💣 آزادی در دین زرتشت! + مصاحبه‌ی مردمی 🆔 @Ronesha_ir

📌 جایگاه زن در اسلام vs زرتشت 💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو! «کاری از مجموعهٔ رُنِشــا» 🆔 @Ronesha_ir

#شما با سلام بابت کلیپ آخرتون درباره ارزش زن مزاحم شدم من مذهبی و یزدی ام تو محله مون چند تا زرتشتی هستن که با یکی شون دوستم بجز موارد آخرش بقیش رو من از اونا ندیدم مثلا درباره مرگ زنان خیلی ناراحت میشن مثلا پیر چک چک یزد آرامگاه دختر یزدگرد هست که خیلی براش ارزش قائلن ولی ازدواج با محارم و همچنین محبوس کردن زن در دوران عادت کاملا درسته و واقیت داره میگن چون زن در این دوران انرژی مثبت اهورا مزدا رو از دست میده خطرناک میشه که من قبول دارم اینو چون هممون اون روحیه معنوی رو تو این دوارن از دست میدیم --- سلام و رحمت، وقتتون پربرکت🦋✨ ببینید اینجا صرفا احکام دین زرتشت با توجه به منابع خودشون گفته شده، اما اینکه چقدر به احکامشون عمل می‌کنن، دیگه متغییره. مثلا برای دفن مردگانشون هم قبلا دخمه گذاری می‌کردن¹، یعنی یه جایی بود که مرده‌هاشون رو اونجا رها می‌کردن که غذای لاشخورا بشه. اما بعدها دیگه زمان پهلوی مانع این کارشون شدن و گفتن باید تو قبر باشن و دفن بشن. برای همین دیگه دفنشون می کردن. با اینکه دفن کردن اصلا تو احکامشون گناه غیر قابل بخششیه!² پس چی شد؟ این یه نمونه از احکامشون بود که دیگه انجامش نمی‌دن. مثل خیلی از خود ما مسلمونا که به بعضی احکاممون عمل نمی‌کنیم. ولی این به معنای نبود اون احکام تو دینمون نیست، درسته؟ درباره دوران خاص زن هم باید بگم که این برهه چون یه نوع رنجه برای زن و از اون طرف نشانه‌‌ی سلامتیشه، باید احکام جایگزین نماز داشته باشه، قرار نیست که به کل ارتباطش با خدا تو اون برهه قطع شه! پس می‌تونه معنویتش رو داشته باشه . و از طرفی این برهه دلیل نمی‌شه زن رو حبس کرد و آب و غذاشو از زیر در رد کرد و دور از مردم باشه! این خیلییی نقطه چین است. بعله :) منابع: ۱- رضی، آیین مغان، ج۱، ص ۹۴ و ۱۰۱. ۲- رضی، وندیداد، ج۱، فرگرد هفتم، بند‌۱۳-۱, ص۳۹۳, ۱۲۴, ۱۷۸.

دخمه گذاری تا حدود 50 سال، زرتشتیان، جنازه بستگان را بر بالای مکانی می بردن که حیوانات وحشی آن جنازه را تکه تکه کنند. 🔻گروه پژوهشی آرتا ▪️https://eitaa.com/joinchat/2525560832C7caee8d264

چرا درباره فرق و ادیان مختلف باید تولید محتوا کرد؟

ولی اون خانومه که تو حرم امام حسین (سلام الله علیه) کنارم نشسته بود و نمی‌دونست اصلا حرم اومدن به درد اون دنیاش می‌خوره یا نه، این مکان نور داره یا نه، اصلا زیر قبه چیه و دعا مستجابه یا نه و... همون، دقیقا همون، از من مدعی، خالص‌تر امام حسین رو دوست داره... اخه من هی ذهنم می‌تونه امام رو برای خواسته و حاجت بخواد، امام رو برای دیدن بعد غیر مادی و این سرگرمیجات بخواد، می‌تونه برای اون دنیام بخواد... ولی اون خانوم، خود امامو عادی دوست داشت و اولین بارش بود اومده بود... همین. آقا؟ یه دوست داشتن عادی، بی چشم داشت لطفاً.

اون رنگ زرد اتوبوس، صندلیا، لباس خردلی روحانی کاروان، لباس بچه‌های کاروان، همگی تداعی کننده یه چیز برام بودن: رنشا می‌دونی چیه؟ دیشب نجف به مولا می‌گفتم که کاش تک تک اون اعضای رنشا که دغدغه این مباحثو دارن بشن یه هشام ابن حکم...برای امام زمانشون... از اونا که یقین درست حسابی دارن و بلدن از دینشون دفاع کنن و نقد کنن نمی‌دونم ولی برای تک تکتون خواستم. قلب زرد رنشایی، از اینجا..💛

حین عکس گرفتن از گنبد حضرت عباس (سلام الله علیه)، یهو یه ندای لا اله الا الله جمعیتو هل داد اینور. سرگرم عکس گرفتن بودم که بمونه یادگاری. ولی یهو انگار این حقیقت دوباره کوبیده شد تو صورتم، که تهش اینه. هر کی باهاته و دورته همسفرته، هیچکسو نداری و تنهایی. باور کن. ببین اون شخص در تابوتو.. هیچ اراده‌ای، هیچ توانی برای حرکت نداره... هیچی هیچی. یه خودشه و یه کارایی که کرده و #نکرده و تو می‌مونی و دست خالی با تَوهم پُر و آلوده. پ.ن: عکس از کربلا نیست، نجفه. اما اصلشون یه چیز... سرگرمیِ بشر :) گوشی، عکس و...