eitaa logo
مجموعه سبک زندگی رمّان
971 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
75 فایل
🔰اولین عرضه کننده محصولات ارگانیک، سالم و طبیعی با رویکرد طب اسلامی در شهرستان بهارستان و رباط کریم 🛒کانال محصولات: @romman_store 👨‍💻ادمین فروشگاه @romman_admin 👨‍💼 مدیریت مجموعه: @mrje_313 📲 ۰۹۹۰۷۲۲۸۰۲۰
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 توجه: . قسمت اول «انقدر گریه😭 کردم که تمام روسریم خیس خیس شده بود» اولای بارداریم بود که به اصرار مادرم رفتیم سونو غربالگری، توی سونو عدد nt رو 2/6 زده بودن، از سونولوژیست پرسیدم مشکلیه؟ گفت: نه، فقط هفته 15 برو سلفری بده جنین دختر بود و با ذوق و شوق به شوهرم خبر دادم. یکی دو هفته بعد دندان درد شدیدی گرفتم که مجبور به مراجعه به دکتر شدم، دکتر که دید برای اجازه دندانپزشکی بهش مراجعه کردم ازم جواب غربالگری رو خواست، سونو رو نشون دادم گفت ‌چرا آزمایش ندادی؟ سل‌فری رو زودتر بده. همون روز رفتم آزمایش خون دادم، بعد چند روز که آماده شد دیدم beta Hcg من خیلی بالاس و ریسک سندروم دان رو دیدم، با عجله رفتم دکتر دکتر گفت باید آمنیوسنتز بدی گفتم: اگه ریسک داشته باشه؟ گفت: باید ختم بارداری بدیم، زودتر دنبالشو بگیر که از 19 هفته بگذره نمیشه کاری کرد و سقط قانونی نیست. بغض گلومو فشار میداد... دیگه نمیشنیدم دکتر چی میگه فقط این فکر تو سرم میچرخید: من بدون دخترم؟ توی شکم من داره زندگی میکنه چطور بکشمش؟ اگه از بین بره چیکار کنم؟ از مطب که اومدم بیرون زدم زیر گریه، تا مطبی که برای آمنیوسنتز بود گریه کردم، انقدر گریه 😭کردم که تمام روسریم خیس خیس شده بود. توی مطب یه خانمی که فهمید مشکلم چیه گفت: روزی 7 تا مادر میان اینجا به همه هم میگن بچه هاتون سالمه، این حرفش یک کم آرومم کرد توی ذهنم میگفتم اینا آزمایشاته، مگه میشه اشتباه باشه؟ ادامه دارد... 🍏مجموعه طبی رمّان http://eitaa.com/joinchat/74317837C1df67f69b2
💢توجه: . قسمت دوم: از مطب تا خونه گریه کردم و شوهرم برام این آیه رو میخوند: و لنبلوکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین رسیدم خونه عین روح شده بودم، لباسهایی که براش خریده بودم رو بغل میکردم و گریه میکردم، میخواستم اسمشو بذارم کوثر؛ طبق خوابی که دیده بودم که به واسطه این بچه خدا بهمون برکتهای زیادی میده. به دوست صمیمیم زنگ زدم، دعوام کرد که چرا رفتی سونوگرافی؟ مگه نگفتم چرت و پرت تو آزمایشاشونه، بچت صد در صد سالمه. شوهرم خیلی هول کرده بود، گفت اگه منگول باشه، پاک آبرومون میره، ولی من فقط میگفتم ما حق کشتن یه آدمو نداریم. اونم آدمه مثل ما بعد چند روز مادرم زنگ زد گفت: کِی میری برای سقطش؟ گفتم: سقطش نمیکنم اون جون داره، کشتنش حرامه! خیلی دعوام کرد ولی گوشم بدهکار نبود شروع کردم به تحقیق، که دیدم چقدر زیادن بچه هایی که اینها گفتن منگولن و مادرها نگهشون داشتن و سالم دنیا اومدن. بعد چند هفته رفتم ک پرونده بهداشت باز کنم ازم غربالگریها رو خواستن، گفتم: غربالگری دوم رو نرفتم چون نمیخواستم سقطش کنم گفت: غربالگری اولی جوابش چی بود؟ گفتم: ریسک دادن وقتی نشونشون دادم، گفتن خب عیبی نداره از زمان قانونیش گذشته مجبوری یک کم بیشتر پول بدی که سقطش کنی🤯 محکم جلوشون ایستادم و گفتم سقطش نمیکنم! با تعجب نگام کردن، دو تا دکتر و یک ماما ریختن سرم یک ساعت و خورده‌ای، که مجبورم کنن سقطش کنم، گفتن تو حالیت نمیشه منگول یعنی چی! ادامه دارد... 🍏مجموعه طبی رمّان http://eitaa.com/joinchat/74317837C1df67f69b2
💢 توجه: . قسمت سوم: ...دو تا دکتر و یک ماما ریختن سرم یک ساعت و خورده ای که مجبورم کنن سقطش کنم گفتن: تو حالیت نمیشه منگول چیه. یه بچه منگول میشناسم که سر مادرش جیغ میزنه نمیتونه از مادرش تشکر کنه. گفتم: تشکرش رو نمیخوام. من حق کشتن یه آدمو ندارم. بعد از ما امضا گرفتن که نمیخوایم بچمونو سقط کنیم. گذشت تا رسید به 9 دی 99 و کوثر کوچولوی من دنیا اومد، سالمِ سالم و باهوش. کوثر که یک ماه و نیمه شد رفتم بهداشت دعوا، خواستم مردم بفهمن و دستی دستی بچه های سالم، نابغه و بی گناهشون رو خاک نکنند، وقتی دعوا میکردم عرق سرد نشست روی صورت دکتره از ترس، ولی خانم ماما گفت: با دعوات با ما چیزی حل نمیشه ، مشکل وزارتخونس ما به وظیفمون عمل میکنیم. گفتم: ما وظیفه ای جز در قبال اسلام نداریم. همونجا بودم که شنیدم یک مادر بخاطر آزمایشات بچشو میخواست سقط کنه افتادم به دست و پاش گفتم: سقطش نکن من میگیرمش ازت اگه منگول بود ولی از زندگی محرومش نکن. 🍏مجموعه طبی رمّان http://eitaa.com/joinchat/74317837C1df67f69b2