💠 دختر علامه طباطبایی میگوید: «در اتاقی که کرایه کرده بودیم، در طرفی، پدرم برای طلاب تدریس میکرد و ما در پشت پرده زندگی میکردیم؛ ولی با تمام این مشکلات، زندگی بسیار شادی داشتیم. مادرم مشکلات را از پدرم پنهان میکرد و معتقد بود حتی یک ساعت اشتغال ذهن پدرم به مسائل زندگی، برای مادر گناه محسوب خواهد شد. تمامی مشکلات زندگی را از پدر پنهان میکردند تا ایشان با خیال آسوده به تحصیل و تدریس بپردازند.»
البته در سوی دیگر، عشق و علاقه علامه به همسرش در زندگی و خصوصاً در ماجرای بیماری ایشان و وقت گذاشتن عجیب ایشان برای بازگشت سلامتی همسرشان مثالزدنی است و این بازتاب همان تحمل عاشقانه همسر علامه، این زن باکرامت است.
#سیره_علما
@Rohaniyat_Khomiyni_Shahr
#سیره_علما
✳️ علم هم چون باغ است.
👈 یک بار به مرحوم علامه طباطبایی عرض کردم: شما از این همه مطالعه خسته نمی شوید، فرمودند:
🔰علم، همچون باغ است. اگر از این باغ خسته شدم، به باغ دیگری می روم.
🔸و روزی فرمودند: من در شبانه روز ۶ساعت را صرف خوردن و خوابیدن و عبادت می کنم و ۱۸ساعت دیگر مشغول تفکر هستم. گاهی که هنگام تفکر خوابم می برد، وقتی بیدار می شوم، تفکرم را از آن جا که مانده بود، ادامه می دهم. حتی در خواب هم فکرم مشغول است.
📚 خاطراتی از علامه طباطبایی، ص 26
@Rohaniyat_Khomiyni_Shahr
✨من حق ندارم به ایشان امر كنم
رفتار امام در منزل و با مادرم، رفتاری نمونه و مثال زدنی بود. من بارها شاهد بودم كه مادرم وارد اتاق می شدند و یادشان می رفت، در را پشت سرشان ببندند. امام، هیچ وقت به خانم نمی گفتند: «در را ببند!»، بلكه صبر می كردند تا خانم می آمد، می نشست كنار ایشان. آن وقت خودشان بلند می شدند و در را می بستند. روزی به آقا گفتم: وقتی خانم داخل اتاق می شوند، همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند! فرمودند: من حق ندارم به ایشان امر كنم!
📚ماهنامه خانه خوبان، شماره 22، به نقل از خانم زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی.
#سیره_علما
#امام_خمینیرحمةاللهعلیه
@Rohaniyat_Khomiyni_Shahr
#سیره_علما
📚 من با کتاب زندگی میکنم...
🔹کسی از شهید سید محمد باقر صدر پرسید:
در شبانهروز چند ساعت مطالعه میکنید؟
👈 فرمودند: جور دیگری این را بپرس؛ این که در شبانهروز چقدر با کتاب هستی؟
گفت: چه فرقی بین این دو سؤال هست؟ فرمودند:
🔸اگر بپرسی چند ساعت مطالعه میکنی، میگویم بین هشت تا ده ساعت. اما اگر بپرسی چند ساعت با کتاب هستی، جوابم این است که تا وقتی بیدارم و خوابم نرفته باشد با کتاب همنشینم. وقتی در خیابان قدم میزنم، به موضوعی فکر میکنم تا حل شود. زمانی که با قصاب حرف میزنم، در ذهنم مسئلهای است که قصد دارم حلش کنم. کنار سفره که مینشینم تا غذایی بخورم، سؤالی برای حلشدن در ذهنم میچرخد. بنابراین من مدام با کتاب هستم؛ کتاب با من زندگی میکند و من با کتاب زندگی میکنم.
📚 کتاب نا، ص۹
@Rohaniyat_Khomiyni_Shahr
#سیره_علما
📌 اول باید خانواده خودم را تربیت کنم، بعد به سراغ دیگران بروم...
مرحوم پدر(آیت الله آقا مجتبی تهرانی) همیشه میگفتند:
🔰 من آن منبری را که بیرون باید بروم، اول در خانه برای #خانواده میگذارم، چیزی را که به #مردم باید بگویم اول برای زن و بچهام اجرا میکنم که نگویند این حرفها فقط برای دیگران است! اول بچهها و خانواده خودم را #تربیت میکنم بعد دیگران، را، لذا از هر جهت اخلاق ایشان در رفتار با خانواده و فرزند بسیار خوب بود.
🔔 یک نکته در این میان برای من بسیار مهم بود و آن این موضوع بود که احساسات، بر ایشان حاکم نمیشد آن جایی که میدیدند خطایی از من سر زده، واقعاً من را متنبه میکردند، این موضوع که بچه من هستی و حالا چیزی به تو نگویم، ابداً این مسائل نبود!
📚 سیره فرزانگان، گفتگو با حسین تهرانی
🆔 @tahavol_howze