سلام علیکم استاد
تجربه زایمانم رو در اختیار دوستان قرار میدم شاید به دردشون بخوره. من زایمان اولم خیلی سخت بود و طولانی... زمان زایمان، رفتار بد کادر بیمارستان اون زمان و دانشجوهای مامایی وآزار و اذیتشان و استرسی که به مادر وارد میکردند به کنار، چون آن زمان مدام استراحت داشتم و اون زمان کلاس ورزش بارداری نبود و تحرکم کم بود، فشارخون بارداری گرفتم، یک هفته در ماه هفتم بستری شدم. زایمان دومم به خاطر اصرار خودم و ترس شدید از زایمان اولم و همین طور مشکل هموروئید، سزارین شدم که خیلی خیلی بعد عمل اذیت شدم و خونریزی بعد زایمان پیداکردم. بلافاصله دوباره بعد سزارین بردنم اتاق عمل و بیهوشی زدند و دردهای بعد اتاق عمل و سردردها و درد قفسه سینه... و دو شب در بخش مراقبتهای ویژه من رو نگه داشتند و تا ۵۰ روز بخیههام درد داشتن و خیییلی دیر سر پا شدم و کلاً از سزارین پشیمون شدم. به خاطر همین تصمیم گرفتم زایمان سومم طبیعی باشه اما این دفعه با بالا بردن آگاهی. در زایمان سومم به خاطر انجام ورزشهای ماههای آخر بارداری و کلاسهای بارداری و حرکات کششی و حالت سجده و چهار دست و پا و تمرینات تنفسی و آگاهیای که پیداکرده بودم بهتر بود به لطف خدا، بچه زودتر به دنیا آمد. البته حضور ماما همراه و ماساژهایی که انجام میدادند و رایحه درمانی، روغن اسطوخودوس... واقعاً کمک کننده بود. با وجود اینکه من زایمان وی بک انجام دادم (زایمان طبیعی بعد سزارین)، زایمان طبیعی برای من ریسک بالایی داشت و هیچ پزشکی قبول نمیکرد، به جز یک خانم دکتر مهربون که امیدواری میدادن... تو بیمارستان ازخودم و همسرم امضا گرفتند و بهم گفتند عواقب کار پای خودتان، چون فاصله سنی بچههام کوتاه بود و دو سال بود اما به لطف خدا نسبت به زایمان طبیعی اولم و سزارینم الحمدالله زودتر سر پاشدم، درضمن من برای تمام ورزشها و کارها تحت نظر پزشک و ماما و بهداشت بودم.
#تجربه_زایمان
─┅═ೋ❅❅ೋ═┅─
♦️ مدیر و سرپرست کانال جهت ارسال تجربیات اعضای محترم:
@Atarkhane_rooholamin
👈 عضویت در کانال:
https://eitaa.com/joinchat/2309292291C18547d51c8