eitaa logo
💛رمان سرگذشت یک دیدار💛
3 دنبال‌کننده
30 عکس
1 ویدیو
0 فایل
💛رمان مذهبی سرگذشت یک دیدار💛 لینک ناشناس👇🏻 https://abzarek.ir/service-p/msg/838335
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نشر شهید هادی
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥باب الحوائج ▪️شفاعت جوان به کما رفته توسط حضرت عباس علیه السلام 👤تجربه‌گر: آقای ایمان عبدالمالکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پارت اول👇🏻✨
فقط با لینک کانال پخش کنید تا عضو های کانال بره بالا✨
💛رمان سرگذشت یک دیدار💛 آرزو:مامان اون لباس سفید سرمه ای مو ندیدی؟ مادر:آره دیدم تو کمد قهوه ای گذاشتمش،حالا کجا میخوای بری؟ آرزو:می خوام با دوستام برم کافه تولد یکی از بچه هاست همه رو دعوت کرده😌 مادر:کدوم دوستت من میشناسمش؟ آرزو:من تازه باهاش دوست شدم دختر خوبیه،من تا حالا چیز بدی ازش ندیدم مادر:باشه ولی من باید حتما ببینمش:) آرزو:چی؟ مادر:میگم باید ببینمش آرزو:آها باشه پریا:الو سلام آرزو کجایی؟! آرزو:سلام پریا جون تو خونه هستم دارم آماده میشه:) پریا:وای آرزو یه لباس پوشیدن چقدر طول میکشه مگه🙄😬 آرزو؟ ببخشید عزیزم من بعد از ناهار همیشه میخوابم به خاطر همین خواب افتادم😄 پریا:خو دیگه الان بیا😐 آرزو:باشه باشه اومدم فعلاً😉 آرزو:مامان کاری نداری من دارم میرم کافه😘👋🏻 مادر:برو عزیزم خدا به همراهت❤️ آرزو:تاکسی تاکسی راننده تاکسی:کجا میری خانم🧐 آرزو:شما حرکت کنید به بهتون میگم🙂 آرزو:لطفاً همین جا وایسید پیاده میشم،کرایه تون چند میشه؟! راننده تاکسی:۲۰ هزار تومن آرزو:بفرمایید راننده تاکسی:ممنون🙏🏻 آرزو:خوب اینم کافه😍 وای یا خدا پسر کیه کناره پریا و مهسا و بچه ها😱 پریا که گفت جمع دخترونست حالا چیکار کنم برم یا نرم ولش کن نمیرم بچه ها که منو هنوز ندیدن😓 ادامه دارد... لینک کانال✨👇🏻 @roman_mezhebi لینک ناشناس برای نظردهی👇🏻✨ https://abzarek.ir/service-p/msg/838335
نظرتون رو توی لینک ناشناس بفرستید👇🏻✨ https://abzarek.ir/service-p/msg/838335