[ پارت ۵ ]
صبح شد...
ای وای دیر شد من قرار بود زود برم ...باید اونجا آماده میشدم ساعت ۱۰ باید اونجا میبودم الان ۱۰ صبحه وای...
گوشیم زنگ خورد ...
وای آراد بود....
آراد :کجایی تو پس؟؟
آسمان :ای وای آراد ببخشید حموم بودم دیر شد الان ۵ دقیقهای میام...
آراد :باشه کوچولو بیا...
آسمان: باشه... فعلاً...
آراد: بای
سریع لباس پوشیدم ..
لباسهای شبمو با لوازم آرایشم برداشتم راه افتادم ...
داداشم تو ماشین منتظرم بود
...
May 11
بعد از 200 تاییمون روزی دو تا سه پارت میزارم ممبرای قشنگم آمارو ببرید بالا یه دلخوشی تو زندگی داشته باشم🙃🖤
May 11