کجاست آنکه از جان دوست تر میدانمش
کجاست آنکه از آسمان دورتر میدانمش
کجاست آن که از گردن نزدیک تر میدانمش
کجاست آن که از برم میخواهمش
کجاست آن که از جهانم اغراق میکنمش
کجاست آن که از خدایم التماس میکنمش
رفت با آن که دوست و رفیق می دانستمش
_رها'شین'
تا نالهی این قطار، تلخِ تلخ است
دلشورهی انتظار، تلخِ تلخ است
تا قهوه ی چشمانت، تلخِ تلخ است
سردی دیدار نگاهت. تلخِ تلخ است
پرسید شبیه چیست دنیا؟ گفتم؛
مانند ته خیار، تلخِ تلخ است
_رها'شین'
عمریست که در حال رکودی ای عشق
از بس که نظرتنگ و حسودی ای عشق
گفتی که وصالِ من و او نزدیک است..
اینقدر دروغگو نبودی ای عشق:)!🌸
_رها'شین'
اندازهی یک جهان، خرابم امشب
غرقِ غم و درگیر عذابم امشب
ای عشق برو که بعدِ عمری تشویش
تصمیم گرفتهام بخوابم امشب
_رها'شین'
من ماندهام و حسرتِ نیشِ قلبت
سردیِ هوای گرگ و میشِ قلبت
هربار که از عشق نوشتم رفتی ...
دستِ دلِ من رو شده پیشِ قلبت
_رها'شین'
دریای بی ترانه ی من
ساحل بی آغوش من
رویای بی نقص من
آسمان بی ماه من
آتش بی شعله ی من
ای عشق بی تکرار من
موج بی خروشان من
بمان که همه ی قافیه ها
بی تو صفای خواندن ندارد
_رها'شین'
دنیای بدون عشقِ تو دنیا نیست
رویای بدون بودنت رویا نیست
ای کاش کسی حرف مرا میفهمید
من بی تو، تو بی من، به خدا زیبا نیست
_رها'شین'
درد من بس که بزرگ است مرا تابی نیست
همه شب خیره به مهتاب و مرا خوابی نیست
_رها'شین'
بعد از مرگم همه را دعوت کنید
دوست و آشنا همه را خبر کنید
همه را غرق می و شراب کنید
پیر و جوان همه را مست کنید
آنکه ماندم سالیانی در حسرتش
گل مجلس است صاحب عزا ادا کنید
آنکه کرد ناله و شیون ازدوروبرم دور کنید
جای خالی مرا با حوضچه ی می پر کنید
غسال خانه را غرق در عطر تمام کنید
جز مادرم همه را از غسال خانه دور کنید
_رها'شین'
نفسم برفت و بگشتم به دنبالش
عشق را دیدم و گشتم مبتلایش
چشمم ندید جز چشم سیاهش
کشیدم آن ناز گیسُوان ماهش
_رها'شین'