هدایت شده از Tab Rahi
#پسرهبهدخترهگلمیدهدخترههم...🤣🤣
#پارت_107 ❤️
کامران دم در منتظر وایساده بود و تکیه داده بود به ماشین ..
حالم خوب نبود ..
از صبح تا حالا حالت تهوع داشتم و دلیلش رو هم نمیدونستم...
شاید بخاطر استرس زیاد بود ..
آروم آروم رفتم سمتش و سلامی کردم ..
برگشت سمتم ..
گفت:به به.. خانم خوشگلم ..
لبخندی مصنوعی زدم که رفت سمت ماشین و دسته گلی آورد و داد دستم و گفت: اینم تقدیم به زیبا ترین زن دنیا..
همین لحظه بود که حالم بهم خورد و ..🤢🤢
https://eitaa.com/joinchat/4164223099Cd9050b163a
بیا ببین این دختر چه کارا که نمیکنه🤣هیجانی ترین و طنز ترین رمان ایتا✅ با بیش از 100 پارت آماده❌♨️