روزمره های بانوی ایرانی🌱📸🏡
تو ماشین، فقط تو فکر این بودم، که از صندوقم، برای بالشی که پارسال درست کرده بودم، یه مقدار پارچه سفی
هنوز خیلی کار داره،
آروم آروم انجامش میدم🌱
و اینکه پشت بالش ها هم زیاد به اینکار نمیاد
اونا هم باید عوض بشه👌
📌عبد خالص خدا
بعد از دو سال تحقیق و آماده کردن متن،چند روز قبل از ایام فاطمیه،کتاب سلام بر ابراهیم را برای مجوز فرستادیم.
خیلی دوست داشتیم که در مراسم شهدای اطلاعات عملیات در روز شهادت مادر سادات،کتاب آقا ابراهیم رونمایی شود.
کتاب سلام بر ابراهیم در شب شهادت حضرت زهرا از چاپ خارج و روز شهادت در مراسم شهدای اطلاعات توزیع شد.
زندگی و شهادت ابراهیم هادی تمامش حضور و کرامت است،چون او بنده واقعی خدا بوده و زنده بودن شهدا را،قرآن خبر داده.
به طور مثال یکی از جوانان دانشجو ۳ سال قبل تماس گرفت و اینگونه گفت؛
دانشجویی امروزه و بیگانه با معنویات بودم. از آنها که تا پایشان به دانشگاه باز میشود یکباره با تمام گذشته و معنویات خداحافظی میکنند.
مدتی زندگی من اینگونه طی شد تا اینکه برخی دوستانم گفتند میخواهیم به اردوی راهیان نور برویم من هم به قصد تفریح با آنها همراه شدم.
در یکی از شبهای این سفر وقتی پای صحبت راوی نشستم خیلی به حال خودم افسوس خوردم.
همان شب در عالم رویا دیدم که جنگی در گرفته مانند نبردهای صدر اسلام!
من مانده بودم که به کدام سپاه ملحق شوم یکباره پیامبر را دیدم که به من فرمودند برو در سپاه ابراهیم.
من فکر کردم که فرمانده لشکر،حضرت ابراهیم است. سریع به افراد لشکر ابراهیم ملحق شدم او یک جوان نورانی و زیبا بود وقتی آماده جنگ شدیم از خواب پریدم.
صبح روز بعد از دوستانم فاصله گرفتم و کمی در خلوت تنهایی خودم به خوابی که دیده بودم فکر میکردم.
راوی کاروان افراد را جمع کرد و گفت یک کتاب را به شما پیشنهاد میدهم قین دارم چیزهای زیادی با خواندن این کتاب به دست میآورید.
بعد کتاب را در دست گرفت و به بقیه دانشجوها نشان داد من کمی دورتر نشسته بودم و غرق در افکار خودم بودم که صحبتهایش را شنیدم.
از دور به آنها نگاه کردم چهره آن جوان بر روی کتاب بسیار برایم آشنا بود!
بلند شدم و با تعجب به سمت آنها رفتم خوب که نزدیک شدم آن تصویر را شناختم.
این جوان همان فرمانده ما بود همان ابراهیم که پیامبر خدا به من گفت تا در سپاهش قرار بگیرم!
جلو رفتم و کتاب را با تعجب از دست راوی گرفتم خودش بود شک نداشتم. همان روز کتاب را خریدم و به خلوتی رفتم تا آن را شروع کنم.
اما چرا پیامبر به من توصیه کرد که در سپاه ابراهیم قرار بگیرم؟!
وقتی صفحه اول را باز کردم با تعجب دیدم که این کتاب به ساحت نورانی پیامبر تقدیم شده!!
از آن روز ابراهیم حجت مسلمانی مجدد من گردید و برادر دینی من شد من سعی کردم در لشکر ابراهیم ثابت قدم و استوار بمانم.
#سلام_بر_ابراهیم
#خاطرات_شهید
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
23.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیزی که انسان رو خوشبخت نگه میدارد،وجدان آدمهاست!!!
#دکتر_سمیعی
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
و اما چون او را بیازماید و روزیاش را تنگ سازد پس گوید پروردگارم مرا خوار کرد.
و مال را بسیار دوست میدارید.
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟
با ارم که دارای کاخها و ستونها بود و نظیرش در شهرهای دیگر ساخته نشده بود!!!
چه خیال میکنید وقتی که زمین در هم شکست و به سختی متلاشی گردید.
و در آن روز جهنم را حاضر کنند،آن زمان است که انسان بیدار شود،اما این بیداری را چه سود؟!
#سوره_فجر
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝
دیروز داشتم مطلبی رو میخوندم که خیلی برای خودم تلنگر بود🌱
میگفت دوره آخرالزمان،یکی از نشانههاش اینه که؛
افراد به ظاهر مذهبی، کارهای مستحبی رو به کرات انجام میدن, ولی عمل واجب رو خیلی راحت زیر پا له میکنن!
مثلاً نذری میدن،ولی نمازشون رو کاهلی میکنند!!!
یکسره دارن ذکر میگن، از اون سمت، مدام در حال تهمت و افترا و غیبت هستند!!!
پیادهروی میرن به جاهای مقدس، ولی همه از زبانشون فراری هستن!!!
قرآن میخونن ولی عمل بهش ندارن!!!
🌸🌸🌸🌸
اونوقت میگیم امام زمان چرا نمیاد؟؟!!
به چی دلش خوش باشه و بیاد؟!
به افراد مذهبی مون؟!
یا افرادی که همین افراد به ظاهر مذهبی، اونا رو هم از دین زده و فراری کردن؟؟!!
🥺🥺
برای خودم که خیلی جای فکر داشت!!!
🏡روزمره های بانوی ایرانی☘
╚══════🍃🌺🍃═╝