eitaa logo
روزمره های بانوی ایرانی🌱
28.8هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
14 فایل
اینجاییم تا یادِ خدا رو در دلها، عاشقانه زنده کنیم☘️ همراه با روزمره هایی به سبک اسلامی_ایرانی📚🏡 و آموزش های کاربردی و به روز🎨🧵🪡🧶🧑‍🍳 ☘️تبلیغات هم داریم.☘️ https://eitaa.com/rozmareha ارتباط با ادمین https://eitaa.com/Rominaamiri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا همش ماکت هست ... چقدر قشنگ حال و هوای گذشته برای آدم زنده میشه...😍 یادش بخیر... سلام🌱 صبح آدینه تون بخیر 💚 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 آنچه بر مسلم بن عقیل گذشت معقل از نزد مسلم بن عقیل خارج شد و ابن زیاد را از خبرهای ایشان آگاه کرد. این در حالی بود که اصحاب مسلم نیز در بینشان خلل ایجاد شده بود و یک نفر یک نفر ۵ نفر ۵ نفر و بیشتر می‌رفتند. تا اینکه همراه او ۵۰۰ سوارکار باقی ماند. بقیه کسانی که همراه او بودند نیز متفرق شدند در این هنگام او به دنبال نجات خویش بود تا اینکه به خانه هانی رسید. مسلم بن عقیل وقتی متوجه شد کار هانی تمام شده گریخت و در کوچه‌ها و خیابان‌های کوفه سرگردان شد راه نجاتی برای خویش جستجو می‌کرد تا از کوفه خارج شود و به حیره که شهر کوچکی در عراق بود وارد شود. پس نگاهش به زنی افتاد که مقابل دری نشسته بود. آن زن فریاد زد ای جوان چرا بر در این خانه ایستاده‌ای؟ و گفت چه کسی به دنبال شماست؟ فرمود عبیدالله بن زیاد می‌خواهم کسی مرا در روز پناه دهد تا نزد او بمانم و هنگامی که شب شد برای جان خود خلاصی پیدا کنم و از شهر شما خارج شوم. زن به ایشان گفت از کدام قبیله‌اید فرمود قریش. گفت از کدام قریش فرمود از هاشم. از کدام هاشم فرمود از عبدالمطلب حضرت مسلم فرمود از همان که شریف‌ترین در نسب و قابل اعتمادترین در نسب احب پاک‌ترین شجره توانمندترین در بیع شاخص‌ترین در قدرت کسی که ستون خیمه‌اش همیشه پابرجاست. آن زن گفت وارد خانه شوید ای آقای من! به خدا سوگند من شایسته آن هستم که به شما پناه دهم و از یاران شما باشم! پس مسلم داخل منزل شد. برای او اتاقی آماده کرد هنگامی که شب همه جا را فرا گرفت و مسلم قصد بازگشت کرد پسر آن زن وارد خانه شد پدر او از فرماندهان عبیدالله بن زیاد بود به مادرش نگاه کرد که به اتاقی بسیار رفت و آمد می‌کند. به مادر گفت چه شده که تو را بینم در این هنگام بسیار می‌روی و می‌آیی؟ به پسرش گفت به خاطر مردیست که صبح به من پناه آورد به مادر گفت نکند مسلم بن عقیل است که امیر عبیدالله بن زیاد در جستجوی اوست؟! سپس مخفیانه به داخل اتاق نگاه کرد تا این قضیه برایش ثابت شده. هنگامی که او را شناخت به مادرش گفت مادر او را گرامی بدار به خدا سوگند کار نیکویی کردی که به او پناه دادی. آن پسر جوان آن شب را بر در اتاق به صبح رساند هنگام سحر از خواب بیدار شد و دید مسلم ایستاده و نماز می‌خواند و سوره یاسین را ختم می‌کند. جوان صبح از منزل خارج شد قتی وارد دهلیز قصر شد انگشت سبابه خود را در گوش‌هایش قرار داد و فریاد زد خبر خبر... پدرش به او گفت پسرم چه خبری داری؟! گفت ای پدر همانا مادرم به دشمنان امیر پناه داده مسلم بن عقیل در منزل ما است. ابن زیاد که این خبر را شنید بسیار خوشحال شد سپس آن جوان را در بر گرفت و دست دور گردنش انداخت و به او خلعتی به عنوان هدیه داد. سپس به او گفت با این جوان برو و برای من اسیر یا کشته مسلم بن عقیل را بیاور. ابن اشعث و همراهانش حرکت کردند تا به خانه آنها رسیدند وقتی که نزدیک خانه شدند آن زن صدای اسب و شمشیر و مشعل‌هایی که در دست داشتند را شنید خبر سر و صداها را به مسلم داد و گفت؛ به خدا سوگند این سپاه ابن زیاد است که به سوی ما می‌آید! حضرت مسلم به او فرمود زره من را بیاور، زره حضرت را آورد ایشان پوشید شمشیرش را حمایل کرد. آن زن گفت ای آقای من می‌بینم که برای مرگ آماده شده‌ای! حضرت مسلم فرمود به خدا سوگند این جماعت فقط به دنبال من هستند می‌ترسم بر من حمله کنند و در خانه تو باشم و ببینم که تو در مقابل من کشته شوی و به خاک بیفتی این موجب ناراحتی من می‌شود! زن گفت به خدا سوگند خوشحال می‌شوم که در مقابل تو کشته شوم! مسلم برای او از خدا طلب خیر کرد... سپس حضرت مسلم به سمت در خانه رفت و آن را از جایش کند سپس به آنها هجوم برد و ۱۴ نفر را به قتل رساند و جماعتی را مجروح کرد. ابن زیاد به او گفت وای بر تو ای پسر اشعث! تو را به جنگ یک مرد فرستادم از شما این همه افراد کشته است؟! محمد بن اشعث به حضرت مسلم گفت ای مسلم برای تو امان نامه‌ای در نزد من است... حضرت مسلم فرمود امانی برای شما نیست ای دشمنان فاسق خداوند سوگند خوردم که فقط آزاده کشته شود. با آنها بسیار سخت می‌جنگید تا اینکه ضربه‌ای بر روی ابروی راستش وارد شد صورتش آشفته شد و خون بر نقابی که در مقابل چشمانش بود می‌ریخت. او را به صورت بر زمین می‌کشیدند تا به دارالاماره آوردند حضرت مسلم دو روز بود که نه غذایی خورده و نه آبی نوشیده بود. سپس به کوزه‌دار گفت به من آب بنوشان ساقی آب خنک از کوزه‌دار به او داد هنگامی که آب را به دهانش نزدیک کرد گرمی خون با سردی آب در هم آمیخت و دندان‌هایش در داخل آب افتاد و آب مضاف شد. پیمانه آب را به ساقی برگرداند و گفت این را بگیر به آن احتیاجی ندارم خداوند مرا کافیست و به او توکل می‌کنم. فی قتل الحسین 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
روانشناسی قلب 33.mp3
7.03M
🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣️قرآن، چند تا آينه بهمون معرفی کرده؛ تاتوی همین دنیا، چهره باطن مون رو توش نگاه کنیم. اللهم عجل لولیک الفرج💕 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
37.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(باقالا وابیج)به سبک میجان خانم جان 🏡🌳🌾 یکی از آسونترین و خوشمزه ترین غذاهای گیلانی که خیلی هم سریع آماده میشه خشکابیجه. خشکابیج رو با باقالی تازه درست میکنن و در کنار برنج کته و ماهی دودی و سیر ترشی سرو میکنن که به نظرم یکی از خوشمزه ترین ترکیباست. به خاطر ظاهر این غذا تو بعضی از مناطق گیلان بهش "گُل در چمن" هم میگن. این تهدیگای سوخته که به زبان محلی بهش می‌گیم "بِسوته پِلا" امضای آشپزی ما شمالیاست، تا حالا امتحانش کردی مواد لازم :👇 نیم کیلو باقالی پوست کنده چهار حبه سیر چهار قاشق غذاخوری شوید خشک دو عدد تخم مرغ نمک، فلفل و زردچوبه به میزان دلخواه تقدیم به نگاه قشنگ تون 🦋 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
اومدیم قزوین ، شهر تمدن و هنر و معماری ما ۸ سال پیش هم اومده بودیم اینجا برای ماه عسل🌱 ۱۰ بار دیگه هم بیام سیر نمیشم، انقدر که شهر ریشه داری هست و هر دفعه که میام دنیای تجربه برام میشه🌱 بازار سعدالسلطنه اش که قدم میزنی، کیف می‌کنی هر مغازه اش یه هنری و دارن آموزش میدن یا هنرهای دستشون و میفروشن، هنر دکوپاژ،خوشنویسی، قلم زنی، فرش بافی و نمد بافی،مسگری،نجاری و... و چون از میراث فرهنگی اجاره می‌کنن و کار دست خودشون هم هست، قیمتهاشون هم مناسبتره از جاهای دیگه مثلاً برای خرید کفش های اصل گیوه، یا فرش و زیر پایی و نشیمن نمدی که در طب سنتی و اسلامی بسیار سفارش شده عالیه👌🌱 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
مثلاً در هنر معماری ما وجود آب انبارها در سطح شهرهای کویری و خشکمون هست که وجود داشته، و الان این آب انبار که کلی پله میخوره و می‌ره زیر زمین که بسیار خنک هم هست، در وسط بازار سعدالسلطنه قرار داره، میگن در اون زمان ها دخترهای دم بخت رو میفرستادن آب انبار آب بیارن، چون عین مساجد محل اجماع مردم بوده👌 و باعث دیده شدن دخترها و پسندشون میشده😍 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
و مسجد با صفاشون در بازار سعد السلطنه عثمان بن مَظعون به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: من قصد سیاحت و گردشگری دارم! فرمود: ای عثمان، دست نگه‌دار، گردشگری در امّت من، ملازمت و پایبندی به مساجد و انتظار کشیدن نماز بعد از نماز است. 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
بازار سعدالسلطنه به دستور سعد السلطنه حاکم وقت قزوین در دوره قاجاریه ساخته شده 👌 و تمام آثار تاریخی شهر در اطرافش هست و پیاده میتونید همه شو ببینید🌱 راستی اینجا معدن زغال اخته هست، برای همین تو بازاراش رب زغال اخته خیلی فراوان هست👌 که بسیار مقوی و مفید هست برای افراد کم خون، مفید در بارداری و سرشار از ویتامین سی و ضد سرطان👌 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
های خانم های گل کانالمون❤️🙏
امواج زندگی را بپذیر، حتی اگر گاهی تو را به عمق ببرند... آن ماهی آسوده که بر سطح دریا می‌بینی مرده است... شبتون در پناه حق🙏🌱 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
مسجد امام خمینی تجلی معماری و هنر اسلامی ایرانی🌱 از زیباترین مساجد ایران و تهران،که در زمان فتحلی شاه قاجار ساخته شده و در وسط بازار بزرگ تهران واقع شده🕌 صبح اول هفته تون بخیر 🙏 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو مسیرمون از کاخ گلستان هم دیدن کردیم، که از زمان صفویه ساخته شده و در دوران مختلف حکومتی ایران تکمیل و بازسازی شده👌🌱 معماری اصیل ایرانی و اسلامی اینجا، باعث غرور و افتخار هر ایرانی هست👌🌱 و البته با دیدن عظمت و شکوه این کاخها، تاج های پادشاهی که الماس هاش از دور چشم هر انسانی و میگیره، کاخ برلیان، که با روشن کردن چراغ ها همانند برلیان میدرخشند؛ و سنگهای مرمری که روشون قدم میزاری، و ظروفی که از نقره و طلا بوده و صبحونه و ناهار و شام شون رو میل میکردند و شکارهایی که می رفتن، حرمسراهایی که وجود داشته برای شاهان ما و عیاشی هایی که در آخر حکومت شون رو نابود میکرد... قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عـقبة الذین من قبل..بگو: در روى این زمین سیر كنید، پس بنگرید كه سرانجام كسانى كه پیش از شما بودند... 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
روزمره های بانوی ایرانی🌱
تو مسیرمون از کاخ گلستان هم دیدن کردیم، که از زمان صفویه ساخته شده و در دوران مختلف حکومتی ایران تکم
این ظروف و بنا و فرش و ... بالای ۵۰۰ سال عمر کردن و شدن عبرت آیندگان!!! چقدر خوبه تو عمر محدودمون بجای برجای گذاشتن کاخ و ملک و ثروت، یه فرهنگ خوب، حال خوب، کارخوب بجای بگذاریم تا ناممون نیک باشه و چشم و دل آیندگان رو بلرزونه نه ملک و کاخ و اموال مون
ثروت کشورمون، صرف ساختن تاج شاهی از جنس الماس برای شاه و صندلی های الماس نشان برای ولیعهد و ملکه میشد... با لباس های فاخر ابریشمی، جشن های پرشکوه ، سفرهای اروپایی خانوادگی و... مسلما اینکارها هر آدمی رو متکبر و از خدا دور می‌کنه از درد مردم جدا می‌کنه... و در آخر سرگرم بودن به هوس های ناتمام دنیایی، انسان رو از کمال دور و به قهقرا میکشونه... 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سایتون مستدام🤲🌱 از جنس مردم بودن ،یکی از بزرگترین خصلتهای یک حاکم اسلامی هست که الحمدالله ازش برخورداریم🤲🌱🇮🇷 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
امروز رفتم فیزیوتراپی ، این روغن گیاهی مقلنجان و بهم دادن🌱 روزی دوبار محل درد رو ماساژ بدید تا آرام آرام جذب بشه... رفتم از این گیاه تحقیق کردم، برای تقویت بدن و بنیه خیلی عالیه👌 و حتی برای آب کردن توده های چربی هم موثره خیلی قوی هست قیمتش هم حدود ۶۰ تومنه 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
راستی گفتید چکارش کردم اینو؟ چندتا شاخه های کوچیک از شمشاد(مصنوعی) داشتم گذاشتم تو بطری شیشه ای آب میوه ، یه کنف دورش گذاشتم، درشو هم اسپری طلایی کردم، شبیه تراریوم شد😍 🏡روزمره های بانوی ایرانی☘ ╚══════🍃🌺🍃═╝
های دوستان کانالمون🙏❤️