هدایت شده از Tab Rahi
-اصن اگه برام لواشک نخری نمیام
+نیا با یکی دیگه میرم
برگشتم سمتش
-جانم علی جان چیزی گفتی؟
+آره گفتم دختر دورم کم نیست تو نبودی یکی دیگه
حرصی مشتی به سینش زدم که توی شکمم درد بدی پیچید و باعث شد جیغ بزنم
علی-چی شد خوبی؟
-دوتا بچه انداختی تو شکمم جفتشون یهویی لگد میپرونن
-تا تو باشی دست رو من بلند نکنی هنوز نیومده دارن از باباشون طرفداری میکنن پدسگا🤣🔥
https://eitaa.com/joinchat/3838050412Cf47a2b3808
#دانشجوی_شیطون_من🤤🙂😂🌸
#رمانی_پر_از_صحنه_های_استاد_دانشجویی🙂