه در شیعه.
۴- احضار امام موسی کاظم(ع) به بغداد و زندانی شدن در آن شهر به دستور مهدی عباسی.
۵- زندانی شدن امام موسی کاظم(ع) در بغداد در دوران حکومت هادی عباسی.
۶- دستگیری امام موسی کاظم(ع) در مدینه و فرستادن آن حضرت به زندان عیسی بن جعفر در بصره، به دستور هارون الرشید در سال 179 ه. ق.
۷- انتقال از زندان بصره به زندان فضل بن ربیع در بغداد.
۸- انتقال از زندان فضل بن ربیع به زندان فضل بن یحیی برمکی.
۹- مراعات کردن حال امام موسی کاظم(ع) در زندان، توسط فضل بن یحیی و عکس العمل شدید هارون به این قضیه.
۱٠- مضروب و مقهور شدن فضل بن یحیی توسط هارون به خاطر مراعات حال امام(ع) در زندان.
۱۱- انتقال از زندان فضل بن یحیی به زندان سندی بن شاهک.
۱۲- مسموم شدن و شهادت امام موسی کاظم(ع) با خرمای زهرآلود توسط سندی بن شاهک در زندان در 25 رجب .183 ه . ق.
۱۳- انتقال پیکر مطهر امام موسی کاظم(ع) به (پل) بغداد و فراخوانی مردم برای دیدن آن توسط ماموران هارون الرشید.
۱۴- انزجار سلیمان بن جعفر بن منصور دوانیقی از تحقیر پیکر امام موسی کاظم(ع) توسط ماموران حکومتی و دستور او به تجهیز و تکفین مناسب شان پیکر آن حضرت و به خاک سپاری در مقابر قریش بغداد.
وضعیت زندانهایی که امام(ع) در آن محبوس بودند
میدانید که هارون الرشید این حاکم عباسی در دوران حکومت خویش، امام کاظم(ع) را بارها زندانی کرد.
مدت کامل اسارت ایشان را ده سال و اندی تا دوازده سال گزارش کردهاند.،
منبع: عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۹۵.
وضعیت زندانهایی که امام(ع) در آن محبوس بودند.
اگرچه در بسیاری از موارد امام(ع) در خانه برخی از افراد، محصور و تحت نظر بودند؛ اما در مواردی حکومت عباسی به شکنجه امام(ع) در زندانهایی مخوف میپرداختند که در زیارتنامه حضرتشان به این موضوع اشاره شده است: «وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیود»؛بحار الانوار، ج 99، ص۱۷
درود بر موسی بن جعفر، آنکه با پاهای بسته به زنجیرها در قعر زندانها و تاریکی سیاهچالها شکنجه میشد.
بر اساس گزارشی دیگر، هارون گاهی برای تفریح به پشت بامی میرفت که مشرف بر زندان بود. روزی به ربیع گفت که این پارچه چیست که هر روز آنرا داخل زندان میبینم؟! ربیع گفت: پارچه نیست! موسی بن جعفر است که بعد فجر تا هنگام نماز ظهر به سجده میرود. هارون گفت: او از راهبان بنی هاشم است! ربیع از او پرسید: پس چرا در زندان بر وی سختگیری میکنی؟ هارون گفت: چارهای نیست!
توطئه شهادت امام کاظم علیه السلام
همانگونه که گفته شد هارون از تمام افرادی که امام(ع) در زندان و یا تحت نظر آنان بودند، خواسته بود تا حضرتشان را به شهادت برسانند، اما هیچ کدامشان نپذیرفتند و تنها سندی بن شاهک بود که این تقاضا را پذیرفته و آنرا اجرا کرد.
عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص: 99
شهادت در زندان
روایات متعددی حاکی از آن است که امام(ع) با سمی که هارون به ایشان خوراند به شهادت رسید:
هارون تصمیم گرفت آنحضرت(ع) را با سم به قتل برساند. لذا مقدارى خرما که خرما کاملا به آن سم آغشته شده بود به یکى از خدمتکارانش داد و گفت: «این سینى خرما را نزد موسى بن جعفر ببر و بگو خلیفه از این خرما خورده است و مقدارى را نیز براى شما کنار گذاشته است، و شما را قسم مىدهد که این خرما را تا آخر بخورید، زیرا که خودم با دستم آن را براى شما انتخاب کرده ام». خادم به خدمت حضرت آمد، و پیام هارون را رساند. سرانجام امام(ع) خرماهای مسموم شده را تناول نمودند و بعد از سه روز به شهادت رسیدند.
همچنین هنگامی که امام کاظم(ع) از دنیا رفت، سندی بن شاهک دستور داد جنازه آنحضرت را روی پل بغداد نهادند و به مردم اعلام کرد که آنحضرت به مرگ مقدّر از دنیا رفته است. مردم میآمدند و بدن مطّهر آنحضرت را میدیدند و آثار جراحت و زخمی در آن نبود.
معجزه حضرت جواد(ع)
بیان مقدمه برای هضم مطلب:
طبع آتش، سوزاندن است؛ در طول تاریخ سابقه نداشته و نیز نخواهد داشت که آتش به جای سوزاندن، خنک کند. البته طبق قرآن، روزگاری بر این آتش گذشت که به امر پروردگار سرد شد: «يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ»(انبیاء، 69). آنگاه که نمرودیان به ملت منطقهٔ بابل اعلام کردند: این جوان که «فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ»(انبیاء، 60)، دشمن شما ملت و معبودان شماست.
سردشدن آتش به امر پروردگار بر ابراهیم(ع)، نشانگر قدرت و ارادۀ الهی است؛ بنابراین یقین بدانید که هر حرکتی در عالم، تنها با ارادهٔ او انجام میشود. اگر ما نیز به این امر باور داشته باشیم، خیلی از مشکلات هم برای ما گلستان میشود. قرآن میفرماید: «لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(توبه، 51) هرگز حادثهای برای ما پیش نمیآید، مگر اینکه پروردگار به پای ما نوشته باشد. او مولا و مالک ماست و ما مملوک او هستیم. آنهایی که ایمان دارند، به او تکیه کنند. همانا این تکیهگاه، استوارترین و محکمترین تکیهگاه است.
معده اسید بسیار پرقدرتی دارد و اگر اسید معدهٔ کسی کم بشود، دستگاه گوارشش مختل میشود. معده خیلی نازک است، ولی این اسید بهاندازهٔ سر سوزن هم معده را سوراخ نمیکند. اسید معده خیلی قوی است و استخوان را در حیوانات نرم میکند؛ حالا معدهٔ بزرگ یک نهنگ در تاریکی آب، تاریکی شب و تاریکی معده، مهمانی از طرف خدا دارد. نهنگ یونس(ع) را قورت میدهد. حالا نهنگ از طرفی باید غذای خودش را بخورد و معده هم آن غذا را هضم بکند؛ از طرفی هم خدا به او گفته که مهمان مرا هضم نکن! این قدرت و ارادۀ خداوند است.
معجزه حضرت جواد(ع)
با شنیدن داستان ابراهیم(ع) و یونس(ع)، باور معجزهٔ حضرت جواد(ع) خیلی آسان میشود. علیبنخالد میگوید: شنیدم که کسی را به دستور محمدبنعبدالملک زیاد، با غل و زنجیر سنگین زندانی کردهاند؛ علت زندانیشدنش هم، ادعای پیغمبری او بود.
وقتی در زندان به دیدن او رفتم، بسیار تعجب کردم. او آدم بسیار فهیم و فرزانهای بود. به او گفتم چرا تو را به زندان انداختهاند؟ گفت: روزی مشغول عبادت کنار مدفن سر مقدس ابیعبدالله(ع) بودم که آقایی به من گفت بلند شو! من هم بلند شدم و دوتایی رفتیم. لحظهای نگذشت که خودم را در مسجد کوفه دیدم؛ اعمال مسجد را انجام دادم و دوباره در یک چشم بههمزدن به مسجدالنبی و مسجدالحرام رفتیم؛ تمام اعمال این دو مسجد را بهجا آوردیم و در آخر، دیدم همانجا در مسجد اموی، کنار مدفن سر مطهر ابیعبدالله(ع) هستم.
این ماجرا سال بعد نیز به همین شکل رخ داد و من این داستان را برای دو نفر گفتهام که پخش شد. محمدبنعبدالملک زیاد نیز دستور بازداشت مرا داد. من قلم و کاغذی به او دادم و گفتم داستانت را بنویس تا به وزیر عباسی برسانم. وقتی نامه را به محمدبنعبدالملک دادم، او در جواب نامه با مسخره نوشت: به همان کسی که تو را در یک چشم بههمزدن به مسجد کوفه، مدینه و مسجدالحرام برده است، بگو آزادت کند.
علیبنخالد میگوید: دو روز بعد که به زندان رفتم، نگهبانان زندان بسیار هراسناک بودند، گویی دنبال چیزی میگشتند. گفتم چه خبر است؟ گفتند: ما یک زندانی داشتیم، نمیدانیم دیشب زمین او را فرو برده یا یک پرندهٔ قوی با خودش برده است.
این شخص میگوید: در سفر دوم، وقت خداحافظی به آن آقا گفتم: به حق کسی که چنین قدرتی را به تو داده، اسمت را به من بگو. نگاهی به من کرد و گفت: اسم من «محمدبنعلیبنموسی» است. من جوادالائمه هستم.
**دوستان عزیز تاکید می نمایم
۱_فهرست مطالب نوار بالا سنجاق شده پس کلیک فرمایید
۲_وقتی دسترسی به اینترنت دارید هر کدام از فهرست را یکبار کلیک کنید دفعات بعد بدون اینترنت باکلیک بر موضوع به مطلب می رسید
قبرحضرت قاسم کجاست؟
به اجماع همه مورخان و ارباب تراجم، قاسم بن حسن (علیهالسّلام)، در کربلا به شهادت رسید و به نوشته بیهقی، مقابل عمویش در کربلا در سن ۱۶ سالگی کشته شد و قاتل وی، «عمرو بن سعید بن نفیل» بود. او کنار سایر شهدا، در کربلا به خاک سپرده شد
لباب الانساب، ج۱، ص۴۰۱
پس آرامگاهی که در چهارفرسخی کربلا بنام قاسم ابن الحسن است....؟!
بله؛ چنین ارامگاهی در حدود چهار فرسخی کربلا، در منطقه عتیکات نزدیک شهر مسیّب قرار دارد که بین اهالی، به ابوجاسم و قاسم بن حسن عتیکاوی، شهرت دارد. در مورد شحص مدفون در این بقعه اختلاف نظر هست و قطعا حضرت قاسم که درکربلا شهید شد نیست «شاید یکی از نوادگان و ذریه ائمه (علیهمالسّلام) در این مکان، مدفون باشد.
به گفته بیهقی، حضرت قاسم علیه السلام در زمان شهادت، شانزده ساله بود.
عبادت به میل خودت یا میل خدا؟!
در این سفرهای زیارتی ما زائرینی را می بینیم که شب تا دم صبح را در حرم میگذرانند اما از فیض نماز جماعت آن هم در حرم امام حسین علیه السلام محروم می شوند چه بسا قضا شود و اگر هم بخوانند فرادی میخوانند!
ابتدا یک روایت از ثواب نماز در حرم امام
يستحبّ الصلاة في مشاهد الأئمّة (علیهم السلام) وهي البيوت الّتي أمر اللّه تعالى أن ترفع ويذكر فيها اسمه، بل هي أفضل من المساجد، بل قد ورد في الخبر : «أنّ الصلاة عند عليّ (علیه السّلام) بمأتي ألف صلاة»؛... .عروة الوثقی
ترجمه: ثواب نماز در حرم امامان از ثواب در مسجد بیشتر است و در روایت هست نماز در حرم امام علی علیه السلام برابر با دویست هزار رکعت نماز است
آیات عظام خوئی، تبریزی، سیستانی: نماز در حرم امامان عليهم السلام مستحب، بلكه بهتر از مسجد است و مرويست كه نماز در حرم مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) برابر دويست هزار نماز است.
سید ابن طاووس فرموده: با تمام وجود بکوش که نماز واجب و مستحب در حائر شریف از تو فوت نشود، همانا روایت شده است: نماز واجب نزد آن حضرت برابر است با حج و نماز مستحب مساوی است با عمره._مفاتیح الجنان
حتمااگر نماز را در حرم به جماعت بخوانی ثواب جماعت هم افزوده می شود.
خب شب راتا صبح در حرم باشیم حال میدهد!!!
ما باید ببینیم خدا و اولیاء خدا از ما چه عبادتی و چطور عبادتی را خواسته است حال این روایت پاسخ شما را میدهد:
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
لان اصلی الصبح فی جماعة احب الی من ان اصلی لیلتی حتی اصبح؛
اگر نماز صبح را به جماعت بخوانم ، در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زنده داری تا صبح است .
کنز العمال ، ج 8، حدیث 22792
آره قربونت برم به میل خودت عبادت نکن
ابلیس آنقدر خوب عبادت کرده بود که توفیق پیدا کرده بود مستقیماً با خدا حرف میزد و خدا هم با او سخن میگفت. اما وقتی خداوند متعال فرمود: به آدم سجده کن! ابلیس گفت: نه! خدایا، اجازه بدهید! من این سجده را نمیکنم و بهجای آن دو هزار سال نماز میخوانم! جای همین یک سجده، دو هزار سال برایت نماز میخوانم(فَقَالَ إِبْلِیسُ: یَا رَبِّ أَعْفِنِی مِنَ السُّجُودِ لآِدَمَ وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَةً لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ؛ تفسیر قمی/1/42)
آنوقت خداوند متعال به ابلیس فرمود: «إِنِّی أُحِبُّ أَنْ أُطَاعَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ»(قصص الانبیاء/43) یعنی من دوست دارم هر طوری که من میخواهم اطاعت شوم، نه هر طوری که تو میخواهی. (إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ؛ تفسیرقمی/1/42)
صداهای بلندِبلندگوها در اماکن زیارتی
مستحضرید خیلی حال گیری است وقتی چند دقیقه بخواهی در مکانی از اماکن زیارتی حدیثی نقل نمایی یا موعظه ای؛ ولی صدای بلندگوی سیار مداح یا روحانی همسایه این فرصت راازتو بگیرد؟! در این باره در جلسات بعثه در نجف انتقاد نمودیم ولی در جلسه بعثه کربلا رابط بعثه روایتی نقل نمودند که اینجا تقدیم می شود امیدوارم همین یک روایت ما را متنبه نماید.
در روایتی که امام احمد و دیگران از ابو سعید خدری نقل کرده اند، پیامبر صلی الله علیه وسلم از این کار (صدای بلند قرائت قران) نهی فرموده اند، ابو سعید می فرماید:{ ( یک بار رسول خدا صلی الله علیه وسلم در مسجد، اعتکاف کرده بود، صدای مردم را شنید که (در نماز ) با صدای بلند قرآن تلاوت می کردند، در حالی که ایشان در خیمه شان تشریف داشتند، خیمه را کنار زدند و فرمودند: مگر همه ی شما با پروردگارتان مناجات نمی کنید، پس همدیگر را اذیت ، و صدای در در حال قرآن یا نماز خواندن برای هم بلند نکنید) } « حديث أبي سعيد الخدري، قال : "اعتكف رسول الله صلى الله عليه وسلم في المسجد، فسمعهم يجهرون بالقراءة وهو في قبة له، فكشف الستر، وقال : ألا كلكم مناج ربه، فلا يؤذين بعضكم بعضاً، ولا يرفعن بعضكم على بعض في القراءة، أو قال في الصلاة"»
سند حدیث را بررسی کردم صحیح است فتامل
قبر شیخ طوسی و علامه بحرالعلوم در نجف_مکانی خلوت برای دور هم نشستن بازائرین
در مسیر برگشت از وادی السلام نرسیده به باب شیخ طوسی دست راست ساختمانی است مرقد نورانی دو عالم بزرگ شیعه آنجاست ابتداءا عرض نمایم بهترین مکان برای یک دور هم نشستن با زائرین است آرام و وسیع؛ برای بیان احکام و موعظه!
شیخ طوسی
در یکی از روزهای ماه رمضان سال ۳۸۵ ق، محمد بن حسن بن علی طوسی؛ متکلِّم، فقیه، مفسّر، محدّث بزرگ قرن پنجم هجری پا به عرصه گیتی نهاد. او در طوس به دنیا آمد و در وطن خود، علوم مقدّماتی را فراگرفت.
خاندان وى تا چند نسل همه از علما و فقها بودهاند. شیخ طوسی، در زندگی پُر برکت خود با رنج فراوان توانست به بزرگترین مقام و جایگاه علمی اجتماعی زمان خود برسد و از بزرگترین اندیشمندان شیعه شود.
شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) و سید مرتضی (متوفای ۴۳۶ق) از تأثیرگذارترین استادانش در فقه و کلام بودند.
او در سال ٤٦٠ ه ق وفات یافت و در خانه خود مدفون گردید، این مكان پس از مدتى تبدیل به مسجدى گردید كه طى ده قرن گذشته یكى از مراكز تدریس حوزه نجف شمرده مى شود.
امروزه این مسجد به نام «جامع الشیخ الطوسى» در شمال حرم مطهر امیرالمؤمنین و به فاصله كوتاهى از آن قرار دارد و نیز در گوشه اى از این مسجد آرامگاه علامه آیت اللَه سید محمد مهدی بحرالعلوم قرار گرفته كه از مشاهیر علماى امامیه و متوفى ١٢١٢ ه. است.
آیت الله وحید خراسانی نقل می کنند که: وقتی ما نجف بودیم، قبر شیخ طوسی شکافته شد و بدن و کفن ایشان صحیح و سالم بود.
علامه بحرالعلوم
ازعلمای ارزشمند تشیع هستند در رابطه با خدمات علمی ایشان خودتان مطالعه کنید
برخی از آثار و خدمات اجتماعی و معنوی سید بحرالعلوم از این قرار است:
۱مشخص کردن مقام حضرت حجة بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) در مسجد سهله و بناگذاری قبه ای در این جایگاه مقدس.
۲بناکردن گلدسته در صحن شریف علوی در طرف جنوبی و تعمیر دیوارهای صحن ها و حجره هایی که در حال خرابی بود.
۳ترغیب و راهنمایی نسبت به تعمیر مسجد شیخ طوسی در نجف اشرف.
۴تعیین جایگاه مرقد حضرت هود و حضرت صالح علیهماالسلام در وادی السلام نجف اشرف.
۵اضافه کردن مقداری از اراضی به مسافت حرم مطهر و ایجاد تاسیساتی در اطراف حرم که مورد نیاز زوار بود
دستگیری از مستمندان
داستانهای بسیاری درباره دستگیری بحرالعلوم از بینوایان و رسیدگی او به حال مستمندان نقل شده است و برخی از نویسندگان دارند که شبها همانند جدش امیرالمومنین علیه السلام کولهباری از مواد غذایی را بر دوش میگرفت و از تاریکی شب استفاده میکرد، در کوچههای نجف راه میافتاد و بر در خانه هر فقیر مستمندی که میرسید، مقداری از غذا و پول قرار میداد و همواره از حال مردم سؤال میکرد و به بینوایان رسیدگی کامل داشت.
نوشتهاند شبی شاگرد برجستهاش سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) را فراخوانده، او را توبیخ و سرزنش نمود. مرحوم عاملی دلیل نگرانی استادش را پرسید، استاد در پاسخ گفت: یکی از برادران مسلمان که همسایه شما است، تهیدست است، او هر شب خرمای بد و ارزان قیمتی از بقال میگرفت و بچههای خود را با آن سیر میکرد، امروز رفته است از بقال خرما بگیرد، بقال از دادن خرما امتناع ورزیده است، زیرا بدهکاریهای آن بیچاره زیاد شده بود و امشب او و بچههایش بیشام ماندهاند. سید جواد عاملی از آقای بحرالعلوم معذرتخواهی میکند و از این که از حال او خبر نداشته است، پوزش میطلبد. بحرالعلوم در پاسخ او میگوید: معلوم است بیاطلاع بودهای، چون اگر با علم به حال آن بیچاره شام میخوردی و به او اعتنا نمیکردی، کافر بودی؛ ولی آن چه مرا نگران و ناراحت کرده است، این است که تو چرا از برادر مسلمانت خبر نداشتهای؟ باید از حال برادرانت جستجو کنی و آنان را دریابی.[۳] در هر حال سید، سینی بزرگی پر از غذا با مقداری پول به آقای عاملی داد و از او خواست که به منزل آن برادر مؤمن برود و با هم شام بخورند و این پول را هم به او بپردازد تا قرضهای خود را ادا کند و خود همچنان منتظر ماند و شام تناول نکرد تا این که آقای عاملی برگشت و به او خبر داد که غذا را با همسایهاش تناول کرده و پول را هم به او رسانده است و جالب اینجاست که انعام بحرالعلوم درست به اندازه قرضها و دیون آن مؤمن بوده است.
از جمله اموری که از زندگی این سید بزرگوار نقل میشود، ملاقاتهای علامه بحرالعلوم با امام عصر عجلالله تعالی فرجهالشریف است که شیخ عباس قمی آن را در منتهیالآمال آورده
بعضی ها اسم زیارت کربلا میاد سرزنش میکنند! پاسخ آنها را پیامبر داده
پیامبر عظيم الشأن (ص) خبر از آينده داد و فرمود: ولى افراد پستى از مردم به زائران قبرهاى شما طعنه و تهمت مىزنند، همانگونه كه زن بدكار، به كار بدش طعنه زده مىشود. اينها بدترين امت من هستند. شفاعت من به آنان نمىرسد و وارد حوض من هم نخواهند شد.
در اين حديث پيامبر اسلام (ص) پيشبينى كردند گروهى از امت پديد خواهند آمد كه پيروان اهل بيت (ع) و زائران قبور معصومين را مورد طعن قرار داده، بلكه آنان را مشرك مىخوانند؛ در حالى كه خدا بهتر مىداند چه كسى خداپرست واقعى است و چه كسى مشرك است.
موسوعة زيارات المعصومين_(ع) ، ج ٢، ص ۴٢، ذيل ح ۵١٢.
پاداش قدمهاى زائر
سعی کنید هنگام تشرف به حرم گامهایتان را کوتاه و اهسته بردارید و ذکر برلب و دل داشته باشید
در دستهاى از روايات آمده است كه علاوه بر ثواب زيارت، براى هر قدمى كه زائر برمىدارد، خداوند پاداشهاى گوناگونى عطا مىكند:
١. صفوان جمّال مىگويد: با امام صادق (ع) به كوفه رسيديم؛ امام فرمود: اينجا حرم جدم اميرالمؤمنين (ع) است. سپس به سوى آن حركت كرد و به من فرمود: قدمهايت را كوتاه بردار و سرت را پايين بيانداز؛ زيرا براى هر قدمى، براى تو صدهزار حسنه نوشته مىشود و صدهزار كار بد از تو پاك مىگردد و صدهزار درجه بالا برده مىشود و صدهزار خواستهات برآورده مىشود و پاداش هر صديق و شهيد براى تو ثبت مىگردد.
٢. در حديث ديگرى، امام صادق (ع) مىفرمايد:
«من زار اميرالمؤمنين ماشياً، كتب الله له بكلّ خطوة حجّة و عمرة، فإن رَجَع ماشياً كتب الله له بكل خطوة حجّتين و عمرتين»
كسى كه اميرمؤمنان (ع) را با پاى پياده زيارت كند، خداوند براى هر قدمى يك حج و يك عمره بنويسد؛ پس اگر با پاى پياده هم بازگردد، براى هر قدمى دو حج و دو عمره خواهد نوشت.
سپس به راوى فرمود: اين حديث را با آب طلا بنويس.
قبرامیرکبیر در حرم امام حسین علیه السلام_مقام #امیرکبیر
به روایت میرزا محمدجعفرخان، حقایقنگار خورموجی در کتاب مشهور «حقایقالاخبار ناصری» پیکر امیر را روز بعد از قتل ابتدا در گورستان «پشت مشهد» کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با تلاش همسرش عزتالدوله، پیکر #امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقی که در آن به سوی صحن امام حسین(ع) باز میشود، به خاک سپردند.
مرقد امیر کبیر درست در حجره جنوب شرقی صحن ، یا حیاط مسقف شده فعلی حرم #سید_الشهدا ، قرار دارد . به عبارت دیگر کسانی که در صف نخست نماز جماعت، در مکان مسقف شده کنونی بایستند ، مرقد امیر در موازات شانه چپ آنها جای می گیرد . در حال حاضر پس از مرمت های جدید ، سنگ مزاری برای ایشان ، روی دیوار حجره نصب شده ، تا نشانی از آن بزرگ مرد باشد.
یک حکایت از مقام ایشان می گویم و لکن قبل ازاین حکایت عرض کنم هر خوابی حجت نیست یعنی نمی شود به هر خوابی اعتنا کرد اما انسانهای بزرگ خوابهای بزرگ و باارزش می بینند
امام صادق (ع) فرمود: رؤیا بر سه گونه است؛ بشارتی از خدا بر مؤمن، ترسانیدنی از جانب شیطان و خواب های عبث و پوچ
کافی، ج ۸، ص ۹٠، ح ۶۱
میخوام اینو عرض کنم انسانهای بزرگ خوابهای بزرگی می بینند و این خوابها در واقع پیامی از جانب خدای متعال است
رؤیای انبیا و اولیا و نیز رؤیای مؤمنان و صالحان، تفاوتی اساسی با رؤیای افراد عادی دارد
مرحوم #آیت_الله: اراکی درباره شخصیت والای میرزا تقی خان #امیرکبیر فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت
پرسیدم چون #شهیدی و #مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه مولایم #حسین است!
گفتم: چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
منبع : کتاب آخرین گفتارها