#بسم_رب_الحسین
رمان: #از_نجف_تا_کربلا ✨🌸
نویسنده: #رضوان_میم
#قسمت_هجدهم_آخر
خیلی عجیب بود.ما میخواستیم بریم حرم امام حسین یعنی تابلو های حرم امام حسین رو هم دنبال کرده بودیم.🍃
اما یهو دیدیم روبه روی حرم حضرت عباسیم.همین موقع که اومدیم از هم بپرسیم چرا سر از اینجا دراوردیم یکی از موکب های ایرانی یه مداحی گذاشت که جواب همه سوال هامون بود.⁉️
هیچ وقت یادم نمیره اون مداحی رو به رو حرم عباس...
وقتی مداح خوند:
اذن دخول حرم تو باابالفضله...😭💔
دست عطا و کرم تو با ابالفضله
حالمون خیلی عجیب بود.خیلی.
فهمیدیم یه چیزی رو.برای رفتن به حرم سردار باید اجازه سقا صادر بشه...✋😔
پس رفتیم برای اذن دخول حرم سردار از سقای حرم.
بعد از این که با بدبختی هفت خان رستم گشت و تفتیش رو گذروندیم رسیدیم توی حرم.
حرم حضرت عباس...❤️
حرم امید بچه های حسین...💔
زبان من قاصره نمی تونم چیزی بگم.
من از عباس بگم؟
شما خودتون میفهمین.
من بگم آب...😭
من بگم نگاه بچه ها...😭
من به همه گفته ام شما باب الحوائج هستی #عباس...✨
#پایان
امیدوارم که لذت برده باشید🌺
#کپی_با_صلوات🌸
التماس دعا
📚 #رمان
@rommanekhoobe