eitaa logo
روحانی کاروان
990 دنبال‌کننده
5 عکس
5 ویدیو
12 فایل
تولید محتوا برای روحانیون کاروان عتبات عالیات ارتباط: @ymirani اگر مفید دیدید به دوستان روحانی کاروان معرفی فرمایید. دستم از توشه خالیست محتاج دعای تو هستم
مشاهده در ایتا
دانلود
خدادوستت دارد وگرنه دادن یک خانه چند طبقه و یک ماشین لاکچری برا خدا چیزی نیست مسلما یکی از گلایه های ما از خدا اینه که ای خدااااا چقدر صدات بزنم چرا بهم نمیدی؟! حالا چی از خدامیخواد پول زیاد و....، در تعبيرات دينى , آمده است كه اگر خواستيد بفهميد دنيا و ثروت چقدر مى ارزد , ببينيد پيش چه كسانى است . اگر ديديد نزد افراد خوب است بفهميد ثروت و دنيا مى ارزد اما اگر ديديد پيش افراد خوب نيست معلوم مى شود چيز خوبى نيست وگرنه خداى سبحان آن را به خوب ها مى داد . حضرت امير سلام الله عليه استدلال مى فرمايد نهج البلاغه , خطبه 151 و 182 , بحار الانوار , ج 73 , ص 24 وج 73 , ص 110 و 123 : آيا رسول خدا پيش خدا معزز و مكرم و محترم هست يا خير ؟ آيا خداى سبحان پيامبرش را گرامى داشت يا خير ؟ يقينا گرامى داشت : و رفعنا لك ذكرك . در اينكه پيامبر پيش خدا معزز و مكرم است حرفى نيست . در اين كه خداى سبحان رسول گرامى اش را تكريم و تعظيم كرد و محترم داشت حرفى نيست . در اينكه زندگى پيامبر عليه آلاف التحية و الثناء يك زندگى ساده فقيرانه بود اين هم حرفى نيست . بعد مى فرمايد پس دنيا پيش پيامبر نبود , حال يا بايد بگوئيم ثروت كمال است و ثروتمند از اين جهت در سعادت است , يا بايد بگوئيم ثروت كمال نيست . اگرثروت كمال است پس معنايش آن است كه معاذ الله خداى سبحان رسولش را گرامى نشمرد و اين كمال و عزت و حرمت و مقام را به او نداد . آنگاه حضرت مى فرمايد : كسى مى تواند بگويد كه خدا پيامبرش را گرامى نشمرد و او را تحقير كرد ؟ اگر بگوئيد هر چه كه در كرامت و گرامى داشتن و حرمت دخيل بود خداوند به پيامبرش مرحمت كرد و چيزى را فرو گذار نكرد , معلوم مى شود كه دنيا و ثروت جزء كمالات نبوده وگرنه به پيامبرش مى داد . اين معنا را بصورت يك حساب رياضى روشن استدلال مى كند . //////////////////////////////////////// دوستان بااحتیاط این مطلب بیان شود و البته تاکید شود ثروت باشد انسان رابه خدا نزدیک کند خوب است. تکیه مطلب روی این نکته باشد که ثروت کمال نیست
دعابرای همه دعاء در سطح بلند و براى همه باشد . اينطور نباشد كه تنها خودمان را دعاء كنيم . مردى در حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عرض كرد مجمع البيان , امين الاسلام طبرسى خدايا پيامبر را بيامرز , مرا بيامرز . لسانش لسان حصر بود . حضرت فرمودند تو چرا دور رحمت خدا را سنگ چين كردى . چرا فقط من و تو , بگو همه مؤمنين : اذا دعا احدكم فليعم فانه اوجب للدعاء . اين دعاى امام رضا عليه السلام چقدر كريمانه است : واغفر لمن فى مشارق الارض و مغاربها من المؤمنين و المؤمنات بحار الانوار , ج 12 , ص 23  . خدايا در مشرق و مغرب عالم هر كسى كه اهل ايمان است او را بيامرز .
بوی گند گناه گناه تعفن دارد و انسان گنهکار متعفن می شود. ما اگر باور کنیم باطن گناه را هرگز نزدیک ان نمی شویم. بدترازنجاست طلبه جوانی از مقدس اردبیلی (ره) پرسید: استاد! آیا شما گناه می‌کنید؟ استاد گفت: فرزندم؛ همه انسانها جایز الخطا هستند. دوباره پرسید: عموم انسانها را که می‌دانم، منظورم خود شما هستید، آیا شما گناه می‌کنید؟ مقدس اردبیلی (ره) با تبسم پاسخ داد: الله اکبر، حالا که این‌قدر اصرار می‌کنی، باید بگویم نه! من گناه نمی‌کنم. شاگرد پرسید: آیا فکر گناه هم  نمی‌کنید؟ استاد فرمود: نه عزیزم، فکر گناه هم نمی‌کنم. طلبه جوان که خیلی تعجب کرده بود پرسید: مگر امکان دارد استاد؟ مرحوم مقدس اردبیلی فرمود: آری، امکان دارد، اگر قبول ندارید من سؤالی از شما می‌پرسم، جواب صحیح آن را بدهید: آیا شما نجاست می‌خورید؟ طلبه جوان که احساس می‌کرد مورد اهانت قرار گرفته، رنگ چهره‌اش تغییر کرد و گفت: نه استاد، این چه سؤالی است؟ مقدس اردبیلی (ره) دوباره فرمود: آیا فکر خوردن نجاست را هم نمی‌کنی؟ جواب داد: نه استاد فرمود: گناه نزد من مثل نجاست است، حتی بدتر از آن است. * از: عبرت‌ها در آينه داستان‌ها، احمد دهقان، انتشارات نهاوندي، قم، چاپ اوّل، 1378 ش، ص 60. خب انسانی که تر روز گناه میکند هر روز این گناه اورا متعفن می کند دل او را بدبو میکند زبان او را غیبت گندیده می کند چه کند بوی گناه از وجود او برطرف شود؟ وجود مبارك رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: استغفار كنيد، از خدا طلب مغفرت كنيد و به بارگاه الهی برگرديد «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ»؛[۱] خودتان را با عطر استغفار معطّر كنيد. ما يك عطر ظاهري داريم كه مستحب است كسی مسجد مي‌رود،حسينيه مي‌رود، مراكز عبادی مي‌رود، نماز جماعت مي‌رود، نماز جمعه مي‌رود مستحب است خودش را معطّر كند که اين دستور دينی ماست، اما يك عطر ديگری است كه آن در درون ماست و از برگ گُل گرفته نمي‌شود؛ فرمود خودتان را با استغفار معطّر كنيد، وگرنه بوي بد گناه رسوايتان مي‌كند: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ». [۱]وسائل الشیعه ج۱۶ ص۷۰ /////////// می توانید اینطور استدلال کنید وقتی حقیقت غیبت گوشت برادر مومن راخوردن است و این مثال نیست واقعیت است خب این گوشت مردار وجود انسان را متعفن می کند پس......
درسی از اولین زائر حضرت حسین بنا به نقل منابع تاریخی مثل طبری و مرحوم طبرسی نخستین زائر امام حسین علیه السلام جابر ابن عبدالله انصاری بود جابر از اصحاب پنج امام (از امام علی(ع) تا امام باقر(ع)) دانسته‌اند. او پس از واقعه عاشورا، نخستین زائر امام حسین(ع) بود که در روز اربعین به کربلا رسید. همچنین بنابر روایات، او سلام پیامبر(ص) را به امام باقر(ع) رساند. وقتی جابر ابن عبدالله انصاری و عطیه به سرزمین کربلا رسیدند نزدیکی قبر شریف حضرت بودند که جابر و عطیه کفش ها را به حرمت سرزمین کربلا از پای درآورند و به دست گرفتند. جابر به عطیه گفت من که چشمم نمی بیند نزدیک مرقد که رسیدیم بگو ادب کنم. یک مرتبه رسیدند به جایی که روی آن نوشته شده بود: هذا قبر حسین ابن علی بن ابیطالب الذی قتلوه عطشانا. جابر وقتی متوجه شد خودش را روی قبر انداخت و بنا کرد به گریه و شیون و زاری. دو جمله گفت که عجیب است. جمله اول او برای ما زائزین دلسوخته می تواند بشارت دهنده و قابل استفاده باشد، جمله اول جابر این بود که گفت ای حسین بن علی! شکر خدا که ما در این واقعه با تو بودیم. عطیه در اعتراض به جابر گفت ولی ما که با حسین ابن علی نبودیم. جابر به عطیه این نقل قول از رسول الله (ص) را یادآور شد که: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّه ُ فِى زُمرَتِهِ / کسی که کسی را دوست دارد خداوند او را با کسی که دوستش دارد محشور می کند. من هم از بچگی حسین (ع) را دوست داشتم و راه او را تایید می کردم . من کور بودم و نمی توانستم در جنگ باشم اما دلم با حسین (ع) بود. اگر تنم آن جا و آن روز در کربلا نبود اما دلم، فکرم و اندیشه ام آن جا بود پس عطیه ما آن روز در آن جا بودیم.جمله دومی که جابر گفت وقتی خودش را روی قبر مولایش انداخت گفت حبیبی حبیبی حبیبی / ای دوست من ای دوست من ای دوست من چرا جواب مرا نمی دهی، دوستت به زیارت تو آمده است. من جابرم از مدینه به دیدار تو آمده ام. این تن بی سر چرا جواب دوست خود را نمی دهد. در این لحظه بود که یک مرتبه صدای جمعیت و زنگوله شتران به هوا برخاست. عطیه و جابر گفتند نکند بنی امیه سراغ ما آمده اند. جابر به غلامش گفت احتمال دارد اسرا برای زیارت به این جا آمده باشند. اگر این مژده را برای من بیاوری تو را آزاد می کنم. غلام رفت و برگشت و گفت البشاره البشاره. مژده باد که اهل بیت آمده اند. صاحب عزا رسید و و آمدند و خودشان را بر روی قبر پاک و مطهر حضرت انداختند. وقتی حضرت زینب (س) بر سر قبر برادر آمد و ماجرای شام و کوفه را ذکر کرد غوغایی به پا خاست... مرثیه بخوان...... 😭
دست راستم را سال قبل قطع کردید!!😭 وقتی «متوکل» به خلافت رسید، دشمنی و خصومتش با شیعیان و اهل بیت به آنجا رسید که مزار امام حسین بن علی علیه السّلام را در کربلا تخریب کرد و دستور داد آن جا را شخم بزنند و بر راه های منتهی به مزار آن حضرت مأمورینی گماشت تا هرکس به زیارت حسین بن علی علیه السّلام می رود، دستگیر کرده و به قتل برسانند. ثبت نامی عجیب! به رغم وحشیگری های متوکل نسبت به زوار بارگاه امام حسین (علیه السلام)، هرگز این مسیر تعطیل نشد و از رونق نیفتاد و مردم به صورت های مختلف خود را به کربلا می رساندند و امام حسین (علیه السلام) را زیارت می کردند. سرانجام متوکل مجبور شد، طی فرمانی زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) را به شرط اینکه دست راست زائر را قطع کنند، آزاد نماید! و در اندک زمانی صف مشتاقان زیارت با وجود این شرط نیز طولانی گردید! مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب می نویسد: «خانمی به قصد زیارت بارگاه امام حسین (علیه السلام) به مامور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند، آیا می دانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی دستور می دهد: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون می آورد! مامور می گوید: خانم فرمان خلیفه می گوید، باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود.آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورده و می گوید: این دست را سال گذشته قطع کردید!
حرکت به سامرا عزیزانم راهی سامرا هستیم ابتدا از موقعیت جغرافیایی این شهر کمی بدانیم: موقعیت جغرافیایی شهر سامرا در شرق رودخانه دجله و در شمال بغداد واقع شده است. این شهر، مرکز استان صلاح الدین و در فاصله ۱۲۴ کیلومتری بغداد واقع شده است. سامرا از شرق به کرکوک، از شمال به استان نینوا، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد منتهی می‌شود. تاریخچه شهر سامرا تاریخچه را لازم نیست بیان کنید و لکن شاید زائری پرسید پاسخ داشته باشید در سال ۲۲۱ق و دوران حکومت معتصم عباسی فرزند هارون عباسی، پایتخت از بغداد به سامرا منتقل گردید و تا سال ۲۷۶ ادامه داشت سامرا در دوران معتصم به اوج قدرت و آبادانی رسید و کاخ‌ها، گردش‌گاه‌ها، بازارها، مساجد و عمارت‌های عظیم در آن ایجاد شد. این شکوه و عظمت تا دوران معتمد عباسی (حکومت ۲۵۶ - ۲۷۹ق) ادامه داشت تا اینکه وی پایتخت را به بغداد بازگرداند چرایی و چگونگی حضور دو امام شیعه در سامرا متوکل در سال  ۲۳۳ق  مصمم شد تا امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا بیاورد. علت این امر را رسیدن گزارش‌هایی حاکی از میل مردم به امام هادی(ع) ذکر کرده‌اند. متوکل امام هادی(ع) را از مدینه به بغداد و سپس به سامرا آورد و ۲۰ سال و ۹ ماه در آنجا ساکن بود تا اینکه همانجا در زمان حکومت معتز مسموم شده و شهید شد و در همانجا مدفون شد امام حسن عسکری(ع) نیز به همراه پدرش در سال ۲۳۳ق/۸۴۷م به سامرا آورده شد و تا پایان عمرشان در همان جا بودند. امام عسکری(ع) درسن ۲۸ سالگی مسموم شد و به شهادت رسید چرا سامرا سنی نشین است؟ در شعبان ۱۲۹۰ق، میرزای شیرازی از مراجع تقلید شیعه، به شهر سامرا کوچ کرد و در آنجا حوزه علمیه تأسیس کرد. در این حوزه علمای بزرگی مانند سید حسن صدر، سید محسن امین، محمدجواد بلاغی، آغا بزرگ تهرانی اشتغال داشتند. فتوای تحریم تنباکو در مدت اقامت میرزا در سامرا صادر شد. خروج شیعیان پس از اینکه میرزای شیرازی در سال ۱۳۱۲قدر سامرا درگذشت، شیعیان هم کم‌کم سامرا را ترک کرده و به سمت دیگر شهرهای شیعه‌نشین به‌ویژه در جنوب عراق یعنی کربلای معلی و نجف اشرف کوچ کردند. بر همین اساس، سامرا آرام‌آرام به یک شهر سنی‌نشین تبدیل شد. چند دهه پس از حکومت حزب بعث، تقریبا حضور شیعیان در سامرا به صفر رسید. زیارتگاههای سامرا ✓مسجد و حرم عسگریین مدفن امام هادی (ع) و امام عسگری (ع) که مهم‌ترین مکان زیارتی شهر سامرا محسوب می‌شود، ✓مرقد مطهر نرجس خاتون همسر امام حسن عسگری (ع) و مادر مكرمه حضرت مهدی (عج) که قبر مطهر آن بانوی بزرگوار در پشت ضريح امام حسن عسگری (ع) قرار دارد، ✓مرقد حكيمه خاتون دختر امام جواد (ع) که در پايين پا و چسبيده به ضريح عسگريين مدفون است، ✓قبر مطهر حسين بن علی الهادی، ✓سرداب مقدس که طبق روایات امام مهدی (عج) بارها در زمان حیات پدر و پس از آن در این مکان دیده شده‌ و علت نام‌گذاری این مکان به سرداب غیبت همین است.
سرداب مقدس ، زیرزمین خانه امام عسکری(ع) در سامرا بوده است.قداست این مکان به دلیل انتسابش به امامان معصوم است؛چرا که محل زندگی امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج) بوده است در ، چاهی معروف به «چاه غیبت» است که به گفته شیخ عباس قمی، عده‌ای از زائران در داخل سرداب، از حوضی که محل وضوی امامین عسکریین بوده به عنوان تبرک خاک برمی‌داشته و کم‌کم این مکان به چاه غیبت معروف شده است. شیخ عباس قمی همچنین از محدث نوری نقل کرده که عده‌ای از خادمان سرداب برای کسب منافع مادی و دنیوی، این مکان را چاه صاحب الزمان معرفی کرده‌اند و از آن محل، خاکی برای تبرک در مقابل دریافت پول به زائران می‌داده‌اند و شیخ العراقین برای جلوگیری از این اقدام، چاه مذکور را پر کرده و در آن را بسته، اما بعدها خادمان دوباره آن را باز کرده‌اند
ماموریت سخت امام هادی و امام عسکری وجود مبارک حضرت هادی(سلام الله علیه)، گذشته از آن مشکلات سیاسی که با آنها روبرو بود یک بار سنگینی روی دوش امام دهم و امام یازدهم بود. آنها می‌خواستند مردم را، امت اسلامی را، جامعه قرآنی را با یک حقیقت تازه‌ای آشنا کنند و آنها را آماده کنند، بگویند امام دوازدهمی هست که کسی او را نمی‌بیند، یک غیبت کوتاه دارد، یک غیبت طولانی دارد، ممکن است هزارها سال طول بکشد. هاضمه بشر برای ادراک این مطلب آماده نبود! الآن به لطف الهی از بس گفته شد جریان غیبت وجود مبارک حضرت برای ما حل شده است، وگرنه آن اوایل چه کسی می‌فهمید یک کسی می‌آید هزارها سال در پرده غیبت است! تمام تلاش و کوشش امام نهم و دهم و یازدهم در این بخش خلاصه می‌شد تا مردم را آماده کنند که امام دوازدهم می‌آید و او را نمی‌بینید و ممکن است قرن‌ها طول بکشد! این مساله بار سنگینی روی دوش امام هادی و امام عسکری(سلام الله علیهما) بود و این بار را به مقصد رساندند. بخشی از سخنرانی آیت الله جوادی آملی
درسی از امام هادی علیه السلام _اثر خداترسی 🔸 صالح ‌بن ‌سعید به حضور امام هادی (علیه السلام) مشرف شد دید حضرت را در کوی فقرا تحت نظر دارند، به امام هادی علیه السلام عرض کرد: «أَرَادُوا إِطْفَاءَ نُورِکَ وَ التَّقْصِیرَ بِکَ‏»؛ مأموران عباسی خواستند نور تو را خاموش کنند؛ حضرت فرمود نتوانستند، نگاه کن ببین در این کوی فقرا چه می ‌بینی، نگاه کرد دید بوستان هایی است؛ همان ﴿جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ﴾؛[١] تقریباً آنچه را قرآن درباره بهشت یاد فرموده است، صالح ‌بن ‌سعید با چشم ملکوتی دید. حضرت امام هادی سلام الله علیه به صالح‌ بن‌ سعید فرمود: «فَهَذَا لَنَا عَتِیدٌ»؛[٢] این برای ما آماده است. 🔸 «مَنِ‏ اتَّقَی‏ اللَّهَ‏ یُتَّقَی»؛[٣] چیزی انسان باتقوا را گرفتار خود نمی ‌کند و اگر کسی بود ماسوای خدا از او اطاعت می ‌کنند، چه اینکه از حضرت هادی (سلام الله علیه) اطاعت کردند. فرمود اگر کسی مطیع خدا بود باکی از خشم مردم ندارد چون سود و زیان به دست مردم نیست. 📚 [١] . سورهٴ آل‌عمران، آیهٴ ١٥ [٢] . الکافی(ط - الإسلامیة) ج ١، ص ٤٩٨ [٣] . الکافی(ط - الإسلامیة) ج ١، ص ١٣٨
محمد بن علی الهادی(ع) مشهور به سید محمد  فرزند امام هادی(ع) است برادر امام یازدهم عموی امام زمان علیهم السلام است اینقدر مقام سیدمحمد بالا بود که برخی گمان می‌کردند امامت پس از پدرش به او می‌رسد؛ اما با مرگ او در زمان حیات پدرش، امام حسن عسکری(ع) به امامت رسید. سید محمد نزد عراقیان جایگاه ویژه‌ای دارد: به نامش سوگند یاد نمی‌کنند، کراماتش مشهور است حالا بیشتر خواستید از کرامات این امام زاده عظیم الشان بدانید آثاری درباره سید محمد نوشته شده است که بیشتر آنها درباره زندگی و کرامات نقل شده از وی است؛ از جمله کتاب عربی «حیاة و کرامات ابوجعفر محمد بن الامام علی الهادی(ع)» اثر محمدعلی اُردوبادی که با عنوان «ستاره دُجَیل» به فارسی ترجمه شده است.
ان اکرمکم عند الله اتقاکم یک وقتی دنبال مطلبی می‌گشتم، به این یک روایت بسیار زیبا و باارزش هست که پیغمبر اکرم تنها در نشسته بودند، مسجد زمان ایشان هم خیلی معمولی بود، حتی بی در و پیکر بود، سقف و پنجره نداشت، فرش نداشت، یک چهاردیواری بود که پیغمبر طرحش را داده بودند، دیوارها را آورده بودند بالا آن هم نه خیلی دیوار بلند که روزهای گرم مردم عبایشان را پهن می‌کردند که روی این ریگ‌های کف مسجد دستشان زانویشان نسوزد. آن زمان پول نداشتند، ثروتمندی در مدینه نبود، ثروتمند در قلعه‌های خیبر بود، چهار تا هم که ثروتمند بودند دین نداشتند، پیغمبر عزیز اسلام بودند و یک جمعیت از نظر مالی ضعیف و ناتوان. خدا می‌داند که پیغمبر اکرم در این مسجد با آن وضعی که نه سقف، نه فرش، نه در و پنجره داشت چه انسان‌هایی را تربیت کرد. امر به و انتخاب مؤذن در مدینه مسیحی‌ها کلیسا داشتند که روزهای یکشنبه ناقوسشان را به صدا درمی‌آوردند، حالا هم سر کلیساها هست، هم در داخل هم در خارج. یک روز مسلمان‌ها به پیغمبر اکرم گفتند: اینها می‌خواهند مردم را جمع کنند در کلیسا ناقوس می‌زنند ولی ما هیچ علامت و نشانه و شعاری نداریم که وقت نماز صبح و ظهر و مغرب و عشا را به گوش مردم برسانیم؛ این پیکره الهی و ملکوتی اذان نازل شد. پیامبر مأموریت اذان گفتن را دادند به بلال که عرب هم نبود، اهل مکه مدینه نبود، اهل همین حبشه بود، آن وقت به ایشان می‌گفتند برود اذن بگوید. بلال لهجۀ خیلی روشنی هم نداشت و کلمات را خیلی خوب نمی‌توانست ادا بکند، مثلاً نمی‌توانست شین بگوید، نمی‌توانست راحت بگوید «اشهد ان لا اله الا الله» ایشان مأمور شد که اوقات نماز را با اذان اعلام بکند. اسلام یک درخت تازه‌ای بود، هنوز خیلی پا نگرفته بود، مردم هنوز کاملاً به آداب الهی مؤدب نشده بودند، آمدند به پیغمبر گفتند که غیر از این کلاغ سیاه که می‌فرستی بالای پشت بام قارقار می‌کند کسی دیگر نبود؟ این نگاه مردم بود، فکر می‌کردند یک نفر باید برود اذان بگوید که دوازده دستگاه موسیقی را کلاس دیده باشد، تحریر بلد باشد، صدایش خیلی پرجاذبه باشد. پیغمبر اکرم اصلاً هیچ کاری از پیش خودشان نمی‌کردند، تصمیمی از پیش خودشان نمی‌گرفتند، تسلیم خدا بودند که حالا جواب این مردم یاوه‌گو را پروردگار عالم چه می‌دهد. پروردگار در سورۀ حجرات جواب مردم را داد که شما اگر این کلاغ سیاه را نمی‌خواهید من این انسان مؤمن الهی ملکوتی را می‌خواهم، شما اگر از صدای این خوشتان نمی‌آید من صدایش را دوست دارم. شما اگر برای بلال ارزش قائل نیستید، این ملاک ارزش که اعلام شد: «انَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ»(حجرات، 13) این آیه دربارۀ بلال نازل شد که فکر می‌کنید خوش قیافه‌ها پیش من ارزش دارند یا پولدارها پیش من ارزش دارند یا آنهایی که خیلی قیافه زیبای بدنی دارند پیش من ارزش دارند؟ پیش من آنهایی ارزش دارند که اهل تقوا هستند، من به صدا و قیافه کاری ندارم. خدا بلال را این‌طور تأیید کرد، این شکل مسجد و اوضاع مسجد و مؤذن مسجد. بخشی از سخنران زید عزه